4_5893199501006473202.mp3
12.31M
🎼 تصنیف زیبای " ببوگل (پدر) "
🎤 خواننده : اکبررستگار
✍ شاعر : کاظم صداقتی بورخانی
🎹 تنظیم : محمد زمان اسماعیلی
آلبوم: ته خاطری
#درخواستی
#ببوگل
#اکبررستگار
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
اخبار لفور
🎼 تصنیف زیبای " ببوگل (پدر) " 🎤 خواننده : اکبررستگار ✍ شاعر : کاظم صداقتی بورخانی 🎹 تنظیم : محمد
🔶 #ببوگل کیست ؟
🔷 جناب اکبر رستگار قطعهای دارد بنام "ببوگل"
که اکثر مخاطبان موسیقی تبری این قطعه را گوش دادهاند و با این قطعه خاطرات خوبی برایشان شکل گرفته است و مخاطب موسیقی باید بداند قطعهای که گوش میدهد خالق آن کلام کیست.
✍ شاعر این قطعه جناب کاظم صداقتی بورخانی میباشد، جناب صداقتی این شعر را برای پدر نوشته است، و ببوگل یعنی پدر.
اما پدری که در این شعر حضور دارد پدری است که در ابتدای شعر در آخر فصل ییلاق (په کو) چشم به راه نشسته و چشم دوخته به "اَرسوکسی ( راه ورودی روستای لاکوم) برای آمدن فرزندش.
اینجا دیگر نمیتوان ورود کرد به احساسات شاعر،زیرا شاعر در خاطراتی زندگی میکند که فقط بازتابش را ما میخوانیم و میشود اینگونه توصیف کرد
( تو را سنگ و کوه و گل و خار میشناسند،
تو را ملجها و نمدارها میشناسند،
تو را دشت و زمین،حوضچهها،برکهها و ستارههای شب تار میشناسند،به نگرانی و مهربانی)
و در ادامه میخواهیم ببوگل را بیشتر معرفی کنیم، ببوگل گالش بود،و پسرش کاظم در زندگی بسیار از او درباره جنگل و مهر و آیین اجدادی آموخت و لمس کرد ،شاید اینگونه میتوان گفت که از نگاه پدر به درختان و زمین و دشت انگار سخنانی که در دل جاری بود و به زبان نمیآمد را پسر درک و به شعر خلق کرد.
(تروک بوسندی تن داشتی همیشه،
تا من سر دارم و سامون و ریشه)
و میرسیم به قسمتی که شاید آمیخته با اشک و ناله است برای پدر و میگوید با تمام سختیهایی که در زندگی کشیدی دلت برای دل غم دار من غمگینتر میشد و برای اینکه از چشمان من اشک نبارد عمر و سلامتیات را برایم سوزاندی تا من سرافراز باشم و بدانم کیستم
و با تمام این محبتها حالا در آخر فصل زندگیات که خانه نشین شدهای چشم دوختهای به راه و به انتظار آمدنم نشستهای
و من میآمدم و برایت مثنویها میسرودم...
و امروز هر نقطه از کوه و جنگل را که گذر میکنم صدای "اویای" تو را میشنوم و از کنار ایوان خانه که رد میشوم تو را میبینم با آن چشمان پر از عشق و نگرانیات
و بارها بر "چهارسنگ منزل سر" متروکهمان نشستهام و بغضی به وسعت دلت از چشمانم جاری شد.
در پایان...
این قطعه موسیقی به اندازهای قوی و پر از احساس بود که هر تبری زبانی که حتی تجربه زندگی در کوه و جنگل را ندارد یا ببوگل را نمیشناسد با آن عمیقا ارتباط برقرار کرده است زیرا همه ما پدری سختی کشیده داشتهایم.
و باید هم از شاعر و هم خواننده این قطعه سپاسگزار باشیم که برایمان اینگونه اثری جاویدان خلق کردند که هزار زبان آن را در دل خود برای مقام پدر زمزمه میکنند.
🖋 بلال اصغری
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید