✡️ دولت سازندگی و طبقهٔ متوسط جدید
1️⃣ #کنت_پولاک یهودی در کتاب «معمای ایرانی» پس از روانشناسی سیاسی #سردار_سازندگی، شخصیت او را هم یک «میانهروی لیبرال واقعی» و هم موجودی «جاهطلب» که «سیاستهای وی همواره تابع منافع زندگی سیاسی حرفهایاش است» تشخص داده و مدعی شد: «همواره از آشتی با ایالات متحده طرفداری میکند.»
2️⃣ کنت پولاک در کتابش لیستی از سیاستهای #دولت_سازندگی را برای نزدیکی به ایالات متحده آمریکا ارائه میدهد؛ لیستی که البته #هاشمی_رفسنجانی هیچگاه در مقام انکار اهداف آن برنیامد و خودش بارها اذعان کرد که در پی «بهبود و برقراری ارتباط با آمریکا» بوده، اما: «هربار رهبر انقلاب اسلامی مانع از این کار شدهاند.»
3️⃣ از دل همین استراتژی، سیاستهای #مدرنیزاسیون (شامل ایدههایی مانند «تمرکز دولت بر اصلاحات اقتصادی مبتنی بر بازار آزاد رقابتی» یا «سرمایهگذاری بیرویهٔ کمپانیهای خارجی» و «کاهش یارانههای دولتی» در شرایط پس از جنگ تحمیلی و همچنین «واردات بیرویهٔ کالا»)، چندین بحران شدید مانند «تورم بیسابقهٔ ۵٠درصدی» و «بدهیهای سنگین خارجی» درآمد.
4️⃣ مدیریت اصلاحات هاشمی رفسنجانی هم در دست کابینهای بود که با #فرسایش_ایدئولوژیک دستوپنجه نرم میکرد و بهقول پولاک:
👈 رفسنجانی بهمحض دستگرفتن قدرت، کابینهای را روی کار آورد که شامل «چهرههای جدیدی» بود که «انجام تغییرات» در سیاستهای ایران را وعده داده بودند و بیشتر به تواناییهای #تکنوکراتیک باور داشتند تا به «وفاداری و پاسداری از انقلاب اسلامی».
5️⃣ «چهرههای جدیدی» که کنت پولاک از آنان بهعنوان #مدیران_تکنوکرات یاد میکند، همان طبقهٔ #یقهسفیدان هستند و نمایندگان این «طبقهٔ جدید» را نیز میتوان حلقهٔ مدیران مشهور به #کارگزاران_سازندگی دانست. آنان اولینبار پس از انقلاب اسلامی، خود را #لیبرالدموکراتهای_مسلمان خواندند.
6️⃣ مثالی واضح برای توضیح عملکرد آنان میتوان آورد: #رابین_رایت، نویسندهٔ روزنامهٔ لسآنجلس تایمز که برای نگارش کتاب «آخرین انقلاب بزرگ» ماههای متوالی را در ایران دههٔ ١٣٧٠ سپری کرده، مینویسد: آقای رفسنجانی پس از دستگرفتن قدرت، #کرباسچی را به سمت «شهردار تهران» رساند تا این شهر را «زنده» کند، و فرهنگسراهای جدیدی مانند فرهنگسرای بهمن، «جایی بود که در آن ایران با #غرب میآمیخت.»
✍️ پیام فضلینژاد