#نور_افشانی_دهان_محدث_قمی
🔆مرحوم حجت الاسلام آقای سید مرتضی سبزواری با دو واسطه#موثق نقل کردند:
🔆 #شبی به همراه یکی از دوستان از زیارت حضرت رضا باز می گشتیم در بین راه از دور متوجه شدیم #شیخی عبا به سر کشیده و به طرف می رود در حالی که گاهی جلوی او روشن می شود، از آنچه دیدیم بسیار#تعجب کردیم.
🔆 شخصی که همراه من بود گفت :من نمی روم، تا بفهمم این روشنایی چه چیزی است که گاهی#پدید می آید؟
🔆 نزدیک تر رفته و متوجه شدیم چراغی در دست او نیست بلکه هر موقع#ذکر می گوید و دندان های او نمایان میشود روشنایی نیز حاصل می شود.
🔆 جلوتر رفته دیدیم آن شخص #بزرگوار مرحوم آقای حاج شیخ عباس قمی صاحب کتاب مفاتیح الجنان است.
کرامات شگفت عارفان ص100، 99
https://eitaa.com/joinchat/2400124981Cc8b982030d
#کرامتی_از_شیخ_انصاری
🔆نوه دختری شیخ انصاری به واسطه نقل میکردند:
🔆شخصی برای #زیارت قبر شیخ انصاری به درون مقبره رفت. دید پیرمردی آمد و پس از قرائت #فاتحه بسیار گریه کرد، وقتی علت را جویا می شود، او ماجرایی از خود و شیخ انصاری نقل می کند:
🔆 در گذشته دور جماعتی مرا به کشتن#شیخ ترغیب نمودند و من نیز قبول کردم.
🔆 شبی به هر نحوی بود خود را به داخل خانه شیخ رساندم او را در حال نماز رو به #قبله دیدم.
🔆 فرصت را غنیمت شمردم و آلت قتاله را بلند کردم تا بر سر شیخ بزنم، ولی با کمال #تعجب دیدم دستم دیگر پایین نمی آید و قدرت فرار هم ندارم.
🔆 وقتی نماز شیخ تمام شد بدون توجه به من به سجده رفته و#شکر خدا را گفت و به خداوند عرض کرد: پروردگارا من چه #تقصیری دارم که فلانی و فلانی شخصی را به نام فلان(( نام ها را به صراحت میگفتند)) را بر قتل من راضی کردهاند.
🔆 #خداوندا من از او میگذرم تو هم او را ببخش.
شیخ انصاری ص102
https://eitaa.com/joinchat/2400124981Cc8b982030d
♨️ خاطرات رهبر انقلاب از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی
🚨 خوابیم یا بیدار ؟
💠 در آن روزها ما در یک حالت #بُهت بودیم. در حالی که در همهی فعالیتهای آن روزها ما طبعاً داخل بودیم. همانطور که میدانید ما عضو شورای انقلاب بودیم و یک حضور دائمی تقریباً وجود داشت. لکن یک حالت ناباوری و بهت بر همهی ما حاکم بود. من یک چیزی بگویم که شاید شما #تعجب بکنید.
من تا مدتی بعد از ۲۲ بهمن هم که گذشته بود ، بارها به این فکر میافتادم که ما #خوابیم یا #بیدار. و تلاش میکردم که از خواب بیدار شوم. یعنی اگر خواب هستم، این #رؤیای_طلائی که بعدش لابد اگر آدم بیدار شود هر چه قدر خواهد بود خیلی ادامه پیدا نکند، اینقدر برای ما شگفتآور بود مسأله.
آن ساعتی که رادیو برای اول بار گفت #صدای_انقلاب_اسلامی، یک همچی تعبیری. من تو ماشین داشتم میآمدم طرف مقرّ امام که #رادیو اعلان کرد که صدای انقلاب اسلامی. من ماشین را نگه داشتم آمدم پائین روی زمین افتادم و #سجده کردم. یعنی اینقدر برای ما غیر قابل تصور و غیر قابل باور بود. هر لحظهای از آن لحظات یک مسأله داشت، به طوری که اگر من بخواهم خاطرات ذهنی خودم را در آن مثلاً بیست روزِ حول و حوش #انقلاب بیان کنم یقیناً نمیتوانم همهی آن چه را که در ذهن و زندگی آن روزِ ما میگذشت را بیان کنم. 1362/10/24🔰
#شهدای_ظهور 🌹 در ایتا و سـروش↓↓↓
°°° @whjhtgh °°°