eitaa logo
اخبار لفور
1.6هزار دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
17.1هزار ویدیو
220 فایل
هرچیزی که درباره #لفور بایدبدانید #لفور جایی که بایدرفت ودید اخبار و مطالب ارسالی شما👇 @Ab_Azizi #تبلیغات پذیرفته می‌شود👆 کانال ایتا @akhbarelafoor گروه ایتا eitaa.com/joinchat/131203086C0505ea2121 کانال تلگرام t.me/akhbarelafoor
مشاهده در ایتا
دانلود
1_8001530677.mp3
8.75M
❣﷽❣ 🌹 س 🌹 س 🌹 🌹امشب پرستوی علی، از آشیان پر می کشد 🌹 داغ فراق فاطمه،آخر علی را می کشد 🌹 روح و روانم هم آشیانم، یا فاطمه یا فاطمه 🌹 اسما بریز آب روان، بر روی گل برگ گلم 🌹 یاسم شده چون ارغوان، وای از دلم وای از دلم 🌹 یاس کبودم بود و نبودم، یا فاطمه یا فاطمه 🌹 من مرغ عشق حیدرم، افتاده ام کنج قفس 🌹 خونین شده بال و پرم بالا نمی آیند نفس 🌹 پهلو شکسته ،در خون نشسته 🌹 خیزم به یاری علی ، آتش گرفته لانه ام 🌹 کو بچه و کو مادرش ،من شمع و او پروانه ام 🌹 آخر چه شد بال و پرش 🌹 تا زنده هستم 🌹 شرمنده هستم 🌹 از دخت ختم الانبیاء 🌹 مادر و خوب و مهربان 🌹 حرف از نگاه من بخوان 🌹 من التماست می کنم 🌹 یک شب دگر پیشم بمان 🌹 دل بی شکیبه،بابا غریبه 🌹 یا فاطمه یا فاطمه 🌹 دختر مهربان من 🌹 قدر داداشت بدان 🌹 جان تو و جان حسین 🌹 تا کربلا پیشش بمان 🌹 دل بی شکیبه حسین 🌹 غریبه یافاطمه یافاطمه 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
✳️ متن روضه حضرت زهرا سلام الله علیها: دوباره در دلم آشوبِ عالم آمده است قیامت آمده یا که مُحَرَّم آمده است عزای کیست که حتی خودِ مُحَرَّم هم به سر زنان و پریشان و درهم آمده است عزایِ اشرفِ اولادِ آدم است،آری عزایِ بِنتِ نبیِ مُکَرم آمده است تمامِ خلق دُچارِ مُحَرَّم اند،ولی برای فاطمه دلهایِ مَحرَم آمده است 🔹اصلا نترس،هرکی میاد تو مجلس حضرت زهرا راحت بگه:آی مادر!...اگه مَحرَم نبودی اینجا راهت نمیدادن... آی مادر برای فاطمه دلهایِ مَحرَم آمده است دوباره فاطمیه آمد و یقین دارم در این حسینیه، صاحب عزا هم آمده است وضویِ گریه بگیر و بیا که در روضه عزیزِ فاطمه، با قامتِ خم آمده است رواست مُردن از این غم،که پُشتِ دَربِ بهشت برای سوختنِ گُل، جهنم آمده است ▪️اگر یه نفر میگفت: زهرا تازه بابا از دست داده،بیاید شاخه ی گل ببرید اینقدر گل جمع نمیشد،اما تا گفتن: بیایید هیزم بیارید همه دسته دسته هیزم آوردن بازم شالِ روضه،می شینه رو دوشم ببین که شبیهِ،تو مشکی میپوشم کجا روضه داری؟،کجا روضه خونی؟ کجا هی صدا میزنی مادرت رو؟ تو هم مثل مولا،شبا بین نخلا رو شونه ی چاه، میذاری سرت رو میگن مادرت موندنی نیست میگن روزِ مولا سیاهِ یکی نیست بگه مادر ما، بی گناهِ گیرم آتش به جفا ، در که نباید می سوخت آشیان سوخت، کبوتر که نباید می سوخت 🔸ابراهیم سلام الله علیه،افتخار این پیامبر اینِ که یکی از شیعیانِ امیرالمؤمنینِ....،روایات اینو میگن: برایِ یکی از شیعیانِ علی، آتش گلستان شد... آتش این بار گلستان نشد انگار ولی باغ و بستانِ پیمبر که نباید می سوخت.. کینه دارند اگر مَردمِ شهر از بابا وسطِ حادثه مادر که نباید می سوخت آتش افتاد در این مزرعه، گندم ها سوخت همه ی حاصلِ حیدر که نباید می سوخت زیر خاکسترِ دَر، شعله گرفت آتش باز خیمه ها سوخته، معجر که نباید می سوخت.. 😭 ظهر اگر سوخت برادر وسطِ معرکه عصر،چادرِ خاکیِ خواهر که نباید می سوخت.. 😭 از تنور آمده بابا وسط تشت ولی اینقدر هم دلِ دختر که نباید می سوخت بازم فاطمیه،دلم بیقراره بمیرم که مادر،ضریحی نداره باید فاطمیه،مدینه شلوغ شه باید مادر ما، حرم داشته باشه چی میشه شبیه،شبای مُحَرَّم تو کوچه خیابون، عَلَم داشته باشه یه عمره اینه آرزومون،با این آرزو غصه خوردیم ان شالله ببینیم تو صحنت، دسته بُردیم ناگهان روضه خوان پایش زمانی که به منبر باز شد گفت وای از لحظه ای که ناگهان در باز شد خواست سربسته بخواند، آه! اما هرچه کرد تا که حرف از آتش آمد، روضه آخر باز شد ما  در و دیوار را تنها شنیدیم و حسن دید در را با چه شدت سمت مادر باز شد آتیش گُر گرفته،داره در میسوزه ببین داره محسن،با مادر میسوزه یه سنگی رسیدُ،شکست بارِ شیشه یکی نیست بگه فاطمه پا به ماهِ گمونم که روضه،تمومی نداره آخه بین کوچه غلاف توی راهه رو دیوار پُر از رَدِّ خونُ،رو چادر پُر از رَدِّ پا بود تمومِ اینا اَجرِ عشقِ مرتضی بود ▪️نانجیبِ دومی خودش نوشت،گفت: وقتی اومدم پشت در،از افتخاراتش برا معاویه می نویسه،انگار کشور فتح کرده،وقتی اومدم پشت در، صدا نفس کشیدن های فاطمه رو می شنیدم.. 😭 ▪️معاویه! چنان با لگد به در زدم،صدایِ شکسته شدن استخوان های پهلویِ فاطمه رو هم شنیدم...😭 اما بمیرم زینب هم صدایِ شكستن استخوان های مادر رو شنید... یه بار اینجا زینب صدای شكستن استخوان هارو شنید،یه بار وقتی بالا تل زینبیه ایستاده بود،دید اسب هارو نعل تازه زدن،بر بدن داداشش..😭 حسین...آه حسین..... س 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
✳️ متن روضه حضرت زهرا سلام الله علیها: 🔹روزِ آخر بلند شد هم غذا درست کرد هم نون پخت هم خونه رو آب و حارو کرد .. هم موهایِ زینبُ شانه زد .. آخه این دست که بالا نمی اومد .. اما امروز هرجور بود این شانه رو برداشت موهای بچه هارو یکی یکی شونه زد .. همچین که به حسینش رسید هی دست زیرِ گلوش میزد .. آی قربونت بره مادر .. از آتشِ تنور کمی فاصله بگیر آتش بد است با من و با روزگار من مثل قدیم باز علی جان صدام کن دستی بکش به رویِ دل بی‌قرار من زهرا ، برات لقمه گرفتم قبول کن روزه بس است ، آب شدی روزه‌دارِ من اسماء برای خانه دو تابوت لازم است مرگ من است لحظۀ مرگِ نگار من من بودم و کسی به تو با تازیانه زد تا عرش رفت آهِ دلِ ذوالفقارِ من به دلم رنگ و روی غم خورده روزگار علی بهم خورده آسمان بغض کرده باریده فاطمه ضعف کرده خوابیده سخت صبر علی مَحک خورده پیشِ چشمش زنش کتک خورده نانجیبان شرر به باغ زدند به رویِ سینه میخِ داغ زدند رفت بالا دو دست ، وای به من گوشواره شکست ، وای به من کعبۀ کردگار خاکی ش چادرِ وصله‌دار خاکی شد از شررِ میخِ اگه که مادر داره میمیره زیر سرِ میخِ این سرفه‌های خونیِ شب‌ها از اثر میخِ زیر سرِ میخِ.. بی‌صدا میسوزه دار و ندار علی میون شعله‌ها میسوز فاطمه بین آتیشه اما ، مرتضی می‌سوزه بی‌صدا می‌سوز بین در و دیوار همه وجودش داره می‌سوزه از ضربۀ مسمار اونقده قنفذ زده به دستش که افتاده از کار بین در و دیوار . یکی لگد میزد یادم نمیره وقتی مغیره حرفای بد میزد خودم دیدم دومی با هرچی دستش اومد میزد مغیره میخنده با دل پر کینه داره دست بابامُ میبنده نالۀ زهرا بلنده اما علیِ شرمنده مغیره میخنده .. از رو دلم رد شد اون بی‌حیا که درو شکست از رو مادرم رد شد یادم نمیره تو کوچه دستش از رو سرم رد شد از رو دلم رد شد .. بی‌حیا سیلی زد زهرا حواسش نبود و نامرد بی‌هوا سیلی زد بشکنه دستش اون که جلوی مجتبی سیلی زد بی‌هوا سیلی زد .. اینا همش درده چشای مادر سیاهی میره، رنگ رخش زرده اون که شکست پهلو رو غرور حسن‌و له کرده اینا همش درده .. مگه زدن داره؟ آخه مگه دختر پیمبر لایق آزاره؟ یه زن هیجده ساله که بچه تو شکمش داره مگه زدن داره؟ از کوچه مون برو، برو دیگه نبینم تورو، تورو دستت سیاهه نزن... حسینم ای بی‌سر ، حسین عریان‌پیکر تو رو تشنه کشتن ، بمیرم ای مادر دوید و دویدم ، برید و بریدم سرت را روی نیزه دیدم قَتَلوک بُنَیَّ ، ذَبَحوک بُنَیَّ او می‌دوید و من می‌دویدم او سوی مقتل من سوی قاتل او می‌نشست و من می‌نشستم او روی سینه من در مقابل او می‌برید و من می‌بریدم او از حسین سر ، من از حسین دل 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید