👊 تعارضات اجتماعی
⬅️ قسمت اول
🔰 تعارضات، همچون آتشسوزی جنگلها، به شکلهای گوناگونی انتشار مییابند؛ بعضیها رفتهرفته فروکش میکنند، بعضیها تا دههها غیرفعال میمانند. دلیل این تفاوتها چیست؟ چرا بعضی تعارضات فوران میکنند، همچون بیماری شیوع مییابند و اجتماعات کاملی را در چنبرۀ اسارت خود میگیرند، حال آنکه برخی دیگر نیمجوش میشوند؟
✅ چهار عامل میتوانند در تعارضها نقش آتشزنه را ایفا کنند. آتشزنهها عوامل شتابدهندهای هستند که باید در هر تعارضی از آنها برحذر بود:
🔹 هویتهای گروهی
🔹 تعارضآفرینان
🔹 تحقیر
🔹 فساد
❇️ این چهار آتشزنه به تعارض دامن میزنند و گسترشش را شتاب میبخشند. چنین عواملی باعث میشوند تعارض بیشازپیش معنادار و ضروری باشد که به همین دلیل سخت میتوان خللی در آن وارد ساخت.
🔻 اما این کار غیرممکن نیست. حتی تعارضات خشونتآمیز هم میتوانند فروکش کنند، تحملپذیر شوند و گاهی هم فایده به بار بیاورند. هرچه نباشد تعارض عمدتاً نیرویی در راستای نیکی است، چون ما را قادر میسازد از خود دفاع کنیم و نظرمان را بگوییم و آنها را به بهترشدن سوق میدهد. و البته برعکس.
🔻 برای تحقق چنین چیزی، آتشزنهها باید قدرت خود را از دست بدهند یا بهصورت خودخواسته و عمدی تخریب یا جایگزین شوند. گرههایی هست که باید گشوده شود. برای درک نحوۀ رهایی افراد از تعارضات خشن، باید دریابیم که چطور وارد چنین تعارضاتی میشوند.
#فساد
#خود_تحقیری
کانال #احوال_حوزه را دنبال کنید
📌https://eitaa.com/joinchat/3720216672Cd1fa9b2082
📌https://instagram.com/ahvaalehowze?igshid=ZDdkNTZiNTM=
احوال حوزه
👊 تعارضات اجتماعی ⬅️ قسمت اول 🔰 تعارضات، همچون آتشسوزی جنگلها، به شکلهای گوناگونی انتشار مییاب
👊 تعارضات اجتماعی
⬅️ قسمت دوم
🔴 «قضیه همیشه از چیزی که به نظر میرسه عمیقتره»
کرتیس تولر را از چهار سال پیش میشناسم و هیچوقت او را بدون کلاه بیسبال ندیدهام. کلاهش همیشه نو به نظر میرسد، گویی قبلاً هرگز آن را به سر نزده باشد. کرتیس مردی عضلانی، ورزیده و خوشاندام است.
🔻هربار که همدیگر را میبینیم، اولش محتاط است. دستبهسینه میایستد و لبخند نمیزند. هردفعه، نگرانم مبادا سرانجام از صحبت با من خسته شده باشد که البته قابلدرک است؛ برای مصاحبه دربارۀ تعارض وقت زیادی از او گرفتهام. اما بعد کمکم از خاطراتش میگوید، خاطراتی پرشور و بامزه و فراموشنشدنی. سپس بهمدت سه چهار ساعت همانطور یکریز با هم حرف میزنیم.
⬅️ کرتیس بهمدت دو دهه رهبریِ دارودستۀ خیابانی بزرگی در شیکاگو را به عهده داشت و بهدنبال انتقامجوییِ بینگروهیای بود که بهاندازۀ سنش قدمت داشت. شش بار تیر خورده و دو بار به زندان افتاده است، اما خودش میداند که هیچیک از این اتفاقات گریزناپذیر نبود. در هر تعارضی، ازجمله تعارضی که او درگیرش بود، رمز و رازهایی هست. کرتیس وقت زیادی را به کاوش زیرداستان زندگیاش گذرانده است.
🔸 در صحبتهایی که با او داشتم گفت «توی شکم مادرم که خشن نبودهم. برای همین میخواستم بفهمم چرا اینقدر خشن شدهم».
ادامه دارد ...
#فساد
#خود_تحقیری
کانال #احوال_حوزه را دنبال کنید
📌https://eitaa.com/joinchat/3720216672Cd1fa9b2082
📌https://instagram.com/ahvaalehowze?igshid=ZDdkNTZiNTM=
احوال حوزه
👊 تعارضات اجتماعی ⬅️ قسمت دوم 🔴 «قضیه همیشه از چیزی که به نظر میرسه عمیقتره» کرتیس تولر را از چها
👊 تعارضات اجتماعی
⬅️ قسمت سوم
⬅️ این روزها، شغل تماموقت کرتیس پیشگیری از تعارض افراطی است. بدینمنظور باید این مفهوم را بهخوبی بفهمد و مانند نقشۀ گنجی مطالعهاش کند. اتفاقاً عاشق این کار است. «همیشه نسبت به رفتار خودم و بقیۀ آدمها کنجکاو بودهم».
🔻 نیمۀ دوم زندگی کرتیس تصویری آینهوار از نیمۀ نخست است. او همان فرد است، اما همهچیز وارونه شده. در یکی از سازمانهای شیکاگو کار میکند. هدف این سازمان کمک به جوانانی است که در معرض خطر تیرخوردن یا شلیککردن به کسی قرار دارند. به حرف این جوانان گوش میسپارد و راهنماییشان میکند و، در شرایطی که هیچکسِ دیگر کنارشان نیست، کنارشان میایستد.
ادامه دارد ...
#فساد
#خود_تحقیری
کانال #احوال_حوزه را دنبال کنید
📌https://eitaa.com/joinchat/3720216672Cd1fa9b2082
📌https://instagram.com/ahvaalehowze?igshid=ZDdkNTZiNTM=
احوال حوزه
👊 تعارضات اجتماعی ⬅️ قسمت سوم ⬅️ این روزها، شغل تماموقت کرتیس پیشگیری از تعارض افراطی است. بدینمن
👊 تعارضات اجتماعی
⬅️ قسمت چهارم
🔻 در هر تعارضی میان دارودستهها که کرتیس با آن روبهرو میشود، سعی میکند زیرداستان یا بهقول خودش «علت ریشهای» را بیابد. مثلاً درگیری خونینی میان دو دارودسته بود که سالها جریان داشت و همچنان پابرجا بود. همۀ افرادِ درگیر زمانی دوست بودند. تمامشان بچههای یک محله بودند و به یک دبستان و دبیرستان رفته بودند.
🔹 کرتیس کارش را با پرسش از نحوۀ شروع تعارض آغاز کرد. با خیلیها ازجمله مدیر دبیرستان صحبت کرد و سرانجام سرچشمۀ ماجرا را یافت: «قضیه سرِ یه ساعتمچی بوده». کرتیس بعد از گفتن این حرف از خنده ریسه رفت و سرش را تکان داد. متوجه شدم هروقت حرفی نگرانکننده میزند اینطور میخندد، انگار میگوید باورت میشود؟
🔹 آدمها واقعاً عجیباند، نه؟ هنگام بازی بسکتبال، یک نفر ساعتمچیاش را کنار زمین گذاشته بود و پس از پایان بازی خبری از ساعت نبود. این ساعت همان علت دمدستی و ظاهریِ سالها خشونت است.
🔰 وقتی خندۀ کرتیس بند آمد، صدایش دوباره آرام شد. میگفت این ساعتمچی صرفاً یک ساعت نبوده است. «قضیه همیشه از چیزی که به نظر میرسه عمیقتره».
🔶 او دریافته که همیشه ماجرایی که باعث تعارض میشود خیلی زود از یادها میرود. گاهی رقابت و درگیری از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود و هیچ فردی که امروزه زنده باشد نمیداند ماجرا از کجا شروع شده است. «اکثر درگیریها توی شیکاگو با موضوعات خیلی جزئی و پیشپاافتاده شروع میشه».
ادامه دارد ...
#فساد
#خود_تحقیری
کانال #احوال_حوزه را دنبال کنید
📌https://eitaa.com/joinchat/3720216672Cd1fa9b2082
احوال حوزه
👊 تعارضات اجتماعی ⬅️ قسمت چهارم 🔻 در هر تعارضی میان دارودستهها که کرتیس با آن روبهرو میشود، سعی
👊 تعارضات اجتماعی
⬅️ قسمت پنجم
🔻در هر تعارضی میان دارو دستهها که کرتیس با آن روبهرو میشود، سعی میکند زیر داستان یا بهقول خودش «علت ریشهای» را بیابد. مثلاً درگیری خونینی میان دو دارو دسته بود که سالها جریان داشت و همچنان پابرجا بود. همۀ افرادِ درگیر زمانی دوست بودند. تمامشان بچههای یک محله بودند و به یک دبستان و دبیرستان رفته بودند.
🔰 کرتیس کارش را با پرسش از نحوۀ شروع تعارض آغاز کرد. با خیلیها ازجمله مدیر دبیرستان صحبت کرد و سرانجام سرچشمۀ ماجرا را یافت: «قضیه سرِ یه ساعتمچی بوده». کرتیس بعد از گفتن این حرف از خنده ریسه رفت و سرش را تکان داد. متوجه شدم هروقت حرفی نگرانکننده میزند اینطور میخندد، انگار میگوید باورت میشود؟ آدمها واقعاً عجیباند، نه؟ هنگام بازی بسکتبال، یک نفر ساعتمچیاش را کنار زمین گذاشته بود و پس از پایان بازی خبری از ساعت نبود. این ساعت همان علت دمدستی و ظاهریِ سالها خشونت است.
🔶 وقتی خندۀ کرتیس بند آمد، صدایش دوباره آرام شد. میگفت این ساعتمچی صرفاً یک ساعت نبوده است. «قضیه همیشه از چیزی که به نظر میرسه عمیقتره».
🔸 او دریافته که همیشه ماجرایی که باعث تعارض میشود خیلی زود از یادها میرود. گاهی رقابت و درگیری از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود و هیچ فردی که امروزه زنده باشد نمیداند ماجرا از کجا شروع شده است. «اکثر درگیریها توی شیکاگو با موضوعات خیلی جزئی و پیشپاافتاده شروع میشه».
ادامه دارد ...
#فساد
#خود_تحقیری
کانال #احوال_حوزه را دنبال کنید
📌https://eitaa.com/joinchat/3720216672Cd1fa9b2082
احوال حوزه
👊 تعارضات اجتماعی ⬅️ قسمت پنجم 🔻در هر تعارضی میان دارو دستهها که کرتیس با آن روبهرو میشود، سعی
👊 تعارضات اجتماعی
⬅️ قسمت ششم
🔻کلاهِ چرخیدهبهچپ
کرتیس در دوران کودکیاش در ساوثساید شیکاگو عاشق رقص بود و ساعتهای زیادی از روز را به تمرین انواع و اقسام حرکاتی میگذراند که برای رقصهای مد روز لازم داشت. بسکتبال هم بازی میکرد. مهارت چندانی در این ورزش نداشت، اما بسکتبال در شیکاگو مثل مذهب بود و همه باید سراغش میرفتند. فاستر پارک، که چندقدمیِ خانهاش بود، در سال ۱۹۸۳ حکم قبلۀ پیروان این مذهب را داشت.
🔰 یک روز کرتیس در فاستر پارک با صحنهای نامعمول روبهرو شد. بازیکنی بر تمام بازیکنان دیگر مسلط شده بود. بیش از دو متر قد داشت و کرتیس کسی بلندقامتتر از او را از نزدیک ندیده بود. اما چیزی که کرتیس را مسحور خود کرد ظرافت حرکات این فرد بود: با اوج راحتی و آسودگی در میدانِ بازی میدوید. حرکاتش مثل دزدان حرفهای بود، از دیوارِ بازیکنان بالا میرفت و علیه نیروی گرانش یاغیگری میکرد. «قشنگ معلوم بود این یارو فرق داره، میدونی چی میگم؟ خیلی حرکاتش رَوون بود».
🔹 از این لحاظ تاحدی مثل مایکل جکسون بود. آدم با دیدنش انگشتبهدهان میماند. سپس در لحظۀ مناسب میجهید و پرتابِ پرشیِ خیرهکنندهای انجام میداد، از آنها که انگار معجزه بود.
ادامه دارد ...
#فساد
#خود_تحقیری
کانال #احوال_حوزه را دنبال کنید
📌https://eitaa.com/joinchat/3720216672Cd1fa9b2082
📌https://instagram.com/ahvaalehowze?igshid=ZDdkNTZiNTM=