eitaa logo
⛅ امام زمان (عج)
3.1هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
12.9هزار ویدیو
373 فایل
اقا جانم از خدا میخواهیم پرده های جهل و غفلت از دیدگان ما کنار رود تا جمال دلربای شما را بنگریم 🌥اللهم عجل لولیک الفرج تعجیل در ظهور اقا #صلوات ⚘ 🌟حتما به کانال کودک مهدوی سر بزنید: @montazer_koocholo تبادل: @tabadolmahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۹ ⭕️ طعم گمراهی 🔹 باید مواظب حس چشایی خود باشیم. و نسبت به سلامت آن بی تفاوت نباشیم و نگذاریم روزمرگی، حواسمان را از راهی که در حال گذر از آن هستیم، پرت کند. و ذائقه مان به انحراف و فساد کشیده شود و طعم واقعی بندگی را فراموش کنیم. گاهی اگر درجه ای از مسیر راست منحرف شویم، پس از مدتی شاهد این هستیم که به جای رسیدن به مقصد، در بیابانی بی آب و علف اسیر شده ایم. آنوقت است که بجای هدایت و صراط مستقیم چیزی جز سراب نمی‌بینیم. 🔸 حضرت محمد فرمودند: «... پس از من اقوامی خواهند آمد که غذاهای خوب و رنگارنگ می‌خورند و بر مرکب سوار می‌شوند، در حالی که خود را به آرایش ویژه زنان برای شوهر می‌آرایند و همچون زنان، جلوه‌گری می‌کنند و همانند شاهان ستمکار زندگی می‌کنند. آنان منافقان این امت در آخرالزمان هستند که شراب می‌نوشند و در پی بازی با دوشیزه گانند و بر مرکب شهوت سوار می‌شوند و نمازهای جماعت را ترک می‌گویند و با سهل انگاری، از نماز شامگاهان باز می‌مانند و در خوردن زیاده روی می‌کنند.» آنگاه بخشی از قرآن را قرائت کردند: «پس از آنان، جانشینانی به جای ماندند که نماز را تباه ساخته و از هوسها پیروی کردند و به زودی [سزای] گمراهی [خود] را خواهند دید.» (مریم/۵٩) 📚 مکارم الاخلاق، صفحه ۴۴٨ و ۴۴٩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️تبار انحراف ، کابالا ،یهود و مسیحیت 🔴هنوز هم ابلیس فرزندان حضرت آدم علیه السلام را بوسیله یک درخت داره منحرف میکنه! درخت جاودانگی در کابالا 👤 🏴🏴🏴🏴 @mahdisahebazman
1_113568743.mp3
10.73M
💢 ۱۰ 🔹 دو مانع اصلیِ ظهور امام زمان👇 ۱ـ عدم آمادگی مردم برای اتحاد و دفاع از امام ۲ـ قدرت جبهه استکبار هستند... 💢 و اما است که آرام آرام تکلیف تاریخ را، با حذف این دو مانع مشخص می‌کند! 🔸اربعین، جنگ است ... 🔸جایی که نامِ منتقمین حسین، به انصارالمهدی بَدل می‌شود! 💌 استاد
قسمت نهم بخش دوم نمی دونستم چی بگم ... بدجور گیرافتاده بودم ... زندگیم رفته بود روی هوا ... تمام پس انداز و سرمایه یک سالم ... - من یه کم پول پس انداز کردم ... می خواستم برای خودم یه تعمیرگاه بزنم ... از بیمارستان که بیام بیرون پس میدم ... . - چقدر از پول تعمیرگاه رو جمع کرده بودی؟ ... - 1256 دلار .. مثل فنر از روی مبل پرید ... با این پول می خواستی تعمیرگاه بزنی؟ تو حداقل 300 هزار دلار پول لازم داری ... اعصابم خورد شد ... تو چه کار به کار من داری ... اومدم بیرون، پولت رو بگیر ... . خندید ... من نگفتم کی پول رو پس میدی ... پرسیدم چطور پسش میدی؟ ... . - منظورت چیه؟ ... . - می تونی عوض پول برای من یه کاری انجام بدی ... یا اینکه پول رو پس بدی ... انتخابت چیه؟ ... . خوشحال شدم ... چه کاری؟ ... . کار سختی نیست ... دوباره لم داد روی مبل و چشم هاش رو بست ... اون کتاب رو برام بخون ... خم شدم به زحمت برش دارم که ... قرآن بود ... دوباره اعصابم بهم ریخت ... . - من مجبور نیستم این کار رو بکنم ... تا حالا هیچ کس نتونسته به انجام کاری مجبورم کنه ... - پس مواد فروش شدن هم انتخاب خودت بود؛ نه اجبار خدا؟ جا خوردم ... دلم نمی خواست از گذشته ام چیزی بفهمه... نمی دونم چرا؟ ولی می خواستم حداقل اون همیشه به چشم یه آدم درست بهم نگاه کنه ... خم شدم از روی میز قرآن رو برداشتم ... خیلی آدم مزخرفی هستی ... خندید ... پسرم هم همین رو بهم میگه ... تمامش رو خوندم تعجب کردم ... مگه پسر داری؟ پس چرا هیچ وقت باهات نیومده مسجد؟ ... همون طور که به پشتی مبل تکیه داده بود، گفت ... از اینکه پسر منه و توی یه خانواده مسلمان، راضی نیست ... ترجیح میده یه نوجوان امریکایی باشه تا مسلمان ... خنده تلخی زد ... اونم بهم میگه آدم مزخرفی هستم ... چشم هاش بسته بود اما می تونستم غم رو توی وجودش حس کنم ... همیشه فکر می کردم آدم بی درد و غمیه ... قرآن رو باز کردم و شروع کردم به خوندن ... اما تمام مدت حواسم به اون بود ... حس می کردم غم سنگینی رو تحمل می کنه و داشت از درون گریه می کرد ... من از دستش کلافه بودم ... از پس منطق و قدرت فکر و کلامش بر نمی اومدم ... حرف هاش من رو در دوگانگی شدید قرار می داد و ذهنم رو بهم می ریخت ... طوری که قدرت کنترل و مدیریت و تصمیم رو از دست می دادم ... من بهش گفتم مزخرف ... اما فقط عصبی بودم ... ترجیح می دادم اون آدم مزخرفی باشه تا من ... اما پسر اون یه احمق بود ... فقط یه احمق می تونست از داشتن چنین پدری ناراحت باشه ... یه احمق که اونقدر خوشبخت بود که قدرت دیدن و درک چنین نعمتی رو نداشت .. از صفحه 40 به بعد، حاجی رفته بود اما من تمام روز و شب، قرآن رو زمین نگذاشتم ...18 ساعت طول کشید ... نمی دونستم هر کدوم از اون جملات، معنای کدوم یکی از اون کلمات عربی بود ... اما تصمیم گرفته بودم؛ اونو تا آخر بخونم ... . این انتخاب من بود ... اما تنها انتخابم نبود ... 🍁شهید طاها ایمانی🍁 🏴🏴🏴 @mahdisahebazman
❤️ مهدی نظری به ما عنایت کن مارا به صراط خود هدایت کن مهدی! اگر از منتظرانت بودیم چون دیده ی نرگس نگرانت بودیم با این همه روسیاهی و سنگدلی ای کاش که از همسفرانت بودیم ✨شبت بخیرتنهاآرزوی دلم✨ 🏴🏴🏴 @mahdisahebazman
1_14676328.mp3
1.21M
صبح می رسد .... وهمچنان جای خالی تورا به رخ مان میکشد... کجایی!؟عزیزدل زهرا (س) امام غریبم !..... امروز محکم تر سربازی و یاریم را تمدید میکنم. 🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤 🏴🏴 @mahdisahebazman
🌹روز به نام و و و علیهم السلام است. زیارت آن بزرگواران: السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَوْلِیَاءَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا حُجَجَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا نُورَ اللهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلَى آلِ بَیْتِکُمْ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی لَقَدْ عَبَدْتُمُ اللهَ مُخْلِصِینَ وَ جَاهَدْتُمْ فِی اللهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّى أَتَاکُمُ الْیَقِینُ فَلَعَنَ اللهُ أَعْدَاءَکُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَجْمَعِینَ وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللهِ وَ إِلَیْکُمْ مِنْهُمْ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا إِبْرَاهِیمَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُوسَى یَا مَوْلایَ یَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ أَنَا مَوْلًى لَکُمْ مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَ جَهْرِکُمْ مُتَضَیِّفٌ بِکُمْ فِی یَوْمِکُمْ هَذَا وَ هُوَ یَوْمُ الْأَرْبِعَاءِ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکُمْ فَأَضِیفُونِی وَ أَجِیرُونِی بِآلِ بَیْتِکُمُ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ.
پدر مهربانم مهدی جان هر سال این روزها که می‌رسید کوله‌پشتی‌ام را آماده می‌کردم برای سفر؛ به شوق اینکه در جاده کربلا با شما هم قدم شوم، به شوق اینکه هم‌ صدا با شما زیارتنامه اربعین بخوانم ... امسال اما، اربعین را باید با خاطره و حسرت سر کنم ... نمی‌دانم کدام گناه بزرگم رزق اربعینم را بُرد اما می‌دانم هر چه باشد کَرَم شما از گناه من بزرگتر است ... از کرم و مهربانی‌ات، بگذار دوباره با شما هم سفر شوم!! يا رب الحسين بحق الحسين إشف صدر الحسين 🏴🏴🏴 @mahdisahebazman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام صادق(ع): علامت است: ۱- از بین رفتن شیرینی عبادت، ۲- تلخ نشدن معصیت ۳- فرق نگذاشتن در حلال و حرام. 📚: مصباح الشریعه، ص22 🏴🏴🏴 @mahdisahebazman
@alamatha_280920001205.mp3
1.5M
۷ 🔸اگه یکی که خیلی برات باارزشه یه درخواستی کنه چه میکنی؟ اگه چند بار اون درخواست رو تکرار کنه چطور؟ 🏴🏴🏴🏴 @mahdisahebazman
amirza.apk
19.65M
دانلود مستقیم بازی کلماتی کربلا سرگرمی+ آشنایی بیشتر با امام حسین(ع) ✅دانلود از کافه بازار: http://cafebazaar.ir/app/?id=ir.game.karbala&ref=share ✅دانلود از مایکت: https://myket.ir/app/ir.game.karbala/ گروه نرم‌افزاری تسبیح سافت ارسالی از منتظران فهیم کانال امام زمان (عج) 🏴🏴🏴 @mahdisahebazman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈استاد ⁉️اسرار سوره اسراء از نابودی اسرائیل در و پیروزی نهایی ❌تلاش صهیونیزم جهانی برای تحریف وعده ی خداوند!! 🏴🏴🏴 @mahdisahebazman
۲۵ ⭕️ فرزند زمان خودت باش! 🔹 در شماره گذشته به اولین مورد از «الزامات مهندسی رسانه مهدوی» یعنی داشتن نگاه سیستماتیک به مهدویت اشاره کردیم. و امروز با دومین گزینه آشنا می‌شویم؛ یعنی: شناخت شرایط و زمانه حاضر. 🔸 امیرالمومنین فرمودند: «فرزند زمانه خویشتن باش». این یعنی انسان باید از اوضاع و احوال و شرایط زمانی که در آن زندگی می‌کند، آگاه باشد. این سخن ارزشمند در مورد فعالیت در حوزه رسانه هم کاربرد دارد؛ یعنی فعالان رسانه مهدوی، برای اینکه بتوانند با استفاده از ابزارهای جدید، به بهترین شکل بر ذهن مخاطب تاثیر بگذارند، باید نیازهای و شرایط زمان را بشناسند. 📚 مقاله مهدویت و رسانه، علیرضا 🏴🏴🏴🏴 @mahdisahebazman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌞حتما بخونید... ✅ موضوع : ادب گفتگو با خداوند شبي اميرالمؤمنين به مسجدالحرام آمدند. تاريک بود گوشه‌ي مسجد کنار کعبه ديدند يک عربي، غريبه‌اي دارد دعا مي‌کند. مي‌گفت: «يَا صَاحِبَ الْبَيْتِ‏ الْبَيْتُ‏ بَيْتُكَ وَ الضَّيْفُ ضَيْفُكَ‏ وَ لِكُلِّ ضَيْفٍ مِنْ مُضِيفِهِ قِرًي فَاجْعَلْ قِرَايَ مِنْكَ اللَّيْلَةَ الْمَغْفِرَةَ» (مستدرك الوسائل، ج9، ص351) خدايا اين خانه، خانه توست و من مهمان تو هستم. امشب مرا با آمرزش پذيرايي کن. مگر نگفتي اگر کسي مهمان دارد، هرچه دارد در خانه بايد جلويش بگذارد. جزء آداب مهماني است که آدم خودش را به زحمت نياندازد. اما آنچه در خانه دارد دريغ نکند. خدايا در خانه تو چيزي است که در خان هيچکس نيست و آن آمرزش است. امشب مرا با اين پذيرايي کن. اميرالمؤمنين او را صدا زدند و فرمودند: اي دعا کننده، آقايي که اينطور با خدا حرف زدي، به خدا آمرزيده شدي. چرا؟ از بس قشنگ دعا کردي و با خدا زيبا حرف زدي. بیانات 🏴🏴🏴🏴 @mahdisahebazman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 🔅آیا انتظار فقط مفهومی "شیعی" است؟ 🔅آیا غیرشیعیانِ دنیا نیز میتوانند، بخشی از جنبش جهانی حضرت مهدی"ع" باشند؟ تولید واحد منتظران منجی"عج" 🏴🏴🏴 @mahdisahebazman
قسمت دوم ۲) دومین شراط عمومی براي ياوري حضرت ولي عصر ارواحنا له الفداء این است که: 🌸 بپذیریم برای این که یاور امام زمان باشیم لازم نیست با حضرت باشیم حضرت را دیده باشیم مصاحب حضرت باشیم و ملاقاتی با ایشان داشته باشیم. در واقع آن افرادی که همراه حضرت هستند ملازم ایشان بوده و افراد معمولی نیستند چون ملازم حضرت هر لحظه ممکن است یک جائی از عالم باشد. ممکن است در یک مقطع زمانی یک کسی ملازم حضرت باشد اما این، با ملازم دائمی حضرت فرق می کند‌. لذا عنوان "اصحاب امام زمان" به تنهایی برای امام زمان به کار نرفته است. چون هم صحبت بودن با کسی فضیلتی محسوب نمی شود. اصحاب به معنی هم صحبت و مصاحب هست. دو نفر ممکن است هم صحبت باشند ولی با هم سنخیت روحی نداشته باشند. مصاحبت با کسی حتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دلیل بر رجحان و برتری نیست. متاسفانه اهل سنت اصحاب پیامبر را آنقدر اهمیت میدهند که دینشان را از آنها می گیرند و یک حدیث جعلی از پیامبر اکرم دارند که: "اصحاب من مثل ستاره هستند هر کس به آنها اقتدا کند هدایت می شود"! در حالی که این همه آیه در نفاق اصحاب نازل شده که در قرآن مورد توبیخ قرار گرفته اند. مانند سوره منافقون و یا در واقعه غدیر ۱۲۰ هزار نفر جزء اصحاب پیامبر بودند، اما آیه نازل شد که ای پیامبر ولایت علی را به اینها ابلاغ کن "والله یعصمک من الناس" این ناس چه کسانی بودند که خداوند فرمودند که من تو را از آنها حفظ می کنم؟ بی تردید همین اصحاب بودند. ◀️ ادامه دارد..... 🏴🏴🏴🏴 @mahdisahebazman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔥 🔥 قسمت دهم . فردا صبح، مرخص شدم ... نمی تونستم بی خیال از کنار ماجرای پسرش بگذرم ... حس عجیبی به حاجی داشتم ... پسرش رو پیدا کردم و چند روز زیر نظر گرفتم ... دبیرستانی بود ... حدسم در موردش کاملا درست بود... شرایطش طوری نبود که از دست پدرش کاری بربیاد ... توی یه باند دبیرستانی وارد شده بود ... تنها نقطه مثبت این بود ... خلافکار و گنگ نبودن ... از دید خیلی از خانواده های امریکایی تقریبا می شد رفتارشون رو با کلمه بچه ان یا یه نوجوونه و اصطلاح دارن جوانی می کنن، توجیح کرد ... تفننی مواد مصرف می کردن ... سیگار می کشیدن ... به جای درس خوندن، دنبال پارتی می گشتن تا مواد و الکل مجانی گیرشون بیاد ... و ... این رفتارها برای یه نوجوون 16 ساله امریکایی از خانواده های متوسط به بالای شهری، عادیه ... اما برای یه مسلمان؛ نه... من مسلمان نبودم ... من از دید دیگه ای بهش نگاه می کردم ... یه نوجوون که درس نمی خونه، پس قطعا توی سیستم سرمایه داری جایی براش نیست ... و آینده ای نداره ... حاجی مرد خوبی بود و داشتن چنین پسری انصاف نبود ... حتی اگر می خواست یه آمریکایی باشه؛ باید یه آدم موفق می شد نه یه احمق ... چند روز در موردش فکر کردم و یه نقشه خوب کشیدم ... من یکی به حاجی بدهکار بودم ... رفتم سراغ یکی از بچه های قدیم ... ازش ماشین و اسلحه اش رو امانت گرفتم ... مطمئن شدم که شماره سریال اسلحه و پلاک، تحت پیگرد نباشه ... و ... جمعه رفتم سراغ احد ... دم در دبیرستان منتظرش بودم ... به موبایل حاجی زنگ زدم... گوشی رو برداشت ... زنگ زدم بهت خبر بدم می خوام دو روز پسرت رو قرض بگیرم... من به تو اعتماد کردم؛ می خوام تو هم بهم اعتماد کنی... هیچی نپرس ... قسم می خورم سالم برش می گردونم... سکوت عمیقی کرد ... به کی قسم می خوری؟ ... به یه خدای مرده؟ چشم هام رو بستم و سرم رو به پشتی ماشین تکیه دادم... من تو رو باور دارم ... به تو و خدای تو قسم می خورم ... به خدای زنده تو ... منتظر جواب نشدم ... گوشی رو قطع کردم ... گریه ام گرفته بود ... صدای زنگ مدرسه بلند شد ... خودم رو کنترل کردم ... نباید توی این شرایط کنترلم رو از دست می دادم ... بین جمعیت پیداش کردم ... رفتم سمتمش ... - هی احد ... برگشت سمت من ... - من دوست پدرتم ... اومدم دنبالت با هم بریم جایی ... اگر بخوای می تونی به پدرت زنگ بزنی و ازش بپرسی ... چند لحظه براندازم کرد ... صورتش جدی شد ... من بچه نیستم که از کسی اجازه بگیرم ... تو هم اصلا شبیه دوست های پدرم نیستی ... دلیلی هم نمی بینم باهات بیام ... نگهبان های مدرسه از دور حواسشون به ما جمع شد ... دو تاشون آماده به حمله میومدن سمت من ... احد هم زیرچشمی اونها رو نگاه می کرد و آماده بود با اومدن اونها فرار کنه ... آروم بارونیم رو دادم کنار و اسلحه رو نشونش دادم ... ببین بچه، من هیچ مشکلی با استفاده از این ندارم ... یا با پای خودت با من میای ... یا دو تا گلوله خالی می کنم توی سر اون دو تا ... اون وقت ... بعدش با من میای ... انتخاب با خودته... - شایدم اونها اول با یه گلوله بزنن وسط مغز تو ... خندیدم ... سرم رو بردم جلوتر ... شاید ... هر چند بعید می دونم اما امتحانش مجانیه ... فقط شک نکن وسط خط آتشی ... . و دستم رو محکم دور گردنش حلقه کردم ... 🍁شهید طاهاایمانی🍁
❤️ در کوی تو به ملک جهانم نیاز نیست با روی تو،به باغ جنانم نیاز نیست تنها نشان عاشق تو،بی‌نشانی است من عاشقم،به نام و نشانم نیاز نیست از هرچه غیر دوست دگر دل بریده‌ام جز دیدن امام زمانم نیاز نیست ✨شبت بخیر همه داروندارم✨ 🏴🏴🏴 @mahdisahebazman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_14676328.mp3
1.21M
صبح می رسد .... وهمچنان جای خالی تورا به رخ مان میکشد... کجایی!؟عزیزدل زهرا (س) امام غریبم !..... امروز محکم تر سربازی و یاریم را تمدید میکنم. 🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤 🏴🏴 @mahdisahebazman
🌹روز به نام علیه السّلام است. زیارت آن حضرت : السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللهِ وَ خَالِصَتَهُ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا إِمَامَ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَارِثَ الْمُرْسَلِینَ وَ حُجَّةَ رَبِّ الْعَالَمِینَ صَلَّى اللهُ عَلَیْکَ وَ عَلَى آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ أَنَا مَوْلًى لَکَ وَ لِآلِ بَیْتِکَ وَ هَذَا یَوْمُکَ وَ هُوَ یَوْمُ الْخَمِیسِ وَ أَنَا ضَیْفُکَ فِیهِ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکَ فِیهِ فَأَحْسِنْ ضِیَافَتِی وَ إِجَارَتِی بِحَقِّ آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ. 🏴🏴🏴 @mahdisahebazman