eitaa logo
نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
225 دنبال‌کننده
58 عکس
5 ویدیو
0 فایل
‼️این کانال رسمی نبوده (مدیر کانال با آقای زیدآبادی ارتباطی ندارد) و تنها مطالبی که در کانال تلگرامی آقای زیدآبادی (به نشانی t.me/ahmadzeidabad ) منتشر میشود، اینجا بازنشر میشود. ادمین: @Kenzo_Tenma
مشاهده در ایتا
دانلود
دوره مصدق تو شهر مِتِنگ داده! در سفر به ولايت، يكي از همكلاسان دوران دبستانم را ديدم كه شهردار يكي از بخش‌هاي منطقه شده بود. چند ماهي از شهردار شدنش مي‌گذشت اما هنوز موفق به انتخاب منشي خود نشده بود. بنابراين، پس از تكه‌پاره كردن تعارفات معمول و «سوسراغوهاي محلي» عمده مدت ديدارمان صرف بحث درباره دلايل تأخير در انتخاب منشي‌اش شد، به ترتيب زير: من: خب، چرا اَكو (اكبر) پسر قلي گُنگ را نمي‌ذاري منشي؟ او: اَكو؟ اتفاقا منم نظرم به همو بود ولي اَغو (اصغر) مخالفه! من: اَغو پسر قربون‌رضا؟ به او چه ربطي داره؟ او: ‌اي بُبِو (تو مايه‌هاي ای پدرم بسوزه!) چطوُ ربط نداره؟ اَغو خودش عضو شوراي اينجاس؟ من: يعني اغو هم رأي آورده و شده عضو شورا؟ او: يِه تِه چي مي‌گي؟ اغو كه خوبشونه، يه كسایي شدن عضو شورا كه اگر بشنوي هوش از سرت مي‌پره! من: چرا نساء دختر كرمعلي را نمي‌ذاري؟ بنده خدا دنبال كار مي‌گشت. او: زن بذارم منشي؟ مگه از جونم سير شدم؟ مي‌خواي ملا باقر پدرمه بسوزنه؟ من: به ملا باقر چه ارتباطي داره؟ او: بَه! انگار هچّي حاليت نيس! ملا باقر..... من: چرا ماشو (ماشاالله) پسر مش‌طلعت را نمي‌ذاري؟ او: ماشو بچه خوبيه، ولي گويا از طرف پدرجديش مالِ اينجا نيس، مالِ خاتون آباده! من: خب، باشه چه عيبي داره؟ او: چه عيبي داره؟ اگه عيبي نداره برو به قاسو (قاسم) پسر مصمعلي بگو! مي‌گه با شعارِ «مديران بايد محلي باشن» رأي اُورده و حالا هم به هر ضرب و زوري شده، نمي‌ذاره يه غيرمحلي منشي شهردار بشه! من: حالا از كجا خبردار شده كه اجداد پدري ماشو و مالِ خاتون‌آبادن؟ او: چُم! برا اينكه نشون بده رو شعار انتخاباتيش وايساده، رفته از بي‌بي زن پنجعلي سوسراغو كرده و اونم بهش گفته وقتي بچه بوده، از بابوش (پدربزرگش) اشنفته كه پدرجد مصمعلي در دورۀ پيغمبر دزدا از خاتون‌آباد اومده اينجا! من: به نظرت قلي پلنگ چطوره؟ او: ئي پلنگو هم خوبه ولي از اين خراسونيايه! مي‌فهمي كه چي مي‌گم؟ منظورم اينه كه از طايفۀ شيش‌امامي‌هاي طرفِ كفه (شوره زار) است! من: خب باشه، مگه بايد فرق كنه؟ او: يه من و تِه مي‌گيم نبايد فرقه كنه، اين شيخ‌كوهزاد كه نمي‌گه! من: رضو (رضا) چي؟ او: رضو پسر بابونه؟ اونم خوبه، ولي ميگن مشكل سياسي داره! من: رضو پسر بابونه چه مشكل سياسي ميتونه داشته باشه؟ او: تِه آوازۀ خليل‌جنگو رِ داري؟ من: ‌ها. چطور مگه؟ او: ميگن دايي بابونه مادر همين رضو بوده! من: خب، بوده باشه! او: بازم گفتي كه بوده باشه! چطور بوده باشه؟ خليل‌جنگو دورۀ مصدق مي‌گن توده‌اي بوده تو شهر مِتِنگ (ميتينگ) مي‌داده! من: يعني اين حالا برا رضو پرونده شده؟ او: چم! مَ خبر ندارم! ولي اين هاشو (هاشم) گفته اگه بذارمش منشي، مي‌ره همه جا مي‌گه كه اين پسرِ خوارزادۀ خليل‌جنگوس! من: هاشو پسر مَنگل؟ او: نه. هاشو پسر ميرگُلّه! من: يعني اونم عضو شوراست؟ او: ‌ها. چي خيال كردي؟ نفر اول شد!.... من: با اين حساب حالا حالاها بايد درگير انتخاب منشي باشي؟ او: حالا باشيم! مگه چطُو مي‌شه؟ اَ بيكاري كه بهتره! ايجا كه بودجه نداره! هميقدري هم كه داره جواب همين سور و سات شورا رِ نمي‌ده! بايد شب تا صبح با اعضاي شورا تو سر و كله هم بزنيم سر همين چيزا ديگه! ئي داسون (داستان) هم نبود بايد سر عليفتح با هم دعوا كنيم. ئي عليفتحو اگه نبود همه بدبخت مي‌شديم! من: همون عليفتح كه زباله‌ها را جمع مي‌كنه! او: ‌ها والله! نمي‌دوني چه دونۀ جواهريه! اَ دستش اَ خنده مي‌ميريم. يه بار مي‌بيني وسط جلسه شورا مي‌آد تو و يه چيزِ زشتي مي‌گه و در مي‌ره! يه بار وسط شورا به همي هاشو درباره خرش يه چيزي گفت كه بچّا اَ خنده روده برد شدن..... https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/page/2802/8/ @ahmadzeidabad
این پاسخگویی نشد! سخنان سخنگوی قوۀ قضائیه در بارۀ دلیل اجرای حکم روزنامه‌نگاران زندانی هیچ آدم بی‌طرف و منصفی را قانع نمی‌کند. وی دلیل مستثنی شدن روزنامه ‌نگاران از دو فرمان عفو سال‌های اخیر را "امنیتی بودن" اتهام روزنامه‌نگاران دانسته است. از قضا، عفو سال 1401 مشخصاً مربوط به اتهام‌های امنیتی بود. آنچه گفته شد در آن فرمان استثناء شده، "همکاری و ارتباط با دول متخاصم" بود که روزنامه‌‌نگاران زندانی و به طور مشخص الهه محمدی و نیلوفر حامدی از این اتهام تبرئه شده‌اند و با هر تفسیر حقوقی باید مشمول عفو شناخته شوند. بنابراین، سخنان سخنگوی محترم در نهایت به چیزی جز طفره رفتن از پاسخگویی شفاف، قابل تفسیر نیست. به نظرم اگر به جای این سخنان، آقای جهانگیر می‌گفت:"دلمان نمی‌خواهد فرمان عفو را در بارۀ این افراد اجرا کنیم و به کسی هم مربوط نیست" پسندیده‌تر بود! @ahmadzeidabad
ولادیمیر و راه‌حل وسطش! ولادیمیر پوتین از آمادگی روسیه به برای میانجیگری بین ایران و اسرائیل به شرط موافقت دو طرف خبر داده و گفته است: "دست‌یابی به راه‌حل‌های وسط امکانپذیر است گرچه اجرای آن سخت است." من نمی‌دانم چه راه‌حل وسطی می‌توان بین دو طرفی متصور شد که طرف اولش خواهان نابودی موجودیت طرف دوم، و طرف دومش خواهان تغییر آنی و مطلقِ سیاست منطقه‌ای و استحالۀ کامل ایدئولوژیِ طرف اول است؟" آقای پوتین که می‌گوید با هر دو طرف ماجرا در تماس است، ای کاش راه‌حل میانه‌اش را علنی می‌کرد تا کاشفان و جویندگان راه‌حل وسط در این مناقشه، از سوزاندن بیشتر سلول‌های خاکستری رنگ مغزشان نجات یابند. ضمناً امیدوارم آن بخش از روسوفیل‌های وطنی که نه از سر بدسگالی بلکه از روی بدفهمی، بر گذاشتن تمام تخم‌مرغ‌ها در سبد پوتین اصرار داشتند، دیگر فهمیده باشند که در "روز حادثه" و بخصوص وقتی پای اسرائیل در میان باشد، بیشترین کمک پوتین، پیشنهاد میانجیگری مشروط آن هم به صورت سرسری است و نه چیزی بیش از آن. دوستان چینی هم که مشغول مانور در اطراف تایوان هستند و حتی همین پیشنهاد خشک و خالی میانجیگری را هم مطرح نمی‌کنند. @ahmadzeidabad
وقتی فرصت می‌گذرد! هر مسئله‌ای را باید در زمان مناسبش یعنی هنگامی که فرصتی برای مدیریت و کنترل و حل آن وجود دارد، فهم کرد. فهم و دریافت مسئله پس از "دورۀ طلایی" پیشگیری و کنترل و حل آن، دیگر کارساز نیست و به ناچار باید مصائبش را تحمل کرد. مسئله‌ها هم فقط در یک فضای باز معطوف به آزادی بیانِ نهادینه‌شده، فهمِ عمومی پیدا می‌کنند و به عنوان مشکلی که باید پیش از گذشت زمان، چاره‌ای واقعی برای آنها اندیشید، در مقابل جامعه قرار می‌گیرند. در شرایط فقدان آزادی اظهارنظر، ذهن‌های مسئله‌یاب، به چشم مجرم دیده می‌شوند! وقتی دورۀ طلایی پیشگیری و کنترل و حل مشکل، سپری شود، دیگر نق و نوق و پرخاش و اعتراض فایده‌ای ندارد، چون راه‌حل کم‌هزینه‌ای وجود ندارد. مثل درد زایمانِ یک حاملگی غیرطبیعی و غربال‌ناشده است! هیچ راهی جز تحمل عواقبش وجود ندارد. این هم سنت و آیه‌ای است که خداوندنهاده است. تغییرپذیر و تبدیل‌پذیر هم نیست. @ahmadzeidabad
به یاد استاد آهنگ کوثر انسانهایی چون دکتر سید آهنگ کوثر نادرند. فقط یک بار او را در دفتر روزنامۀ همشهری دیدم. فروتنی و بی‌تکلفی و اصالت و هوش از او می‌بارید. در اندیشۀ کاری بزرگ برای حل بحران آب در این سرزمین عمدتاً صحرایی و نیمه‌صحرایی بود. در شرایطی سخت، زندگی‌اش را به تجربه و ترویج آبخوانداری به عنوان بهترین راهِ حفظ آب و منابع آب در این سرزمین تشنه گذارند. فرصتی گرانبها برای کشورمان بود، اما مانند دیگر فرصتها، نادیده گرفته شد و از دست رفت. روحش قرین رحمت و بخشایش الهی باد. قرار بود نیک‌آهنگ فرزندش قدم به راه پدر بگذارد. در مورد بحران آب، گامی هم در آن راه گذاشته، اما بیان خود را به نوعی ستیزه‌جویی نابهنجار سیاسی آغشته کرده که دانش و هنرش را به حاشیه می‌برد. شاید این از ثمرات دورافتادن از وطن باشد، جایی که عزیزان آدمی یکی پس از دیگری رخت از این جهان برمی‌بندند و تو نیستی تا با آنان وداعی کنی و بر مزارشان اشکی بریزی...واه که چقدر دشوار است. درگذشت استاد را به خانواده و شاگردان و ایران‌دوستان بخصوص به نیک‌آهنگ تسلیت می‌گویم. باشد که خداوند به انفاس پاک امثال او این سرزمین را از هر خطری در امان دارد. @ahmadzeidabad
اتهام و اهانت کیهان به مجمع مدرسین یا اسماعیل هنیه؟ مدیر مسئول روزنامۀ کیهان با ادبیاتی اهانت‌آمیز و زهرآگین، مجمع مدرسین حوزه را به علت درخواستش برای "بازگشت اسرائیل به مرزهای پیش از جنگ 1967 و تشکیل کشور مستقل فلسطینی" به "مقابله با اسلام و حمایت از صهیونیست‌ها" متهم کرده است. اگر درخواست از اسرائیل برای بازگشت به مرزهای قبل از جنگ ژوئن و تشکیل کشور فلسطینی، "مقابله با اسلام و حمایت از صهیونیست‌ها" باشد، در آن صورت که این اتهام جانب بسیاری از رهبران حماس از جمله مرحوم اسماعیل هنیه را هم می‌گیرد! اسماعیل هنیه رئیس فقید دفتر سیاسی حماس یازده آبان سال پیش به صراحت اعلام کرد: " آماده مذاکره سیاسی برای راه حل دو کشوری با پایتختی قدس هستیم." آیا از نظر حسین شریعتمداری، اسماعیل هنیه هم به "مقابله با اسلام وحمایت از صهیونیست‌ها" برخاسته بود؟ @ahmadzeidabad
خودفریبی! سیدعباس عراقچی: "خورشید در حال طلوع از شرق است و حقیقتاً در حال غروب در غرب..."! اگر منظور از خورشید همین ستارۀ شعله‌ور منظومۀ شمسی باشد، این خورشید از همان ابتدای آفرینش خود در شرق طلوع و در غرب غروب کرده است. اما اگر منظور از خورشید "تمدنی جدید" و یا "قدرتی هژمونیک" باشد، فعلاً که چنین خورشیدی در شرق عالم دیده نمی‌شود! به نظرم این تلقی از نظم جهان، گونه‌ای "خودفریبی" برای فرار از دیدن واقعیت است که متأسفانه وزیر محترم خارجه هم مثل برخی اصولگرایان افراطی در دام آن گرفتار آمده است. اگر واقعاً چنین خورشیدی در حال طلوع از شرق است چرا این خورشید در برابر بحران خانمانسوز خاورمیانه خاموشی و انفعال در پیش گرفته و قادر به هیچ عمل و ابتکاری نیست؟ @ahmadzeidabad
سال 67 و اکنون! در سال 1367 قطعنامۀ 598 شورای امنیت سازمان ملل روی میز بود و قدرت‌های جهانی بر پذیرش آن از سوی دو طرف متخاصم برای پایان دادن به جنگ 8 سالۀ ایران و عراق اصرار داشتند. در بارۀ آن قطعنامه هم نظرات متفاوتی وجود داشت، اما "اجماع عقلاء" آن را در مجموع متوازن می‌دانست و مرحوم آیت‌الله خمینی به پذیرش آن ترغیب می‌‌شد. اینک اما در رویارویی نظامی بین اسرائیل با جمهوری اسلامی و گروه‌های متحدان آن در خاورمیانه، هیچ قطعنامه یا ابتکار یا حتی فرمول خاصی برای پایان جنگ روی میز دیده نمی‌شود. تنها قطعنامۀ 1701 شورای امنیت مطرح است که آن هم مختص لبنان است و کلیت منازعۀ کنونی را در برنمی‌گیرد. حالا فرض کنیم دولت ایران علاقمند به گذاشتن نقطۀ پایانی بر این منازعه باشد، در آن صورت چه چیزی را باید بپذیرد؟ به نظرم فقدان یک فرمول بین‌المللی و حتی منطقه‌ای برای خاتمۀ درگیری خیلی عجیب و نگران‌کننده است! چنین وضعی تنها می‌تواند به این معنا باشد که از نظر بازیگران اصلی، هنوز زمان مناسب برای پایان جنگ فرا نرسیده و این درگیری تا اطلاع ثانوی باید ادامه یابد. @ahmadzeidabad
باز هم ادعای مکاشفه در حوزۀ سیاست! سیاست عرصۀ مکاشفات درونی نیست! مکاشفه چه کاذب و چه صادق، امری صرفاً فردی است و در حوزۀ امور جمعی با ریسمان آن نباید سرازیر هیچ چاهی شد. سیاست امری جمعی است و تنها بر پایۀ آنچه جنبۀ بین‌الاذهانی دارد، می‌توان کاری را تجویز کرد و برایش برنامه ریخت. آنچه جنبۀ بین‌الاذهانی دارد، همان سنجش و محاسبۀ عقلانی است. محاسبۀ عقلانی هم رمز و راز بردار نیست. شفاف و روشن و بدون ابهام است. آنچه شیخ روح‌الله قرهی در مورد جنگ با اسرائیل گفته و کوشیده آن را اسرارآمیز و "مکاشفه‌گونه" جلوه دهد، از نقطه‌نظر سیاسی، فاقد هر نوع ارزش است. جای بسی تأسف است که اینگونه ادعاهای شخصی، در کشور ما جنبۀ عمومی پیدا کرده و به صحنۀ سیاست عملی هم راه یافته است. وقتی راه این نوع باصطلاح مکاشفات درونی در حوزۀ سیاست باز شود، فرد دیگری هم می‌تواند ادعایی متضاد آن را به عنوان مکاشفه مطرح کند و با مبهم‌گویی آن را به ماوراء و ارادۀ خداوند نسبت دهد و به گمراه‌سازی و سوءاستفاده از عواطف برخی افراد مذهبی مشغول شود. بنابراین به ادعاهایی اینگونه در حوزۀ زندگی عمومی همواره باید با بدگمانی نگریست. آقای قرهی در توصیۀ خود برای تصرف بلندی‌های جولان، حتی به این نکته توجه نکرده است که برای چنین امری، پیش از هر چیز دولت بشار اسد باید اجازۀ آن را بدهد و با حضور انبوه نیروهای ایرانی در جنوب دمشق موافقت کند. اگر او اجازۀ همین یک کار را از بشار اسد گرفت، بقیۀ کار با دیگران! @ahmadzeidabad
واقعی یا جنجال؟ روزنامۀ تایمز لندن و به نقل از آن سایر رسانه‌ها ادعا می‌کنند که حملۀ اسرائیل به خاک ایران به دلیل درز اطلاعات سرّی و محرمانۀ مربوط به آن در پنتاگون، به تأخیر افتاده است! من در این چند روز هرچه دقت کردم ببینم دقیقاً چه اطلاعات محرمانه‌ای از آن حملۀ احتمالی به بیرون درز کرده است، راستش متوجه هیچ چیز دندانگیری نشدم. اطلاعات اصطلاحاً درز کرده، چند نکتۀ کلی و بدیهی مثلِ انجام رزمایش برای حمله به اهداف مورد نظر، تمرین عملیات امداد و نجات و استفاده از دو نوع موشک آن هم صرفاً طبق ارزیابی دستگاه اطلاعاتی آمریکاست که قاعدتاً ضروری هر نوع حملۀ احتمالی است و به ذهن غنجعلی‌خان ولایت ما هم می‌رسد! این داستان به نظرم عمدتاً جنجال است! @ahmadzeidabad
بود و نمود حملۀ اسرائیل به خاک ایران پس از حدود 25 روز تبلیغات دامنه‌دار و دامن زدن به انواع انتظارات، سرانجام ارتش اسرائیل چند "هدف نظامی" را در خاک ایران مورد حمله قرار داد. نفس‌الامر اهمیت این حمله هر چه باشد، نمود آن به گونه‌ای است که کم‌اهمیت شمردن آن را برای جمهوری اسلامی امکانپذیر کرده است. پاسخ فوری به حمله‌ا‌ی که بتوان آن را "کم‌اهمیت" شمرد، قاعدتاً تردیدهایی را در بین نهادهای تصمیم‌گیر به وجود می‌آورد. به نظرم هدف از آن تبلیغات پرحجم و دامن زدن به انتظارات و سپس اقدام در حد کمترین سطح انتظار، ایجاد همین تردید بوده است. یک پاسخ فوری از سوی ایران به معنای تشدید جنگ و بروز عواقب سیاسی و اقتصادی آن بخصوص کمک به کمپین انتخاباتی دونالد ترامپ در آمریکاست و تعلل در پاسخ و یا عدم پاسخ هم مایۀ تشدید فشارِ نیروهای تندروی داخلی به بدنۀ حاکمیت و متهم کردن آنان به تسلیم و در نتیجه ایجاد التهاب سیاسی در کشور است. با این حساب، نوع حملۀ اسرائیل، کار را از جهاتی ساده و از جهتی دیگر سخت‌تر کرده است. در هر صورت گام بعدی ایران است که یکی از سناریوهای قابل تصور در این بحران را متحقق می‌کند. @ahmadzeidabad
حملهٔ اسرائیل به خاک ایران؛ دردسرهای بی‌پایان یک بحران مزمن حملۀ جنگنده‌های اسرائیلی به خاک ایران با واکنش‌های متفاوتی در سطح منطقه و جهان روبه‌رو شده است. عموم کشورهایی که این حمله را محکوم کرده و یا از محکوم کردن آن خودداری کرده‌اند، بر لزوم پیشگیری از تشدید جنگ و پایان دادن به چرخۀ فزایندۀ درگیری تأکید کرده‌اند. در واقع، اکنون نگاه‌ها به تهران دوخته شده است تا واکنش آن را نسبت به حملۀ جمعه شب اسرائیل به برخی مراکز نظامی دریابند. تا لحظۀ نگارش این یادداشت، هنوز از سوی نهادهای مسئول در جمهوری اسلامی دربارۀ نحوۀ واکنش به حملۀ هوایی اسرائیل موضع صریحی گرفته نشده است و به نظر می‌رسد قرار است برای مدتی «سیاست ابهام» در این زمینه ادامه داشته باشد. اگر ایران به حملۀ متقابل سریع و فوری در برابر حملۀ اسرائیل مبادرت نکند، در آن صورت، حوادث اخیر در صحنۀ جنگ خاورمیانه را می‌توان تا اندازه‌ای در جهت برنامۀ دولت جوبایدن رئیس‌جمهور آمریکا ارزیابی کرد. دولت آمریکا بر محدود بودن اهداف حملۀ نظامی اسرائیل به ایران تأکید داشت؛ به‌طوری‌که این حمله سبب واکنش نظامی سریع نیروهای نظامی ایران نشود و بدین‌وسیله، روند جنگ در منطقه تحت کنترل در آید. بعد از اعلام پایان عملیات جنگی اسرائیل علیه ایران، مقام‌های آمریکایی اعلام کردند که زد و خورد مستقیم بین ایران و اسرائیل باید در همین نقطه پایان یابد. ظاهر این جمله بدان معناست که از نگاه دولت بایدن، اگر قرار است منازعه بین دو طرف ادامه پیدا کند، حملات متقابل باید از هدف قرار دادن مستقیم به درگیری غیرمستقیم تقلیل پیدا کند یعنی بازگشت به همان شرایطی که پیش از حملۀ موشکی ایران به اسرائیل جریان داشت. این در حالی است که بازگشت به شرایط گذشته هم دیگر مقدور به نظر نمی‌رسد. از زمان نخستین حملۀ موشکی ایران به اسرائیل در بهار امسال، توازن قوا بر روی زمین دستخوش تغییرات جدی شده است. دولت آمریکا به هم خوردن توازن قوا به‌خصوص در لبنان را به نفع پیشبرد برنامۀ دیپلماتیک خود برای منطقه می‌داند و ظاهراً امیدوار است که جمهوری اسلامی با خویشتن‌داری در برابر حملۀ جمعه شب اسرائیل، با این برنامه به نحوی همراه شود. رئوس نقشۀ آمریکا برای نظم جدید در خاورمیانه به ترتیب زیر است: استقرار آتش‌بس در نوارغزه و آزادی اسیران اسرائیلی، سپردن نوارغزه به یک نیروی عربی برای اداره و بازسازی آن بدون حضور حماس، اجرای شدید و غلیظ قطعنامۀ ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل در لبنان به قصد عقب‌نشینی نیروهای حزب‌الله به شمال رودخانۀ لیطانی و رفع خصومت دائمی بین لبنان با اسرائیل با تمام لوازم و ضروریات آن، ترسیم نمایی از وعدۀ تشکیل کشور مستقل فلسطینی با محدودیت‌های مشخص در آینده‌ای نامشخص از طریق عادی‌سازی رابطۀ عربستان و دیگر کشورهای عرب و مسلمان با اسرائیل. روشن است که در نظم مورد نظر دولت بایدن که عملاً از حمایت کامل یا نسبی یا مشروطِ سازمان ملل، اروپا، کشورهای عرب، چین و حتی روسیه نیز برخوردار است، نقشی برای تداوم سیاست منطقه‌ای جمهوری اسلامی و اقدامات مسلحانۀ گروه‌های متحد آن در خاورمیانه در نظر گرفته نشده است. از این رو، از نگاه آنان، جمهوری اسلامی.... ( ادامه یادداشت در لینک زیر) https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-24107 @ahmadzeidabad