eitaa logo
🌈 رنگارنگ🌈
6.4هزار دنبال‌کننده
22.2هزار عکس
11.5هزار ویدیو
5 فایل
من یاسم کانال دار👩‍💻 دور همیم مثل خواهرا🫂 به دنیای رنگارنگمون خوش اومدین😊 همه جور پستم داریم از روزمرگیام گرفته تا آشپزی سیاست فان...🤌🤌 داستانم داریم🤩😍😍 آیدی من @Yass_malake
مشاهده در ایتا
دانلود
13.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با دستمال کاغذی کفش کهنه رو نو کن👟👟 ما رو به دوستانتون معرفی کنید👇 🌱🌱🌱
2.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چهار ترفند عالی برای پدر و مادرایی که بچه کوچیک دارن با این 4 ترفند نیمی از مشکلاتتون با بچه ها حل میشه😎 🌱🌱🌱
🍃🍃🍃🍃🌸 من یه خواستگار خیلی خوب داشتم که چون 7 تا خواهر برادر بودن و همگی مجرد، رد کردم چون خودم فقط یه برادر دارم و هرجور حساب کردم گفتم نمیتونم شلوغی خانوادشونو تحمل کنم😅 الانم 30 سالمه و اندکی پشیمونم چون تنها خواستگاری بود که از نظر شخصیتی نرمال بود😢 🍃🌸 ࿐჻❥⸙🦋⸙❥჻࿐ https://eitaa.com/joinchat/770310263C8c5629a060
19.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینجا پر از ایده های متنوع هست مطمئن باش عاشقشون میشی من برای ساخت مواد سنگ مصنوعی از ترکیب ۳ لیوان سیمان سفید و ۱ لیوان پودر سنگ استفاده میکنم یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
«گه چون کبوتر پرزنان آهنگ بامت می کنم.» @vlog_ir
🍃🍃🌼🍃 😃یادتون میاد؟ نوک مداد قرمزای سوسمارنشان رو که زبون می زدی خوش رنگ تر می شد 🍃🌼🍃 لینک کانال و آیدی ادمین یاس👇 @AAddmiiiinn https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
😊🍃🍃🌸 سلام یاس بانو جانم کانالتون معرکه است😍 خوشبختی یعنی چیدن رطب های تاااازه و گرم خونه ات از دل درخت نخل توی حیاطت😊 بانظم و ترتیب یکجا نشستن🥰🥰 منم باشم خانم جنوبی❤️ 🍃🌼🍃 لینک کانال و آیدی ادمین یاس👇 @AAddmiiiinn https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🌼🍃 شروع دلانه 🌼🍃
🌈 رنگارنگ🌈
مریم وعباس قسمت پنجم قلبم یهو فرو ریخت .. چرا سعید باید یه همچین سوالی رو بپرس
مریم وعباس قسمت ششم دوباره هوایی شده بودم و چهره ی معصومش و چشمهای زیباش یک لحظه از ذهنم پاک نمیشد .. تا آخر مراسم شنگول بودم و با کلی انرژی اکثر کارها رو خودم انجام دادم بخاطر همین نتونستم پایان مراسم باز مریم رو ببینم .. آخر شب فقط درجه یکها جمع بودیم و همه خسته .. خونه ی ما طبقه ی بالای پدربزرگم بود .. به مامان اشاره کردم که خسته ام و میرم بالا.. تا رسیدم طبقه خودمون همون جلوی در ، روبه روی کولر دراز کشیدم و خوابم برد .. نمیدونم چه قدر گذشته بود که با تکونهای مامان چشم باز کردم .. مامان گفت بلند شو برو رختخوابت رو پهن کردم اینجا نخواب بدنت خشک میشه .. نگاهی به اتاق انداختم هیچ کس نبود ، پرسیدم بابا نیومده بالا.. مامان تشک خودش رو پهن کرد و دراز کشید و گفت پایین با عموت دارن حساب و کتاب میکنند واسه هفتم برنامه ریزی میکنند .. خودم رو کشیدم کنارش و گفتم خسته شدیم تو این دو سه روز ... مامان مچ دستش رو آروم ماساژ داد و گفت من که دیگه از پا افتادم .. دستش رو گذاشت زیر سرش و گفت راستی میدونی خاله ات چی میگفت .. سعید د... میون حرفش پریدم .. میترسیدم حرفی رو بزنه که دیگه نتونم کاری کنم و حرف دلم رو بزنم .. گفتم خاله رو ول کن ببین پسرت چند روزه میخواد بهت یه چی بگه.. مامان چشمهاش رو ریز کرد و با لبخند گفت چشات برق میزنه شیطون .. بگو ببینم... +میگم چیزه... این دختر ولی عمو ، قشنگه ها... دختر نجیبی ام هست .. لیاقت عروس شما رو شدن رو داره ها... بلند خندیدم .. مامان مات بهم نگاه میکرد .. آروم زد روی پام و گفت هیس.. به پایین اشاره کرد و ادامه داد... میشنوند ناراحت میشند... دوباره ساکت شد .. خیره شدم تو چشمهاش و گفتم خوب چی میگی.. نظرت چیه... مامان لبهاش رو روی هم فشار داد و گفت مریم رو میگی دیگه؟ سرم رو تکون دادم .. مامان بلند شد روبه روم نشست و گفت آخه.. همین امروز خاله ات مریم رو نشون داد و گفت سعید اینو پسندیده و بعد از چهل پدربزرگت میخوان برن خواستگاریش... با اینکه خودم متوجه ی این قضیه شده بودم ولی با شنیدنش هم عصبی شدم و گفتم سعید بیخود کرده.. سعید بره از فک و فامیل خودش زن پیدا کنه .. اومده بود ختم یا انتخاب همسر.. مامان دستم رو گرفت و گفت آروم باش.. تو هم تو این دو سه روز تصمیم گرفتی ، چرا قبلا نمیگفتی.. دستم رو عقب کشیدم و گفتم من از یکی دو سال پیش میخواستمش منتظر بودم کارم درست بشه .. مامان با ناراحتی گفت الان که خالت بهم گفته ما دیگه نمیتونیم اقدامی کنیم .. بزار اونها برن خواستگاری شاید جواب رد دادند... +اگه جواب مثبت دادند چی؟خواسته ی سعید برات مهمتره یا پسرت؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ╔═🍃♥️🍃══════╗ @ajayeb_rangarangg ╚══════🍃♥️🍃═╝
❣ تلاوت یک صفحه از قرآن کریم هر شب قبل از خواب. 📍 صفحه ٢١٢ از ۶٠۴ 🔍 جستجو: 🍃🌼🍃 لینک کانال و آیدی ادمین یاس👇 @AAddmiiiinn https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88