سلام علیکم
یه نکته خیلی جالب در داستان خضر علیه السلام هست که کسی توجه نمی کند.
همه کارهای غیر عادی را فقط خضر به تنهایی انجام می دهد (از سوراخ کردن کشتی، کشتن بچه، اصلاح دیوار باغ)(با لحاظ زبان عربی، افعال مفرد مذکر غایب برای کارهای خضر علیه السلام به کار رفته نه فعل جمع یا مثنی برای هر دو)، حضرت موسی فقط تماشاچی و معترض است و در لحظه جدایی خضر علیه السلام می گوید بیا پشت صحنه کارهایم را بگویم.
ولی مدعیان خضر بودن در سلوک، دقیقا برعکس عمل می کنند یعنی سالکین بیچاره را با ترفندهایی گول میزنن تا بروند کارهای عجیب و غریب و خطرناک انجام دهند و آبروی خودشان را به حراج بذارن. مدعی خضر هم فقط تماشاچی است و بعدا که کار خراب شد میگن به ما چه، ما که این کار را نکردیم. در پایان هم که سالک جدا میشه به جای اینکه پشت صحنه و باطن کار را توضیح دهند شروع به تخریب سالک می کنند و می گویند تو در ما شک داشتی و درست به حرف های ما گوش نکردی لذا داری جدا می شوی.
بعد اگر سالک انتقادی کند به کارهای خلاف شرع استاد و دروغ گویی های عجیب و غریب استاد.
احساس خطر می کنند و سریع دستور می دهند ارتباطتون را با این شیطان ظلمانی قطع کنید و جواب تلفن اش را ندهید. این ها مارمولک هستن. به اینها سوءظن داشته باشید و غضب و خشم خود را آشکار کنید و نسبت به سلوک و استادتان غیرت داشته باشید.
خلاصه سلوک این مدعیان صددرصد برعکس سلوک انبیاء و امامان است.
قال ابو عبدالله (علیهالسلام):
«ایّاک ان تّنْصِبَ رَجُلاً دوُنَ الحُجَّهِ فتصدِّقَهُ فی کُلِّ ما قالَ» (بحار، ج 1، ص 90)
امام صادق علیهالسلام فرموده است:
«بپرهیز از اینکه بدون دلیل کسی را برای خود برگزینی و بدون چون و چرا تمام گفتههای او را تصدیق نمائی»(بحار/ج 1،ص90)
#نقد_فرقه_ها
@avaymarefat