eitaa logo
امامت و امارت
184 دنبال‌کننده
85.4هزار عکس
47.8هزار ویدیو
4.3هزار فایل
گزارش شخصی امامت وامارت پردیسان
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴در پاسخ به فرزندان هاشمی که گفتند : «اگر جرم ما فرزند هاشمی بودن است که به آن افتخار می کنیم.» باید گفت: ♦️ خیر فرزند هاشمی بودن جرم نیست مانند اینکه در زمان امیرالمومنین علیه السلام فرزند زبیر بودن جرم نبود ولی فرزند شیطان صفتی که زبیر را از انصار رسول الله صلوات الله علیه و آله به دشمن ولایت حضرت امیر المومنین امام علی علیه السلام تبدیل کرد و بین یاوران آن حضرت اختلاف و تفرقه انداخت و جنگ جمل را به راه انداخت و باعث کشته شدن هزاران نفر از مسلمین شد در حالیکه خود و خانواده اش از این موقعیت سوء استفاده کرده و از مردمی بودن به سلطانی, از اکبر انقلابی به اکبر شاهی، از کوخ به کاخ ، از استخر عمومی روستا و‌محله به استخر شخصی فرح ، از الاغ سواری به هلیکوپتر سواری، از ....... بله باید در جایی جلوی آونها را گرفت وگرنه ضربه ای که این جماعت با این تفکرات میزنند از ضربه دشمنان اجنبی و‌کفار حربی بیشتر است چرا که زمینه ای را بوجود می آورند که همانند پایان قیام مختار در مسجد کوفه جوی خون به راه می‌اندازند و هیچ اباحی نداشته باشند تا باز هزاران نفر از مسلمانان را به شهادت برسانند و مثل همیشه منافع شخصی و خانوادگی و حزبی و جناحی خود را تامین و هیچ اباحی از نابوده منافع اسلام و انقلاب و کشور و ملت را ندارند. لیکن بر همین اساس باید با این خواص خائن که همه‌ی وجود خود و شهرت خود و قدرت خود و ..... را مدیون انقلاب هستند ، با شدت و عدت بیشتری برخورد کرد تا درس عبرتی شود برای سایر خواص خائن و‌منفعت طلب. باید همه بدانند که این جماعت یعنی: . . .
هدایت شده از @امیرطاها 🇮🇷🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 پیش بینی یا حادثه‌ای عمدی؟! 🔺فیلم«صدای سفید»محصول۲۰۲۲درباره یک رویداد سمی در هواست که در اوهایو به دلیل خروج قطار از ریل اتفاق می‌افتد! 🔺این فیلم درست قبل از رویداد خارج شدن قطار حامل مواد شیمیایی خطرناک از ریل در اوهایو،توسط کمپانی نتفلیکس پخش شد! 🔺بارش سمی ناشی از این حادثه با پدیده«زمستان هسته‌ای»مقایسه شده! 🔺طیور ساکنان محلی واقع در ۱۰کیلومتری محل حادثه شروع به تلف شدن کردند! 🔺ویدئوهای منتشر شده ساکنان محل حادثه نشان می‌دهد که ابرهای تشکیل شده در این منطقه حاصل از یک پدیده طبیعی نبوده بلکه نتیجه آلودگی شیمیایی هستند. 🔺این ایده که اوهایو در حال تجربه کردن بزرگترین فاجعه زیست محیطی در تاریخ آمریکا که می‌تواند تا۱۰٪ از جمعیت این کشور را تحت تاثیر قرار دهد،در حال افزایش است. 🔺هفته گذشته تصادفی در راه آهن ایالت اوهایو آمریکا رخ داد که در نتیجه آن۵۰واگن از۱۴۱واگن قطار باری که۲۰واگن آن حاوی مواد خطرناک بودند از ریل خارج شد. 🔺حداقل۳۵۰۰ماهی و گاو مرده در آبراه های اوهایو پیدا شدند. ✅ ☑ برای پیوستن به کانال روی لینک بزنید👇 🔰 eitaa.com/joinchat/1246953475Cf749f8ac9b حتماعضوشوید👆
هدایت شده از @امیرطاها 🇮🇷🏴🏴
🔴 جعفر پلنگ و غذای حضرتی آقای راست نجات، معاون مهمانسرای حرم مطهر امام رضا علیه السلام، ماه گذشته در شب میلاد حضرت امام محمدالجواد علیه السلام این داستان جالب رو نقل کردن: زمانی که معاون امداد حرم امام رضا علیه السلام بودم، وظیفه داشتیم، غذاهای باقیمانده مهمانسرا را آخر وقت به مناطق ضعیف و حاشیه شهر مشهد برده و بین فقرا توزیع کنیم. شبی با خادم مسجد آخر بلوار توس، تماس گرفته و به او گفتم: امشب قرار است که فلان مقدار غذای مشخص، به منطقه شما آورده و توزیع کنیم و آماده همکاری با ما باش. نیمه های شب به آن مسجد که رسیدیم ، با جمعیت فراوانی که درب مسجد منتظر بودند مواجه شدیم 🙄 بطوری که امکان توزیع غذا را بخاطر ازدحام شدید و ترس از تلف شدن تعدادی از مردم، نداشتیم! خادم مسجد را صدا کردیم که چرا اینقدر شلوغ است؟! گفت : حواسم نبود و در بلندگو📣 اعلام کردم : امشب قرار است غذای متبرک از حرم امام رضا علیه السلام بیاورند و اینگونه شلوغ شد و کاری از دستم بر نمی آید🙄 تصمیم به برگشت داشتیم که ناگاه در گوشه ای کنار دیوار، دختر بچه ای کوچک با کفش های پلاستیکی، نظرم را به خود جلب کرد و از وضعیت حال و روزش ترحمی به دلم‌ افتاد و همانجا در دلم، از خود امام رضا علیه السلام خواستم: آقا جان🤲خودت راه حلی ارائه بده که بتونیم غذاها را بدون مشکل تقسیم کنیم و این مردم که با امید و احتیاج به اینجا آمدند، دست خالی برنگردند که ناگهان انگار هزار نفر درونم فریاد زدند : از خادم محله بپرسم لات این محله کیه؟!🤔 از خادم مسجد پرسیدم : لات این محله کیه و با تعجب پرسید برای چی؟!!! گفتم کارش دارم. گفت: اسمش جعفر پلنگه گفتم بگو بیاد و زنگش زد که تا نیم ساعت دیگه میرسم ومنتظرش موندیم. جعفر با ظاهری خالکوبی شده و پیراهن یقه باز و سوار موتور اومد و سلام کرد که فرمایش: گفتم ما از حرم امام رضا علیه السلام اومدیم و غذای متبرک آوردیم و نمیدونیم چطور تقسیم کنیم که مردم اذیت نشن و از شما میخواهیم در این کار کمکمون کنی😥 جعفر با کمال میل گفت : نوکر خادمهای امام رضا علیه السلام هستم وچشم. به بقیه خدام گفتم ماشین غذا رو تحویل جعفر بدین و بهش کمک کنید تا غذاهارو تقسیم کنه. جعفر مردم را کنار دیوار به صف کرد و به هر خانواده ای بنا به مصلحت و شناختی که خودش به آنها داشت ، غذاها را تقسیم کرد و گفتم چهارتا غذاهم بهخودش و خانواده ش بدهید. بعد از اتمام کار ، به من گفت: آقای راست نجات شماره تلفنت را به من میدهید؟ همکاران با اشاره گفتند اینکارو نکن و برات دردسر درست میکنه و.... اما با کمال میل به او شماره را دادم و رفتیم. ابتدای هفته بود که با من تماس گرفت که جعفر پلنگ هستم و کاری با شما دارم و به دفتر کاری م در حرم آمد! آنجا به من گفت: من هم خادم زوار امام رضا علیه السلام هستم و بنده با تعجب گفتم: بله؟!!!😲گفت : منم روزهای پنج شنبه میام حرم امام رضا علیه السلام و در صحن ها میچرخم و مهرهای اطراف دیوارها را جمع آوری و سرجاهایشان میذارم و برمیگردم و به همین مقدار خودم را خادم حضرت میدانم و اتفاقا همان روز در راه برگشتم به درب مهمانسرا رسیدم و به امام رضا علیه السلام در دلم گفتم : میشه امروز غذای متبرکی از حرمتون برای خواهر بیمارم ببرم؟! وقتی به خادم درب مهمانسرا گفتم با تندی به من گفت: آقا برو کنار بایست و مزاحم نشو!😔 وقتی نا امید شدم و خواستم‌به خانه برگردم، پشت سرم، آن خادم به همکارش گفت مواظبش باشید جیب مردم رو نزند!!!😞 هنگامی که این را شنیدم به او گفتم : خدایا توبه، من جیب بر نیستم و دلم شکست و تا بست نواب گریه میکردم و به امام رضا علیه السلام گفتم دیگه سرکشیکم نمیام و خداحافظ😢 که ناگهان گوشی م زنگ خورد که خادمهای حرم امام رضا علیه السلام در مسجد محله منتظرت هستند وبا ترس و لرز که من جیب بری نکردم و چه زود گزارش دادند و احضارم کردند پیش شما اومدم😕 حالا آمده ام بگویم: امام رضا علیه السلام چقدر مهربونه😭یک غذا میخواستم ولی به من یک ماشین غذا داد و بجای یکی،چهارتا غذا برای خانواده م بردم😇 ✅
🔹الإمام الكاظم عليه السلام : لَيسَ مِنّا مَن لَم يُحاسِب نَفسَهُ كُلَّ يَومٍ ، فَإِن عَمِلَ حَسَنًا اِستَزادَ اللّه َ ، وإن عَمِلَ سَيِّئًا اِستَغفَرَ اللّه َ مِنهُ وتابَ إلَيهِ؛[1] 🔸امام كاظم عليه السلام فرمود : از ما نيست كسى كه هر روز، به حساب اعمال خود رسيدگى نكند تا اگر ديد كار نيكی كرده است، از خداوند بيشتر بخواهد و اگر كار بدی كرده، براى آن از خداوند آمرزش بخواهد و به درگاه او توبه كند. * 📚1.الكافي، ج۲، ص۴۵۳؛ تحف العقول، ص۳۹۶؛ الاختصاص، ص۲۴۳. * 🌎مجتمع اهل البیت علیهم السلام
هدایت شده از بیداری ملت
🔴در آوردن جیوه از چرخ خیاطی قدیمی !! ⏪جیوه قرمز یا حضور و غیاب مجازی! ♻️ طی روزهای اخیر آگهی‌های متفاوتی در خصوص فروش چرخ های خیاطی در نرم‌افزار دیوار با قیمت‌های نجومی و میلیاردی واکنش‌های زیادی در فضای مجازی داشته و مجددا شایعاتی که در خصوص قطعات گران‌بهای بکار رفته در این چرخ‌های خیاطی (جیوه قرمز) مطرح شده بود را به سر زبان‌ها انداخت. 🔻بررسی‌های صورت گرفته نشان می‌دهد پشت پرده درج این آگهی‌ها در نرم افزار دیوار، گروهک تروریستی منافقین قرار دارند و از این برنامه به عنوان ابزاری برای ارتباط گیری استفاده کردند. 🔻گروه تروریستی منافقین در دو شب منتهی به ۲۲ بهمن‌ماه اقدام به فراخوان حضورو غیاب اعضاء خود در داخل کشور با استفاده از اپلیکیشن دیوار و انتشار آگهی های خرید و فروش چرخ خیاطی نموده بودند که پس از برگزاری راهپیمایی روز ۲۲ بهمن اغلب آگهی ها حذف شده است. 🔻شنود جریان نفاق نشان می‌دهد که در پس ماجرای ترند شدن عکس چرخ خیاطی های قدیمی با نشان شیر خورشید در نرم افزار دیوار و فعال شدن چت در این اپلیکیشن، هماهنگی به قصد خرابکاری در ۲۲ بهمن بوده است. 👌البته پس از این تاریخ هنوز برخی هم وطنان دنبال خرید و فروش چرخ خیاطی در فضای مجازی هستند! 🔴 👇 @bidariymelat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆 دکتر مالک داروخانه ی اسدی در تهرانپارس هم شخصا از بانویی که مورد تعرض قرار گرفت و هم چنین مردم عزیز عذرخواهی کردند. 🌎@Shakhes3🔜
⚠️ سه آسیب فضای مجازی برای دانش‌آموزان❗️ 🎨🖌 حامد بستانی گزمه 👨‍🏫 اطلاعات بیشتر در دوره👇 👉 https://24on.ir/g/1/9 #⃣ جبههٔ اسلامی در فضای مجازی
✊🏻 @jebheh
6.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پختن 🌽ذرت با امواج موبایل 🧠مغز شما هم همین‌طور می‌پزه!! 👨‍🏫 اطلاعات بیشتر درباره خطرات امواج، راه‌های پیشگیری از جذب امواج و روش‌های تخلیۀ امواج از بدن در فصل «سلامت فضای مجازی» در دورۀ پیشرفتۀ آموزش فضای مجازی و سواد رسانه‌ای👇 👉 https://24on.ir/g/10/9 🚑 شرکت در این دوره، حیاتی‌ست. #⃣ جبههٔ اسلامی در فضای مجازی
✊🏻 @jebheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖 چگونگی گریز از امواج مخرب موبایل از زبان حکیم حسین خیراندیش #⃣
جبههٔ انقلاب‌اسلامی در فضای مجازی
✊🏻 @jebheh
هدایت شده از عجایب جهان 🧐🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با مقدار کمی آب و بنزین و یک پمپ ساده به راحتی گاز درست کنید و در مواقع ضروری از آن استفاده کنید! یک ترفند کاربردی و سودمند که خیلی ها عاشق استفاده از آن می‌شوند.. 🔰عجیب اما واقعی @AJAEBJAHA 🌍
هدایت شده از جعفر خادم
مطلب کمی طولانی است اما ارزش چندین بار خواندن را دارد , با عرض پوزش از حاج ابراهیم , در نيويورك، در ضيافت شامى كه به منظور جمع‌آورى كمك مالى براى مدرسه‌اى مربوط به بچه‌هاى داراى ناتوانى ذهنى بود، پدر يكى از بچه‌ها نطقى كرد كه هرگز براى شنوندگان آن فراموش نمى‌شود... او با گريه گفت: «كمال، در بچه من «شايا» كجاست؟ هر چيزى كه خداوند مى‌آفريند كامل است، اما بچه من نمى‌تواند چيزهايى را بفهمد كه بقيه بچه‌ها مى‌توانند. بچه من نمى‌تواند چهره‌ها و چيزهايى را كه ديده، مثل بقيه بچه‌ها به ياد بياورد. كمال خدا در مورد شايا كجاست؟» افرادى كه در جمع بودند، با شنيدن اين جملات، شوكه و اندوهگين شدند... پدر شايا ادامه داد: «به اعتقاد من، هنگامى كه خدا بچه‌اى شبيه شايا را به دنيا مى‌آورد، كمال آن بچه را در روشى مى‌گذارد كه ديگران با او رفتار مى‌كنند.» و سپس داستان زير را درباره شايا تعريف كرد: «يك روز كه شايا و من در پارك قدم مى‌زديم، تعدادى بچه را ديديم كه بيسبال بازى مى‌كردند. شايا پرسيد: بابا، به نظرت اونا منو بازى مى‌دن...؟ من مى‌دانستم كه پسرم بازى بلد نيست و احتمالا بچه‌ها او را توى تيمشان نمى‌خواهند؛ اما فهميدم كه اگر پسرم براى بازى پذيرفته شود، حس يكى بودن با آن بچه‌ها مى‌كند. پس به يكى از بچه‌ها نزديك شدم و پرسيدم كه آيا شايامى‌تواند بازى كند؟! آن بچه به هم‌تيمى‌هايش نگاه كرد تا نظر آنها را بخواهد، ولى جوابى نگرفت و خودش گفت: ما شش امتياز عقب هستيم و بازى در رآند (نه) است. فكر مى‌كنم اون بتونه در تيم ما باشه... در نهايت تعجب، چوب بيسبال را به شايا دادند! همه مى‌دانستند كه اين غيرممكن است؛ زيرا شايا حتى بلد نيست كه چطور چوب را بگيرد! اما همين كه شايا براى زدن ضربه رفت، توپ‌گير چند قدمى نزديك شد تا توپ را خيلى آرام بندازد كه شايا حداقل بتواند ضربه آرامى به آن بزند... اوّلين توپى كه پرتاب شد، شايا ناشيانه زد و از دست داد! يكى از هم‌تيمى‌هاى شايا نزديك شد و دوتايى چوب را گرفتند و روبه‌روى پرتاب‌كن ايستادند. توپ‌گير دوباره چند قدمى جلو آمد و آرام توپ را انداخت. شايا و هم‌تيميش، ضربه آرامى زدند و توپ نزديك توپ‌گير افتاد؛ توپ‌گير، توپ را برداشت و مى‌توانست به اوّلين نفر تيمش بدهد و شايا بايد بيرون مى‌رفت و بازى تمام مى‌شد... اما به جاى اين كار، او توپ را جايى دور از نفر اوّل تيمش انداخت و همه داد زدند: شايا، برو به خط اوّل، برو به خط اوّل! تا به حال شايا به خط اوّل ندويده بود! شايا هيجان‌زده و با شوق، خط عرضى را با شتاب دويد. وقتى كه شايا به خط اوّل رسيد، بازيكنى كه آنجا بود مى‌توانست توپ را جايى پرتاب كند كه امتياز بگيرد و شايا از زمين بيرون برود، ولى فهميد كه چرا توپ‌گير، توپ را آنجا انداخته است. توپ را بلند، آن‌طرف خط سوم پرت كرد و همه داد زدند: بدو به خط دو، بدو به خط دو!!! شايا به سمت خط دوم دويد. در اين هنگام بقيه بچه‌ها در خط خانه هيجان‌زده و مشتاق، حلقه زده بودند... همين كه شايا به خط دوم رسيد، همه داد زدند: برو به سه!!! وقتى به سه رسيد، افراد هر دو تيم دنبالش دويدند و فرياد زدند: شايا، برو به خط خانه...! شايا به خط خانه دويد و همه هجده بازيكن، شايا را مثل يك قهرمان روى دوش‌شان گرفتند، مانند اينكه او يك ضربه خيلى عالى زده و كل تيم برنده شده باشد...» پدر شايا در حالى كه اشك در چشمانش بود، گفت: «آن هجده پسر به كمال رسيدند...» اين داستان را تعميم بدهيم به خودمان و همه كسانى كه با آنها زندگى مى‌كنيم. هيچ‌كدام ما كامل نيستيم و جايى از وجودمان ناتوانى‌هايى داريم، اطرافيان ما هم همين‌طورند. پس بياييد با آرامش، از ناتوانى‌هاى اطرافيانمان بگذريم و همديگر را به خاطر نقص‌هايمان خُرد نكنيم؛ بلكه با عشق، هم خودمان را به سمت بزرگى و كمال ببريم و هم اطرافيانمان را. «آسمان فرصت پرواز بلندى است... قصه اين است چه اندازه كبوتر باشى.» تا هنگامى كه انسان كليه موجودات زنده را در دايره مهر و شفقت خود وارد نكند، به آرامش حقيقى نخواهد رسيد.