‏عکس از حمزه

حاج محمد. سلام میگن یه بنده خدایی تو یه روستای دور افتاده فوت کرده بود، یکی از روستاییان تیز پا رو انتخاب کردند سریعا بره و از روستای همجوار کفن و سدر و کافور بیاره یارو رفت و مردم همه منتظر در قبرستان روستا نشستند و منتظر شدند، چند ساعتی طول کشید اما یارو نیومد که نیومد بنده خدایی که برای کفن و..... اعزام شده بود شدیدا گرسنه بود و اصلا نمی‌دونست برای چه رفته و گیج و منگ داشت تو روستا چرخ میزد یه نفر ازش پرسید پسر خوب کاری داشتی؟؟ بیچاره پیک تیز پا چون گیج شده بود و نمی‌دونست برای چی رفته و میخاد چکار کنه!!! یه گوشه ای ایستاد و با صدای بلند گفت والا تو روستامون امروز و حدود دو ساعت پیش یه نفر فوت شد، کدخدا و خیلی از مردم من را بعنوان نماینده فرستادند و گفتند برو و از روستای همجوار نون تازه بگیر و زود بیار (چون خودش گرسنه بود لذا فکر میکرد اون مرده هم بخاطر گرسنگی مرده و......) مردم چند نفری جمع شدند و از بین جماعت که دور و بر یارو جمع شده بودند به اصطلاح یکی شان خیلی عارف تر از بقیه بود گفت، به این یارو نون تازه بدید تا دیر نشده سریعا بره و برای اون تازه فوت شده کاری بکنند که اگر دیر برسه ممکنه دوباره یارو بمیره و غم و غصه ها چند برابر بشه عارف تر از اون مرد یکی دیگر هم تو روستا بود که پیشنهادی بهتر از قبلی داد و گفت چون این مرد با عجله آمده و نیاز هست سریعا به داد آن مرده برسه لذا اگر مصلحت باشد چون من تجربه دارم و بهتر از همه میدانم لذا علاوه بر نان تازه یه خورجین هم رو دوشش بندازید و یه جفت کفش تازه تر هم بهش بدهید تا سریعتر خودش رو به قبرستان برسونه و یارو رو نجات بده، خوشبختانه مردم همان کاری را کردند که عقلای قوم تصمیم گرفته بودند و سریعا این بنده خدا را راهی نمودند از طرفی مردم روستایی که در قبرستان منتظر بودند چون دیدند یاروی اعزامی یا همان فرد تیزپا دیر کرده پس یکی از روستاییان زبردست را مجددا اعزام کردند فرد دوم راه افتاد و حدود نیم ساعتی راه را رفته بود که دید یارو تیزپا داره میاد بعد احوالپرسی گفت چی شد امانت ها رو گرفتی؟ یارو گفت آره گرفتم چند تا رو تو مسیر خوردم و بقیه رو گذاشتم تو خورجین!!! مرد دوم چون خودش هم گرسنه بود با دیدن نان و لواش های تازه هوش از سرش پرید و بقیه را هم او خورد وقتی به قبرستان رسیدند مردم خوشحال شدند و پرسیدند بالاخره آوردید؟؟ گفتند: بله آوردیم اما چون گرسنه بودیم همه رو متأسفانه خوردیم مردم همگی با دستور کدخدا صلوات سر دادند و جملگی دعای خیر خواندند و با خود گفتند این مرده ما حتما و یقینا اگر خدا بخواد بهشتی بوده، چرا که لباس آخرتش را دو نفر خوردند و زنده ماندند!!! الان مثل ما هم شده این داستان مردم بدنبال چی هستند متاسفانه کارگزاران رو برای چی فرستادند و آنها چه دستاوردی برای ما داشتند و چه....... جالب نیست 😂😂😂👍

یاعلی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همی باَبی انت و امّی 🏴شهادت مولای متقیان، یاور یتیمان، امیرالمومنین علی (ع) تسلیت باد🏴 🆔 @GizmizTel 💯

تشییع جنازه مطهّر امام علی(ع) چگونه بود؟ https://www.islamquest.net/fa/archive/ar22361

✍شب سرنوشت قدر ما به قرآن و علی ع بسته شده است یعنی قانون آسمانی و مجری عالم و عادل این قانون .آنگاه است که سرنوشتمان با سعادت دنیوی و اخروی قرین خواهد شد @qavami

✍نزول قرآن مکتوب و عروج قرآن ناطق واقعه ای که امشب و امروز واقع گردید @qavami

✍شب قدر دانی بیا تا قدر یکدیگر را بدانیم که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم @qavami

✍️شب تغییر سرنوشت - هیئت بیت النبی ص قم - مسجد امام رضا ع-آیات 11رعد و52 انفال

✍️شب تغییر سرنوشت - هیئت بیت النبی ص قم- مسجد امام رضا ع - شب 21 رمضان @qavami