eitaa logo
اخبار لفور
1.6هزار دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
17.1هزار ویدیو
220 فایل
هرچیزی که درباره #لفور بایدبدانید #لفور جایی که بایدرفت ودید اخبار و مطالب ارسالی شما👇 @Ab_Azizi #تبلیغات پذیرفته می‌شود👆 کانال ایتا @akhbarelafoor گروه ایتا eitaa.com/joinchat/131203086C0505ea2121 کانال تلگرام t.me/akhbarelafoor
مشاهده در ایتا
دانلود
1_4130402280.mp3
7.64M
✳️ شاید این جمعه بیاید شاید ... این جمعه هم گذشت و ما منتظریم... 🌸 خبر آمد خبر آمد خبری در راه است 🌸 سرخوش آن دل که از آن آگاه است🌹 🔰 به کانال اخبار بپیوندید 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
✳️ مثنوی از مرحوم آغاسی : 🗒 متن کامل مثنوی شیعه از مرحوم آغاسی ⭐️ قسمت اول ⭐️ ساقی امشب باده از بالا بريز باده از خُم‌خانه مولا بريز باده‌ای بيرنگ و آتشگون بده زان كه دوشم داده‌‌ای افزون بده ای انيس خلوت شب‌های من ميیچكد نام تو از لب‌های من محو كن در باده‌ات جام مرا كربلايی كن سرانجام مرا يا علی! درويش و صوفی نيستم فاش می گويم كه كوفی نيستم ليك می دانم كه جز دندان تو هيچ دندان لب نزد بر نان جو يا علی! لعل عقيقی جز تو نيست هيچ درويشی حقيقی جز تو نيست لنگ لنگان طريقت را ببين مردم دور از حقيقت را ببين مست مينای ولايت نيستند سرخوش از شهد ولايت نيستند خيل درويشان، دكان آراستند كام خود را تحت نامت خواستند خلق را در اشتباه انداختند يوسف ما را به چاه انداختند كيستند اينان؟ رفيق نيمه راه وقت جان‌بازی به كنج خانقاه فصل جنگ آمد، تماشاگر شدند صلح آمد، لاله پرپر شدند دل به كشكول و تبرزين بسته‌اند بهر قتلت‌، تيغ زرين بسته‌اند موج‌ها از بس تلاطم كرده‌اند راه اقيانوس را گم كرده‌اند موج‌ها را می شناسی مو به مو شرحی از زلف پريشانت بگو باز كن ديباچة توحيد را تا بجويد ذره‌ای خورشيد را يا علی! بار دگر اعجاز كن مشت‌های كوفيان را باز كن باز كن چشمان نازآلوده را بنگر اين چشم نيازآلوده را باز گو،شعب ابی طالب كجاست؟ آن بيابان عطش غالب كجاست؟ تا ز جور پيروان بوالحكم سنگ طاقت را ببندم بر شكم تشنگی در ساغرم لبريز شد زخم تنهايی فسادانگيز شد آتشی انداخت در جان و تنم كاين چنين بر آب و آتش می‌زنم تاول ناسور را مرهم كجاست؟ مرهم زخم بنی آدم كجاست؟ مرهم ما جز تولای تو نيست يوسفی؛ اما زليخای تو كيست؟ شاهد اقبال در آغوش كيست؟ كيسه نان و رطب بر دوش كيست؟ كيست آن كس كز علی يادی كند؟  بر يتيمان من امدادی كند؟ دست گيرد كودكان درد را گرم سازد خانه‌های سرد را ای جوانمردان! جوانمردی چه شد؟ شيوه رندی و شب‌گردی چه شد؟ بندگی تنها نماز و روزه نيست آب تنها در ميان كوزه نيست كوزه را پر كن ز آب معرفت تا در او جوشد شراب معرفت حرف حق را از محقق گوش كن وز لب قرآن ناطق گوش كن بعداز آن بشنو ز «نظم أمركم» تا شوی آگاه بر اسرار خُم خُم تو را سرشار مستی می كند بی نياز از هرچه هستی می‌كند هرچه هستی، جان مولا مرد باش گر قلندر نيستی، شب‌گرد باش سِير كن در كوچه‌های بی كسی دور كن از بی كسان دلواپسی ای خروس بی محل! آواز كن چشم خود بربند و بالی باز كن شد زمين لبريز مسكين و يتيم ما گرفتار كدامين هيأتيم؟ با يتيمان، چاره «لاتقهر» بود پاسخ سائل، «ولاتنهر» بود دست بردار از تكبر وز خطا شيعه يعني جود واحسان وعطا باده «ممّا رزقناهم» بنوش «ينفقون» بنيوش و در انفاق كوش هم بنوش و هم بنوشان زين سبو «لن تنالوا البرّ حتّی تنفقوا» يا علی امروز تنها مانده‌ايم در هجوم اهرمن‌ها مانده‌ايم يا علی شام غريبان را ببين مردم سر در گريبان را ببين گردش گردونه را برهم بزن زخم‌های كهنه را مرهم بزن مشك‌ها در راه، سنگين می‌روند اشك‌ها از ديده رنگين می‌روند مشك‌های خسته را بردوش گير اشك‌ها را گرم در آغوش گير حيدرا ! يك جلوه محتاج توام دار برپا كن كه حلاج توام جلوه‌ای كن تا كه موسایی كنم يا به رقص آيم مسيحایی كنم يك دو گام از خويشتن بيرون زنم گام ديگر بر سر گردون زنم گام بردارم؛ ولی با ياد تو سر نهم بر دامن اولاد تو شيعه يعني شرح منظوم طلب از حجاز و كوفه تا شام و حلب شيعه يعنی يك بيابان بی كسي غربت صدساله، بی دلواپسی شيعه يعنی صد بيابان جستجو شيعه يعنی هجرت از من تا به او شيعه يعنی دست بيعت با غدير بارش ابر كرامت بر كوير شيعه يعنی عدل و احسان و وقار شيعه يعنی انحنای ذوالفقار از عدالت گر تو می خواهی دليل ياد كن از آتش و دست عقيل جان مولا حرف حق را گوش كن شمع بيت‌المال را خاموش كن اين تجمل‌ها كه بر خوان شماست زنگ مرگ و قاتل جان شماست می سزد كز خشم حق پروا كنيم در مسير چشم حق پروا كنيم اين دو روز عمر، مولایی شويم مرغ، اما، مرغ دريايی شويم مرغ دريايی به دريا می‌رود موج برخيزد به بالا می‌رود آسمان را نور باران می‌كند خاك را غرق بهاران می‌كند ليك مرغ خانگی در خانه است روز و شب در بند مشتی دانه است تا به كی در بند آب و دانه‌ای؟ غافل از قصاب و صاحب‌خانه‌ای؟ شيعه يعنی وعده‌ای با نان جو كشت صد آيينه تا فصل درو شيعه يعنی قسمت يك كاسه شير بين نان خشك خود با يك اسير 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
✳️ مثنوی از مرحوم آغاسی: ⭐️ قسمت دوم و پایانی ⭐️ چیست حاصل زین همه سیروسلوک؟ پا و تاول، چهره و چین و چروک سال ها صورت ز صورت بافتیم تا ز صورت‌ها كدورت يافتيم يك نفر بر قامتی رعنا نبود يك رسوخ از لفظ بر معنا نبود گرچه قرآن را مرتب خوانده‌ايم از قلم نقش مركب خوانده‌ايم سوره‌ها خوانديم بی وقف و سكون كس نشد واقف به سرّ «يسطرون» سرّ حقّّ مسطور ماند و در كتاب عالمان علم صورت در حجاب ای برادر عالمان بی عمل همچو زنبورند ليكن بی عسل علم‌ها مصروف هيچ و پوچ شد جان من برخيز! وقت كوچ شد از نفوذ نفس خود امدادگير سير معنا را ز مجنون يادگير ای خوش آن جهلی كه ليلایی شوی هر نفس لاگوی ، الاّیی شوي تا به كی در لفظ مانی همچو من؟ سير معنا كن چو هفتاد و دو تن همچو يحيی گر نهی سر در طبق می شود عريان به چشمت سرّحق شيعه يعنی عشق‌بازی با خدا يك نيستان تك‌نوازی با خدا شيعه يعنی هفت خطی در جنون شيعه طوفان می‌كند در كاف و نون شيعه يعنی تندر آتش فروز شيعه يعنی زاهد شب، شير روز شيعه يعنی شير، يعنی شيرمرد شيعه يعنی تيغ عريان در نبرد شيعه يعنی تيغ، يعنی موشكاف شيعه يعنی ذوالفقار بی غلاف شيعه يعنی «سابقون السّابقون» شيعه يعنی يك تپش عصيان و خون شيعه بايد آب‌ها را گِل كند خط سوم را به خون كامل كند خط سوم خط سرخ اولياست كربلا بارزترين منظور ماست شيعه يعنی بازتاب آسمان بر سَر نی، جلوه رنگين كمان پرچم زلفت رها در باد شد وز شميمش كربلا ايجاد شد آنچه شرح حال خويشان تو بود تاب گيسوی پريشان تو بود می سزد نی، نكته‌پردازی كند در نيستان آتش اندازی كند صبر كن نی از نفس افتاده است ناله بر دوش جرس افتاده است كاروان، بی مير و بی پشت و پناه در غل و زنجير، می افتد  به راه می رود منزل به منزل در كوير تا بگويد سرّ بيعت با غدير شيعه يعنی امتزاج نار و نور شيعه يعنی رأس خونين در تنور شيعه يعنی هفت وادی اضطراب شيعه يعنی تشنگی در شط آب شيعه يعنی دعبل چشم انتظار می كشد بر دوش خود چهل سال دار شيعه بايد همچو اشعار كميت سر نهد بر خاك پای اهل بيت يا فرزدق‌وار در پيش هشام ترك جان گويد به تصديق امام مادر موسی كه خود اهل بلاست جرعه نوش از باده جام بلاست در تب پژواك بانگ الرّحيل می دهد فرزند بر دامان نيل نيل هم خود شيعه مولای ماست اكبر اوييم و او ليلای ماست اين سخن كوتاه كردم والسّلام شيعه يعنی تيغ بيرون از نيام 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید