eitaa logo
اخبار لفور
1.6هزار دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
18.7هزار ویدیو
221 فایل
هرچیزی که درباره #لفور بایدبدانید #لفور جایی که بایدرفت ودید اخبار و مطالب ارسالی شما👇 @Ab_Azizi #تبلیغات پذیرفته می‌شود👆 کانال ایتا @akhbarelafoor گروه ایتا eitaa.com/joinchat/131203086C0505ea2121 کانال تلگرام t.me/akhbarelafoor
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5893253158032900255.MP3
18.01M
🎙آهنگ هژبر سِلطون هژبرخوانی 🎤 با صدای استاد ابوالحسن خوشرو 🔰 به کانال اخبار بپیوندید 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
4_5881937615720025261.mp3
11.72M
🎶 آهنگ " هژبر سلطون " 🎤 با اجرای زیبای مهدی کارگر سوادکوهی 🔰 به کانال اخبار بپیوندید 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
4_5859385627211991044.mp3
8.81M
🎼 آهنگ " هژبر سلطون 1 " ❇️ سرپرست گروه استاد زنده یاد محسن پور 🎤 با صدای استاد محمد ابراهیم عالمی 🔰 به کانال اخبار بپیوندید 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
4_5859385627211991047.mp3
8.45M
🎼 آهنگ " هژبر سلطون 2 " ❇️ سرپرست گروه استاد زنده یاد محسن پور 🎤 با صدای استاد محمد ابراهیم عالمی 🔰 به کانال اخبار بپیوندید 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
ڪانالــ اهــورا.pdf
8.18M
📚 کتاب pdf هژبر سلطون 📚 منظومه هژبر سلطون 📂 همراه با اسناد و گزارشهای نبرد سوادڪوه 📝 تألیف : زین العابدین درگاهی 🔰 به کانال اخبار بپیوندید 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
هژبر.pdf
15.55M
📚 کتاب pdf زندگی نامه هژبر سلطان 🔰 به کانال اخبار بپیوندید 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
۲۹ آبان الی ۵ آذر، 🌷 🌷یک هدیه یک میلیون تومانی به مناسبت فرارسیدن هفته بسیج🤔 📚 فایل pdf رایگان ۲۲ کتاب دفاع مقدس ، تألیف ناصر کاوه 🌷با زدن روی آدرس زیر و وارد شدن به ، از مطالعه رایگان ۲۲ کتاب تمام رنگی دفاع مقدس لذت ببرید و برای یاری در راه بازسازی معنوی و زنده نگه داشتن یاد و خاطره و آرمانهای امام و شهدا ، با باز نشر این پیام در کانال ها و گروه های دیگر ضمن بردن ثواب و اجر معنوی، ما را در این راه یاری فرمائید👌   https://naserkaveh.ir/2023/11/15/books-naser-kaveh/ التماس دعا 🔰 به کانال اخبار بپیوندید 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
1_6868834461.mp3
14.61M
🎼 آهنگ " دماوند " با صدای استاد زنده یاد ابوالحسن خوشرو 🔰 به کانال اخبار بپیوندید 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
✳️ بیوگرافی اسدالله‌خان باوند یا هژبرسلطان : ❇️ اسدالله‌خان باوند سوادکوهی یا هژبر سلطان (به مازندرانی: هوجبر سلطون) یک فرمانده نظامی، از اعضای اتحاد ملی طبرستان و کوچکترین فرزند امیرمؤید سوادکوهی بود. 🟢 زاده : سال ۱۲۷۰ ، مازندران، سوادکوه، سرخ‌آباد 🔴 درگذشته: 18 خرداد ماه سال 1303 محله کلاک آباد، در نزدیکی بهشهر 🔳 مدفن : بهشهر - حسینیه کلاک ،خلیل شهر 🟩 وفاداری: امیرموید باوند سوادکوهی و حزب اتحاد ملی طبرستان ✳️ یگان :حزب اتحاد ملی طبرستان 💣 جنگ‌ها و عملیات‌ها : 🔷 اشغال ایران در جنگ جهانی اول، 🔷 درگیری‌های اتحاد ملی تبرستان و رضاشاه 🔷 دو نبرد سوادکوه با دولت مرکزی در سالهای 1298 و 1300 🔷 نبرد زاغمرز بهشهر و از میان برداشتن عسگرخان عظام الملک عبدالملکی. 🔷 نبرد روستای ارزفون ساری با امیراکرم 🔷 نبرد تنگه دوآب با فرستاده دولت مرکزی(یزدان پهلون) 🔷 نبرد با قشون روسیه در بابل و شیرگاه 🧕 همسر(ان): رباب 👨‍🦳 خویشاوندان : پدر : امیرموید باوند سوادکوهی عباس خان باوند سوادکوهی(برادر) سرتیپ سیف الله خان باوند سوادکوهی(برادر) داوود هرمیداس باوند(برادرزاده) 👨‍🦳 نسب : اسدالله کوچکترین فرزند امیرمؤید سوادکوهی بود. خاندان وی نسب به باو (نیای باوندیان) می‌رساندند که از نسل خسرو انوشیروان ساسانی بود. پدرش امیرمؤیدسوادکوهی حاکم سوادکوه و از دولت‌مردان پرآوازه کشور بود. 👦 کودکی : وی در سال ۱۲۷۰ در سوادکوه (وندچال) مازندران به دنیا آمد و از کودکی نزد پدر فنون نظامی می‌آموخت و نخست لقب ایلخانی داشت. بعد از رشادت های فراوان در برابر قشون روس در بارفروش(بابل) و هجوم همان قشون به سوادکوه مردم سوادکوه به او لقب هجبر سلطون دادند. 🔶 مقابله با نیروهای روس : در سال ۱۳۲۶ ه‍.ق ژنرال پانوف روس که خود را به دسته‌های یپرم خان بسته بود به بابل یورش آورد. هژبرسلطان با دو تن از همراهان خود به بابل رفته بیشتر هواداران پانوف و سرانجام خود پانوف را از پای درآورد. 🔶 درگیری‌های سوادکوه : ماجرا از آنجا آغاز شد که وثوق‌الدوله ( نخست‌وزیر وقت ) دستور به جمع‌آوری اسلحه از دست افراد غیرنظامی و غیردولتی داد. ظهیرالملک (حاکم ایالت مازندران) نیز برای اجرای آن تصمیم به گرفتن سلاح‌های قشون امیرمؤید افتاد؛ ولی در این هنگام امیرمؤید و پسرانش (از جمله هژبرسلطان) از دادن سلاحشان خودداری کردند و پس از قرارداد ۱۹۱۹ با آن اعلام مخالفت کردند. هژبرسلطان به تحریک پدر در زیراب راه بر ژاندارم‌ها بست. سردارسپه میرپنج احمدی را در تاریخ ۱۶ تیرماه ۱۳۰۰ ه‍.ش به سوادکوه فرستاد. احمدی تلاش کرد تا با مذاکره امیرمؤید و فرزندانش (شامل هوجبرسلطان) را به تسلیم وادارد اما این کار توفیقی نیافت. نبرد در ارتفاعات ارفه‌کوه و هفت‌سله (نام مکان‌هایی در سوادکوه) آغاز شد. پس از جنگ و گریز فراوان، امیرمؤید با دولت مرکزی سازش کرد و هژبرسلطان با درجهٔ سروانی وارد ارتش استرآباد (گرگان) شد. 🔶 پایان کار و مرگ : به دنبال تبعید امیرمؤید سوادکوهی به کرمانشاه و هجوم دولت مرکزی به سوادکوه و همچنین غارت منزل امیرمؤید، درگیری‌های پی در پی بین فرزندان امیرمؤید، به ویژه اسدالله‌خان هژبرسلطان و نیروهای دولتی تحت فرمان رضاخان به وجود آمد. رضاخان که از امیرمؤید و فرزندانش بیمناک بود سران ارتش استرآباد را علیه هژبر و برادرش سهم‌الممالک برانگیخت. از سوی دیگر هژبر و برادرش مناسبات دوستانه خود را با ترکمانان حفظ کردند. سران ارتش استرآباد که گمان می‌کردند این مناسبات به نبردی جدید علیه دولت مرکزی خواهد انجامید هژبر و برادرش را با نیرنگ دستگیر کردند تا در تهران محاکمه شوند ولی رضاخان دستور قتل آن دو را داد. بنابراین سروان رضاقلی‌خان، افسر قزاق، هژبر و برادرش (سهم‌الممالک) را در کلاک‌آباد (اطراف بهشهر کنونی) از پشت هدف گلوله قرار داد. در طی این درگیری‌ها هژبر (اسدالله خان باوند) در نظر مردم به شخصی محبوب، دوست‌داشتنی، مؤمن به حق، دلسوز، حامی مظلومان، شجاع، ماهر در تیراندازی و… تبدیل شد، به طوری که این اتفاقات به صورت منظومه اشعار حماسه هژبرسلطان مدت‌ها نزد مردم مازندران سروده می‌شد. 🔶 منظومه هُژَبر سلطان (مازندرانی: هوجبرنومه یا هوجبر سلطون) روایتی شعرگونه به زبان تبری برگرفته از حوادث تاریخی است که در مازندران رخ داده‌ است و شخصیت اصلی این روایات اسدالله‌خان می‌باشد و اولین کسی که برای رشادت های هجبر سلطان شعر خواند محمدعلی رد آوازه مند به محمدعلی شِعر خوان که اهل روستای پِیتِسِرا دوآب سوادکوه می باشد بود.
بهترین هژبرخوانی مازندران مربوط به زنده یاد استاد ابوالحسن خشرو میباشد که شامل 18دقیقه و 50 ثانیه ترانه حماسی درباره نبردهای هژبر و رشادتهایش می‌باشد. مضمون این منظومه مربوط می‌شود به دو رویداد تاریخی نبردهای سوادکوه (۱۲۹۸ و ۱۳۰۰هـ. ش) و ستیز انجمن ملی طبرستان (امیرمؤید سوادکوهی و فرزندانش) با نظامیان تحت فرمان رضاشاه. 🔵 ادامه دارد .. 🔰 به کانال اخبار بپیوندید 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
✳️ بیوگرافی اسدالله‌خان باوند یا هژبرسلطان: ⭐️ قسمت دوم ⭐️ 🖼 چهره هژبر سلطان در باورهای مردمی : 🔷 شخصیت هژبر (اسدالله‌خان باوند) در نظر مردم شخصی محبوب، دوست‌داشتنی، مؤمن به حق، دلسوز، حامی مظلومان، شجاع، ماهر در تیراندازی و… است.به گونه‌ای که در یک شب از سرخ‌آباد تا شیرگاه تمام نگهبانان و سربازان دولتی را تار و مار می‌کند. با این همه توانمندی نسبت به مردم خوش‌رفتار و خوش‌برخورد است. پنجه‌های دستانش کوتاه‌است اما چنان هنرمند است که چاشنی گلوله‌ای را بر روی سوزنی روی کلاه، به گلوله می‌بست یا در حال تاخت، بر روی اسب، تیر را بر هدف می‌زد،در حال سوار، سم اسب در حال تاخت را نشانه می‌گرفت یا سکه را در هوا با گلوله می‌شکافت. آنچنان با هیبت است که در کنار رود می‌ایستد تا اسب رفع تشنگی کند اما اسب آب نمی‌نوشد؛ هژبر فریاد می‌کشد: مگر هژبر را در آب می‌بینی و آب نمی‌خوری؟ ناگهان درمیابد که خود بر مرکب سوار است و عکسش در آب پیداست. البته این‌ها گزارش تاریخی صرف نیست؛ مردم آنگونه که پسندشان بوده از این واقعیت تاریخی سودجسته و در مناطق مختلف تبرستان، مطابق شرایط خاص، آن را بازسازی کرده‌اند. 🔷 علل ماندگاری حماسه هژبر سلطان در افکار اجتماعی مردم مازندران : ۱ - جوانمرگ شدن : در فرهنگ مازندران ، جوان و جوانی جایگاه ویژه ای دارد و از مرگ جوان بسیار متأثر می شوند و شیون و زاری بیشتری می کنند زیرا جوان آن هم فرزند پسر ، یار و یاور پدر است و ادامه دهنده نام و نشان و حافظ میراث خانوادگی . روزو شو ونگ هاکنم شه خداره خدای مهربون بیره بناره خدایا صَور هاده پی یر و مارون چتی یاد بکنن دست عصاره یا تیرنگ بهاره و تیکای مقوم خرابه دکتمه راه بهیه گوم مار بمیره داغ جفت پسرون هژبر سِلطون ته نوم قربون 🔷 جوان به سان درختی است که سالها به پای او زحمت کشیده می شود که انتظار محصول گرفتن از آن می رود و مادامی که آماده پذیرش نقش های مهم برای عبور از گذرگاههای سخت زندگی می شود به یکباره دست غدار روزگار، نهال جوانی را از بیخ و بن برکند و آنهمه زحمت ،کوشش ، تلاش ، امید و آرزو را اسیر مشتی خاک سرد می نماید . دنیا وسه که بمیره نووئه                             جوون وسه که بمونه پیر نووئه 🔷 بدین جهت است که مرگ هُژَبر سلطان به یک تراژدی تبدیل شده است زیرا در عنفوان جوانی و شادابی روی در نقاب خاک کشید. ۲ - ترفند دشمن و مذمت آن در افکار عمومی : 🔷 رضاخان در سیاست خود مبنی بر حذف و هَدم مخالفان از بکار بردن هر حیله ای دریغ نمی ورزید گرچه استعمال حیله یا تدبیر! از نظر رضاخان امری مطلوب و پسندیده بود اما جامعه با ملاک های خود آن را نپسندید و مذمت نمود . 🔷 مهر کردن پشت قرآن مجید و امان جانی ، مالی و شرفی دادن برای تسلیم کردن مخالفان از سیاستهای رضاخان بود. 🔷 دکتر حشمت ، یار دیرین میرزا کوچک خان را با همین ترفند فریب داد ، دستگیر و نهایتاً شهید نمود . این‌بار رضاخان نیز از اعتقادات مذهبی برای نابودی مخالفان استفاده کرد : قرآن مهر هاکرده امیر اکرم نوم گته دیگه کار ندارمه با هوجبر سلطون 🔷 نماینده رضاخان در منطقه از آداب و رسوم مردم نیز سوء استفاده نموده و به بهانه تشکیل جلسه و مذاکره برای حل و فصل مسائل دو برادر دعوت کرد که ناهار مهمان او باشند و مهمان همیشه در کنف حمایت میزبان قرار دارند و جان و مال آنها محترم . اما : امیر اکرم دستور هدا شه نوکرون گته هاکنین دستگیر جفت برارون 🔷 رضاخان گرچه ظاهراً به موفقیت دست یافت اما افکار عمومی جامعه ، سوءاستفاده وی از اعتقادات مذهبی و آداب و رسوم را هرگز پذیرا نشد و مورد نکوهش و سرزنش قرار داد. ۳ - دلیری و جنگاوری : 🔷 در فرهنگ مردم مازندران بویژه مناطق کوهستانی ، یکی از ملاک های ارزش فردی در نگاه اجتماعی رشادت و جنگاوری است این مسئله به حدی عمیق و در فرهنگ مردم جاری بود که پهلوان کشتی لوچو ، قهرمانان آنان بودند و یا چوپانی که در نبرد همیشگی مرگ و زندگی در برابر حیوانات وحشی نظیر پلنگ ،خرس، گرگ و... مقاومت نموده و پیروز شدند مورد ستایش قرار می‌گرفتند و شرح اقدامات او نقل مجالس بود، حال چه رسد به فردی مانند هژبر سلطون که در تیر اندازی حتی با دو دست ماهر بود : سوزن زوئه هوای میون یا اون هزارتامون ره هاکرده داغون هژبر گرچه جوان بود اما در نبرد با دشمن نسبت به دیگر همرزمانش دلیرتر ،جسورتر و در پیکار جنگاورتر بود . 🔵 ادامه دارد... 🔰 به کانال اخبار بپیوندید 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
✳️ بیوگرافی اسدالله‌خان باوند یا هژبرسلطان: ⭐️ قسمت سوم و پایانی ⭐️ ۴ ) مرگ ناجوانمردانه: 🔷 بطور کلی کشتن اسیر در فرهنگ اسلامی، ایرانی و حتی فرهنگ مازندران، اقدامی مذموم و ناپسند است زیرا فاقد توانایی دفاع از خود می باشد و اگر هم مرتکب اقدامی شده باشد مراجع صالحه و دادگاهها حق بررسی و اظهارنظر خواهند داشت .کشتن اسیر با دست های بسته و از پشت سر ،اقدامی است که قباحت آن در اذهان مردم باقی خواهد ماند. 🔷 هژبر و برادرش که اسیر بودند قرار بود به دستور رضاخان به تهران منتقل شوند در یکی از روستاهای بهشهر کنونی در حالیکه دستان آنها بسته و در محاصره نظامیان بودند و عقلا و منطقا راه فرار هم نداشتند از پشت سر آماج گلوله قرار گرفتند و به قتل رسیدند : وِشون بوردنا سمت تهرون  بین راه هاکردنا وره تیر بارون ۵ - تبحر در مسایل جنگی و دشمن شناسی : 🔷 هژبر نسبت به سایر فرزندان امیر موید به فنون جنگ آن هم نبرد در مناطق کوهستانی و جنگلی آشناتر بود : بئوته خدابخش نوم هنوز به این زودتر دس نده تکوم بل خوب جمع بون امیر اکرم قشون 🔷 او در شناخت نیات دشمن و حیله هایش نیز توانا بود و وقتی برادرش فریب نیرنگ امیر اکرم در پذیرش دعوت مهمانی او را خورد برادرش را از نقشه امیر اکرم اگاه ساخت . هوجبر بئوته ای برار ته نادون مگه ته سر عقل بیئه تموم این هسه تدبیر امیر اکرم نوم این هسه تدبیر وشون افسرون خوانه دستگیر هکنه وه هوجبر سلطون 🔷 گرچه به اصرار زیاد برادر، دعوت مهمانی را پذیرفت که نهایتاً منجر به اسارت آنها شد و پیش بینی او درست از آب در اومد . ۶ - تمایل مردم به اسطوره سازی از زبان شعر : 🔷 تراژدی زندگی هژبر قصه مناسبی بود برای سرایش و خوانش آن هم در هنگام کار یا شب نشینی ها و اجتماعات ؛ به همین جهت بوم سرایان آنرا دستمایه سرودن قرار دادند و منظومه هژبر را ساختند . 🔷 از نگاهی دیگر شعر نقش مهمی در فرهنگ عمومی مازندران دارد چه بسا اندیشه هایی که با زبان شعر جاودانه گشته اند شعر در همه جا حضور داشته و دارد ، در هنگام کار کشاورزی و در جمع کارگران و برزیگران فرد یا افرادی بودند که ضمن کار شعر نیز می خواندند و بدینسان هم اندیشه ای منتقل می گشت و هم سختی های کار کشاورزی کمتر خود را نشان می داد ؛  " هنگام کار و تلاش محمد علی شرخون که پای لنگی هم داشت در کنار زمین می نشست و اشعاری را با طبع روانش از جمله درباره هژبر سلطان برای ما قرائت می کرد ." 🔷 چوپان نیز گاه تنهایی برای دل خود نی بدست می گرفت و با ساز نی ، سوز نوایی سر می داد و مادر هم برای خواباندن کودک شعر کودکانه لالایی را در گوش کودک خود زمزمه می کرد .همه اینها نشان دهنده نقش عمیق شعر در پیکره فرهنگ مازندران است و به همین جهت بود که «شردَوِسِّن » (یعنی فرد، واقعه یا رویدادی  که مهم  بود و از جنبه های عاطفی ،احساسی ، حماسی و ... برخوردار بود و دستمایه سرایش بوم سرایان قرار می گرفت) امر رایجی بود و " شِرخوانها " از مقبولیت و منزلت اجتماعی برخوردار بودند . 🔷 منظومه مذکور تقابل جوانی ، رشادت و جنگاوری و از یک سو حیله گری ، خیانت و جنایت از سوی دیگر است و بدین ترتیب بود که هژبر سلطان در افکار مردم ماندگار شد . 🔵 پایان 🔵 🔰 به کانال اخبار بپیوندید 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید