eitaa logo
امامت و امارت
185 دنبال‌کننده
85.3هزار عکس
47.8هزار ویدیو
4.2هزار فایل
گزارش شخصی امامت وامارت پردیسان
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  ابوذر ۳۱۳
🔰 ⭕️ ❇️ فرماندهان جوان در دوران دفاع مقدس 🔸در دوران معاصر نیز حضرت امام خمینی (ره) به جوانان اعتماد بسیاری داشتند. اکثر فرماندهان جنگ جوان بودند. 🌷، ،، فرمانده لشکر محمد رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، جانشین لشکر ۳۱ عاشورا، قائم‌مقام فرمانده نیروی زمینی سپاه، فرمانده سپاه پاسداران در دوران جنگ تحمیلی، فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا، فرمانده قرارگاه صراط المستقیم، فرمانده سپاه کردستان، و که شکست حصر آبادان مرهون تلاش و مجاهدات او و یارانش بود. ✔️ بسیاری از فرمانده‌ها، همگی در ابتدای جنگ تحمیلی ۲۵ تا ۲۶ ساله بودند و نشان دادند از پس این مسئولیت بسیار مهم برمی‌آیند. 🌷 فرمانده تیپ ویژه‌ی شهدا، ۲۱ ساله بود. 🌷 فرمانده تیپ امام حسین (علیه‌السلام) که از سوی حاج قاسم سلیمانی منصوب شد، ۲۱ سال بیشتر نداشت. 🌷 در ۲۱ سالگی مسئول واحد اطلاعات و عملیات سپاه پاسداران در دزفول و سوسنگرد شد و چندی بعد به فرماندهی لشکر علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) منصوب شد. 💎 اغلب شهدای دفاع مقدس نیز در سنین جوانی بودند، ۴۴ درصد بین ۱۶ تا ۲۰ سال سن داشتند، ۳۰ درصد بین ۲۱ تا ۲۶ سال و ۸ درصد بین ۲۶ تا ۳۰ سال؛ یعنی ۸۲ درصد از شهدا جوان بودند. 🔸اکنون نیز باید همان‌گونه باشد و به جوانان بیش از گذشته اعتماد شود و آنان مسئولیت‌ها را به عهده گیرند. 💢 جوان‌گرایی در عصر حاضر اقدامات جوانان ایرانی در بخش‌های مختلف، گاه شگفتی ناظران بین‌المللی را به همراه داشته است. 🔺 دکتر غلامرضا آقازاده، رئیس سابق سازمان انرژی اتمی خاطره زیبایی در این زمینه تعریف می‌کند: ▫️همراه البرادعی آمده بود نطنز برای بازدید؛ پیرمردی که ادواردو نام داشت و متخصص سانتریفیوژ بود. نمایشگاهی داشتیم که قطعات سانتریفیوژ را با روش‌های ساخت‌شان در ایران نمایش می‌داد. ادواردو با تعجب نگاه می‌کرد. پر بود از پرسش و مدام سؤال می‌پرسید. این قطعه‌ها به اسکوپ که رسید، هاج و واج ماند. اسکوپ قطعه‌ی حساسی بود و ساخته شدنش در ایران برای ادواردو تصور شدنی نبود. پرسید: «این را چطور ساخته‌اید؟» جوان‌های بیست‌وچند ساله‌ی ما پاسخ ادواردو را می‌دادند. پیرمرد دفترچه‌اش را درآورده بود و نشان بچه‌ها می‌داد. الگوی اسکوپ را ادواردو در اروپا کشیده بود و به نتیجه رسانده بود. رسیدن به محاسبات و فرمول‌های ساخت اسکوپ در ایران، برایش شگفت‌آور بود. روز بعد، البرادعی تهران بود برای دیدار با مسئولین، البرادعی گفته بود: «آنچه ما در نطنز دیدیم، مرحله‌ای از دانش است که بیشتر از هفت هشت کشور دنیا ندارند». 🌐 ✔️ @SAboozar313
🌷...چهاردهم اردیبهشت سال ۶۲، در پادگان شهید پیرزاده، در حین آموزش به نیروهای بسیجی، یک نارنجک جنگی در دست راستش منفجر می شود. علت این انفجار، نامرغوبی نارنجک بوده است که به محض کشیدن ضامن، در دستش عمل می کند.شاپور را ظرف مدت سه ساعت، به بیمارستان امام خمینی(ره) در تبریز می رسانند. در اتاق عمل، به خاطر قوی بودن بدنش، آمپول بیهوشی در ابتدا به او اثر نمی کند. چون وضعیت دستش رو به وخامت می رفته، پزشک جراح مجبور می شود جلوی چشمان او، کار قطع کردن اضافات گوشت و استخوان دست را، از مچ به پایین شروع کند. آنها در کمال تعجب می بینند که این جوان هیچ ناله ای نمی کند تا اینکه به تدریج بیهوش می شود... 🌷شهید مهدی باکری می گوید: شاپور برزگر با یک دست در جبهه می جنگید. بنده به فرمانده تیپ گفتم: نگذارید این جوان با یک دست به جبهه برود، او که نمی تواند بجنگد. فرمانده تیپ گفت: بیا ببین که چگونه با یک دست جنگ می کند، او قبول نکرد که عقب برگردد.... 🌷شاپور می گفت: مگر حضرت ابوالفضل(ع) با یک دست جنگ نکرد؟ چه شجاعت و شهامتی؟ با یک دست می جنگید و حمله ور می شد...شاپور یه دستش قطع شده بود ، اما دست بردار از جبهه نبود. بهش گفتند :«با یه دست که نمی تونی بجنگی ، برو عقب» می گفت: «مگه حضرت ابوالفضل(ع) با یک دست نجنگید؟ مگه نفرمود:«ولله ان قطعتمو یمینی ، انّی احامی ابداً عن دینی»» 🌷در عملیات والفجر ۴ مسئول محور بود. بهش مأموریت داده بود گردان حضرت ابوالفضل(ع) رو از محاصره دشمن نجات بده. باعده ای از نیروهاش رفت به سمت منطقه ی مأموریت و از بالای تپه ای بچه ها را از محاصره نجات میداد. پس از چند لحظه ای گلوله ای به سمت چپش و روی قلبش خورد... 🌷...وقتی تیر به سمت چپ و روی قلب شاپور برزگری خورد، پس از چند لحظه فوران خون با ورق ورق شدن قرآنی که در جیبش بود، آنچنان صحنه ای برایم ایجاد کرد که تا آخر عمر یادم نمی رود... 🌷...لحظه های آخر که قمقمه رو آوردم نزدیک لبای خشکش گفت: «مگه مولای مان حسین(ع) در لحظه شهادت آب آشامید که من بیاشامم» 🌷بعدها که خدمت همسر محترم شهید رسیدم و راز این معرفت و شجاعت شاپور را از ایشان پرسیدم، ایشان فرمودند، شاپور تا موقع شهادتش، خواندن روزانه زیارت عاشورایش ترک نمی شد و هرچه دارد و بهش دادن، از مداوامت در زیارت عاشورا خواندنش بود👌 🌷وقتی هم این خاطره را با تمام حزئیات برای رهبر معظم انقلاب،امام خامنه ای در یک محفل خصوصی بازگو کردم، آقا هم برای این شهید اشک ریخت و گفتند: «هنیا لک» 🌷شاپور شهید که شد ،هم تشنه لب بود هم بی دست😰 ، راوی: مصاحبه و کتاب حماسه دو لاله ، زندگینامه و خاطرات