❇️ ظهور جریانهای جدید در فهم و تفسیر قرآن(2)
(جریان تفسیر ادبی معاصر)
👈زوجهای دانشی را می شناسیم که بر روند علمی جهان تأثیرگذار بودند. یکی از مشهورترین آنها "مادام کوری" و "پیر کوری" بودند که در سال 1903 بخاطر کشف رادیوم و جلو بردن چند قدمی این دانش، جایزه نوبل فیزیک را بصورت مشترک دریافت کردند. در جریانهای معاصر تفسیر نیز زن و شوهری بودند که توانستن جریان و مکتب جدیدی را پایهگذاری کنند، یا لا اقل آنقدر در این مکتب تفسیری نقش داشتند که به اسم آنها شناخته شود.
سخن از "امین الخولی" و "بنت شاطی" است که "جریان تفسیر ادبی معاصر" را پایهریزی کردند و برای جا انداختن آن تلاش بسیاری کردند. گرچه قبل از آنها "شیخ محمد عبده " گام در این مسیر گذاشت و "طه حسین" برای آن قواعدی برشمرد ولی کسی که این روش تفسیری را به یک مکتب تبدیل کرد شاگرد محمد عبده یعنی امین الخولی بود.
براساس این روش و جریان تفسیری؛ نگاهدینی به قرآن باید بعد از مطالعه ادبی صِرف درباره آن باشد چراکه قرآن قبل از آنکه کتاب ایمان باشد یک کتاب به زبان عربی است و بر اساس قواعد و ادبیات عرب سخن گفته است. این جریان معتقد است قرآن نه بر اساس وحدت موضوع است و نه به ترتیب نزول و ظهور آیات و تفسیر ترتیبی و سوره به سوره و جزء به جزء قرآن فهم دقیق و درک صحیحی از معانی و مقاصد آن را به دست نمیدهد، از این رو باید قرآن را به صورت موضوعی و همه آیات مربوط به یک موضوع را کنار هم و در ارتباط با یکدیگر تفسیر کرد.
بر اساس این منهج تفسیری، برای تفسیر باید دو صنف مطالعه درباره قرآن کریم انجام گیرد: 1) پیرامونی 2) درونی. در مطالعات پیرامونی، مفسر برای شناخت عمیقتر و دقیقتر روح عربیت، باید ادبیات عرب جاهلی را صحیح مطالعه کند و در مطالعات درونی باید تمرکز خود را بر روی معناشناسی واژگان، تطوّر آنها و فهم مخاطبان عصر نزول از آن واژگان بگذارد. این جریان معتقد است؛ کتب لغت در زمینه فهم معنی آیات چندان کمکی به ما نکرده و باید برای فهم معنی با بررسی دقیق به اجتهاد رسید.
#جریانهای_تفسیری_معاصر
✍️ سیدحسن هاشمی جزی 🌺
https://eitaa.com/marzbanandishe🌸
❇️ ظهور جریانهای جدید در فهم و تفسیر قرآن(6)
(تفسیر تنزیلی)
دوره معاصر، دوره تحوّلات چشمگیر در مبانی، گرایش و روشهای تفسیر و فهم قرآن است. این تحول محدود به مناهِج و اتّجاهات تفسیری نبوده و به روشهای تفسیری نیز کشیده شده است. از سبکهای نوپدید در تفسیر قرآن، سبک تفسیر تنزیلی (تفسیر به ترتیب نزول سورهها) میباشد. علاقهمندان به این روش معتقدند؛ نازل شدن آیات در کنار حوادث عصر نزول قرآن دارای بار معنایی خاصی می باشد. بر این اساس برای چاره جویی از چالشهای فردی و اجتماعی خویش با فهم عصری از قرآن و تطبیق شرائط کنونی با شرائط عصر نزول وحی می توانیم نقشه راهی با هندسه نزول قرآن برای حل مشکلات خود طراحی کنیم.
برخی علاقهمندان به این روش آنرا مشروعترینروش تفسیری میدانند که پیامبر( صلی الله علیه و آله) طی 23 سال نزول قرآن بدان عمل کرده است. علاقهمندان شیعه امامیه به این روش نیز مصحف حضرت علی (علیه السلام) را بر اساس این روش تفسیری میدانند. طبیعی است که در این روش تفسیری اول سراغ سورههای مکی رفته و سپس به سورههای مدنی پرداخته میشود. این در حالی است که بطور معمول تفاسیر بصورت ترتیبی نوشته می شوند. در این روش مرسوم، مفسر آیات قرآن را با همان ترتیب پیوسته ای که در مصحف شریف آمده اند تفسیر می کند.
این روش تفسیری معاصرانه در گام اول بین اهل سنت شکل گرفت و سپس علاقهمندانی در شیعه پیدا کرد "محمد عزّة دَروزۀ " (۱۸۸۷ – ۱۹۸۴م) نویسنده فلسطینی(سوری)، که شخصیتی انقلابی و مبارزعلیه صهیونیست بود، با نگاشتن تفسیر «التفسير الحديث -مرتب حسب ترتيب النزول» گام بزرگی در این مسیر گذاشت. "محمد عابدالجابری" (۱۹۳۶ ۲۰۱۰م)، متفکّرِ مراکشی جنجالی دهه های هشتاد و نود قرن بیستمِ جهان عرب از دیگر ادامه دهندگان این مسیر بود. او با نگاشتن کتابهای متعدد بخصوص کتاب «فهم القرآن الحكيم- التفسير الواضح حسب ترتيب النزول» تلاشی برای اثبات تأثیرگذاری ترتیب نزول قران بر فهم انسان از قرآن داشت.
در ایران نیز حجت الاسلام و المسلمین عبدالکریم بهجت پور (متولد 1344ش) با نوشتن تفسیر«همگام با وحی» گام در این مسیر گذاشتهاند. کتاب« تفسیر تنزیلی (به ترتیب نزول): مبانی، اصول، قواعد و فواید» نوشته ایشان نیز، همانگونه که از نامش پیداست تلاشی برای اثبات اصالت و کارآمدی این روش تفسیر می باشد.
#جریانهای_تفسیری_معاصر
✍️ سیدحسن هاشمی جزی 🌺
https://eitaa.com/marzbanandishe🌸