eitaa logo
امامت و امارت
185 دنبال‌کننده
85.4هزار عکس
47.8هزار ویدیو
4.2هزار فایل
گزارش شخصی امامت وامارت پردیسان
مشاهده در ایتا
دانلود
8.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تجمع محل نظامیان رژیم باهدف کورنت نقطه زنی بدرک رفتن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همچنین کامیون نظامی با محموله نظامی توسط حزب الله مورد هدف قرار گرفت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مولوی عبدالرحمان چابهاری عملیات مجاهدان طوفان الاقصی زمینه ساز ظهور مهدی موعود رضی الله عنه میباشد
🔻 شبکه منوتو تعطیل شد 🔹 شبکه منوتو با انتشار اطلاعیه‌ای، تعطیلی رسمی‌اش را اعلام کرد. 🔹 براساس اطلاعیه صادر شده، این شبکه از اول ژانویه سال جدید میلادی فعالیتش را متوقف خواهد کرد. ‌ 📈 @NabzEghtsad | نبض اقتصاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینایی که دروغ آب و برق مجانی امام رو هی تکرار میکنن این فیلم رو براشون بفرستید 😊😂😂 💯کانال 👇👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2684158230C0168474695
🚨شبکه «منوتو» پس از ۱۴ سال رسما اعلام تعطیلی کرد 🔺براساس اطلاعیه صادر شده، این شبکه از اول ژانویه سال جدید میلادی به دلیل مشکل در تامین نیاز‌های مالی فعالیتش را متوقف خواهد کرد. ـــــــــــــــــــــــ پایگاه خبری صابرین نیوز↙️ 🆘@sabreenS1_official
عارفی سی سال، مرتب ذکر می گفت: استغفر الله مریدی به او گفت: چرا این همه استغفار میکنی؟ ما که از تو گناهی ندیدیم! جواب داد: سی سال استغفار من به خاطر یک *الحمداللهِ* نابجاست! روزی خبر آوردند ... بازار بصره آتش گرفته، پرسیدم حجره ی من چه؟ گفتند حجره ی شما نسوخته؛ گفتم: الحمدلله... معنی آن این بود که مال من نسوزد، مال مردم ارتباطی به من ندارد! آن الحمدلله از روی خود خواهی بود نه خدا خواهی چقدر از این *الحمدلله ها* گفتیم و فکر کردیم که شاکر هستیم؟👌🏻         VAFA
بسیار جالب... شهید شاهمرادی متخصص شناسایی بود؛ قیافه‌اش به اهالی جنوب بیشتر شبیه بود؛ به خصوص چهره آفتاب سوخته و قدبلند او. شنیده بودم که در شناسایی‌ها به راحتی وارد مقر عراقی‌ها شده، با آنها غذا می‌خورد و برمی‌گشت در عملیات «والفجر 8» جمعی اسیر از دشمن گرفته، در گوشه‌ای نشانده بودیم و منتظر خودرو جهت انتقال آنها به عقب بودیم. شاهمرادی نیز در خط قدم می‌زد؛ ناگهان یکی از درجه‌داران بعثی در حالی که با انگشت به او اشاره می‌کرد، چیزهایی می‌گفت؛ آن درجه‌دار بعثی شلوارش را بالا زده، پای کبود شده‌اش را نشان می‌داد. یکی از بچه‌هایی را که به زبان عربی آشنا بود، آوردیم ببینیم چه می‌گوید. درجه‌دار بعثی می‌گفت: «این عراقی است!(منظورش شهید شاهمرادی بود)؛ اینجا چه کار می‌کند؟! از نیروهای ماست، چرا دستگیرش نمی‌کنید؟» در حالی که متعجب شده بودیم، پرسیدم: «از کجا می‌گویی؟» گفت: «چند روز قبل در صف غذا بود؛ با من دعوایش شد و من را کتک زد؛ این جای لگد اوست» و پای سیاه‌شده‌اش را نشان داد. شاهمرادی که متوجه این صحنه شده بود، از دور دستی تکان داد و جلوتر نیامد. راوی: محمد حسن خلیفی