eitaa logo
امامت و امارت
185 دنبال‌کننده
85.3هزار عکس
47.8هزار ویدیو
4.2هزار فایل
گزارش شخصی امامت وامارت پردیسان
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید تفحص شده با دست مصنوعی 🌹 در عملیاتی از ناحیه دست مجروح میشه و دست چپ ایشون قطع میشه اما با این وجود مجدد با دست مصنوعی برمیگرده برای دفاع از اسلام و انقلاب و ایران ایشان فرماندهی یکی از گردان های لشگر امام حسین رو بر عهده داشت و سرانجام در سال ۶۱ در عملیات محرم و در منطقه شرهانی به رسید. پیکر مبارک ایشان در سال ۱۳۹۲ به همراه قمقمه ای که پس از سی سال همچنان آب درونش بود و دست مصنوعی که از پیکر جدا شده بود تفحص شد و به آغوش مادر چشم انتظارش برگشت
شهدا را یاد کنیم با ذکر یک صلوات شهید حزب الله لبنان در جنگ غزه شهید محمود احمد درویش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مقام معظم رهبری حضور روسای کشورهای ظالم و شرور در سرزمین‌های اشغالی نشان‌دهنده نگرانی آنها از متلاشی‌شدن رژیم صهیونیستی است.
تصویرسازی درباره تقابل تاریخی محور مقاومت با رژیم غاصب صهیونیستی و حامیان آن بر اساس آیات قرآن کریم: 🌺أعوذ باللّه من الشّیطان الرّجیم 🌺بســــــــــم الله الرّحـــمن الرّحـــیم 📖 و مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ. و مَثَل کلمه ناپاک [کفر و شرک و نفاق] مانند درخت ناپاک است که از زمین برکنده شده و هیچ ثبات و بقایی ندارد. 📚 قرآن کریم: آیه ۲۶ سوره مبارکه ابراهیم 📖 إنَّهَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ طَلْعُهَا كَأَنَّهُ رُءُوسُ الشَّيَاطِينِ. آن درختى است كه از اعماق جهنم مى‌رويد؛ شکوفه آن مانند سرهای شیاطین است! 📚 قرآن کریم: آیات ۶۴ و ۶۵ سوره مبارکه صافات | الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹فیلمی از پیکر پاک و سالم شهید علی جوزدانی که پس از ۲۲ سال از خاک شلمچه بیرون کشیده شد. ای مردم وای مسئولین این یعنی عبرت این یعنی قیامت و زنده شدن حق است این یعنی ما شهدا منتظر شما هستیم این یعنی این انقلاب حق است این یعنی خون ما پا مال نمی‌شود.
5.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🖊بخشی از وصیتنامه شهید مدافع حرم "قدیر سرلک" 📜 کاش وصیت شهدا که قاب اتاق‌های ما را اشغال کرده، دلمونو اشغال می‌کرد. کاش دل حضرت زهرا (س) با اعمال ما خون نمیشد کاش مهدی فاطمه (عج) با اعمال ما ظهورش به تأخیر نمی افتاد💔 انتشار به مناسبت 🥀 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
اولش‌ با یه‌ شباهت‌ شروع شد... عکس ڪامپیوترش‌ شھید‌ رسول‌ خلیلی بود بھش‌ گفتم‌ چقدر تو‌ خودخواهی محمدرضا‌ خستھ‌ شدیم‌ از‌ بس‌ دیدیمت‌ چرا‌ عڪس‌ خودتو‌ گذاشتی صفحھ‌ ڪامپیوترت؟ گفت‌ دیدی اشتباه گرفتی این‌ عڪسِ من‌ نیست‌ شھید‌ رسول خلیلیِ‌ :)
وقتی که شما از این و آن طعنه میخورید و با عکس‌ھای ما سخن میگویید و اشک میریزید ! بھ خُدا قسم اینجا کربلاء میشود ... و برایِ ھریک از غم ھای دلتان اینجا ھمه شھیدان زار میزنند :) -شھید سید مجتبۍ علمدار ! !
AUD-20220720-WA0113.mp3
2.96M
تانفس می زنیم همه تا دمی که ما زنده ایم از روی شهدا شرمنده ایم 💔
بسیار جالب... شهید شاهمرادی متخصص شناسایی بود؛ قیافه‌اش به اهالی جنوب بیشتر شبیه بود؛ به خصوص چهره آفتاب سوخته و قدبلند او. شنیده بودم که در شناسایی‌ها به راحتی وارد مقر عراقی‌ها شده، با آنها غذا می‌خورد و برمی‌گشت در عملیات «والفجر 8» جمعی اسیر از دشمن گرفته، در گوشه‌ای نشانده بودیم و منتظر خودرو جهت انتقال آنها به عقب بودیم. شاهمرادی نیز در خط قدم می‌زد؛ ناگهان یکی از درجه‌داران بعثی در حالی که با انگشت به او اشاره می‌کرد، چیزهایی می‌گفت؛ آن درجه‌دار بعثی شلوارش را بالا زده، پای کبود شده‌اش را نشان می‌داد. یکی از بچه‌هایی را که به زبان عربی آشنا بود، آوردیم ببینیم چه می‌گوید. درجه‌دار بعثی می‌گفت: «این عراقی است!(منظورش شهید شاهمرادی بود)؛ اینجا چه کار می‌کند؟! از نیروهای ماست، چرا دستگیرش نمی‌کنید؟» در حالی که متعجب شده بودیم، پرسیدم: «از کجا می‌گویی؟» گفت: «چند روز قبل در صف غذا بود؛ با من دعوایش شد و من را کتک زد؛ این جای لگد اوست» و پای سیاه‌شده‌اش را نشان داد. شاهمرادی که متوجه این صحنه شده بود، از دور دستی تکان داد و جلوتر نیامد. راوی: محمد حسن خلیفی