پیچ زمانی کوتاه اما بسیار خطرناک برای ایران، قسمت اول
(1/1)
#تحلیل_اختصاصی
#تحلیل_مهم
@IRAN_CITYOFSUN
جنس حوادث کنونی اطراف ایران منطقه به شکل بی سابقه ای در حال تغییر است.
در حالت عادی این تغییر را میتوان به عنوان یک فال نیک بگیریم که از معرفی قدرت ایران در جهان سرچشمه میگیرد.
اما همزمان در لایه های دیگر میتوانیم رگه های جدی از احتمال ایجاد خطر برای ایران عزیزمان را مشاهده کنیم.
بیایید به موضوعات غیر اوکراینی عنوان شده در قطعنامه اجلاس سران ناتو نگاه کنیم.
در این قطعنامه آمده است که افزایش همکاری استراتژیک بین روسیه و چین مغایر با منافع و ارزش های ناتو تلقی می شود.
روند ادغام ارتش روسیه و بلاروس به عنوان یک خطر بزرگ برای ناتو تلقی می شود.
ناتو مجددا اعلام کرد که چین تلاش هایی برای مخالفت با منافع و ارزش های ناتو انجام میدهد و اوج این روند در تلاش های چین در همکاری امنیتی با شرکای خود در آسیا اتفاق افتاده است.(اصلی ترین شرکای امنیتی چین روسیه و ایران و کره شمالی است)
پیش از آنکه به ادامه قطعنامه بپردازیم باید به نکات خاصی توجه کنیم.
در بندهای بالا، یک عامل مشترک نامرئی وجود دارد که کاملا مشخص است ناتو با یک خباثت پنهان نخواسته با آوردن آن نام وزنی به موضوع بدهد.
بله ایران، نامی است که ناتو و کشورهای دیگر غرب و (حتی خیلی وقت ها سایر قدرت های دنیا) سعی میکنند در مباحث قدرت های جهانی و اختلافات و درگیری های تاثیر گذار ،با وسواس خاصی آن را به زبان نیاورند.
همانطور که میبینید نقطه مشترک تمام تهدیدات اصلی ناتو ایران است.
ما هیچ وقت دشمنان را دست کم نمیگیریم و در مبارزه تاریخی خود با ناتو و ابرقدرت های دیگر همیشه حرف آخر را در منطقه ایران زده است ولی با این اوصاف اینجا کمی مسئله جدی تر میشود.
در ادامه مطالعه قطعنامه میبنیم که ناتو مجددا اعلام کرده که هرگز اجازه نمیدهد،ایران سلاح هسته ای داشته باشد.
همانطور که میبینید رسما عنوان کردند که ایران به عنوان نقطه مشترک بحران و عامل اصلی تمام مشکلات ناتو نباید به بازدارندگی نهایی برسد.
اینجاست که پالس های پنهانی هشدارآمیزی را دریافت میکنیم.
هشدار برای این نیست که آیا ممکن است ما به سمت یک ایران هسته ای برویم بلکه جنس هشدار متفاوت است و موجودیت تمدنی ایران مستقل را هدف قرار گرفته است.
درواقع هر سال ناتو اصلی ترین سیاست های اجرایی سال آینده را در قطعنامه هایش بیان میکند.
3 دشمن مشترک ناتو معرفی شدند که هرکدام عامل اصلی تهدید موجودیتی ناتو هستند.
چین، روسیه، متحدان اتمی آنها مانند بلاروس. به علتی که آنها دارای بازدارندگی نهایی هستند ناتو هرگز نمیتواند آنها را بدون دادن هزینه یک جنگ گسترده هسته ای و نابودی بخش بزرگی از زیرساخت های حیاتی کشورهای عضو،با آنها روبرو شود و ادعای غلبه نهایی بر آنها را داشته باشد.
اما یک نقطه اتصال بین کانون های بحران ناتو است که اگر خنثی شود، به طور کامل چین و روسیه دیگر نمیتوانند بازی شرقی انجام بدهند و قطب شرق که امروز دست برتر را در دنیا پیدا کرده و بر محوریت اتحاد استراتژیک ایران چین و روسیه شکل گرفته است، نابود خواهد شد.
این نقطه اتصالی ایران است.
ایران هسته ای نیست و بازدارندگی نهایی ندارد پس اگر با ایران وارد جنگ شوند میتوانند امید داشته باشند که در صورت پیروزی بر ایران، بتوانند هژمونی تازه احیا شده ما را دچار تسلیم تمدنی کنند، قبلا طعم تسلیم ایران را چشیده اند.
اما خب هزینه حمله به ایران و منطقه به قدری زیاد است که ممکن است به تنهایی باعث فروپاشی ناتو شود.
اما اگر واقعیت ماجرا همین باشد چطور؟ یعنی اگر ناتو احساس کند که سرنوشت این پیمان جهانی در آینده مثلا 10 سال دیگر چیزی جز فروپاشی قدرت و هژمون غرب نباشد چطور؟
قبلا بارها و بارها در تحلیل ها اشاره کردم که یکی از مهمترین اهداف آمریکا از جنگ اوکراین این است که اقتصاد، صنعت و تجارت اروپا را نابود کرده و سرمایه های کشورهای اروپایی از جمله ذخایر طلا بانک های مرکزی و... در اروپا به سمت آمریکا رهسپار شود.
پس هزینه این جنگ که قبلا میتوانستیم آن را به عنوان یک آیتم بازدارنده بدانیم، دیگر یک نکته منفی برای آمریکا محسوب نمی شود زیرا در بدترین حالت برای آمریکا تلفات نیروی انسانی به وجود می آید و در عوض به هدف اصلی خود یعنی شکست اتحاد شرق یا یک مرحله پایین تر، تخلیه اروپا میرسد زیرا اگر در پاسخ ایران حتی کشورهای اروپایی هم با موشک های ایران مورد هدف قرار بگیرند. باز هم آمریکا است که میتواند اروپا را دچار بحرانی فراتر از روسیه بکند.
یک نکته مهم دیگر که باید به آن توجه کنیم این است که کل دنیا برای یک جنگ جهانی آماده میشوند.