eitaa logo
اخبار لفور
1.6هزار دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
17.2هزار ویدیو
220 فایل
هرچیزی که درباره #لفور بایدبدانید #لفور جایی که بایدرفت ودید اخبار و مطالب ارسالی شما👇 @Ab_Azizi #تبلیغات پذیرفته می‌شود👆 کانال ایتا @akhbarelafoor گروه ایتا eitaa.com/joinchat/131203086C0505ea2121 کانال تلگرام t.me/akhbarelafoor
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ زندگینامه روحانی شهید محمدصادق قاسمی سوادکوهی : 🌹 طلبه شهید محمدصادق قاسمی در تاریخ ۱۳۴۵/۱۲/۰۵ در شهرستان شهید پرور سوادکوه در استان مازندران دیده به جهان گشود . ایشان در خانواده‌ای با ایمان و دوستدار اهل بیت علیه ‌السلام متولد شد، پدرش شهید آيت‌الله عبدالوهاب قاسمی و مادرش .... نام داشت. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 طلبه شهید محمدصادق قاسمی در سایه محبت های پدر و مادر پاکدامن و مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد و به فراگیری تحصیل پرداخت، تحصیلات را در حوزه علمیه ادامه داد . شهید بزرگوار مجرد و فرزند هفتم خانواده بود. طلبه شهید محمدصادق قاسمی در عضویت بسیجی و در لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب به اسلام خدمت می کرد که در ۱۳۶۱/۴/۲۶ هجری شمسی در منطقه شلمچه شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. پیکر پاک شهید پس از تشییع در گلزار شهدای شیخان قم به خاک سپرده شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. 🌹 شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات 🌹 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✳️ در سالروز انفجار هفتم تیر صورت گرفت؛ دیدار مدیران کل حفظ آثار دفاع مقدس و جهاد کشاورزی قم با خانواده شهیدان قاسمی ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✳️ در سالروز انفجار هفتم تیر صورت گرفت؛ دیدار مدیران کل حفظ آثار دفاع مقدس و جهاد کشاورزی قم با خانواده شهیدان قاسمی مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس و رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان قم ظهر امروز همزمان با سی و ششمین سالروز انفجار «هفتم تیر» با خانواده روحانیون شهید عبدالوهاب و محمدصادق قاسمی دیدار کردند. به گزارش خبرنگار دفاع پرس از قم، «احمد حسینی» مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان قم طی سخنانی در دیدار با خانواده شهیدان عبدالوهاب و محمدصادق قاسمی اظهار داشت: شهدای والامقام اسناد مظلومیت نظام اسلامی هستند. وی تصریح کرد: شهیدان عزیز نشان دهنده روحیه استکبارستیزی و ظلم ستیزی مردم ولایتمدار ایران اسلامی هستند که این روحیه را از فرهنگ عاشورا به ارث برده اند. «محمدرضا طلایی» رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان قم نیز گفت: دیداربا خانواده های معظم شهدا قدرشناسی از مقام شهیدان و تجلیل از صبر و استقامت خانواده های بزگوار آنان است. وی افزود: حضور هر یک از همرزمان و اعضای خانواده های معظم شهدا در هر مجموعه ای باعث خیرات و برکات فراوان برای آن مجموعه می شود. همسر روحانی شهید «عبدالوهاب قاسمی» نیز شرحی از مبارزات انقلابی این شهید بزرگوار و شکنجه وی در دوران ستمشاهی و همچنین نحوه شهادتش در انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیرماه سال 60 بازگو نمود. وی همچنین با اشاره به شهادت فرزندش «محمدصادق قاسمی» در عملیات رمضان گفت: این شهید عزیز علاقه زیادی به حضرت امام(ره) داشت و اطاعت از امر ایشان را واجب می دانست، لذا چندین بار همراه با لشکر 25 کربلای مازندران از شهر ساری به جبهه ها اعزام شد. یادآور می شود: شهید محمدصادق قاسمی در تایخ 24 تیر 61، هنگامی که 16 ساله بود، در عملیات رمضان به شهادت رسید و پس از تشییع در عید فطر همان سال در گلزار شهدای علی بن جعفر(ع) قم به خاک سپرده شد و به پدر شهیدش پیوست. در این دیدار هدایایی به رسم یادبود از سوی مسئولان دیدار کننده به خانواده بزرگوار شهیدان قاسمی اهدا شد. 🔵 منبع خبرگزاری دفاع پرس ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
M-ah-sabokbalan-1.mp3
3.29M
✳️ شعر سبکبالان خرامیدند و رفتند مرا بیچاره نامیدند و رفتند با نوای صادق آهنگران - صوت بلند ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
34.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ویدئو کلیپ سبکباران خرامیدند و رفتند یا در باغ شهادت را نبندید به یاد لاله‌های 8 سال دفاع مقدس با نوای حاج صادق آهنگران ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ اینستاگرامی امیر دانایی، جوان‌ترین کوهنورد ایرانی، بعد از فتح قله اورست 😍♥️ 🔹 او بعد از ۶۵ روز تلاش موفق به فتح بام جهان شد. 🔹 پ.ن:اصلا منتظر نباشید خبرش پخش بشه آخه هم پرچم امام رضا دستشه هم پرچم سه رنگ عزیزمون رو بوسیده. تنها خبرایی خوب دیده میشه که بخواد ایران و ایرانی رو تحقیر کنه😒 ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️نحوه ی صدا کردن همسر : 🌹حضرت امیر وقتی میخواستند حضرت زهرا «س» را صدا کنند می فرمودند: نفسی لک الفدا (جان علی به فدایت) حبیبتی زهرا، بنت رسول الله،زهرا جان و 🌷جوابی که از حضرت زهرا«ع» می شنیدند: روحی لک الفدا (روحم به فدایت علی) ابوتراب، ابالحسن، علی جان 🔹زیبا صدا کردن زن و مرد ، بهترین شیوه برای ابراز محبت است و نوعی شخصیت دادن به طرف مقابل است. 🌹پیامبر اکرم«ص» فرمودند: 🔹سه چیز است که محبت شخص را درباره دیگری خالص میکند. 🔹یکی از آنها این است که طرف مقابل را به اسمی صدا بزند که وی می پسندد. 📚کافی,ج۲،ص۶۴۳ ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اخبار لفور
🎵 حدیث کساء با نوای شیخ مرتضی شاهرودی 🌺🌸🌼🌺🌸🌼 بس عقده‌ی دل‌هاست که وا می‌شود اینجا هر درد که داریم
ابوذر حلواجی عربی.mp3
12.05M
🎵 حدیث کساء با نوای اباذر حلواجی 🌺🌸🌼🌺🌸🌼 بس عقده‌ی دل‌هاست که وا می‌شود اینجا هر درد که داریم دوا می‌شــود اینجـــا ما حاجتی از اهل کساء جُز تو نداریم گرچه همه حاجات روا می‌شـود اینجا 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 شما دعوت شده از طرف خانم فاطمه زهرا (سلام الله علیها) هستید نیت کنید و با ما همراه شوید💌😌 💯پیامبر (صلوات الله علیها) قسم خورده است💯 این خبر حدیث کساء در محفلی که دوستان ما و شیعیان ما هستند تلاوت نمیشه الا و نزلت علیهم و الرحمة... +رحمت نازل می‌شود در آن محفل🌱❣ ملائکه می آیند برای مردم استغفار میکنند تا وقتی که محفل تمام شود. ⭐️ جهت دسترسی به متن عربی و فارسی حدیث کساء به شروع چله مراجعه نمائید 1⃣3⃣ روزشمار چله حدیث کساء روز سی‌ و یکم ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️ معجزات و اثرات حدیث کساء ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اخبار لفور
🎥 ویدئو کلیپ سبکباران خرامیدند و رفتند یا در باغ شهادت را نبندید به یاد لاله‌های 8 سال دفاع مقدس با
✳️ متن شعر در باغ شهادت را نبندید : سبک بالان خرامیدند و رفتند مرا بیچاره نامیدند و رفتند سواران لحظه ای تمکین نکردند ترحم بر من مسکین نکردند سواران از سر نعشم گذشتند فغان ها کردم، اما بر نگشتند اسیر و زخمی و بی دست و پا من رفیقان، این چه سودا بود با من؟ رفیقان، رسم همدردی کجا رفت؟ جوانمردان، جوانمردی کجا رفت؟ مرا این پشت، مگذارید بی پاک گناهم چیست، پایم بود در خاک اگر دیر آمدم مجروح بودم اسیر قبض و بسط روح بودم در باغ شهادت را نبندید به ما بیچارگان زان سو نخندید رفیقانم دعا کردند و رفتند مرا زخمی رها کردند و رفتند رها کردند در زندان بمانم دعا کردند سرگردان بمانم شهادت نردبان آسمان بود شهادت آسمان را نردبان بود چرا برداشتند این نردبان را؟ چرا بستند راه آسمان را؟ مرا پایی به دست نردبان بود مرا دستی به بام آسمان بود تو بالا رفته ای من در زمینم برادر ، روسیاهم ، شرمگینم مرا اسب سپیدی بود روزی شهادت را امیدی بود روزی در این اطراف، دوش ای دل تو بودی! نگهبان دیشب، ای غافل تو بودی! بگو اسب سپیدم را که دزدید امیدم را، امیدم را که دزدید مرا اسب چموشی بود روزی شهادت می فروشی بود روزی شبی چون باد بر یالش خزیدم به سوی خانه ی ساقی دویدم چهل شب راه را بی وقفه راندم چهل تسبیح ساقی نامه خواندم ببین ای دل،چقدر این قصر زیباست گمانم خانه ی ساقی همین جاست دلم تا دست بر دامان در زد دو دستی سنگ شیون را به سر زد امیدم مشت نومیدی به در کوفت نگاهم قفل در، میخ قدر کوفت چه درد است این که در فصل اقاقی؟ به روی عاشقان در بسته ساقی بر این در،‌ وای من قفلی لجوج است بجوش ای اشک هنگام خروج است در میخانه را گیرم که بستند کلیدش را چرا یا رب شکستند؟! دعا کردند در زندان بمانم دعا کردند سرگردان بمانم من آخر طاقت ماندن ندارم خدایا تاب جان کندن ندارم دلم تا چند یا رب خسته باشد؟ در لطف تو تا کی بسته باشد؟ بیا باز امشب ای دل در بکوبیم بیا این بار محکم تر بکوبیم مکوب ای دل به تلخی دست بر دست در این قصر بلور ، آخر کسی هست بکوب ای دل که این جا قصر نور است بکوب ای دل مرا شرم حضور است بکوب ای دل که غفار است یارم من از کوبیدن در شرم دارم بکوب ای دل که جای شک وظن نیست مرا هر چند روی در زدن نیست کریمان گر چه ستار العیوب اند گدایانی که محبوب اند خوب اند بکوب ای دل،‌ مشو نومید از این در بکوب ای دل هزاران بار دیگر دلا! پیش آی تا داغت بگویم به گوشت، قصه ای شیرین بگویم برون آیی اگر از حفره ی ناز به رویت می گشایم سفره ی راز نمی دانم بگویم یا نگویم دلا! بگذار، تا حالا نگویم ببخش ای خوب امشب، ناتوانم خطا در رفته از دست زبانم لطیفا رحمت آور، من ضعیفم قویتر از من است، امشب حریفم شبی ترک محبت گفته بودم میان دره ی شب خفته بودم نی ام از ناله ی شیرین تهی بود سرم بر خاک طاقت سر نمی سود زبانم حرف با حرفی نمی زد سکوتم ظرف بر ظرفی نمی زد نگاهم خال، در جایی نمی کوفت به چشمم اشک غم، تایی نمی کوفت دلم در سینه قفلی بود، محکم کلیدش بود، دریاچه ی غم امیدم، گرد امیدی نمی گشت شبم دنبال خورشیدی نمی گشت حبیبم قاصدی از پی فرستاد پیامی با بلوری می فرستاد که می دانم تو را شرم حضور است مشو نومید، این جا قصر نور است الا! ای عاشق اندوهگینم نمی خواهم تو را غمگین ببینم اگر آه تو از جنس نیاز است در باغ شهادت باز، باز است نمی دانم که در سر، این چه سودا است! همین اندازه می دانم که زیبا است خداوندا چه درد است این چه درد است؟ که فولاد دلم را آب کرده است مرا ای دوست، شرم بندگی کشت چه لطف است این، مرا شرمندگی کشت 🔵 شاعر : قادر طهماسبی ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🏴 بازگشت همه بسوی اوست 🏴 مرا آن روز شادی بود در سر که سر می‌بود بر زانوی مادر چراغ خانه‌ی ما گشته خاموش که مادر نیست اندر خانه دیگر با نهایت تأثر و تألم چهلمین روز درگذشت مرحومه مغفوره (کربلایی ساره بازاری کالی) را به اطلاع دوستان و آشنایان میرساند. به همین مناسبت مراسم چهلم مرحومه در روز پنجشنبه مورخه ۱۴۰۲/۰۴/۰۱ از ساعت ۱۴:۰۰ الی ۱۶:۰۰ بعدازظهر همراه با قرائت کلام‌الله مجید و استماع سخنراتی و مداحی اهل‌بیت عصمت و طهارت در سوادکوه شمالی،روستای کالیکلا لفور،مسجد حضرت امیرالمومنین (ع) برگزار میشود. ممتنی تشریف فرمائی عالیجنابان باعث شادی روح آن مرحومه و تسلی قلوب بازماندگان خواهد شد. از طرف خانواده آن مرحومه ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
اخبار لفور
🏴 بازگشت همه بسوی اوست 🏴 مرا آن روز شادی بود در سر که سر می‌بود بر زانوی مادر چراغ خانه‌ی ما گشته
✳️ مویه زبانحال دختر درباره مادر : مه دل از داغ ته چه نَوُنه پاره خسته تن بمردی من ته بلاره ته زحمتها مره یاد نشونه یاد بکشی اَمِسِّه زحمتِ زیاد گت هاکردی مِرِه چه زار و خواری مِوِسِّه بکشی شب زنده داری تن داشتی تب دار و مِن تِه بِلاره بی می  پرستار و من تِه بلاره جانِ ماره خنه سو بیّه خاموش بمیرم ته صدا نِنِه مِنِه گوش ته دسّ پینه دارْنِه ، مه جه حرفا گنه که بدی تِه زحمتِ دنیا ته واری مهربون نبونه پیدا بمیرم خنه خالی بیّه ته جا زمستون در شونه اَیْ انه بهار مسّه بلبل زار خوندنه سرِ دار بنالم از دسِّ چرخِ روزگار مه دسّ جه بیته مه خاره غمخوار شوکه بونه مه دل گیرنه بهونه تا یاد نیاره تره خو نشونه دل خوانه خو بوینم جانِ مار ره خش هادم من ونه دیمِ کنار ره (عادل) ته که دوندی سخته بی ماری شوی برمه اون دل بی قراری ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️ ماه ذی‌الحجه : چہ باعظمٺ است موسي بہ ميرود فاطمہ بہ خانہ ابراهيم با پسرش بہ محمد با علي بہ مهدۍ زهرا بہ و حسين با هستي اش بہ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ای که یادت باعثِ تلطیفِ خاطر می‌شود می‌برم نامِ تو را، این قلب شاعر می‌شود نامِ زیبای تو کافر را مسلمان می‌کند بی‌محبت بر شما دیندار، کافر می‌شود فتحِ قلبِ سنگِ من، تنها فقط کارِ شماست سنگ در دستانِ‌پرمهرت، جواهر می‌شود ای نگاهِ منتظر، اینقدر دلواپس نباش آن نگارِ مه‌جبین، یک روز حاضر می‌شود چشم میدوزم به سوی جاده‌های انتظار شک ندارم قلبِ من، روزی مسافر می‌شود : ما فکـر گناهیم و تو فکـر غـم مـایی ای کاش که ما نیز کمی یاد تو بودیم ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سخنرانی ای که باعث ترور جان اف کندی رئیس جمهور آمریکا شد! ▪️او به صورت آشکار در مورد سلطه و بر و جهان افشاگری کرد. ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اخبار لفور
🎙 #قسمت_بیستم از #کتاب_دکل 📚 #کتاب_صوتی_دکل 🔊 اولین مستند داستانی گام دوم انقلاب به قلم روح الله
21.mp3
4.46M
🎙 از 📚 🔊 اولین مستند داستانی گام دوم انقلاب به قلم روح الله ولی ابرقوئی ناشر : انتشارات شهید کاظمی «حتماً کتاب رو خوب بشنوید» 🕒 مدت: ۹ دقیقه ۱۷ ثانیه 💾 حجم: ۳ مگابایت میکس و مسترینگ: حسین سنچولی گویندگان : علیرضا سمیع زاده سید علی حسینی زاده تولید شده در واحد هنر و رسانه مسجد امیرالمومنین با همکاری اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان استان قم ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✳️ عنایت شهید مرتضی دادگر اهل مازندران و از شهدای شلمچه : 🌹 شهید مرتضی دادگر متولد سال 1345 از مازندران محل شهادت شلمچه 1365 🥀شهید مرتضی دادگر شهیدی هستند که به یکی از خادمین شهدا عنایت داشتند این داستان از زبان خادم الشهدا منصور حسینی نقل شده. به خاطر ارادتم به شهدا در گروه تفحص شهدا خدمت گزاری میکردم وتقریبا تمام وقت مرا به خود اختصاص داده بود با علاقه به منطقه میرفتم یک روز قرار بود منطقه را جستجو کنیم و مقر مورد نظر رو حفاری کنیم به امید خدا شروع کردیم تقریبا منطقه را جستجو کردیم که به پیکر پاک یک شهید بر خوردیم با سلام وصلوات شهید را از زیر خروارها خاک بیرون کشیدیم وطبق قرار به سمت چادر معراج شهدا بردیم خیلی خوشحال بودیم که خدا عنایت کرد و عزیزی را به خانواده چشم انتظارش میرسانیم وقتی شهید رو به چادر انتقال دادیم برای احراز هویت شهید به ستاد اطلاع رسانی کردیم بین وسایل شهید یک قطعه عکس نظرم را جلب کرد به عکس نگاه کردم عکس یک جوان رشید و زیبا بود اما نمیدانستیم متعلق به خود شهید است یا عکس برادری یا دوست صمیمی از رفقای جبهه از شهید، به فکر فرو رفتم که صدام کردند آقا منصور" تلفن با شماست ،عکس رو ناخواسته تو جیبم گذاشتم رفتم پشت خط همسرم بود 🌱 احوالپرسی کردم که همسرم با صدای گریانی گفت امروز مهمان داریم اما هیچ چیزی نداریم تدارک ببینم به مغازه مشتی رفتم بهم گفت : حسابتون چوب خطش پر شده شرمنده دیگه جنس نسیه نمیدم بیا خونه زودتر ببینیم چکار میشه کرد آبرومون میره مهمونا برسن . 🔵 ادامه دارد... ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✳️ عنایت شهید مرتضی دادگر اهل مازندران : ⭐️ قسمت دوم ⭐️ 🌹 خیلی بهم ریختم بادست خالی چکارکنم مشتی هم حق داشت،برگشتم پیش بچه ها دستم به کارنمیرفت حال خوبی نداشتم فکرم مشغول بودخدا هیچ مردی شرمنده زن وبچه نکنه،رفقا ازحالم فهمیدن؛بهم گفتن اگرمشکلی داری بگو برادر،خنده زورکی کردم وگفتم نه برادرحالم خوب نیست" فرمانده مقر گفت،برو خونه ماهستیم.منم تشکرکردم امدم سمت معراج شهدا رفتم داخل چادر،چشمم به پیکر شهیدافتادباگِلِه گفتم حالا چه خاکی به سرم کنم تمام عمرم گذاشتم تو این خاک،پی گشتن یه تکه نشونه از شماها اما حالا چی،نه سرمایه ای نه آینده ای همیشه بدهکار مردمم با دلخوری زدم بیرون،نمیدونم چطور رسیدم خونه حالا با چه رویی برم تو خونه با جیب خالی،حق داشت همسرم اینم زندگی بود براش ساختم همیشه بی پولی،بدهکاری به خاطر عشق خودم باید کنارش کار دیگه هم دست وپا میکردم که نکردم،کلید انداختم رفتم تو دیدم همسرم تو آشپزخونه بودرفتم دیدم داره غذادرست میکنه باتعجب نگاه کردم دیدم همه چیز بود ازشیرمرغ تاجون آدمیزاد تعجب کردم پرسیدم اینارو ازکجا آوردی؟برگشت سمتم گفت سلام آمدی بعد تلفن زدنم به تونیم ساعت نشده بودکه درزدن رفتم دربازکردم دیدم مشتی بودبا کلی اقلام وجنس،گفت دخترم اینا برای شماست ازاین به بعدم پیش خودم بیاییدوبعدرفت نمیدونم فکرکنم دلش سوخت برامون این بارم آقایی کرد،حالابرو تامهمانها نیومدن باهاش حساب کتاب کن ببین چقدر شده پولشون،رفتم سمت مغازه مشتی باشرمندگی واردشدم سلام کردم مشتی پشت دخل بودمنتظر بودم هرلحظه یقه ام بچسبه دیدم خیلی گرم جوابم داد گفتم مشتی شرمنده میدونم حسابم پرشده ممنونم که امروزهم مردونگی کردیدخدا عوضتون بده اماحساب دفتری تون بیار بدونم جنس های امروزچقدرشده چقدربدهکارم حلال کن تواولین فرصت دستم بازبشه تسویه می‌کنم،دیدم ازپشت دخل امدبیرون دفترم دستش بودآمدسمتم نزدیک شد دفتر ناغافل ازدستش افتاد زمین،خم شدم برش دارم که عکس شهیداز جیبم افتادزمین عکس شهیدبادفتر برداشتم مشتی نگاهی کردوگفت:چه حسابی شما حسابی نداریدمومن همش امروز تسویه شدگفتم مشتی حالم خوب نیست تعارف کناربگذاریدلطفا بگیدچقدر بدهکاریم شده،خندید گفت:گفتم بدهکارم نیستی اینم دفتربیاببین نگاه کردم دیدم تمام حسابم خط زده گفتم مشتی میگی داستان چیه؟من که پولی ندادم به شماهمسرم هم که نداده قوم خویشم که بعید میدونم؟مشتی سربه سرم نزار،عکس تو دستم گرفت گفت:نگفته بودی پسرعموی به این گلی وآقایی داری چقدرمودب مومن اهل دل واقعاخدا حفظش کنه لذت بردم ازهم کلامی باهاش همین چنددقیقه یه دنیامحبت بودکه حس میکردم ازاین جوان باخدا بهم میرسه واقعا خدا دادحفظش کنه دوباره نگاه عکس کرد گیج شدم گفتم:مشتی ازکی حرف میزنی من نمیفهمم واضح تربگیدلطفا،من آمدم از قرضم میگم شماازپسرعموی من؟من که پسرعمو ندارم میگیدداستان چیه مشتی نگاهم کردوگفت امروز یه جوان خوش سیرت وصورت آمد دم مغازه سلام کرد وگفت من پسرعموی فلانیم بهش بدهکارم آمدم بدهیشو بدم بعدم کل حسابتو تسویه کردوسفارش اقلام دادوگفت بیارم دم خونت گفت ازاین به بعدهوای پسرعموی مارو بیشترداشته باش حالاشما میگی پسرعمو ندارم،چه فرقی داره پسردایی یا هرکی ولی قدراین این جوان رعنا رو بدون،من که واقعا ازهم کلامی باهاش لذت بردم معلومه چقدر آقاست،پسرم دیدیش سلام منم برسون بگو آمدیه سری به منم بزنه مهرش به دلم نشست،داشتم دیونه میشدم گفتم مشتی کدوم قوم وخویش چی میگی؟گفت پسرم درسته پیرشدم ولی حافظه ام کارمیکنه مثل ساعت،همین که عکسشو بهت دادم مگه قوم وخویشت نیست که عکسشو داری همرات؟بعد میگی من کسی نمیشناسم برو پسرم به زندگیت برس،وقتی چشم بازکردم دیدم همه دورم جمع شده بودندیکی بهم آب قند میداد مشتی گفت چی شد پسرم یهو بیهوش شدی،تندبلند شدم دوباره پرسیدم مشتی جون بچه هات این عکس خوب نگاه کن همین بود آمد مغازه؟گفت:پسرم من چه دروغی دارم بگم بهت خودش بودچطور مگه؟بلندشدم یادگِلِه صبحم افتادم که از شهیدکردم شرمنده شدم از خودم،سریع رفتم سمت مقرتابرسم دعادعا میکردم که هنوز پیکرش ستاد نبرده باشن،وقتی رسیدم رفتم توچادر،افتادم روپیکرش به پهنایی صورت اشک میریختم وبلندبلند گریه میکردم مدام میگفتم شرمنده حلال کن،من ببخشید،من خاک پای شمام،ماتا آخرعمر خادم شمام،شفاعتم کنید،همه دوستان ریختن تو چادرمعراج شهدا باتعجب نگاهم میکردند داستان چیه؟بعد این داستان نه تنهاازتفحص دست برنداشتم بلکه ارادتم بیشتربیشتر شدبه شهداودیگه به مشکل مالی نخوردم یااگر ایجادمیشدبا عنایت شهیدحل میشدوراهی برام بازمیکرد وقتی نتیجه احرازهویت شهیدرسیدفهمیدم ایشون معلم شهیدمرتضی دادگر اعزامی از مازندران بودندومن باتمام وجود باورکردم معنی آیه شریف ولاتحسبن الذین قتلوافی سبیل الله امواتابل احیاء عندربهم یرزقون یعنی شهدا🌹🌹 🔵پایان ⭐️ به کانال اخبارلفوربپیوندید https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✳️ این خاطره در مراسم تشییع این شهید بزرگوار، توسط آقای سید منصور حسینی برای حضار بیان شد. . قبر مطهر این شهید، طبق وصیت خودش در دل جنگلهای اطراف شهر ساری، در کنار بقعه ی کوچک و ساده ی امامزاده جبار، قرار دارد. *دوستانی که مایلند از نزدیک این شهید بزرگوار را زیارت کنند، آدرس مزار این شهید: کیلومتر۵ جاده ساری نکا،بعد از بیمارستان سوانح و سوختگی، قبل از روستای خارکش ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐 عروس و داماد کارت دعوت فرستادن برای امام رضا(علیه السلام) و ایشون رو دعوت کردن به عروسیشون، حالا ببینید امام رضا براشون چی کارکرده! این‌ کلیپ‌ حال‌ دل آدمو دگرگون می کنه السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی 😭✋ برای سلامتی همه خادم های امام رضا علیه السلام هم یه صلوات بفرستیم🌹 ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹