📝 مناجات نامه و وصیتنامه پاسدار شهید محمدعلی فتاح زاده؛
⭐️ قسمت سوم و پایانی ⭐️
🌹 بچه ها به عهد و پیمان خود اهمیت فوق العاده ای قائل شوید زیرا همانطور که میدانید: "لا دين لمن لا عهد له" کسی که به عهد وفادار نیست دین ندارد.
برادرانم،قبل از هر چیز فکر نماز خود باشید و هیچ کاری را بر آن مقدم ندارید در هر شرایطی آن را در اول وقت و حتی الامکان به جماعت برپا کنید فکر کنید و ببینید نماز ، ملاقات با معبود عالمین است و چه کاری مهمتر از این.اگر به عهده خود ما بود هیچ موقع جرات نمی کردیم که با او حرف بزنیم پس او منت گذاشته و خواسته با ما صحبت کند و ما با او صحبت کنیم.
"أَوَّلُ مَا يُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ عَلَى الصَّلَاةِ فَإِذَا قُبِلَتْ قُبِلَ مِنْهُ سَائِرُ عَمَلِهِ وَ إِذَا رُدَّتْ عَلَيْهِ رُدَّ عَلَيْهِ سَائِرُ عَمَلِهِ."
نخستين چيزى كه آدمى بر آن محاسبه مىشود، نماز است.اگر نماز پذيرفته شد، ديگر اعمال هم قبول مىشود و اگر نماز ردّ شد، ديگر اعمال هم ردّ مىشود. مطلبم به درازا کشیده ولی میخواهم راجع به بسیج تذکراتی بدهم که گوشه ای از واقعیت عظیم این محصلان مدرسه عشق به لقاء الله است. هیچ گاه واقعیت و عمق احساس قلبی ام را نتوانسته ام به کسی بگویم که نسبت به بسیج چه فکر میکنم گو اینکه گوشه ای از این احساس در عملم مشخص بود و هیچ موقع نتوانسته ام كلمه ای و کلامی مناسب برای این احساس پیدا کنم هر وقت خسته بودم و به مسجد می آمدم یا در محوطه پادگان به بسیجیها بر میخوردم دیدن روی آنها خستگی روحی و جسمی ام را از تنم بیرون می برد در پادگان لحظاتی را که به خدمت بسیجیها مشغول بودم نه تنها خسته نمی شدم بلکه از هر لذتی برایم شیرین تر مینمود . این عاشقان کسانی هستند که خالصانه و گمنام در راه معشوق والا، جان می بازند و تمامی هستی خود را ایثار می کنند و هیچگاه در راه عشق نقض پیمان نمی کنند لحظاتی که آنها را می بینم و یا به یادشان می افتم به حال زار خودم که سر مویی و خاك پایی از آنها نمی توانم باشم تاسف میخورم.
بسيجيها، قدر خود را بدانید. قدر آن صفا و حال و اخلاصتان را بدانید و باور کنید که یک بسیجی به صد بار امثال من می ارزد. بچه ها ، كماكان مخلص و ایثارگر بمانید همچنان خوب بمانید دست خدا با شما باد. باز در آخر از همه تان عذر میخواهم و امیدوارم که من کوچک را به بزرگی خودتان ببخشید و دعا کنید که شاید رحمت الهی شامل حالم شود.عزیزان بعد از این دست من از دنیا کوتاه است بر من و مزارم فاتحه و قرآن و دعا و زیارت عاشورا بخوانید که خیلی محتاجم از مال دنیا چیز زیادی ندارم اگر پولی چیزی دارم به حساب جنگ یا مصلی بریزید یا به مصرف بسیج.
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 نماهنگ زیبا با صدای حاج صادق آهنگران درباره جبهه و جنگ ، شهید ، شهادت
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
1_7211460142.mp3
2.78M
🎙 سینا سینا عباس...!
🔉 صوت لحظات آخر #شهیدعباسعلی_علیزاده شهید مدافع حرم وصیت کرده
واسه ی من و شمایی که سر قرار بمونیم!
#مرا_جام_شهـــــادت_بدهید
#شهیدمدافع_حرم
#شهیدعباسعلی_علیزاده
#اللّٰهُمَّالرْزُقناٰشھاٰدَٺ
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😢 وداع جانسوز #شهید مدافع حرم #عباسعلی_علیزاده اهل #جویبارمازندران با فرزندانش از خط مقدم عملیات در سوریه ، هنگامی که در محاصره ی تکفیری ها قرار گرفت از پشت بیسیم با فرزندانش درد و دل میکند:
سینا جان دنیا برام کوچیک شده بابا
سینا جان اسلحه ی من زمین نمونه بابا
ندا جان دخترم شب عروسیت میام پیشت باباجان
نداجان چادر مادرمون حضرت زهرا رو سرتون نگه دارین...
#مدافع_حرم
#شهید_عباسعلی_علیزاده
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری_موشن
🌹اعلام مراسمات #شهیدگمنام در قائمشهر
🏴 شب وداع : شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۲
حسینیه عاشقان ، ساعت ۲۰:۰۰
🏴 تشییع و تدفین پیکر شهید گمنام:
یکشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۲ ، از میدان امام تا دانشگاه فرهنگیان ، ساعت ۱۴:۰۰
🕯 همزمان با سالروز شهادت بیبی دوعالم حضرت #فاطمه_زهرا(س) در شهرستان #قائمشهر
🌹 پیکر این شهید والامقام در دانشگاه فرهنگیان واقع در جاده کیاکلا دفن خواهد شد.
#شهادت_فاطمه_زهرا_س
#ایام_فاطمیه
#وداع_با_لالهها
#گمنام_مثل_مادر
🔰 به کانال اخبار لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
🤲 یافاطرُ بحق فاطمه🤲
💎مقام معظم رهبری (حفظه الله):
(بنده) رزق سال کشور را در شبهای فاطمیه میگیرم.
🌹 در روز شهادت حضرت #زهرا (س) ،محور #آل_کسا و خامس آل عبا، همراه با #مهدیِ علوی فاطمی و شهدا (شهدای جبهه مقاومت و دفاع مقدس و..)به سوگ می نشینیم.
🎤 فیض منبر :حجت الاسلام والمسلمین #پیشنمازی (استاد حوزه ودانشگاه)
🎙 مداحی و جهاد تبیین : سردار حاج @صالح از فرماندهان بازنشسته سپاه حفاظت ولی امر
🗓 زمان : یکشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۲
از ساعت ۹:۰۰ صبح تا ۲ بعدازظهر
🕌مکان : قائمشهر - جاده جویبار - کیلومتر۳، فاطمیه اعظم قائمشهر( زاهدکلا)
📣در شلوغی دنیا گوشه چادرِ ِ(ولایتِ) مادر را رها نکنیم وگرنه در بازار دنیا حقیقت را گم خواهیم کرد...
#فاطمیه اعظم و هیئت ابوالفضل (ع) زاهدکلا
#پایگاه مقاومت برادران و خواهران زاهدکلا
#شورای اسلامی و دهیاری و اهالی محترم زاهدکلا
#مازندران،قائمشهرحوزه امام حسن مجتبی(ع)
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
🫔 طرز تهیه پرتسل یا چوب شور آمریکایی :
🫔 پرتسل یا چوب شور آمریکایی نوعی نان حلقهای شکل خشک است که پیش از پختن روی آن کمی نمک میپاشند و اغلب چوب شور آمریکایی به عنوان تنقلات خورده میشود. پرتسل یا چوب شور آمریکایی، طعمی شبیه به چوب شور خودمان دارد اما برخلاف چوب شور ایرانی، باریک و قلمی شکل نیست.
🥣 مواد لازم پرتسل یا چوب شور آمریکایی :
1⃣ - آرد 6 پیمانه
2⃣ - مخمر خشک 1 قاشق مرباخوری
3⃣ - شکر 2 قاشق غذاخوری
4⃣ - گرد نانوایی 1 قاشق چایخوری
5⃣ - شیر 1 پیمانه
6⃣ - تخم مرغ 2 عدد
7⃣ - روغن 3 قاشق غذاخوری
8⃣ - نمک 1 قاشق مرباخوری
9⃣ - نمک دانه درشت به مقدار لازم
👇 هر روز با آموزش پخت یه مدل نان در خدمت شمائیم.
#آموزش_آشپزی
#نان_پرتسل
#چوب_شور_آمریکایی
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
32.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 پویانمایی (انیمیشن) سینمایی فرمانروایان مقدس
⭐️ قسمت دوازدهم ⭐️
🔶 فتح اورشلیم
🎞 پویانمایی(انیمیشن) آشنایی با زندگانی پیامبران و امامان
داستانهای قرآنی و مذهبی و معجزات پیامبران
#پویانمایی_آشنایی_با_زندگانی_پیامبران_امامان
#فرمانروایان_مقدس
#قسمت_دوازدهم
#فتح_اورشلیم
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
🫔 طرز تهیه پرتسل یا چوب شور آمریکایی :
۱ - مخمر را با یک قاشق مرباخوری شکر در یک پیمانه آب ولرم حل کنید.
۲ - به مدت یک ربع در جای گرمی قرار دهید.
۳ - سپس محلول مخمر را در یک کاسه بریزید و شیر و نمک را به آن اضافه کنید و هم بزنید.
۴ - چهار پیمانه از آرد و شکر باقیمانده را هم کم کم روی مایه بریزید و با دست یا کاردک چوبی مواد را با هم مخلوط کنید.
۵ - خمیر را مثل روش تهیه نان همبرگر گلوله کنید و در کاسهای که داخلش را چرب کردهاید بیندازید.
۶ - خمیر را یک دور بگردانید تا رویش چرب شود.
۷ - سپس روی کاسه را بپوشانید و برای دو ساعت در جای گرمی بخوابانید تا خمیر ور بیاید.
۸ - یک پیمانه از آرد را با گرد نانوایی الک کنید و روی تخته بپاشید.
۹ - خمیر را روی تخته ورز دهید تا آرد جذب آن شود.
۱۰ - از خمیر به اندازه یک توپ پینگپونگ بردارید و میان دو کف دست گلوله کنید.
۱۱ - هر توپ را روی تخته بمالید تا به صورت رشتهای به نازکی مداد در بیاید.
۱۲ - هر رشته را حلقه کنید و دو سر آن را گره بزنید و در سینی فر که کفش را چرب کردهاید قرار دهید.
۱۳ - فر را روی 200 درجه سانتیگراد گرم کنید.
۱۴ - تخممرغ را بزنید و با قلممو روی پِرتسِلها بمالید و کمی نمک زیر و روی آن بپاشید.
۱۵ - سینی را برای 11 دقیقه در فر قرار دهید.
۱۶ - سپس فر را خاموش کنید و در آن را کمی باز بگذارید تا چوبشورها خشک و خنک شوند.
۱۷ - در این فاصله گاهی به آنها سر بزنید تا گرمای باقی مانده در فر، چوب شورهایتان را نسوزاند.
#آموزش_آشپزی
#پِرتسِل
#چوب_شور_آمریکایی
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
1_8410986104.mp3
5.19M
🕯 روضه حضرت #زهرا سلام الله علیها
🕯 دوباره اهل #کسا دور هم جمع شدند.
🕯 لحظه وداع با مادر است.
🕯 در عرش چه خبر است؟
#روضه_حضرت_زهرا_س
#ایام_فاطمیه
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
1_8260316985.mp3
8.18M
🏴🏴🏴🏴🏴
🔳 شما صدای مرحوم سلیم موذنزاده اردبیلی را میشنوید:
🔹️استاد سلیم موذنزاده اردبیلی، مداح برجسته و ذاکر نامآشنای اهلبیت در سال ۱۳۱۵ در خانوادهای هنرمند به دنیا آمد. او به طور متوسط روزانه ۵ ساعت از عمر خود را صرف مداحی میکرد و بیش از ۲۰۰۰ عنوان نوار از آثارش به زبانهای فارسی، عربی و ترکی به جای مانده است.
🔹️اذانهایی که توسط مرحوم موذنزاده خوانده شده، از زیباترین اذانهای موجود در رسانهی صوتی و تصویری کشور است. اذان مشهور او در سال ۱۳۳۴ در استودیو یک رادیو ضبط و در سال ۱۳۸۷ به عنوان اثر ملی معنوی شناخته شد.
🔹️استاد موذنزاده اردبیلی در دوم آذرماه ۱۳۹۵ در سن هشتاد سالگی دار فانی را وداع گفت و در قطعه مفاخر بهشت زهرا اردبیل به خاک سپرده شد.
🔸️نوایی که از استاد سلیم موذنزاده اردبیلی میشنوید یکی از نوحههایی است که مانند بسیاری دیگر از آثار او در حافظهی تاریخی ما جای گرفته است.
#مادرم_مظلومه_بود_و_یاور_مظلوم_ها
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
1_8085399151.mp3
17.43M
1_7920942802.mp3
4.59M
🎧 آهنگ لالایی امام زمان (عج)
#لالایی
#امام_زمان_عج
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
1_5419852862.mp3
12.36M
☀️شیعه یعنی غیرت
برچشم خوب رحمت
دوسه جرعه از این شراب طهور بزن
🌹و با غیرت تمام بیا پای کار مولا
🌸یا علی مدد حیدر
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
1_4130402280.mp3
7.64M
🏴 مرحوم آغاسی :
🔊 خبر آمد خبر آمد خبری در راه است
🔊 سرخوش آن دل که از آن آگاه است
شاید این جمعه بیاید شاید
شاید این جمعه بیاید شاید
پرده از چهره گشاید شاید...
#مولای_من
#یاصاحب_الزمان_ عج
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
اخبار لفور
⛰ معرفی روستاهای لفور : ⭐️ این قسمت - روستای دهکلان ⭐️ قسمت اول ⭐️ ⛰ موقعیت جغرافیایی روستا: 🏡
⛰ معرفی روستاهای لفور :
⭐️ این قسمت - روستای #دهکلان
⭐️ قسمت دوم ⭐️
⛰ جمعیت و بافت روستا :
⛰ جمعیّت این روستای پُرآوازه بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال۱٣۵۵ تعداد ۶۰۰ نفر بوده است و در سرشماری سال۱٣٩۵ به ۱۵٢ نفر و ٧۴ خانوار کاهش یافته است.
⛰ روستای #دهکلان از یک آبادی یکپارچه تشکیل شده و بر روی تپه ای با شیب نسبتا ملایم واقع شده است.
⛰ وجود میان لایه های گچی و آهکی، آثار و دیرینه فعالیت آهک پزی و کوره پخت گچ و آهک در این منطقه از لفور نشان می دهد که در گذشته های دور دیرینه ی فعالیت آهک پزی و کوره پخت گچ و آهک در روستاهای #دهکلان و #مرزیدره که یکی از روستای همجوار آن است، وجود داشته است.
🔵 ادامه دارد..
✍محمد اصغری
#معرفی_روستاهای_لفور
#دهکلان_لفور
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
1_4065689476.mp3
10.57M
📚 مثنوی " شیعه "
🎤 با نوای حاج #صادق_آهنگران
✍ شاعر : محمد رضا آقاسی
🕯 شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
🪔 ایام فاطمیه
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
#دوبیتی_تبری
نِداشتِ گوگِ زا، چنگوم ره کورمه
اِسا راغون نِداشت، وینگوم ره کورمه
مره گِنّه چه خاره نوم، ته خش بو
مه دل که نیهه خش، من نوم ره کورمه.
✍ #حسن_احمدنژادچهره
📸 عکس : ارسالی از آقای #آتشکار
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
شه دیمّه چشمـه سر او زَنده افتاب
همن آ ویشـــه ره سـو، زَنده افتاب
تنک کنده شه دل ره محلـــه محلــه
تمـــ.وم دشت، وشــــکو زنده افتاب
صورتش را در کنار چشمه آب می زند آفتاب
جنگل و طبیعت را نورانی می کند آفتاب
دلش را محل به محل می گستراند و
همه جای دشت شکوفه می زند.
✍ #حوا_واحدی_گشنیانی
📸 #نیلوفرمحرابی
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
بشنوسّمــه خوانی بِئــی، دل بیقرارسّه
شوپه دِمه، امشو گمون، دشت نِفارَسه
اساره ریســه وَندِنــه مه آسمـونِ دور
انده چراغـونــه، خشی هرسو دیارسّه
ماه ره گمه انده هنیشیم تا سحـر بَوّه
فردا که روجــا در بمو هنتــا بهارسّــه
وا ولگــه شَنــده اتّه اتــا دارِ دسِّ جا
گمبه یقن وه سونِ من، چش انتظارسّه
میچکای جیک جیک چاج بِنّه مشتِ شِرکنده
امشو وه هم، مه همرِکت تا صب، وشارسه
گِلّـه دچینــم راهِ سَـر، کولکّه دی هادم
وِه اخِرین شوئــه مـه دل تکّـــا تِنارسه
✍ #حوا_واحدی_گشنیانی
📸 #آتشکار
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
35.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 مستندی درباره زندگی مردم شرق لفور و روستاهای که به زیر آب رفته
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
✳️ متن روضه حضرت #زهرا سلام الله علیها:
🔸آقا سلام، روضه مادر شروع شد
🔸باران اشک های مکرر، شروع شد
آجرک الله...
یابن الحسن... آقا...
بازم ایام عزای مادرتون زهرای مرضیه...
شروع شد...
🔸آقا اجازه هست بخوانم برایتان
🔸این اتفاق از دم یک در، شروع شد
آقا منو ببخشید...
مصیبت مادرتون زهرای مرضیه...
از آنجایی شروع شد که...
هنوز آب غسل پیغمبر خدا خشک نشده...
یه عده نامرد...
ریختند درب خانه امیرالمومنین...
🔸این اتفاق از دم یک در، شروع شد
یوسف فاطمه...
امام زمان...
🔸تا ریشه های چادر خاکی مادرت
🔸آتش گرفت، روضه معجر شروع شد
نانجیب دومی صدا زد علی بیرون بیا...
وگرنه خونه رو آتیش میزنم...
بمیرم برات مادر...
زهرای مرضیه اومد پشت در...
فرمود حیا نمیکنی نانجیب...
میخواهی بدون اجازه وارد بشی...
یک نفر صدا زد...
ای نانجیب...
مگه نمیدونی...
این خونه...
خونه پیغمبره...
این ها هم...بچه های پیغمبرند...
اِنَّ فیها فاطِمَه
زهرای مرضیه داخل این خونه است...
نانجیب مگه نمیشنوی...
صدای دختر پیغمبره...
هر چی گفتند داخل این خونه بچه های پیغمبره...
اما اون بی حیا اعتنا نکرد...
صدا زد...
وَاللهِ لأَحْرِقَنَّ عَلَيْكُمْ
بخدا قسم خونه رو به آتیش میکشم
اگرچه دختر پیغمبر باشه...
خونه رو با اهلش به آتیش میکشم...
خدایا همه جا رسمه...
هر کی بابا از دست میده...
مردم براش دسته گل می برند...
اما مدینه بجای دسته گل...
نانجیب اشاره کرد...
هیزم ها رو بیارید...
خونه رو آتیش بزنید...
ای وای... ای وای...
مردم مدینه دارند نگاه میکنند...
یدفعه ببینند...
شعله های آتش بلند شد...
🔸تا ریشه های چادر خاکی مادرت آتش گرفت، روضه معجر شروع شد
یا صاحب الزمان...
منو ببخشید آقا...
مادرتون زهرا پشت در ایستاده...
نميذاره این نامردها وارد بشن...
اما نانجیب حیا نکرد...
آنچنان با لگد به این در زد...
صدای ناله مادر بلند شد...
یا ابتاه...
یا رسول الله..
هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ
بابا یا رسول الله ببین...
با دخترت چه کردند...
پهلوم رو شکستند...
🔸فریادهای مادر پهلو شکسته ات
🔸تا شد فشار در دو برابر، شروع شد
سادات منو ببخشید...
همينجا بود صدای ناله مادرتون بلند شد...
یا فِضَّةُ خُذینی فَقَدْ قُتِلَ وَ اللَّه ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل)ِ
فضه بیا بخدا محسنم رو کشتند...
🔸کاش وقت در شکستن پای دشمن می شکست
🔸تا که میخ در نشان پهلوی زهرا نبود
🔸کاش یک تن بود در آنجا و می گفت این سخن
🔸کشتن شش ماهه پاداش ذی القربی نبود
یا صاحب الزمان...
اگر اینجا محسن شش ماهه رو..
بین در دیوار کشتند...
کربلا هم یک شش ماهه ای رو...
روی دستهای باباش پرپر کردند...
آماده ای بگم یا نه...
ابی عبدالله نگاه کرد...
دید علی اصغرش...
داره روی دستهاش جان میده...
«فَذُبحَ الطِفل مِنَ الوَرید إلَی الوَرید أو مِنَ الاُذُنِ إلَی الاُذُن»
گوش تا گوش علی رو دریدند...
🔸الا ای تیر با من قطع کردی گفتگویش را
🔸لب من بر لبش بود و تو بوسیدی گلویش را
🔸درست آندم که حلق تشنه ی او را تو بوسیدی
🔸تبسم کرد و زهرا مادرم بوسید رویش را
علی اصغرم...
یه بار ديگه چشمات رو باز کن پسرم..
من آوردمت اینجا.. سیرابت کنم...
حالا جواب مادرت رو چی بگم...
پاشو ببین مادرت منتظره...
چطوری جنازه ات رو برگردونم علی اصغرم...
هر کجا نشستی ناله بزن...
ای غریب حسین...
🔸حس کرد ناز بوسه ی تیر سه شعبه را
🔸بیدار شد ز خواب و دوباره به خواب رفت
🔵 ادامه دارد...
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
✳️ متن روضه حضرت زهرا سلام الله علیها:
اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ الله ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَهُ الشَّهِیدَهُ الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِیَّهُ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْفَاضِلَهُ الزَّکِیَّهُ أَیَّتُهَا الرَّضِیَّهُ الْمَرْضِیَّهُ
*شب شهادت بذار یه جور دیگه سلام بدیم:*
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَکْسُورَهِ ضِلْعُهَا،
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَقْتُولِ وَلَدُهَا،
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَظْلُومِ بَعْلُهَا
*شب شهادت،اگه شبش نبود نمی گفتم همین الان،وای مادرم،وای مادرم….*
ممنونم اگر نروی
می میرم اگر بروی
*شب شهادت بی بی جانمون حضرت زهراست، امشب همه ی جلسه از ابتداش یا زبانحال علی، یا زبانحال فاطمه است.جای دیگه هم نمیریم،امشب یا علی گریه می کنه زهرا حرف میزنه،یا زهراخمیده ی سر بلندی،وقتی می بینم می خندی
ولی می دونم سه ماهه،سرت رو از درد می بندی
می خوام بگم پیشم بمونی،ولی می دونم نمیتونی
برو ولی تو با فراقت،دل علی رو می سوزونی
*دید حال علی منقلب،گفت:آقاجان،قربونت برم بذار من یه ذره باهات حرف بزنم.”امشب روضه ی من روضه ی نگرانیهای یه مادر دم رفتن،امشب می دونی مادر ما نگرون چی بود؟ هر مادری می خواد بره نگرانه،یه نگرانی برا خودش داشت،چند روز پیش این نگرانی رفع شد،تا نگاهش به تابوت افتاد یه لبخند زد،خیالم راحت شد حجم بدنم رو کسی نمی بینه،دیگه نگران نیستم خدا رو شکر.دیگه نگران چی بود؟امشب به خاطر بی بی یه قدم بگذار،وسط روضه باید پند بگیری،باید درس بگیری، چه اتفاقی می افته شب شهادت،
امیرالمؤمنین می فرمایند:فاطمه دیگه نگران چی هستی؟علی جان،بچه هامو می بینم دارم اشک می ریزم،علی جان نگران گهنکارای امتم هستم،از خدا خواستم: “یَغْفِرُ لِعُصَاهِ اُمَّتی” فاطمه شب شهادت میگه:خدایا به حق اشک چشم بچه هام گنهکاران امت من رو ببخش،دست اونها خالی.حالا من امشب قول بدم بگم مادر نگران نباش،دیگه قول میدم سمت گناه نرم،مادر نگران من وتو بوده دم آخر.دیگه نگران چی بود؟روایت میگه:نگران علی بود،یه نگاه کرد مولا دید بی بی به پهنای صورت داره اشک می ریزه، علی جان: “أَبْکِی لِمَا تَلْقَی بَعْدِی” علی جان نگرانم بعد از من با تو چه می کنند. تو دیگه یار نداری،طرفدار نداری.نگران بچه هاش هم بود،یه نگاه به علی کرد،صدا زد:علی جان،“أَبکنِی وَأَبک لیتَامی” علی برا من و یتیم هام گریه کن، “وَلاتَنْس قَتیلَ العِدَاء بطَفِّ الْعِرَاق”ِ. علی جان حسینم رو یادت نره*
ای تشنه لب حسین حسین حسین
عشق زینب حسین حسین حسین
شب شهادت،بی بی ما به امیرالمؤمنین گفت: وَلاتَنْس قَتیلَ العِدَاء بطَفِّ الْعِرَاقِ. بیا من وتو هم یه عهد ببندیم،همه دستاشون رو بدهند به هم، بیایید همه باهم یه قولی به بی بی بدهیم،دست هم رو می گیریم،یه عهد می بندیم،مادرجان،ما هم امشب عهد می بندیم حسینت رو فراموش نمی کنیم،بلند بگو: حسین….” ابد والله یا زهراء ما ننسی حسینا” ماهم حسینت رو فراموش نمی کنیم، نه فقط من وتو،خود اهلبیت هم حسین رو فراموش نکردند،زهرا با روضه ی حسین جون داد،پیغمبرهم با روضه ی حسین جون داد،دم آخر ابی عبدالله رو سینه اش بود جون داد،امیرالمومنین هم شام بیست و یکم با حسین جون داد، امام حسن هم “ لا یوم کیومک یااباعبدالله”
گفت.امام سجاد،امام باقر،امام کاظم،امشب ببرمت حرم امام رضا،روزی امشب مارو امام رضا بده. آقا جان شما همه رو بردی کربلا،صدا زد:” إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ” چرا میگم امام رضا؟ می خوام امشب پاک پاک بری بیرون،چرا “فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ” فرمود: “فَإِنَّ الْبُکَاءَ عَلَیْهِ یَحُطُّ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ.” امام رضا راه رو به من وتو نشون داده،نسخه رو امام رضا پیچیده،که گناه داری،روسیاهی،” ذُّنُوبَ الْعِظَامَ”راه پاک شدنش فقط گریه برای حسین،چشم آقا،چشم،جون بخواه.کجا بریم گریه کنیم؟خودت روضه بخون یاامام رضا، خود امام رضا روضه خونده،چی روضه ای خونده؟ “فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ”. مثل مذبوح سر حسین مارو بریدند،حسین…
من از امام رضا عذر میخوام،آقا شما گفتید،مگر نه من جرأت نمی کردم،بابا مذبوح تکلیفش معلوم،روضه ی من یه شباهت،یه فرق،آدم رو میکشه،شباهت اینه:ما رسم داریم،یه قربونی رو بخوان ذبح کنند،همه دورش حلقه می زنند،همه خوشحالند،هرکی میگه:یه سهمی از این قربانی مال منه،کربلا دور حسین حلقه زدند، اخنس گفت:عمامه اش مال من،خولی گفت:سربریده اش مال من،یکی گفت:انگشترش مال من،یکی گفت:پیراهنش مال من.اینها شباهت بود، حالا فرقش روگوش بده:ما رسم داریم،قربانی رو بخوان ذبح کنند،آبش میدن،آبم نخوره لب هاش رو به زور خیس می کنند،روبه قبله اش می کنند،آخ بمیرم برات:“السلام علیک مذبوح من القفا”حسین
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
✳️ متن روضه حضرت زهرا سلام الله علیها:
دوباره در دلم آشوبِ عالم آمده است
قیامت آمده یا که مُحَرَّم آمده است
عزای کیست که حتی خودِ مُحَرَّم هم
به سر زنان و پریشان و درهم آمده است
عزایِ اشرفِ اولادِ آدم است،آری
عزایِ بِنتِ نبیِ مُکَرم آمده است
تمامِ خلق دُچارِ مُحَرَّم اند،ولی
برای فاطمه دلهایِ مَحرَم آمده است
🔹اصلا نترس،هرکی میاد تو مجلس حضرت زهرا راحت بگه:آی مادر!...اگه مَحرَم نبودی اینجا راهت نمیدادن... آی مادر
برای فاطمه دلهایِ مَحرَم آمده است
دوباره فاطمیه آمد و یقین دارم
در این حسینیه، صاحب عزا هم آمده است
وضویِ گریه بگیر و بیا که در روضه
عزیزِ فاطمه، با قامتِ خم آمده است
رواست مُردن از این غم،که پُشتِ دَربِ بهشت
برای سوختنِ گُل، جهنم آمده است
▪️اگر یه نفر میگفت: زهرا تازه بابا از دست داده،بیاید شاخه ی گل ببرید اینقدر گل جمع نمیشد،اما تا گفتن: بیایید هیزم بیارید همه دسته دسته هیزم آوردن
بازم شالِ روضه،می شینه رو دوشم
ببین که شبیهِ،تو مشکی میپوشم
کجا روضه داری؟،کجا روضه خونی؟
کجا هی صدا میزنی مادرت رو؟
تو هم مثل مولا،شبا بین نخلا
رو شونه ی چاه، میذاری سرت رو
میگن مادرت موندنی نیست
میگن روزِ مولا سیاهِ
یکی نیست بگه مادر ما، بی گناهِ
گیرم آتش به جفا ، در که نباید می سوخت
آشیان سوخت، کبوتر که نباید می سوخت
🔸ابراهیم سلام الله علیه،افتخار این پیامبر اینِ که یکی از شیعیانِ امیرالمؤمنینِ....،روایات اینو میگن: برایِ یکی از شیعیانِ علی، آتش گلستان شد...
آتش این بار گلستان نشد انگار
ولی باغ و بستانِ پیمبر که نباید می سوخت..
کینه دارند اگر مَردمِ شهر از بابا
وسطِ حادثه مادر که نباید می سوخت
آتش افتاد در این مزرعه، گندم ها سوخت
همه ی حاصلِ حیدر که نباید می سوخت
زیر خاکسترِ دَر، شعله گرفت آتش باز
خیمه ها سوخته، معجر که نباید می سوخت.. 😭
ظهر اگر سوخت برادر وسطِ معرکه
عصر،چادرِ خاکیِ خواهر که نباید می سوخت.. 😭
از تنور آمده بابا وسط تشت ولی
اینقدر هم دلِ دختر که نباید می سوخت
بازم فاطمیه،دلم بیقراره
بمیرم که مادر،ضریحی نداره
باید فاطمیه،مدینه شلوغ شه
باید مادر ما، حرم داشته باشه
چی میشه شبیه،شبای مُحَرَّم
تو کوچه خیابون، عَلَم داشته باشه
یه عمره اینه آرزومون،با این آرزو غصه خوردیم
ان شالله ببینیم تو صحنت، دسته بُردیم
ناگهان روضه خوان پایش زمانی که به منبر باز شد
گفت وای از لحظه ای که ناگهان در باز شد
خواست سربسته بخواند، آه! اما هرچه کرد
تا که حرف از آتش آمد، روضه آخر باز شد
ما در و دیوار را تنها شنیدیم و حسن
دید در را با چه شدت سمت مادر باز شد
آتیش گُر گرفته،داره در میسوزه
ببین داره محسن،با مادر میسوزه
یه سنگی رسیدُ،شکست بارِ شیشه
یکی نیست بگه فاطمه پا به ماهِ
گمونم که روضه،تمومی نداره
آخه بین کوچه غلاف توی راهه
رو دیوار پُر از رَدِّ خونُ،رو چادر پُر از رَدِّ پا بود
تمومِ اینا اَجرِ عشقِ مرتضی بود
▪️نانجیبِ دومی خودش نوشت،گفت: وقتی اومدم پشت در،از افتخاراتش برا معاویه می نویسه،انگار کشور فتح کرده،وقتی اومدم پشت در، صدا نفس کشیدن های فاطمه رو می شنیدم.. 😭
▪️معاویه! چنان با لگد به در زدم،صدایِ شکسته شدن استخوان های پهلویِ فاطمه رو هم شنیدم...😭
اما بمیرم زینب هم صدایِ شكستن استخوان های مادر رو شنید...
یه بار اینجا زینب صدای شكستن استخوان هارو شنید،یه بار وقتی بالا تل زینبیه ایستاده بود،دید اسب هارو نعل تازه زدن،بر بدن داداشش..😭 حسین...آه حسین.....
#شهادت_حضرت_فاطمه_س
#ایام_فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا س
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
✳️ متن روضه حضرت زهرا سلام الله علیها:
🔹روزِ آخر بلند شد هم غذا درست کرد هم نون پخت هم خونه رو آب و حارو کرد .. هم موهایِ زینبُ شانه زد .. آخه این دست که بالا نمی اومد .. اما امروز هرجور بود این شانه رو برداشت موهای بچه هارو یکی یکی شونه زد .. همچین که به حسینش رسید هی دست زیرِ گلوش میزد .. آی قربونت بره مادر ..
از آتشِ تنور کمی فاصله بگیر
آتش بد است با من و با روزگار من
مثل قدیم باز علی جان صدام کن
دستی بکش به رویِ دل بیقرار من
زهرا ، برات لقمه گرفتم قبول کن
روزه بس است ، آب شدی روزهدارِ من
اسماء برای خانه دو تابوت لازم است
مرگ من است لحظۀ مرگِ نگار من
من بودم و کسی به تو با تازیانه زد
تا عرش رفت آهِ دلِ ذوالفقارِ من
به دلم رنگ و روی غم خورده
روزگار علی بهم خورده
آسمان بغض کرده باریده
فاطمه ضعف کرده خوابیده
سخت صبر علی مَحک خورده
پیشِ چشمش زنش کتک خورده
نانجیبان شرر به باغ زدند
به رویِ سینه میخِ داغ زدند
رفت بالا دو دست ، وای به من
گوشواره شکست ، وای به من
کعبۀ کردگار خاکی ش
چادرِ وصلهدار خاکی شد
از شررِ میخِ
اگه که مادر داره میمیره زیر سرِ میخِ
این سرفههای خونیِ شبها از اثر میخِ
زیر سرِ میخِ..
بیصدا میسوزه
دار و ندار علی میون شعلهها میسوز
فاطمه بین آتیشه اما ، مرتضی میسوزه
بیصدا میسوز
بین در و دیوار
همه وجودش داره میسوزه از ضربۀ مسمار
اونقده قنفذ زده به دستش که افتاده از کار
بین در و دیوار .
یکی لگد میزد
یادم نمیره وقتی مغیره حرفای بد میزد
خودم دیدم دومی با هرچی دستش اومد میزد
مغیره میخنده
با دل پر کینه داره دست بابامُ میبنده
نالۀ زهرا بلنده اما علیِ شرمنده
مغیره میخنده ..
از رو دلم رد شد
اون بیحیا که درو شکست از رو مادرم رد شد
یادم نمیره تو کوچه دستش از رو سرم رد شد
از رو دلم رد شد ..
بیحیا سیلی زد
زهرا حواسش نبود و نامرد بیهوا سیلی زد
بشکنه دستش اون که جلوی مجتبی سیلی زد
بیهوا سیلی زد ..
اینا همش درده
چشای مادر سیاهی میره، رنگ رخش زرده
اون که شکست پهلو رو غرور حسنو له کرده
اینا همش درده ..
مگه زدن داره؟
آخه مگه دختر پیمبر لایق آزاره؟
یه زن هیجده ساله که بچه تو شکمش داره
مگه زدن داره؟
از کوچه مون برو، برو
دیگه نبینم تورو، تورو
دستت سیاهه نزن...
حسینم ای بیسر ، حسین عریانپیکر
تو رو تشنه کشتن ، بمیرم ای مادر
دوید و دویدم ، برید و بریدم
سرت را روی نیزه دیدم
قَتَلوک بُنَیَّ ، ذَبَحوک بُنَیَّ
او میدوید و من میدویدم
او سوی مقتل من سوی قاتل
او مینشست و من مینشستم
او روی سینه من در مقابل
او میبرید و من میبریدم
او از حسین سر ، من از حسین دل
#روضه_حضرت_زهرا
#شهادت_حضرت_فاطمه_س
#ایام_فاطمیه
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید