جمهوری اسلامی فلسطین پس از ۷۵ سال از آغاز اشغالگری رژیم صهیونیستی و شکست خوردن طرح‌های سکولارسازش مقاومت اسلامی فلسطین با عملیات طوفان الاقصی مسئله فلسطین را در جهان زنده کرد حال این پرسش دوباره طرح شده است که راه حل مسئله فلسطین چیست؟ 🔷 ۴۴ سال و ۷ ماه و ۲۴ روز پس از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، در روز ۱۵ مهر ۱۴۰۲، مصادف با ۷ اکتبر ۲۰۲۳، حادثه‌ای در فاصله ۲۰۰۰ کیلومتری ایران رخ داد که خبر نخست رسانه‌های جهان شد. یک گروه «مقاومت اسلامی» به نام «حماس» در حمله طوفانی به اسرائیل، بیش از ۱۲۰۰ اشغالگر را به جایگاه ابدی‌شان روانه کرد و چند صد نفر دیگر را کت بسته به داخل مرزهای غزه برد. اتفاقی بی‌سابقه که حماس نام آن را «طوفان الاقصی» گذاشت. رژیمی که در طول ۷۵ سال گذشته عادت کرده بود کرور کرور آدم بکشد و دانه دانه تلفات بدهد،نمی‌توانست باور کند که گروه مقاومت اینقدر با خودش جرات داده باشد که دست به چنین عملیاتی بزند. بنابراین به سرعت، مطابق طبیعت خود عمل کرد و در مدت ۳۶ روز، بیش از ۱۱ هزار فلسطینی ساکن غزه، از جمله ۴ هزار کودک را کشت. این آمار تا زمانی که شما این کلمات را می‌خوانید حتماً افزایش یافته است. طوفان الاقصی در زمانی به وقوع پیوست که رژیم صهیونیستی، می‌رفت تا حضورش در منطقه را عادی و طبیعی کند. اما «طوفان الاقصی» ناگهان فریاد برآورد که اوضاع اصلاً عادی نیست! چرا می‌خواهید همه چیز را طبیعی جلوه دهید!؟ این گونه شد که با کشتار وحشیانه فلسطینی‌ها توسط اسرائیل، پروژه نرمال سازی رابطه با رژیم اشغالگر به محاق رفت. جزئیات درباره «طوفان الاقصی» بسیار است و صحنه، لحظه به لحظه در حال تغییر است. سرنوشت این جنگ هرچه شود، یک واقعیت مهم و اساسی را نمی‌توان انکار کرد. مسئله فلسطین و جدال تاریخی‌اش با رژیم غاصب که گویی مشمول مرور زمان شده و به طاق نسیان سپرده شده بود، دوباره به عنوان مسئله حاد و حیاتی روی میز گذاشته شد. تنفر از رژیم خونریز بی‌رحم صهیونیستی و همدردی با فلسطینیان مظلوم و مقاوم. آنچنان بالا گرفت که شاهد تجمعات بی‌سابقه و بهت آور چند صد هزار نفری، در همه دنیا حتی در کشورهای غربی بودیم. هر اتفاقی پس از این بیفتد، رسوایی بیش از پیش اسرائیل و مظلومیت فلسطین قابل کتمان نیست. طوفان الاقصا مسئله فلسطین را زنده کرد و ما را مجبور کرد که مواجهه اساسی مان را با این مسئله بازیابی کنیم. #به_سوی_فلسطین ادامه دارد 🌺@aiealzoe🌺

. اسرائیل، پاسبان نظم سکولار آمریکایی 🔹نظمی که امروز در جهان به ویژه در غرب آسیا و شمال آفریقا می‌بینیم، حاصل تلاش یک کارمند وزارت خارجه انگلیس است که در توافق با دولت‌های غربی،پس از جنگ جهانی اول،خط‌کش و مدادش را روی نقشه گذاشت و مرز دولت ملت‌ها را ترسیم کرد. این یک واقعیت تاریخی است و اصلاً معنای استعاری ندارد. خط صاف مرزی در بعضی کشورهای این منطقه،گواه همین مطلب است که مرزها از موضعی بالا به طور مصنوعی ترسیم شده اند. چه چیزی این قدرت را به کشورهای غربی داد که برای منطقه ما از این موضع تصمیم بگیرند؟ مهم‌ترین مسئله،فروپاشی خلافت عثمانی به مثابه یک حکومت مبتنی بر دین بود. عثمانی در جهان مدرن سکولار، یک حکومت بازمانده از نظم کهن تلقی می‌شود که محکوم به فروپاشی و تکه تکه شدن بود. فروپاشی عثمانی، حاصل عوض شدن کانون قدرت در جهان بود و به همین دلیل، این فروپاشی اساسی،نظم جدیدی را در منطقه ما قوام بخشید، نظمی مبتنی بر سکولاریسم، با فرم دولت ملت. بی دلیل نیست که ترکیه به عنوان مهم‌ترین برآمده از تجزیه خلافت عثمانی،پرچمدار سکولاریسم شد و آتاتورک پیشران دین زدایی و سنت زدایی از سیاست و جامعه. نظم مبتنی بر تقسیم بندی دولت ملت، بالفعل شدن طرح شکلات برای انتظام بخشی به وضع جهان بود، دورانی که دین، باید خودش را درون نظم قومی،نژادی و ناسیونالیستی تعریف می‌کرد و دیگر نمی‌توانست دایرمدار نظم جهانی باشد. ایده دولت یهودی در چنین شرایطی امکان تحقق یافت. زیرا اولاً یهودیت با تلقی نژادی از آن، در تقسیم بندی دولت ملت، می‌توانست صاحب دولت شود و ثانیاً الهیات یهودی تحریف شده ، تا به آن را داشت که با الهیات سکولار دنیای مدرن مطابقتی پیدا کند. همانطور که اهل دقت به درستی گفته‌اند، ایدئولوژی صهیونیسم در واقع همان مقدس سازی شده امر سکولار است و برآمده از جهان بینی دنیای مدرن است. #به_سوی_فلسطین ادامه دارد 🌺@aiealzoe🌺

. 🔷دولت جعلی اسرائیل، ولد نامشروع این جهان و پاسبان نظم سکولار در منطقه‌ای بود که غربی‌ها آن را «خاورمیانه» می‌نامیدند. عرب‌های منطقه هم در صورتی که خودشان را بر اساس عربیت تعریف می‌کردند، می‌توانستند طرفی از بازی باشند و به میانجی‌گری ابرقدرت‌های این نظم در کنار اسرائیل قلمرویی داشته باشند. نظم سکولار جهان، در سال‌های بعد به تدریج خودش را بسط داد. با فروپاشی دولت اصلی جناح چپ مدرن(شوروی) و قدرت گرفتن ایالت متحده آمریکا به عنوان پایتخت جهان سکولار، اسرائیل بدل به حافظ منافع این دولت مرکزی در منطقه شد. دولت ملت‌ها در یک نظم آمریکایی، واحدهایی شدند که در تقسیم کار جهانی، باید نقشی را ایفا می‌کردند که آمریکا به منزله دولت مرکزی جهان برای آنها تعیین کرده است. اسرائیل در منطقه «خاورمیانه» همان نقشی را برای آمریکا بازی می‌کرد که در بیان رهبر انقلاب اسلامی به عنوان «سگ نگهبان» از آن یاد شده است. ایدئولوژی سکولار، اساساً یک ایدئولوژی تمامیت‌خواه و سلطه جست و اسرائیل به منزله تمثل تام وتمام این ایدئولوژی و کارگزاری اصلی امپراتوری سکولار در جهان، نمی‌تواند دست از توسعه طلبی بردارد. اگر اسرائیل را به «غده سرطانی» تشبیه کردهاند. به این دلیل است که سکولاریسم مقدس اسرائیلی، ماهیتی سرطانی دارد و همواره میل به «متاستاز» داشته است. از ابتدای شکل‌گیری اسرائیل، معضلی که منطقه ما با آن مواجه بوده، همین تمامیت خواهی و توسعه طلبی اسرائیل بوده است. ذات اشغالگر رژیم صهیونیستی، به هیچ مرزی بسنده نمی‌کند. این ذات، فقط به توسعه طلبی خودش متحد است. اگر پیمانی می‌بندد به منظور نقض کردن پیمان می‌بندد نه برای وفا به عهد. پیمان شکست خورده «اسلو» شاید نزدیک‌ترین تجربه ما از تجلی این ذات باشد. طبیعی بود که در برابر این میل به فراگستری، حرکت‌های مقاومتی شکل بگیرد. عمر حرکت‌های مقاومتی در برابر رژیم صهیونیستی، عمری به اندازه خود رژیم دارد. بسیاری از این جریان‌های مقاومت، هویت ناسیونالیستی و سوسیالیستی داشتند. این جنبش‌ها در فلسطین و در سطحی گسترده‌تر در جهان، با همه تلاش‌هایی که کردند و هزینه‌هایی که متحمل شدند، یا شکست خوردند یا افول کردند یا منزوی و بی تاثیر شدند یا در نظم سکولار جهان مدرن منحل شدند و هویت مقاومتی خود را از دست دادند. زیرا ایدئولوژی‌های سوسیالیستی و ناسیونالیستی، خود از عوارض دنیای مدرن هستند و تعارض بنیادی با سکولاریسم حاکم بر جهان جدید ندارند. مهمترین جنبش وطنی چپ که در ابتدا در جنگ با اسرائیل بود اما به تدریج با آن سازگار شد و افول کرد، جنبش «فتح» بود که کشور اسرائیل را در نهایت به رسمیت شناخت. در کنار این جریان‌ها، گروه‌های «مقاومت اسلامی» در فلسطین شکل گرفت که «حماس» و «جهاد» از معروف‌ترین آنهاست. ماجرای گروه‌های مقاومت اسلامی در فلسطین بسیار درازدامن است و باید در مجالی فراخ‌تر به آن پرداخت. خلاصه کلام آنی که اکنون صحن گردان اصلی مبارزه با رژیم صهیونیستی همین گروه‌های مقاومت اسلامی هستند. اکنون حماس و جهاد در خط درگیری با اسرائیل اند و عملیات طوفان الاقصی کار این‌هاست. نکته مهم این است که حماس، در انتخاب سال ۲۰۰۶ در فلسطین، توانست از جانب مردم اکثریت آرا را به دست بیاورد و به عنوان نماینده رسمی فلسطین دولت تشکیل دهد. گروهی دارای هویت اسلامی که بر خلاف «فتح» اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسد. #به_سوی_فلسطین ادامه دارد 🌺@aiealzoe🌺

انقلاب اسلامی، قیام الله و مقاومت 🔹سال سال ۱۳۵۷ هجری شمسی، انقلاب اسلامی ایران با ایده مرکزی «قیام الله»، با همراهی آحاد مردم و با پرچمدار و پیشرانی نیروهای مسلمان به پیروزی رسید. این انقلاب به پدید آمدن الگویی از حکومت انجامید که برای جهان مدرن قابل درک و شناسایی نبود: «جمهوری اسلامی» مردمی که با تکیه بر اسلام جان گرفتند و قیام کردند و حکومتی برپا داشتند که در چهارچوب موازین اسلام به رای و اراده مردم مراجعه می‌کند. این سنخ تازه از حکومت، به عنوان «سخن نوع جمهوری اسلامی» در گفتار رهبر انقلاب بارها تکرار شده است. باید از زبان اصلی‌ترین سخنگوی این گفتار، این حرف و نو را بشنویم: « ملت ایران یک پیام جدیدی داشت،یک حرف نویی به دنیا عرضه کرد.« جمهوری اسلامی» یک حرف نوست.« مردم سالاری دینی» یک حرف جدید است، یک ترتیب تازه برای زندگیست، یک سبک جدید برای زندگی ملت‌هاست، خواستند این پیام که پیام مقاومت است، پیام ایستادگی است، پیام عدم تسلیم در مقابل زورگویی پیام مقابله با ظلم است، پیام مقابله با تبعیض بین‌المللی است نرسد، خواستند این پیام را خفه کنند، هدف این بود.... اینکه ما همیشه می‌گوییم حرف نو داریم در دنیا، عمده حرف نوع ما همین مسئله شکل حکومت جمهوری اسلامی است. این چیز مهمی است، یعنی در عین اینکه مردم در تشکیل یک حکومت تاثیر می‌گذارند، در عین حال اصول دینی و ایمانی هم اینجا اثر می‌گذارد.» این حکومت، به رغم پیش‌بینی‌های جناح چپ و راست مدرنیته، نه فقط دوام آورد بلکه توانست ایده و توان خودش را در جهان توسعه دهد و تمدید به پایگاهی برای «قیام مقاومت اسلامی» برای آزادی و استقلال مردم مسلمان و مستضعف جهان شود. مسئله این است که جمهوری اسلامی در کشوری تاسیس شد که تا پیش از انقلاب، اسرائیل را به رسمیت می‌شناخت و پس از آن، نه فقط اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسد که از گروه‌های مقاومت برای نابودی اسرائیل حمایت می‌کند. آنچه طرح جمهوری اسلامی را برای نظم آمریکایی خطرناک می‌کند، همین تعارض او با سکولاریسم به عنوان بنیاد نظام سلطه است. همانطور که گفته شد،نظمی سکولار، پس از جنگ‌های جهانی در دنیا ایجاد شد و با ابر قدرتی آمریکا قوام پیدا کرد و به شکل‌گیری غده‌ای سرطانی به نام اسرائیل انجامید. این غده سرطانی، کارگزار بست سکولاریسم در منطقه ماست. لذا متقاضی ماهیت انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی، نابودی اسرائیل است. همانطور که متقاضی طبیعت اسرائیل، نابودی طرح جمهوری اسلامی است. حرف نوعی جمهوری اسلامی چیست؟ قیام و مقاومت نیروهای مسلمان و مستضعف، برای تاسیس حکومت و زندگی بر پایه بندگی خدا و رهایی و استقلال از از غیر خدا و طاغوت. اگر نظم سکولار، با ایجاد اسرائیل به منطقه ما تحمیل شده است استقلال مردم مسلمان و رهایی است، این نظم نیز با نابودی اسرائیل ممکن خواهد شد. دلیل پافشاری آمریکا بر حمایت از اسرائیل، همین است که آمریکا به عنوان طاغوت اعظم و ابرقدرت نظم مدرن، می‌داند که اسرائیل نیروی حافظ نظم او در منطقه است و نابودی اسرائیل، آغاز دومینویی تغییر آن نظمی است که آمریکا دایر مدار آن است. به همین دلیل در تجهیز و تقویت اسرائیل از هیچ کاری فروگذار نمی‌کند. #به_سوی_فلسطین ادامه دارد 🌺@aiealzoe🌺

. 🔷این سوال بی معناست که چه کسی به جمهوری اسلامی ماموریت داده که اسرائیل را نابود کند. مبارزه ما و اسرائیل، تضاد ناگریز دو ماهیت است. اولاً این رژیم صهیونیستی است که می‌خواهد ما را نابود کند. تجربه بلوای ۱۴۰۱ نمونه روشنی از تلاش مستقیم این رژیم برای حمایت از براندازان سکولار داخلی و نابودی جمهوری اسلامی و سکولار کردن ایران است. ثانیاً جمهوری اسلامی به منظره طراحی نو برای زندگی و سیاست، لاجرم الهام بخش مردم منطقه و جهان است و متقاضی این طرح، نابودی نظم سکولار و شکل‌گیری نظام نوینی بر اساس استقلال ملت‌ها از ابرقدرت‌های جهان سکولار است. آنچه جمهوری اسلامی را خطرناک و البته قدرتمند می کند، خود طرح «جمهوری اسلامی» است. بودن جمهوری اسلامی، مقتضی حمایت مادی و معنوی از گروه‌های مقاومت اسلامی و مردمی در جهان است. حتی اگر جمهوری اسلامی، هیچ عملیات میدانی معینی برای نابودی اسرائیل نکند، صرف بودنش مزاحم نظم آمریکایی و اسرائیلی است. در واقع هیچ دوگانگی بین طرح جمهوری اسلامی و حمایت از گروه‌های مقاومت برای نابودی اسرائیل وجود ندارد. طرح جمهوری اسلامی، درون و بیرون ما را هماهنگ و یگانه می‌کند. طرح «منافع ملی» و «توسعه داخلی» بدون در کار آوردن حقیقت جمهوری اسلامی، نه فقط مطابق تکلیف ذاتی جمهوری اسلامی نیست که حتی نمی‌تواند مانع منافع ملی و پیشرفت ما را تامین کند. زیرا این طرح‌ها که در گفتار برخی سیاسیون و روشنفکران پخت و پز می‌شود، ملازم با از دست رفتن هویت و قدرت ما و انحلال ایران در نظم دست ساز دشمن است. «منافع ملی» اگر به واقع چیزی محصل و معنادار باشد، در گرو حمایت مادی معنوی ما از ملت‌های تحت ستم و در راس آنان فلسطین است. مخاطب «جمهوری اسلامی» به مثابه سخنی نو! همه ملت‌های جهان هستند. نچه رژیم اشغالگر را نگران می‌کند، این است که مردم فلسطین، مخاطب این سخن نو واقع شوند، که شده‌اند. ستقلال و رهایی ملت‌ها از نظم تمامیت خواه سکولار، در گرو قیام و مقاومت و تشکیل جمهوری های مستقل است که جز با تکیه بر ایمان به خدا و آموزه‌های دینی ممکن نیست. جمهورفلسطینی، دریافت است که بودنش جز با مقاومت اسلامی ممکن نیست. همین انسان فلسطینی است که حماسه «طوفان الاقصی » را رقم می‌زند و با مظلومیت و مقاومتش، جهانی را به تلاطم وامی‌دارد و نوید دوران تازه‌ای را برای فلسطین و جبهه مقاومت و دنیای ما می‌دهد. #به_سوی_فلسطین ادامه دارد 🌺@aiealzoe🌺

ایده « جمهوری اسلامی» برای استقلال فلسطین 🔷 این پرسش همواره مطرح بوده که نابودی اسرائیل یعنی چه و چگونه ممکن است. همچنین سوالی که از پی سوال مذکور می‌آید، این است که ایده و نقش جمهوری اسلامی در این باره چیست. اولین و ساده‌ترین پاسخی که ممکن است به ذهن ما برسد این است که جمهوری اسلامی ایران به طور رسمی، با همه توان نظامی خود، مستقیماً اسرائیل را هدف موشک‌هایش قرار دهد. این گزینه، هرچند همواره روی میز ایران هست و جمهوری اسلامی برای دفاع از حرکت تاریخی انقلاب اسلامی و مقاومت در برابر توتالیتاریسم نظام سلطه، این حق را دارد که وارد نزاع نظامی مستقیم با آمریکا و اسرائیل شود اما این گزینه، گویا همه ایده جمهوری اسلامی برای حل مسئله فلسطین و نابودی اسرائیل نیست. جمهوری اسلامی ایران به مثابه پایگاه جهانی مقاومت، طرح سیاسی کلانی برای حل مسئله فلسطین دارد. این طرح بارها در بیان رهبر انقلاب اسلامی آمده است: «جمهوری اسلامی از چند سال پیش راه حل را اعلام کرده است. راه حل مسئله فلسطین، این راه حل‌های آمریکایی و امثال آنها نیست، این حال را به جایی نخواهد برد. راه حل این است که یک رفراندوم و همه پرسی از مردم فلسطین انجام بگیرد، هر رژیمی را که آنها بر طبق رفراندوم رای دادند، آن رژیم باید بر کل فلسطین حاکم شود. بعد آنها خودشان تصمیم خواهند گرفت که با این صهیونیست‌هایی که از خارج وارد کشور فلسطین شدند، چه معامله‌ای بکنند.... راه حل فلسطین جز این نیست و این همان نابود شدن و از بین رفتن رژیم باطل و جعلی صهیونیستی است.... البته در مخالفت با پیشنهاد منطقی ما گفته‌اند این به معنای فروپاشی رژیم غاصب است که طبیعی است این رژیم جعلی باید دچار فروپاشی شود». طرح جمهوری اسلامی برای نابودی اسرائیل و تشکیل دولت مستقل فلسطینی، لوازمی هم دارد که باز هم در گفتار رهبر انقلاب اسلامی، بارها به آن اشاره شده است. مهم‌ترین لازمه رسیدن به این راه حل، مقاومت است: «علاج! مقاومت قاطع و مسلحانه در مقابل این رژیم است، در مقابل با رژیم صهیونیستی، باید از سوی فلسطینی‌ها دست قدرت نشان داده بشود.... راه نجات فقط ایستادگی و مقاومت است، با توحید کلمه فلسطینیان با کلمه توحید که ذخیره بی‌پایان حرکت جهادیست.... تنها با نیروی مقاومت که برگرفته از تعلیم قرآن کریم و احکام اسلام عزیز است، می‌توان مسائل دنیای اسلام و در راس آن مسئله فلسطین را حل کرد». #به_سوی_فلسطین ادامه دارد 🌺@aiealzoe🌺

ایده « جمهوری اسلامی» برای استقلال فلسطین 🔷 این پرسش همواره مطرح بوده که نابودی اسرائیل یعنی چه و چگونه ممکن است. همچنین سوالی که از پی سوال مذکور می‌آید، این است که ایده و نقش جمهوری اسلامی در این باره چیست. اولین و ساده‌ترین پاسخی که ممکن است به ذهن ما برسد این است که جمهوری اسلامی ایران به طور رسمی، با همه توان نظامی خود، مستقیماً اسرائیل را هدف موشک‌هایش قرار دهد. این گزینه، هرچند همواره روی میز ایران هست و جمهوری اسلامی برای دفاع از حرکت تاریخی انقلاب اسلامی و مقاومت در برابر توتالیتاریسم نظام سلطه، این حق را دارد که وارد نزاع نظامی مستقیم با آمریکا و اسرائیل شود اما این گزینه، گویا همه ایده جمهوری اسلامی برای حل مسئله فلسطین و نابودی اسرائیل نیست. جمهوری اسلامی ایران به مثابه پایگاه جهانی مقاومت، طرح سیاسی کلانی برای حل مسئله فلسطین دارد. این طرح بارها در بیان رهبر انقلاب اسلامی آمده است: «جمهوری اسلامی از چند سال پیش راه حل را اعلام کرده است. راه حل مسئله فلسطین، این راه حل‌های آمریکایی و امثال آنها نیست، این حال را به جایی نخواهد برد. راه حل این است که یک رفراندوم و همه پرسی از مردم فلسطین انجام بگیرد، هر رژیمی را که آنها بر طبق رفراندوم رای دادند، آن رژیم باید بر کل فلسطین حاکم شود. بعد آنها خودشان تصمیم خواهند گرفت که با این صهیونیست‌هایی که از خارج وارد کشور فلسطین شدند، چه معامله‌ای بکنند.... راه حل فلسطین جز این نیست و این همان نابود شدن و از بین رفتن رژیم باطل و جعلی صهیونیستی است.... البته در مخالفت با پیشنهاد منطقی ما گفته‌اند این به معنای فروپاشی رژیم غاصب است که طبیعی است این رژیم جعلی باید دچار فروپاشی شود». طرح جمهوری اسلامی برای نابودی اسرائیل و تشکیل دولت مستقل فلسطینی، لوازمی هم دارد که باز هم در گفتار رهبر انقلاب اسلامی، بارها به آن اشاره شده است. مهم‌ترین لازمه رسیدن به این راه حل، مقاومت است: «علاج! مقاومت قاطع و مسلحانه در مقابل این رژیم است، در مقابل با رژیم صهیونیستی، باید از سوی فلسطینی‌ها دست قدرت نشان داده بشود.... راه نجات فقط ایستادگی و مقاومت است، با توحید کلمه فلسطینیان با کلمه توحید که ذخیره بی‌پایان حرکت جهادیست.... تنها با نیروی مقاومت که برگرفته از تعلیم قرآن کریم و احکام اسلام عزیز است، می‌توان مسائل دنیای اسلام و در راس آن مسئله فلسطین را حل کرد». #به_سوی_فلسطین ادامه دارد 🌺@aiealzoe🌺