📝 تسلیم شوید تا نقشهشان خنثی شود!
#دانشطلب
🔸 محسن رنانی جایی تأیید کرد که دولتهای غربی عقبماندگی ایران را میخواهند اما بیدرنگ تقصیر را گردن نظام انداخت چون در ریلی رفت که آنها گذاشتند. یعنی آنها بدِ ما را میخواهند ولی اگر ما کنار بیاییم و عقب بنشینیم (حتی بیشتر از برجام) آنها میگویند: آه! نقشهمان شکست خورد، حالا مجبوریم بگذاریم پیشرفت کنند.
🔹 اگر مقاومت کنیم همان کاری را انجام دادیم که آنها میخواهند، پس کنار بیاییم و تسلیم شویم تا کاری را انجام بدهیم که آنها نمیخواهند؟!
🔸 حتی وقتی ناچار میشوند به اراده غربیها در جلوگیری از قدرت گرفتن ایران اذعان کنند باز تقصیر را به داخل میآورند که شما ستیز کردید والا نقشه آنها جواب نمیداد! شیطانی وجود دارد که میخواهد توسعه پیدا نکنیم اما راه خنثی کردنش کنار گذاشتن مقاومت (به قول خودشان ستیز) و تعامل با همان شیطانِ بدخواه است.
🔹 این وارونگی و مقصرتراشی با همه تناقض و مسخرگیاش منشأیی ندارد جز همان ستیز، منتها ستیزی که از کینههای داخلی میآید. با خصومتهای اتوکشیده زمینه کمترین همدلی را از بین میبرند و حاضر نیستند مقصر اصلی در کُند و متوقف شدن توسعه را غرب بدانند. اگر چنین کنند دیگر ضدتوسعه خواندن نظام خریدار نخواهد داشت.
🔸 رنانی بسیار مدعی ادب است اما با منطق وارونه و خصومت پنهان بدترین توهینها را به شعور مخاطب میکند. پاسخ امثال او فقط با منطق سرراست و صریح ممکن است. اگر دولت که دانشگاه را اداره میکند و حقوق او را میدهد شرط بگذارد که از این پس فقط با نام «محسنِ خاک بر سر» میتواند تدریس کند ستیز خواهد کرد یا تعامل؟
🔹 حرف زدن از تعامل زیبا است و در دانشگاه و رسانه مشتری جذب میکند اما با چه کسی باید تعامل کرد؟ با بوش؟ در دوره خاتمی حتی با بوش تعامل کردند اما پاسخ را با گذاشتن ایران در محور شرارت داد. اوباما وحشیترین تحریمهای تاریخ را علیهمان وضع کرد و بعد از عقبنشینی «تقریبا هیچ» کف دستمان گذاشت، میماند ترامپ و پمپئو!
🔸 تعاملهای هاشمی و خاتمی و روحانی (که رنانی آنها را ترجیح میدهد) هیچ کدام انگلیس را وادار نکرد تا بدهی چند صد میلیون دلاریاش را بپردازد، فقط گرو گرفتن جاسوس جواب داد. زبانبازانِ ستیزهجوی وطنی احتمالا بتوانند مودبانه با اسرائیل هم کنار بیایند اما فقط کاریکاتوری از ستیز با داخل و تعامل با توحش میسازند.
🔹 نظام پر از عیب است و تقصیر بسیاری از ناکارآمدیها را بر عهده دارد اما مروری بر آمار شهرنشینی و گسترش دانشگاهها و اشتغال زنان و مصرف سوخت و غذا و دارو نشان میدهد ادعای ضدتوسعه بودنش چه دروغ وقیحانهای است. تحریمهای اوباما همزمان که یک دهه ایران را زمینگیر کرد به بازار دمکراتدوستان داخلی و امثال رنانی گرما داد.
🔸 بعد از انقلاب اسلامی غرب یک راه برای ما باقی گذاشت و آن اینکه به عنوان «ایرانِ خاک بر سر» ادامه حیات بدهیم. نوسان در روابط رخ داده اما خارج از عملیاتی که ماهیگیر با قلابش انجام میدهد نبوده. هر سیاستی که انتخاب کردیم برنامه اصلی که تضعیف و ویرانی است را کنار نگذاشتهاند، قرار هم نیست کنار بگذارند. تعامل کنیم یا مقاومت؟
#قائمون
🔴 به ترکیه شبیه نشدیم، خسارت این بود
#دانشطلب
🔸 در افتتاحیه جشنواره فجر خواستند از پرویز شیخطادی تجلیل کنند اما اتفاقِ متفاوتی رخ داد. در موقعیتی نمایشی پشت به مسئولین و رو به جمعیت آنها را خطاب قرار داد، گفت برای وزیر کراوات هدیه آوردهام چون قبلا مُد بود و کارمندان دولت همه میزدند. برای سالهای پس از انقلاب مرثیه خواند که حذف کراوات چقدر خسارت زد، از برخورد با ویدئو و ماهواره گفت که چقدر خسارت زد و آخر سر یک روسری از جیبش بیرون آورد که اینقدر خسارت نزنید!
🔹 در تلاقی کراوات و روسری طنزی نهفته که حتما به فکر شیخطادی نرسیده. آنجا که سرکوب نیست، لباسِ رسمی مردها باید تا زیر یقه پوشیده باشد و به گردن هم گره بزنند اما زنها تنگ و کوتاه میپوشند. اگر کراوات قانون میشد آیا هموطنانِ ناراضی از اجبار، بدشان میآمد؟ شلوغ میکردند و شر و خونریزی راه میانداختند؟ طبیعتا خیر، اما یک تکه شال آن هم ناقص برایشان مسئله شده در حد مرگ و زندگی! چرا؟ چون آن ایرانی است این عربی؟!
🔸 مسئولین دستشان را در عسل کردند و در دهانِ شیخطادی گذاشتند اما او دستشان را گاز گرفت. کراوات دادن به وزیر انقلابی مثل این است که به یک روحانی گردنبندِ صلیب هدیه بدهید، معنایی جز توهین دارد؟ شاید بگویند اصلا متوجه نشده و فقط خواسته نمایش بازی کند که من با اینها نیستم، اما موقعیتی که انتخاب کرده چطور؟ میشود فرض کرد یک کارگردان نفهمد فرصتطلبی روی صحنه و سرکوفت زدن رو به تماشاچی چه معنایی دارد؟
🔹 با گزکگیری در طرف مقابل باید بگوییم به سر تا پای دولتیها نجاست زد و اگر چنین هدفی داشته موفق شده. برای بنده آنجایی جالب بود که به دغدغه اخلاقی و دینی تظاهر کرد و گفت: «بابا این چهره حزباللهی نیست، چهره بچه مسلمان این نیست، این اخلاق پیامبری نیست». به هیچ وجه نمیتوانم فرض کنم کسی نگرانِ اخلاق باشد اما خودش را در موقعیت رودست زدن و نمکنشناسی و دیگران را در وضعیت شرمساری و پشیمانی از لطف قرار بدهد.
🔸 شیخطادی «خسارت» را زیاد تکرار کرد و کسی آنجا نمیتوانست به رویش بیاورد که خسارتِ سیاستها شبیه نشدن به ترکیه بوده، که ناموس هنوز ارزش مانده، که خیابانهایمان شبیه آنتالیا و پاتایا نشد، که سینمای پیش از انقلاب به گور رفت، که جشن هنر شیراز ادامه پیدا نکرد، که اگر ویدیو و ماهواره و اینترنت محدود و مدیریت نمیشد (هر چند پر اشکال) انقلابی نمیماند تا تو نگران چهرهاش شوی. خسارتش این است که از شماها تقدیر میکنند.
🔹 این تلاش برای لجن زدن به سابقه انقلاب، در جشنواره فجر، در شب افتتاحیه، آنهم از طرف کسی که برایش بزرگداشت گرفتند درس خوبی برای مسئولین بود. مردم لنگِ زندگی عادیشان هستند و خطر جنگ تا بیخ گوششان آمده اما سینماییها به شرارتِ سال گذشته چسبیدهاند و همان خطی که علینژاد و رسانههای ضدایرانی به اقلیت القا کردند را ادامه میدهند. برخلاف شماری از موارد گذشته این درس بسیار صریح و رکیک بود و جایی برای تردید باقی نگذاشت.
🔸 قاطبه مردم نه تنها سینما برایشان مهم نیست که از طبقه زیادهخواهی که حتی تن به مالیات نمیدهند و در بدترین فشارها اکثریت را تنها میگذارند شاکی هستند. انقلاب با سینما پیروز نشد که از دست دادن سینما برایش فاجعه باشد، نگرانی مسئولین در کم شدن رونق یا فاصله گرفتن سینماییها واقعا بچهگانه است. اگر بودجهها را کاهش و حمایت از سینما را به حداقل برسانید آنکه ضرر خواهد کرد نه مردم خواهند بود نه نظام. خودتان را ذلیلِ اینها نکنید.
#قائمون
🆔@Ghaemon