‏وقتی منفوران ملت بر علیه دکتر ‎احمدی‌نژاد لجن‌پراکنی می‌کنند، جبهه‌ای شکل می‌گیرد که یک سمت آن سیل وایرانگر ملت ایران و سمت دیگر خانه‌ی عنکبوت‌هاست. آفرین به شما! همه عنکبوتها را وادار به لجن‌پراکنی کنید! ‎#طائب_غلط_کرد @TheMan84

‏شیخ ‎#مهدی_طائب ضمن تحلیلی شگرف از بازی برد برد برجام و سپس نقل قول سراسر کذب از دکتر ‎#احمدي‌نژاد، باطن ذات کثیفش را بیش از همیشه افشا کرد رئیس قرارگاه ‎#عمارپرور را به چند نقل قول از خودش درتصاویر بالا ارجاع می‌دهم تا مشخص شود خادمین اشراف سیاسی چرا خادم ملت را تخریب می‌کنند! تصاویر بالا و فیلم اراجیف طائب را با دقت ببینید تا عمق نفاق این عنصر بصیرت‌افشان را به خوبی درک کنید @TheMan84

صلیحی: ‏شیخ ‎#مهدی_طائب ضمن تحلیلی شگرف از بازی برد برد برجام و سپس نقل قول سراسر کذب از دکتر ‎#احمدي‌نژاد، باطن ذات کثیفش را بیش از همیشه افشا کرد رئیس قرارگاه ‎#عمارپرور را به چند نقل قول از خودش درتصاویر بالا ارجاع می‌دهم تا مشخص شود خادمین اشراف سیاسی چرا خادم ملت را تخریب می‌کنند! تصاویر بالا و فیلم اراجیف طائب را با دقت ببینید تا عمق نفاق این عنصر بصیرت‌افشان را به خوبی درک کنید @TheMan84

صلیحی: حضور دکتر احمدی نژاد در جزیره ابوموسی در روز ملی ارتش و هشدار به دو طرف مذاکره کننده (علی لاریجانی و وزیر امور خارجه امارات) جهت واگذاری 3 جزیره ابوموسی و تنب بزرگ و تنب #

صلیحی: 🔚 هدف رهبریست! 🔹 یکی از مهم‌ترین اهداف افرادی که تمام تلاش خود را برای جلوگیری از حضور و یا ردّصلاحیت دکتر احمدی‌نژاد در انتخابات آتی گذاشته‌اند در #پایین_آوردن_مشارکت تعریف می‌شود! این عدهٔ به ظاهر انقلابی که دست در کاسهٔ خیانت برجامیون دارند؛ کلید ضربه به اصل انقلاب و رهبری را در پایین آوردن مشارکت در انتخابات آتی به هر نحو ممکن تعریف کرده‌اند! 🔹 دریوزگان سیاسی نیک آگاهند که حضور دکتر احمدی‌نژاد در دولت آتی، رهبری انقلاب را در فضای داخل، منطقه و فرامنطقه‌ای به شدت تقویت خواهد کرد و این افراد دیگر نخواهند توانست بر سر مقاومت و منطقه، رهبری انقلاب و نظام را تحت فشار قرار دهند! 🔜 با حضور دکتر احمدی‌نژاد در انتخابات آتی بلاشک #مشارکت به بالاترین سطح خود خواهد رسید و نظام در حریمی امن قرار خواهد گرفت. با این حضور به طور قطع #علی_لاریجانی هم به زباله‌دان تاریخ خواهد پیوست و آنها دیگر توان اجرا کردن نقشه‌های خود علیه انقلاب و رهبری و منطقه را نخواهند داشت! 🔻تحلیل از کانال زیر میباشد: @Citizenshiprights57

صلیحی: شورای نگهبان با موضع نگرفتن و پاسخ دندان شکن ندادن به خزعبلات طائب و امثال ایشان شائبه مهندسی انتخابات ۱۴۰۰ را در اذهان مردم تقویت وزمینه ی مصیبت نیامدن مردم پای صندوقهای رأی را فراهم می کند

چی بودیم چی شدیم ننگ بودیم گربه شدم لعنت برحاکمان بی لیاقت دشمن صفت

✍پ.ن ‼️ریشه شایعات دروغی علیه احمدی نژاد: شیمون پرز رییس جمهور اسرائیل، گفتگو با شبکه تلویزیونی فاکس نیوز، نیویورک، مورخ 2 مهر 1389: «ما باید وضعیتی به وجود بیاوریم که در آن، همراه بودن با احمدی نژاد به یک ننگ تبدیل شود. او تقریبا به عنوان یک قهرمان پذیرفته شده، چنین وضعیتی مایه شرمساری است! ما باید ارزشهایمان را تقویت کنیم! باید اهمیت شرمسار بودن با او را برگردانیم!!» البته هاشمی هم همین نظر را دارد او درنامه بی سلام، خطاب به رهبر، دو روز قبل از انتخابات 88، اینطور وقیحانه میگوید: "من ادامه پیدا کردن دولت احمدی نژاد را به صلاح نظام و کشور نمیدانم!!! مردم! هم این وضع را بیش از این برنمیتابند!!! آتش فشانهایی که ازدرون سینه های سوزان تغذیه می شوند، درجامعه شکل خواهدگرفت!!! برای رفع فتنه های خطرناک و خاموش کردن آتش، اقدام موثری بنمایید! مانع شعله ورتر شدن این آتش در جریان انتخابات و پس از آن شوید!!! باید درفرصت باقی مانده، کاری که انجام دهید!! آنها نباید باحدس و گمان از پیامتان در مشهد و در مرقد امام راحل (با رای دادن به احمدی نژاد) بنزین بر آتش افروخته بریزند! سرچشمه شاید گرفتن به بیل، چو پر شد نشاید گرفتن به بیل!!!" خیلی صاف و پوست کنده: "اگر قراره احمدی نژاد دوباره رای بیاورد! من کشور را به آتش میکشم!!!" ⚠️یادآوری هاشمی به امام راحل نیز چنین جسارت ها را داشت: "ناچارم چیزهائی که تذکرش را وظیفه! تشخیص می‌دهم! بعنوان النصیحه لائمه المؤمنین(نصیحتی بر امام مومنین!) در این نامه بنویسم: ...شما قاطعیت و صراحت لازم را ندارید و ضعیف‌تر از گذشته عمل میکنید! آیا بی‌خط بودن و آسایش طلبی را می‌پسندید؟!" ✅نتیجه فتنه دشمنان نفوذی داخلی و خارجی و عدم بصیرت و عدم پیروی مردم از رهبر،باعث شکست گفتمان انقلاب شد؛انق لاب باز بدست نااهلان افتاد و عقبگردها دوباره شروع شد وسنگینترین ضربات برمردم و انقلاب زده شد

. دکتر #احمدی_نژاد : در دوره خودمان دوتا #وزیر_اطلاعات عوض کردم چون دیدم رفته‌اند توی خاکی! من در دوره خودمان، دو تا #وزیر اطلاعات عوض کردم. هم در دوره اول و هم در دوره دوم. چون دیدم اینها کلا رفته اند در خاکی! هر چه می گوییم مراقب بیگانه باشید، می آیند ترور می کنند، مردم را اذیت می کنند، #اقتصاد را خراب می کنند، می‌بینیم افتاده اند به جان مردم، دائما پرونده درست کن، تهدید کن، فشار بیاور، ممانعت کن! شما حق ندارید این کارها را بکنید. ما #ایران هستیم، انقلاب کردیم. اولین و بالاترین شعار ما در این کشور آزادی بود. کشور، حکومت، دولت، اطلاعات، امنیت و بودجه مال مردم است. ➖ سخنرانی در دیدار با جمعی از مردم #هرمزگان - بخش ۷ #دولت_بهار @dr.ahmadinejad @ramin.20202 @dolatebahar_official

در مجلسیکه .قاجار را خلع کرد وحکومت شاهنشاهی را به پهلوی انتقال داد.هفتادوپنج‌درصدشان .ازهمین جماعت اخوند متعفن بودند.درمیان انها تنهاسیدحسن مدرس و چندنفر ادم شخصی رای ندادن .اینهاهم‌خلف همان مجلسی هستندکه مشروعیت خودرا ازمحلس موسسان که بقول امام ره ازاول مزخرف وغیرقانونی بود.تایید ومنصوب شدن .ماموریتشان بتخت نشاندن رضاخان بود.البته دم رضاخان هم گرم‌.باهمه قلدریش وقتی سرکارامد.اول گردن همینها رازدوباچکمه واردحضرت معصومه شد.ودرمقابل چشم مردم .ایت الله اشیخ عبدالکریم حایری وبهبهانی و....بنیانگذارحوزه وان دیگری ازمراجع ذینفود.تولیت اخوند .حرم را زیر دست وپا له کرد.که حتی اقای حائری واحدی دیگر صدایشان درنیامد.چون یقین داشتن .انمردک اگر ایشانهم دخالت میکرد.کتکش میزد.چوب خیانت ان هفتآدپنج درصداخوندرا .علما وبنیانگذارحوزه قم ازهمه بدتر.سیلی جدیدی .برگونه فاطمه زهراس .اینباردرحرم حضرت معصومه ع خوردند.ازانزمان بست شکست .برادران بعضی شایدندادنند.بست چی بود.هر خلافکارومجرمی ولو قاتل .وقتی وارد حرم .امام رضا ع یاحضرت معصومه ع ویادرعتبات .درحرم اینها وارد میشد.ومینشت .میگفتن بست نشسته وتازمانیکه خودش باپای خودش بیرون نمیامد.احدی ازماموران چه قزاق وارتش وشهربانی و....حق ورودودستگیری اورانداشت .ولی پدران همینها رضاخان را اوردند.واوهم برای همیشه بست رابست ‌

در مجلسیکه .قاجار را خلع کرد وحکومت شاهنشاهی را به پهلوی انتقال داد.هفتادوپنج‌درصدشان .ازهمین جماعت اخوند متعفن بودند.درمیان انها تنهاسیدحسن مدرس و چندنفر ادم شخصی رای ندادن .اینهاهم‌خلف همان مجلسی هستندکه مشروعیت خودرا ازمحلس موسسان که بقول امام ره ازاول مزخرف وغیرقانونی بود.تایید ومنصوب شدن .ماموریتشان بتخت نشاندن رضاخان بود.البته دم رضاخان هم گرم‌.باهمه قلدریش وقتی سرکارامد.اول گردن همینها رازدوباچکمه واردحضرت معصومه شد.ودرمقابل چشم مردم .ایت الله اشیخ عبدالکریم حایری وبهبهانی و....بنیانگذارحوزه وان دیگری ازمراجع ذینفود.تولیت اخوند .حرم را زیر دست وپا له کرد.که حتی اقای حائری واحدی دیگر صدایشان درنیامد.چون یقین داشتن .انمردک اگر ایشانهم دخالت میکرد.کتکش میزد.چوب خیانت ان هفتآدپنج درصداخوندرا .علما وبنیانگذارحوزه قم ازهمه بدتر.سیلی جدیدی .برگونه فاطمه زهراس .اینباردرحرم حضرت معصومه ع خوردند.ازانزمان بست شکست .برادران بعضی شایدندادنند.بست چی بود.هر خلافکارومجرمی ولو قاتل .وقتی وارد حرم .امام رضا ع یاحضرت معصومه ع ویادرعتبات .درحرم اینها وارد میشد.ومینشت .میگفتن بست نشسته وتازمانیکه خودش باپای خودش بیرون نمیامد.احدی ازماموران چه قزاق وارتش وشهربانی و....حق ورودودستگیری اورانداشت .ولی پدران همینها رضاخان را اوردند.واوهم برای همیشه بست رابست ‌

صلیحی: صلیحی: مبارزه با فساد «نر» می‌خواهد ناصر بزرگمهر یادداشت مدیرمسئول 02 تیر 1397 - 08:25 بازدید: 4098 «می‌گویند که در ایام قدیم و در زمان ماضی، دریکی از پاسگاه‏های ژاندارمری سابق، مأمور ژاندارمی خدمت‏ می‏کرد که مشهور بود به سرجوخه جبّار، این سرجوخه جبار، مانند بسیاری از هم‌قطاران و همکاران خودش در آن روزگار، سواد درست حسابی نداشت ولی تا بخواهی کارآمد بود و در سراسر منطقه خدمت او، کسی را یارای نفس‏ کشیدن نبود. ازقضای روزگار، در محدوده خدمت‏ سرجوخه جبار، دزدی زندگی می‌کرد که به‌راستی، امان مردم را بریده و خواب سرجوخه جبار را آشفته گردانیده بود. سرجوخه جبار، با آن کفایت و لیاقتی که‏ داشت، بارها، دزد را دستگیر کرده، به‏ محکمه فرستاده بود ولی، گردانندگان‏ دستگاه، هر بار به دلایلی و از آن جمله‏ عدم وجود دلیل برای بزهکاری، دزد یادشده را رها کرده بودند، به‌گونه‌ای که، گاهی جناب دزد، زودتر از مأموری که او را به‏ مرکز دادگستری برده بود، به محل بازمی‏گشت، و برای اینکه دل سرجوخه جبار را بسوزاند و خودی نشان دهد، چند بار هم، از جلو پاسگاه رد می‏شد، یعنی که بله، ما این هستیم. یک روز، سرجوخه جبار، که از دستگیری و اعزام بیهوده دزد سیه‌کار به دادگاه و آزادی او به ستوه آمده بود، منشی‏ پاسگاه را فراخواند و به او دستور داد که قانون‏ مجازات را بیاورد و محتویات آن را، برای‏ سرجوخه بخواند. منشی پاسگاه، کتاب قانونی را که‏ در پاسگاه بود، آورد و از صدر تا ذیل، برای‏ سرجوخه جبار خواند: ماده ۱... ماده ۲... ماده ۳... ماده ۱۰... ماده ۱۸... و الخ... سرجوخه جبار، که در تمام مدت خوانده‏ شدن متن قانون مجازات، خاموش و سراپا گوش‏ بود، همین‏که منشی پاسگاه آخرین ماده‌قانون‏ را خواند و کتاب را بست، حیرت‌زده، به منشی گفت: -این‌ها که همه‌اش ماده بود، آیا این کتاب، حتی یک «نر» نداشت؟ منشی گفت که قانون از مجموعه ماده‌ها شکل‌گرفته است و نر ندارد. آنگاه سرجوخه جبار، به منشی گفت: ببین در این کتاب، صفحه سفید هست؟ منشی کتاب را گشود و ورق زد و پاسخ داد: قربان! در صفحه آخر کتاب، به‌اندازه‏ نصف صفحه، جای سفید باقی‏مانده است. سرجوخه جبار گفت: قلم را بردار و این مطالب را که می‏گویم‏ بنویس و چنین تقریر کرد: (نر) سرجوخه جبار: هرگاه یک نفر، ۶‏ بار به گناه دزدی، از طرف پاسگاه دستگیر و به محکمه فرستاده شود و در تمام دفعات، از تعقیب و مجازات معاف گردد و به محل‏ بیاید و کار خودش را از سر بگیرد، برابر «نر سرجوخه جبار»محکوم‌به اعدام است. پس از اتمام کار منشی، سرجوخه جبار، زیر نوشته را انگشت زد و مهر کرد و پس‌ازآن، دستور داد دزد را دستگیر کنند و به پاسگاه بیاورند. آنگاه او را، در برابر جوخه آتش قرارداد و فرمان اعدام را، درباره‌اش اجرا کرد. گویا خبر این ماجرا، به گوش استاندار وقت‏ رسانده شد و او دستور داد سرجوخه جبار را، به حضورش ببرند. هنگامی‌که سرجوخه جبار، به حضور حاکم‏ رسید، پرخاش‏کنان از او پرسید چرا چنان‏ کاری کرده است. سرجوخه جبار پاسخ داد: قربان! من دیدم در سراسر قانون‏ مجازات، هرچه هست، ماده است ولی حتی یک‏ «نر»توی آن‌همه ماده نیست و آن‏وقت‏ فهمیدم که عیب کار از کجا است و چرا دزدی‏ که یک منطقه را، با شرارت‏هایش جان‌به‌سر کرده است، هر بار که دستگیر می‌شود، بدون‏ آن‏که آسیبی دیده باشد، آزاد می‌شود و به محل‏ بازمی‌گردد. این بود که لازم دیدم در میان‏ «ماده»های قانون مجازات که همه مهربان هستند، یک «نر» هم باشد. این است که خودم آن نر را به قانون اضافه و دزد را طبق قانون، اعدام کردم و منطقه را از شر او آسوده گردانیدم! القصه... قصه بی‌تدبیری است. قصه مدیریت‌های کوتوله و لی‌لی پوت‌ها است. قصه آقازاده‌ها و برادر و خواهر و عمه و خاله است. قصه استفاده رانت‌خواران است. قصه دزدی‌های چند هزار میلیاردی و امثالهم است. قصه تخم‌مرغ‌دزدهایی است که با نبودن ماده قانونی مناسب، شتر‌دزد می‌شوند. قصه، قصه هزار درد بی‌درمان است که دیگر نمی‌توان با این ماده‌ها به‌سادگی بر‌طرف کرد، نمی‌شود به‌سادگی با فساد مبارزه کرد. یک «ماده‌قانونی» درست‌ودرمان لازم است، یک ماده «نر قانونی» قاطع و یک مجری قاطع‌تر و یک مدیریت سالم و با معرفت می‌خواهد تا جامعه مورد ستم واقع نشود و این‌گونه به یغما نرود. ناصر بزرگمهر / مدیر مسئول