eitaa logo
امامت و امارت
182 دنبال‌کننده
83.9هزار عکس
46.8هزار ویدیو
4.1هزار فایل
گزارش شخصی امامت وامارت پردیسان
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 صبح شما بخیر🌷 امام جواد علیه السلام: مُلاقاةُ الاْخوانِ نَشْرَةٌ، وَ تَلْقيحٌ لِلْعَقْلِ وَ إنْ كانَ نَزْراً قَليلاً. (بحار‌الانوار، ج۷۱، ص۳۵۳) ملاقات و ديدار با دوستان و برادران [خوب]، سبب صفاى دل و نورانيّت آن مى‌گردد و موجب شكوفایى عقل و درايت خواهد گشت؛ گرچه در مدّت زمانى كوتاه انجام پذيرد. ✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺آمریکایی ها طرح خاورمیانه جدید رو مطرح می کردند؛به گفته "رایس" حمله به افغانستان و عراق درد زایمان این نقشه بود 🔻اما جمهوری اسلامی این نقشه رو،نقشه بر آب کرد... @ansar8 🔸🔸🔷🔸🔸
🔻پایان مطالعات پیش بالینی دومین واکسن کرونای تولید شده در ستاد اجرایی فرمان امام 🔸حجت نیکی ملکی سخنگوی ستاد اجرایی فرمان امام در توییتر خود نوشت: همزمان با اعلام نتایج اولیه و رضایت‌بخش کارآزمایی بالینی " کوو ایران برکت"، دومین واکسن کرونای تولیدشده در ستاد اجرایی فرمان امام؛ مرحله تست حیوانی را با موفقیت پشت سر گذاشت. 🔸ان‌شاءالله در روزهای آتی نتایج مطالعه جهت صدور مجوز اخلاق تست انسانی به وزارت بهداشت ارائه خواهد شد. 🔥 صرفاً جهت اطلاع 👇 http://eitaa.com/joinchat/2363949065C888149b305
باز هم مذهبی‌ها! نه جشنواره فجر لغو شد، نه سفر به ترکیه و اروپا! اما سفر کربلا و اعتکاف لغو میشه تا «مذهبی‌ها» ثابت کنن بر خلاف بقیه که فقط ادعا دارن، مرد عمل و روزهای سختن 🔥 صرفاً جهت اطلاع 👇 http://eitaa.com/joinchat/2363949065C888149b305
🔶فرماندار اهواز: 🔹بیمارستان‌های اهواز مملو از بیمار هستند 🔹وضع شهر بحرانی است 🔹میزان تلفات و مرگ و میر بالا رفته است 🔹متاسفانه خیابان‌ها شلوغ است و مردم بسیاری در خیابان‌ها حضور دارند 🔹امیدواریم مردم اهواز این وضعیت بحرانی را جدی بگیرند 🔥 صرفاً جهت اطلاع 👇 http://eitaa.com/joinchat/2363949065C888149b305
🔶امام جواد(ع): ✨سه چیز است که هر کس آن را مراعات کند، پشیمان نگردد: 1️⃣ عجله نکردن 2️⃣ مشورت کردن 3️⃣ و توکل بر خدا 💫دوشنبه💫 💫 ۴ اسفند ۱۳۹۹ هجری شمسی 💫 ۱۰ رجب ۱۴۴۲ هجری قمری 💫 ۲۲ فوریه ۲۰۲۱ میلادی 🔥 صرفاً جهت اطلاع 👇 http://eitaa.com/joinchat/2363949065C888149b305
🔆مرحوم حجت الاسلام آقای سید مرتضی سبزواری با دو واسطه نقل کردند: 🔆 به همراه یکی از دوستان از زیارت حضرت رضا باز می گشتیم در بین راه از دور متوجه شدیم عبا به سر کشیده و به طرف می رود در حالی که گاهی جلوی او روشن می شود، از آنچه دیدیم بسیار کردیم. 🔆 شخصی که همراه من بود گفت :من نمی روم، تا بفهمم این روشنایی چه چیزی است که گاهی می آید؟ 🔆 نزدیک تر رفته و متوجه شدیم چراغی در دست او نیست بلکه هر موقع می گوید و دندان های او نمایان میشود روشنایی نیز حاصل می شود. 🔆 جلوتر رفته دیدیم آن شخص مرحوم آقای حاج شیخ عباس قمی صاحب کتاب مفاتیح الجنان است. کرامات شگفت عارفان ص100، 99 https://eitaa.com/joinchat/2400124981Cc8b982030d
آقای که از اهل علم همدان و پدر بزرگوار است می گوید: آقای تابستان‌ها روی پشت بام مسجد جامع اقامه جماعت می فرمود. 🔆 یکی از محترمین که از مامومین آقای انصاری بود برایم نقل کرد که :روزی هنگام که حاضران منتظر اذان مغرب و برپایی نماز جماعت بودند. 🔆 آقای انصاری به فرمودند: 🔆 اذان‌مغرب را بگو. عرض کرد: آقا هنوز مغرب نشده. 🔆 آقا فرمودند: مگر رفتن فرشتگان روز و آمدن شب را ندیدی؟ https://eitaa.com/joinchat/2400124981Cc8b982030d
🔆مرحوم آخوند آیت الله ملاعلی معصومی همدانی به خانه یکی از جهت صرف غذا دعوت شدند. 🔆 در سر سفره غذا متوجه می‌شود که آخوند ملاعلی از خورش موجود در سفره تناول نمی فرماید. 🔆 از آنجا که او فرد پارسایی بوده متوجه این مسئله می‌شود که ممکن است اشگالی از جهت در خورش وجود دارد که ایشان نمی کنند. لذا از خود سوال می کند معلوم می شود اشگال از طرف خانواده نیست. 🔆 سپس به دنبال می‌رود که شاید گوشت آن شبهه دارد. 🔆 قصاب نیز اظهار بی اطلاعی می کند و می گوید که گوشت را از کس دیگری خریده و خود نکرده است. 🔆 به ناچار آن شخص رفته و مساله را از او سوال می کند. 🔆 وی ابتدا وجود هر شبهه ای را انکار می کند. 🔆 ولی وقتی با اصرار سائل مواجه می شود، می گوید: 🔆 ما داشتیم و در صحرا آن را به جایی بسته بودیم. 🔆 بعد از چند که به سراغ حیوان رفتیم، دیدیم از بس که جست و خیز کرده طناب به گردنش پیچیده و او را کرده است. چون متحمل ضرر زیادی شده بودیم تصمیم گرفتیم گوسفند مرده را سر بریده و گوشت ان را به بفروشیم. 🔆 وقتی عیب کار رامتوجه می‌شود سراغ مرحوم آخوند می رود و عرض می کند :آقا شما چطور شد که از نخوردید؟ 🔆 می فرماید:((من دیدم که در ظرف خورش، وجود دارد.)) کتاب همچو سلمان ص96 https://eitaa.com/joinchat/2400124981Cc8b982030d
🔆پدر آیت الله شیخ حسنعلی اصفهانی از سالگی او را تحت تربیت و مراقبت مرحوم حاج محمدصادق قرارداد. 🔆 حسنعلی اصفهانی فرموده بود: بیش از هفت سال نداشتم که نزدیک آفتاب یکی از روزهای ماه مبارک رمضان که با تابستانی مصادف شده بود، به اتفاق پدرم، به خدمت حاج محمد صادق مشرف شدم. 🔆 در این اثنا کسی را برای تبرک به دست حاجی داد. استاد نبات را کرد و به صاحبش داد و مقداری خورده نبات که کف دستش مانده بود به من داد و فرمود بخور،من خوردم . 🔆 پدرم عرض کرد: حسنعلی بود. حاجی به من فرمود: مگر نمی دانستی که روزه ات با خوردن نبات می گردد. عرض کردم: ! فرمود: پس چرا خوردی؟ 🔆 عرضه داشتم: اطاعت امر شما را کردم. دست مبارک خود را بر شانه ام زد و فرمود: ((با این اطاعت به هر کجا که باید می رسیدی!رسیدی)) https://eitaa.com/joinchat/2400124981Cc8b982030d
🔆مرحوم حجت الاسلام علی مقدادی فرزند ایشان : 🔆آن به هر کجا رسیدند از ادای واجبات و مستحبات و ترک محرمات ومکروهات بوده است و روح این معرفت به رسول الله و اوصیاء معصومین است. برگرفته از کتاب ستارگان سپهر سلوک با اضافات https://eitaa.com/joinchat/2400124981Cc8b982030d
🔆 حاج شیخ حسنعلی اصفهانی، مشهور به((نخودک روستایی در مشهد بوده که ایشان آنجا زندگی می کرده است)) فرزند ملا علی اکبر در شب دوشنبه یا جمعه نیمه ماه ذوالقعده الحرام سال ۱۲۷۹ هجری قمری در اصفهان در محله معروف به متولد شد. 🔆 پدر بزرگوار ایشان، شیخ حسنعلی را از همان کودکی در هر سحرگاه که خود به و عبادت می پرداخته، بیدار و او را با نماز و دعا و ذکر آشنا ساخت. https://eitaa.com/joinchat/2400124981Cc8b982030d
🔆ایشان در سال ۱۳۰۳ هجری قمری مشهد شد یک سال در جوار امام هشتم اقامت کرد و سپس برای معارف الهی به نجف اشرف گردید و از محضر اساتیدی چون حضرات آیات سید محمد فشارکی سید مرتضی کشمیری و ملا اسماعیل قره باغی دانش آموخته در سال ۱۳۱۱ بار دیگر به مشهد کرد. 🔆 به مقام ولایت حاج شیخ را چندین بار به کشاند تا این که در سال 1329هجری قمری به مشهد عزیمت کرد و تا پایان عمر در مشهد داشت. 🔆 سرانجام در سال 1321هجری شمسی درسن 82 سالگی از جهان فرو بست. حشره الله مع النبیین والابرار https://eitaa.com/joinchat/2400124981Cc8b982030d
🚨 ارتباط 💠 حوصله زیادی در گوش دادن به درد و دل ها و گلایه ها و مردم دارند. ایشان بدون هیچ مانعی به دیگران این فرصت را می‌دهند تا ساعت‌ها با جهان اسلام گفتگوی صمیمانه داشته باشند. حضرت آقا نه تنها با نیروهای انقلابی و خانواده‌های شهدا و عزیزان جانباز دوستان گفتگو می کنند ، بلکه حتی زمانی که به تشریف می‌برند ، سر صحبت را با و باز می‌کنند و با کمک و حمایت از آنان رابطه آنان را و قانونی نموده و از آنها نیروهایی مکتبی و می سازند. 📚 سلاله نور ، ص ۱۴۷ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2400124981Cc8b982030d
🔸همان جلسه ی اول که در درس آیت الله ارباب شرکت کردم، موقع بیرون رفتن، کفش های ایشان را جلوی پایشان گذاشتم. 🔹آیت الله ارباب با ناراحتی رو به من کردند: ای آقا! این چه کاری بود کردید؟! هرکس باید کار خودش را خودش انجام دهد. ایشان اصرار داشتند کارهایشان را به تنهایی انجام دهند. 🔸چایی را خودشان می ریختند و از مهمان پذیرایی می کردند. در این اواخر عمر، تقریبا بستری بودند، چون چشمهایشان را در اثر عمل یا عارضه از دست داده بودند. 🔹 وقتی به دیدنشان می رفتم، می گفتند: ای کاش من شما را می دیدم و خودم خدمت می کردم. البته این جمله انحصاری نبود، بلکه با همه این چنین بودند. 📌راوی: آیت الله شیخ اسدالله جوادی ( از شاگردان آیت الله ارباب) https://eitaa.com/joinchat/2400124981Cc8b982030d
🔸همان جلسه ی اول که در درس آیت الله ارباب شرکت کردم، موقع بیرون رفتن، کفش های ایشان را جلوی پایشان گذاشتم. 🔹آیت الله ارباب با ناراحتی رو به من کردند: ای آقا! این چه کاری بود کردید؟! هرکس باید کار خودش را خودش انجام دهد. ایشان اصرار داشتند کارهایشان را به تنهایی انجام دهند. 🔸چایی را خودشان می ریختند و از مهمان پذیرایی می کردند. در این اواخر عمر، تقریبا بستری بودند، چون چشمهایشان را در اثر عمل یا عارضه از دست داده بودند. 🔹 وقتی به دیدنشان می رفتم، می گفتند: ای کاش من شما را می دیدم و خودم خدمت می کردم. البته این جمله انحصاری نبود، بلکه با همه این چنین بودند. 📌راوی: آیت الله شیخ اسدالله جوادی ( از شاگردان آیت الله ارباب) https://eitaa.com/joinchat/2400124981Cc8b982030d
🔆آقا محمد تقی که حالات داشت و در روستای محبوب آباد مرند زندگی می‌کرد، به هنگام رحلت وصیت کرده بود که حتماً نمازم را آیت الله مرندی بخواند. 🔆 بعد از ایشان دو نفر از آن روستا خدمت آیت الله مرندی رسیدند و وصیت آقا محمد تقی را به ایشان رساندند. آیت الله مرندی فرمودند: آن جا یکی را می خواند ولی حالا چون وصیت کرده، من می ایم نماز میت برای ایشان می‌خوانم. 🔆 آن دو نفر عرض می کنند آقا! ما آورده ایم لطف بفرمایید سوار شوید برویم. 🔆 ایت الله مرندی می فرماید :شما ببرید من می آیم. 🔆 آنها هم چهار نعل سوی روستا می تازند تا را از آمدن آیت الله مرندی باخبر سازند. 🔆 ولی وقتی می رسند با شگفتی متوجه می‌شوند ایشان آمده نماز را خوانده و رفته است. 🔆 ریش‌سفیدان میگویند که دنبال آیت الله مرندی بروید مبادا در جاده مشکلی پیش آید. 🔆 آنها دوباره با تمام همان جاده را طی می‌کنند ولی ایشان را نمی بینند با نگرانی به منزل آیت الله مرندی می‌آیند و جویای حال آیت الله مرندی می‌شوند. 🔆 به آنها گفته می‌شود ایشان خیلی وقت است تشریف آورده و جای نیست. اسوه ی سالکان ص143 https://eitaa.com/joinchat/2400124981Cc8b982030d
آقای سید محمد معدل نقل کرد: 🔆 شروع کردم به شرح حال حاج شیخ که ناگهان دیدم حاج شیخ ظاهر شدند فرمودند: کسی که شرح حال مرا می خواند نباید در منزل او باشد. 🔆 و من چند بطری شراب خارجی در منزل داشتم و آنها را در محلی مخفی کرده بودم که کسی از جای آنها نداشت. 🔆 بلافاصله بلند شدم و رفتم آنها را از اختفاء دراورده شیشه ها را خالی کردم و بطری های خالی در خاکروبه انداختم. 🔆 آمدم و نشستم و مشغول شدم. مجددا ایشان را دیدم، فرمودند: حال آزادی که مطالعه کنی. درکوی بی نشان ها ج2ص90 https://eitaa.com/joinchat/2400124981Cc8b982030d
🔆 در احوال مولی محمد تقی که در محراب عبادت هنگام سحر در حالی که مشغول خواندن مناجات خمس عشره در سجده بود به دست فرقه بابیه به رسید، نوشته اند: 🔆 عبادت ان چنان بود که از نصف شب تا صبح صادق به مسجد خود می رفت و به مناجات و ادعیه و تضرع و زاری و تهجد اشتغال داشت و مناجات خمس عشره را از حفظ می خواند و بر این روش و شیوه پسندیده استمرار داشت تا همان شب که شهادت نوشید. 🔆 مکرر در فصل دیده می شد که در پشت بام مسجد خود، در حالی که برف به می بارید، در نیمه شب پو ستینی بر دوش و عمامه ای بر سر داشت و مشغول تضرع و مناجات بود و ایستاده دست هارا به سوی اسمان بلند کرده بود تا این که برف، سراسر مبارکش را از سر تا پا سفید پوش می کرد. https://eitaa.com/joinchat/2400124981Cc8b982030d
غلام شاه پسندی از رهبری : 💠ایشان حدود یک تا یک‌ونیم ساعت پیش از اذان صبح بیدارند که تهجد و شخصی ایشان است که روزهایش هم با هم فرق می‌کند و شبیه به هم نیست‌. ایام هفته فرق می‌کند. یک روز آقا بیشتر نماز می‌خوانند،‌ یک روز بیشتر قرآن می‌خوانند، یک روز بیشتر دعا می‌خوانند، یک روز بیشتر ذکر می‌گویند ... 🔆 سپس را می‌خوانند ، ایشان نماز صبح را به‌ جماعت می‌خوانند و کمترین جماعتشان، آن شخصی است که همراه ایشان است و بیشترین‌شان هم هر کسی که توی آن ساختمان است، می‌آید. ایشان در دفتر کارشان نماز می‌خوانند و همه کسانی که صبح در محل کار هستند ـ اعم از پاسدارها و دفتری‌هایی که آنجا هستند ـ‌ نمازشان را با آقا می‌خوانند. 📚یک روز با رهبری،ماهنامه امتداد،شماره۶۴، ص ۱۶ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2400124981Cc8b982030d
: 🔆نقل می کنند که آیت الله العظمی حکیم رادر امام حسین دیدند که مشغول جاروکردن حرم مطهر بودند. آداب الطلاب ص231 https://eitaa.com/joinchat/2400124981Cc8b982030d
ایت الله العظمی گلپایگانی برای بزرگوار خویش مرحوم آیت الله العظمی حائری عمیق قائل بود. 🔆 همواره پیش از برای استادشان فاتحه می خواندند. 🔆 و اگر زمانی از یادشان می رفت درس را نموده و پس از خواندن فاتحه را آغاز می نمودند. 🔆 همیشه پس از زیارت حضرت معصومه بر سر ایشان رفته و لحظاتی را به خواندن قرآن می پرداختند. دیدار با ابرار ص57 https://eitaa.com/joinchat/2400124981Cc8b982030d
🚨 تمام زندگی ما غیر از کتابهایم ، یک وانت لوازم کهنه است ... 💠 چند روز پس از خانواده بزرگوار حضرت آیت الله خامنه ای از دختر بنده ، خدمت رسیدم . ایشان فرمودند: آقای دکتر! اگر خدا بخواهد با هم خویشاوند می شویم . عرض کردم: چطور؟ فرمودند: آقا مجتبی و دختر خانم شما ظاهرا یکدیگر را پسندیده اند و در گفتگو به نتیجه رسیده اند . حالا نظر شما چیست؟ عرض کردم: آقا اختیار ما هم دست شماست! آقا فرمودند: شما و همسرتان استاد دانشگاه هستید و زندگی شما با زندگی ما متفاوت است . تمام زندگی ما غیر از کتابهایم، یک است . خانه ما هم دو اطاق اندرونی دارد و یک اطاق بیرونی که مسئولان می آیند و با من دیدار می کنند . من پولی برای خرید خانه ندارم . خانه ای اجاره کرده ایم که قرار است در یک طبقه آن و در طبقه دیگر زندگی کنند . ما زندگی داریم و شما زندگی خوبی دارید، مثل ما زندگی نکرده اید . آیا دختر شما حاضر است با این وجود زندگی کند؟! زیبایی و دقت سخن رهبر معظم انقلاب برای من بسیار جالب بود . موضوع را به دخترم گفتم و او با روی باز استقبال کرد . 🌐 خبرگزاری رسمی حوزه علمیه به نقل از https://eitaa.com/joinchat/2400124981Cc8b982030d
🔰زندگیت رو از نو زیباتر بساز دوره آموزش مجازی خانواده موفق اخلاق در خانواده| تربیت جنسی|همسرداری موفق|درگیری های خانوادگی جایزه یک میلیون تومانی و... به نفرات برگزیده دوره|تخفیف30%بمناسبت رجب 🌀جهت ثبت نام آسان فرم زیر را پرکنید ▫️https://zarinp.al/359385 💡اطلاعات بیشتر از آموزش ها: https://eitaa.com/joinchat/3576430603Cf4a92fc96a
🔆نوه دختری شیخ انصاری به واسطه نقل می‌کردند: 🔆شخصی برای قبر شیخ انصاری به درون مقبره رفت. دید پیرمردی آمد و پس از قرائت بسیار گریه کرد، وقتی علت را جویا می شود، او ماجرایی از خود و شیخ انصاری نقل می کند: 🔆 در گذشته دور جماعتی مرا به کشتن ترغیب نمودند و من نیز قبول کردم. 🔆 شبی به هر نحوی بود خود را به داخل خانه شیخ رساندم او را در حال نماز رو به دیدم. 🔆 فرصت را غنیمت شمردم و آلت قتاله را بلند کردم تا بر سر شیخ بزنم، ولی با کمال دیدم دستم دیگر پایین نمی آید و قدرت فرار هم ندارم. 🔆 وقتی نماز شیخ تمام شد بدون توجه به من به سجده رفته و خدا را گفت و به خداوند عرض کرد: پروردگارا من چه دارم که فلانی و فلانی شخصی را به نام فلان(( نام ها را به صراحت می‌گفتند)) را بر قتل من راضی کرده‌اند. 🔆 من از او میگذرم تو هم او را ببخش. شیخ انصاری ص102 https://eitaa.com/joinchat/2400124981Cc8b982030d