دلیل جهش قیمت و افزایش ۲ برابری قیمت تریاک!
«دکتر سعید صفاتیان»کارشناس مبارزه با اعتیاد و مدیرکل اسبق درمان ستاد مبارزه با مواد مخدر : علت این افزایش قیمت احتمالا ممنوع شدن کشت خشخاش و کاهش تولید تریاک در افغانستان است. این مساله ممکن است به کاهش مصرف تریاک منجر شود اما یک زنگ خطر بسیار بزرگ برای کشور ماست و با توجه به گزارش سازمان بهداشت جهانی درباره افزایش مصرف مواد روانگردان در کشورهای منطقه از جمله عراق و حتی افغانستان، به احتمال بسیار زیاد باندهای بزرگ مواد به دنبال گسترش بازار مواد روانگردان در ایران هم هستند و این زنگ خطر بسیار بزرگ است که به نظر میرسد مسئولان کشور نسبت به آن غفلت دارند.
وی گفت: اگر هر چه زودتر برای این خطر بزرگ فکری نشود تا یکی دو سال دیگر مواد روانگردان در بازار اعتیار ایران بسیار گسترده میشود. این مواد در ابتدای راه که وارد بازار میشوند قیمت ارزان و پایینی دارند تا بازار خود را پیدا کنند. این استراتژی گردانندگان بازار اعتیاد است. اکنون سوال این است که ۲۰۰ هزار نفری که در افغانستان از تولید مواد مخدر ارتزاق میکردند از کجا درآمد کسب میکنند.
۱۲ میلیون نفر در ایران درگیر مساله اعتیاد هستند
دکتر صفاتیان افزود: مصرف کنندگان مواد مخدر در ایران حدود سه میلیون نفر برآورد میشوند و با خانوادههای آنها حدود ۱۲ میلیون نفر در ایران درگیر مساله اعتیاد هستند. این بازار بزرگ سالانه با احتساب هزینه مواد، درمان و نگهداری و هزینههای زندان متخلفان سالانه بیش از ۱۰ میلیارد دلار به اقتصاد ایران ضربه میزند.
وی گفت: ۳.۵ میلیارد دلار خسارتی است که معتادان برای خرید مواد مخدر هزینه میکنند. بخشی از رقم هزینههای درمان و نگهداری معتادان و بخشی نیز برای ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار پرونده قضایی است که باید رسیدگی شود. اگر دولت بتواند در این شرایط سخت اقتصادی، بخشی از این خسارت سنگین را کم کند علاوه بر کاهش آسیبهای اجتماعی و آسیبهای حوزه سلامت، به نفع دولت و اقتصاد کشور نیز خواهد بود.
مدیرکل اسبق درمان ستاد مبارزه با مواد مخدر افزود: در این شرایط بسیار مهم است که فردی به عنوان دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر انتخاب شود که فردی شناخته شده و آشنا به مسائل و مباحث پیچیده اعتیار در ایران باشد و مسائل مختلف پیشگیری، درمان، مسائل مربوط به نیروی انتظامی و قضایی را بداند و بتواند برای کاهش آسیبهای مختلف اجتماعی و اقتصادی اعتیاد در ایران دستگاههای مسئول را به درستی هدایت کند.
وی گفت: اگر هر چه زودتر برای خطر گسترش مواد روانگردان در کشور فکری نشود با فاجعههای بزرگی مواجه میشویم، تریاک هر چقدر هم ماد مخدر خطرناکی باشد اما معتادان به این ماده سنتی درمان پذیر هستند و روشهای درمان آن با متادون، شربت تریاک و روشهای دیگر درمان وجود دارد اما بسیاری از مواد روانگردان درمان مشخصی ندارند.
صفاتیان افزود: مصرف کنندگان مواد روانگردان و از جمله کپتاگون که ماده روانگردان جدیدی است در برخی کشورهای منطقه دیده شده و میتواند چهره اعتیاد را در کشور تغییر دهد. این مواد باعث اقدامات خشونت آمیز مصرف کنندگان آن میشود. این ماده خطرناک در صورتی که در ایران نیز مانند برخی کشورهای اطراف گسترش پیدا کند، میتواند جرم و جنایت را در کشور افزایش دهد و بیتوجهی به آن بسیار فاجعه بار خواهد بود.
#جمعه_نصر
.
☄☄ اخبار خیلی فوری
@akhbarfoori313
👌در لحظه با ما باشید.
📌 چرا رییس جمهور نباید زیر بار فشار نمایندگان برای انتخاب استانداران برود؟
به طول انجامیدن روند انتخاب بقیه استانداران به دلایل متعددی نسبت داده شده و از آن میان از فشار نمایندگان مجلس شورای اسلامی به عنوان یکی از مهمترین عوامل یاد میشود.
مایندگان دو توجیه دارند: اول این که شعار رییس جمهور پزشکیان "وفاق ملی" است و آنان هم در همین چارچوب نظر می دهند. دوم این که خود رییس جمهور و وزارت کشور بر هماهنگی با نمایندگان تأکید دارند و فشار نمیآورند بلکه میخواهند استاندار هماهنگ باشد نه بیشتر.
در این که دست وزیر کشور زیر ساطور نمایندگان است تردیدی نیست ولو با آرای بالا رأی اعتماد گرفته باشد اما بر اساس دلایل زیر میتوان از رییس جمهور خواست زیر بار فشار و تحمیل نرود هر چند اصل هماهنگی فینفسه منفی نیست:
1. دخالت نماینگان در انتصابات و مشخصاً استانداران مغایر اصل تفکیک قواست. دولت ذیل عنوان قوه مجریه فعالیت میکند و مجلس ذیل قوه مقننه. اگر هم سؤالی دارند میتوانند از وزیر کشور بپرسند. دلیل ندارد نمایندگان هر استان به دنبال انتخاب یا تحمیل استاندار همسو با خودشان باشند. چون در این صورت شاید استاندار با آنان هماهنگ باشد ولی با هم و با دولت هماهنگ نیستند و نمیتوانند برنامههای دولت را پیش ببرند.
2. چندی قبل رهبری صراحتاً و مشخصاً نمایندگان را از دخالت در انتصابات برحذر داشته و این را جدا از حق نظارت دانسته بودند و این فشارها یا تحمیلها یا دخالتها با این نهی سازگار نیست.
3. وزارت کشور مجری انتخابات است و اصرار بر انتخاب استاندار همسو این شایبه را ایجاد میکند که در موسم انتخابات سوگیری به سمت آنها داشته باشند.
4. استانداری که وامدار نمایندگان باشد ناگزیر از تن دادن به خواستهای آنان است و متقابلا استانداری که از جانب این نمایندگان انتخاب یا تحمیل یا پیشنهاد شده از ذرهبین نظارت دور و دورتر میشود یا دستکم بر مناسبات آنان رودربایستی سایه میاندازد.
5. استاندار نمایندۀ عالی رییس جمهور است. میدانیم که مشرب سیاسی مسعود پزشکیان با بیشتر نمایندگان اصولگرا تفاوت دارد که اگر نداشت او در دوران نمایندگی فراکسیون جداگانه تشکیل نمیداد. همین تعارض ایجاد میکند. چرا که نمایندۀ رییس جمهوری و دولت باید به لحاظ فکر و برنامه به اینها شبیه باشد نه به نمایندگان استان که برخی حاصل انتخابات غیر مشارکتی و برآمدۀ آرای اقلیتاند.
6. پزشکیان نمایندۀ اکثریت رأی دادههاست و رأینادادهها هم اگر می خواستند رأی بدهند به او رأی میدادند. به این اعتبار او نمایندۀ 30 درصد بالفعل و 80 درصد بالقوه است در حالی که نمایندگان در بهترین حالت بیش از 20 درصد واجدان شرایط را نمایندگی نمیکنند.
7. دغدغۀ نمایندگانی که استانداران مورد نظر را پیشنهاد میکنند بیشتر حفظ وضع موجود است تا تحول در حالی که رییس جمهوری برای تحول آمده است. طیف حاکم بر مجلس اصولگرا اگر دنبال تحول بود این کار را در سال های 99 تا 1403 انجام می داد حال آن که کارنامۀ مجلس قبلی به وضوح روشن است.
8. مشکلات استانها فراتر از علایق سیاسی است و برای بحرانهایی چون فرونشست زمین یا آب و در مورد مشخص اصفهان زاینده رود و مهاجرت نیاز به کارشناسان و نحبگان است که الزاماً در زمرۀ آشنایان نمایندگان استان نیستند.
9. حساسیت دربارۀ برخی استانها مانند اصفهان جدای جنبههای دیگر به خاطر آن است که استان اصفهان به عنوان استان معین تهران شناخته میشود و در موارد و مواقع بحرانی اصفهان است که باید به یاری تهران بیاید. نمایندگان تحمیل کننده به این امر توجه ندارند.
10. دستآخر این که شاید با انتخاب استانداری مورد وزیر نظر نمایندگان متکی به آرای اقلیت بعدتر فشار نیاورند اما جلب نظر اینان الزاماً به معنی حفظ پایگاه اجتماعی نیست که نیمی از آنان اساساً در انتخابات شرکت نکردند و اکثر شرکت کنندگان هم به این نمایندگان رأی ندادند.
کوتاه اینکه اگر تمامیت مجلس نسبتی با اکثریت مردم داشت تأثیر پذیری از آنان توجیهی داشت ولی وقتی این گونه نیست به طریق اولی مسعود پزشکیان نباید زیر فشار آنان برود هر چند به خاطر سابقۀ 16 سال نمایندگی استفاده از ظرفیتهای درون مجلس یا همراه ساختن آن دسته که اهل تعاملاند قابل هضم است.
#جمعه_نصر
.
☄☄ اخبار خیلی فوری
@akhbarfoori313
👌در لحظه با ما باشید.
هدایت شده از علائم ظهور امام زمان (عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 قبل و بعد نتانیاهو
🔹دستان لرزان نتانیاهو هنگام سخنرانی پس از حمله موشکی ایران مورد توجه رسانهها قرار گرفته؛ تصویری که با اظهارات چند روز پیش نخست وزیر رژیم صهیونی تفاوت داشت.
#جمعه_نصر #وعده_صادق #حزب_الله
🌦 علائم ظهور امام زمان (عج)
@zuhoor313
🚩به جمع سربازان امام زمان(عج)خوش آمدید
📌 اولین خانه آیتالله خامنهای و همسرش کجا بود؟
به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری، در بیان شرح مبارزات حضرت آیتالله خامنهای علیه رژیم ستمشاهی، کمتر به نقش همسر مکرمهی ایشان در آن دوران پرداخته شده است.
در همین راستا، در سال ۱۳۹۷، بخش زن، خانواده و سبک زندگی Khamenei.ir (ریحانه) هفت روایت تاریخی از نقش خانم منصوره خجسته باقرزاده در مبارزات رهبر انقلاب را منتشر کرد. منبع این تاریخنگاریها، کتب «خون دلی که لعل شد» و «شرح اسم» است.
در بخشی از خاطرات مبارزات رهبری علیه رژیم شاه آمده است: بیست و سوم آذر ۱۳۵۶ بود که زنگ در خانه آقای خامنهای به صدا درآمد؛ زنگ که نه، با کوبش در از خواب پرید. بیش از یک ساعت به اذان صبح مانده بود. مثل همیشه که خودش برای باز کردن در میرفت و نمیپرسید کیست، از اتاق خارج شد.
#جمعه_نصر
ادامه مطلب .....👇👇
.
☄☄ اخبار خیلی فوری
@akhbarfoori313
👌در لحظه با ما باشید.
📌 اولین خانه آیتالله خامنهای و همسرش کجا بود؟
یکم. آغاز زندگی مشترک
زندگی مشترک آقای خامنهای و خانم خجسته شروع شده بود. نخستین خانه این زوج، منزل شوهرخواهر سیدعلی خامنهای بود. دو اتاق از شیخ علی تهرانی اجاره کردند. «چند ماهی منزل خواهرم بودیم... آقا شیخ علی آقا... ماهی ۶۰-۵۰ تومان از ما اجاره میگرفت. البته دغدغهای نداشتم، چون او فشاری نمیآورد.»
فردای روز تبعید امام برای شرکتکنندگان در جلسه خانه آقای قمی اتفاقی نیفتاد. به همسرش گفته بود که شاید از این نشست برنگردد، اما زندان رفتنها، دربهدریها و تعقیب و گریزها، انزوا، سکوت، تبعید و دیگر رخدادهای بعدی نشان داد که سنگینی سقف این زندگی مشترک روی ستونهای صبر و پایداری این زن قرار دارد؛ زنی که از خانوادهای دارا به همسری طلبهای ندار درآمده، و با حوادث زندگی با گشادهرویی برخورد میکند، مرد خانواده را در ادامه راهی که بدان ایمان داشت و پای میفشرد استوارتر کرد.
همسرم «هیچ وقت اظهار نگرانی و گلهمندی از دست من نکرده، حتی مشوق من در قضایای عدیدهای هم بوده [است.] مواقعی... بود که بعضی از افراد و گروههای مخفی از اشخاص مهم و سطح بالایشان منزل ما رفت و آمد میکردند. من البته به همسرم نمیگفتم که اینها کی هستند، اما او از نحوه رفت و آمد... میفهمید که اینها اشخاصی مهم و حساس هستند. از من سوال نمیکرد، مرا نمیخواست سوالپیچ کند... هیچگونه مخالفتی نداشت، بلکه کمک هم میکرد.»
خانم خجسته میگوید: «دوران مشقتبار و امتحان الهی بود و من خودم را برای تمام مشکلات ممکن آماده کردهبودم و هرگز درباره هیچ چیز لب به شکوه نگشودم ... فکر میکنم بزرگترین نقش من حفظ جوّ آرامش در خانه بود؛ طوری که ایشان بتوانند با خیال راحت به کارشان ادامه دهند. من سعی داشتم تا ایشان را از نگرانی در مورد خود و فرزندانم دور نگه دارم.»
#جمعه_نصر
ادامه مطلب .....👇👇
.
☄☄ اخبار خیلی فوری
@akhbarfoori313
👌در لحظه با ما باشید.
📌 اولین خانه آیتالله خامنهای و همسرش کجا بود؟
دوم. فقر
عواقب مبارزه با دستگاه حاکم یکی از مصائب بود، فقر و نداری گرفتاری بعدی. بیپولی دوره اقامت در قم، در مشهد هم ادامه یافت؛ و اینبار در کنار همسری که با طعم تلخ آن آشنا نبود. سختیهای بیپولی همچنان پابرجا بود.
سیدعلی خامنهای پس از بازگشت به مشهد، مباحث فقهی خود را با پدر پیگرفت. صبحها راهی منزل قدیمی خود میشد و پس از پایان محفل علمی در اتاق باستانی پدر، برای تدریس به مدرسه نواب میرفت. اوایل زندگی مشترک بود. صبح که میخواست از خانه بیرون آید، همسرش گفته بود که برای ظهر چیزی نداریم؛ فکری کن. و اکنون در کوچه پسکوچههای منتهی به مدرسه نواب یادش آمد که چه سفارشی به او شدهاست. «دست کردم توی جیبم. جیبهای بالا که هیچ نداشت... جیب پایین... حدود چهار ریال یا چهار ریال و ده شاهی... بود... بیاختیار خندهام گرفت... و گفتم الحمدلله... واقعاً هیچی نداشتم... این طور نبودم که ... مثلاً [بتوانم بروم] از فلان کس بگیرم یا از توی بانک بردارم، نه. نه یک ریال ذخیره، نه یک امکان... در چنین مواقعی خیلی به من فشار میآمد.»
#جمعه_نصر
ادامه مطلب .....👇👇
.
☄☄ اخبار خیلی فوری
@akhbarfoori313
👌در لحظه با ما باشید.
📌 اولین خانه آیتالله خامنهای و همسرش کجا بود؟
سوم. رویارویی برای مواجهه با خطرات
چند هفتهای از پیوند این زوج نمیگذشت که در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ حاجآقا روحالله خمینی به ترکیه تبعید شد. خبر امکان تبعید امام به ترکیه، چند روز پیش از اجرای حکم به مشهد رسیده بود و در محافل علاقهمند به امور سیاسی، به ویژه در بین روحانیان گفته و شنیده میشد. همین موضوع موجب شد که عدهای از روحانیان از آیتالله میلانی بخواهند درباره لغو مصونیت سیاسی مستشاران نظامی آمریکا [= کاپیتولاسیون] اعلامیه بدهد. عصر روز سیزدهم آبان کمیسیون امنیت در مشهد تشکیل شد و برای مقابله با اقدامات احتمالی روحانیان به بررسی اوضاع پرداخت.
قرار بود چهاردهم آبان، فردای تبعید امام، جلسهای بسیار مهم در خانه آیتالله سیدحسن قمی برپا شود. مأموران امنیتی از تشکیل این نشست سیاسی بیخبر نبودند. مخبر ساواک نوشت که «از ساعت ۱۵ کمیسیونی از طرف آقای قمی و میلانی و عدهای از علماء در منزل آقای قمی برپا بود و در ساعت ۲۰:۰۰ پایان یافت.»
یکی از دعوتشدگان به این جلسه آقای خامنهای بود. آن روز خطاب به همسرش گفت که «باید بروم... و ممکن است... دیگر برنگردم؛ یا زندانی شوم، یا ما را بکشند. از آنجا او را وارد جریانات کردم. دیدم آدم قرصی است و آماده است که این حوادث را پذیرا باشد.»
خانم منصوره خجسته در این مورد میگوید که شوهرش این گفته را «درست همان روزی که امام خمینی دوباره بازداشت شدند و ایشان را از قم به تهران آورده و سپس به ترکیه تبعید کردند، مطرح نمود. در آن روز آقای خامنهای و دیگران در مشهد برای نشان دادن مخالفتشان با این امر آماده شدهبودند و در همین زمان بود که از من در برخورد با مسئله دستگیریشان سوال کردند. از همان روز من خودم را از لحاظ فکری آماده رویارویی با خطراتی که در راه مبارزات همسرم پیش خواهد آمد، نمودم.»
#جمعه_نصر
ادامه مطلب .....👇👇
.
☄☄ اخبار خیلی فوری
@akhbarfoori313
👌در لحظه با ما باشید.
📌 اولین خانه آیتالله خامنهای و همسرش کجا بود؟
پنجم. دستپخت همسر در زندان
ماه مبارک رمضان ۱۳۹۰ق در زندان از راه رسید. دهم آبان، اول ماه مبارک بود. وقتی در سلّول بودم ـ پیش از انتقالم به اتاق بزرگ ـ ماه رمضان فرا رسید. با فرا رسیدن این ماه، دلم غرق شادی شد؛ چون از کودکی این ماه را دوست میداشتم. در این ماه، چهرهی زندگیِ روزمرّه دگرگون میشود و انسان روزهدار لذّت معنوی خاصّی را احساس میکند.
نخستین روز ماه رمضان سپری شد، هنگام افطار فرا رسید، امّا چیزی برای من نیاوردند؛ زیرا برای ماه رمضان، در محیط ارتش و زندان ارتش، حسابی باز نمیشود. نماز را خواندم و به سیر در عالم خاطرات این ماه ـ بویژه خاطرات ساعت افطار و شادمانی روزهداران در هنگام افطار ـ پرداختم. آن لحظات شادیآور و فرحافزای سر سفرهی افطار در کنار خانواده، با سماوری که در برابر ما میجوشید، در خاطرم گذشت. همچنین آن خوردنیهای اندک و سبک مخصوص افطار را به یاد آوردم؛ بویژه «ماقوت» را ـ غذای معروف مشهدیها که ظاهراً مختصّ خود آنها است ـ به یاد آوردم؛ که از هر غذایی برای افطار، آن را بیشتر دوست میداشتم. این «ماقوت» از آب و نشاسته و شکر تهیّه میشود و به شیوهی خاصّی آن را میپزند. همسر من نیز در پختن آن، همانند پختن سایر غذاها، بخوبی وارد است. ناگهان به خود بازآمدم و از خداوند مغفرت طلبیدم. شاید این گرسنگی بود که خاطرات یاد شده را در ذهنم برانگیخت. شاید هم علّت، تنهایی بود. به هر حال باید صبر کرد.
نیم ساعت پس از مغرب، یک فنجان چای به دست آوردم. مدّتی بعد شام آوردند، که به خاطر نامرغوبی، دل بدان رغبت نمیکرد. امّا قدری از آن را خوردم و بقیّه را برای سحری گذاشتم. در سحر هم مابقی آن را با اکراه خوردم، زیرا این غذا از اصل نامطبوع بود و بعد از مانده شدن نیز نامطبوعتر شده بود. نخستین روز بر این منوال گذشت.
روز دوّم، نگهبان اطّلاع داد که چیزی برای شما فرستاده شده. آن را گرفتم و باز کردم، دیدم انواع غذاهایی که در افطار به آنها میل دارم، در چند بشقاب برایم فرستاده شده است. این غذاها برای چند نفر کافی بود. همسرم آن را آماده ساخته بود و توانسته بود به زندان برساند. همچنین در همان روز، از منزل برایم وسایل تهیه و صرف چای آوردند. لذا افطاریِ خوشمزه و مطبوعی بود که به قدر کفایت از آن برداشتم و باقی را برای زندانیان فرستادم. این کار هر روز تکرار شد.
#جمعه_نصر
ادامه مطلب .....👇👇
.
☄☄ اخبار خیلی فوری
@akhbarfoori313
👌در لحظه با ما باشید.
📌 اولین خانه آیتالله خامنهای و همسرش کجا بود؟
هفتم. زندگی پنهانی ۵۷
آقای خامنهای بیشتر آذر و تمام دیماه را در خانههای مخفی و دور از چشم نامحرمان گذراند. هر روز صبح به مسجد کرامت میرفت؛ جایی که پر بود از جمعیت؛ و همین امنیت آنجا را تضمین میکرد. جاسوسان جرات نمیکردند برای کسب خبر پا به آن مکان بگذارند. رشته خبرگیری و خبررسانی دستگاه امنیتی نیز به واسطه فراوانی رخدادها، ترس خیمه زده بر وجود ماموران اطلاعاتی، و شیرازه از هم گسسته حاکمیت، کارکرد خود را از دست داده بود. مسجد کرامت در حقیقت مرکز رهبری انقلاب در مشهد محسوب میشد. آقای خامنهای با کمک دوستان همفکر و جوانان سراسر شور و اقدام، مدیریت کارها را برعهده داشت. بیشتر اطلاعاتِ روز به او میرسید و او متناسب با شرایط، خط و برنامه را به مردم و علما میداد. صدور اعلامیه، شنیدن حرف مراجعان که یکسره و بیوقفه ادامه داشت، و پاسخ دادن به آنها بخش دیگری از وقت او را میگرفت. روزی نبود که سربازان فراری از یگانها نظامی و پادگانها به او مراجعه نکنند. تا ظهر به این امور میپرداخت. بعد از نماز، ناهار خورده یا نخورده پیگیری کارها را ادامه میداد تا شب. با متفرق شدن مردم، او نیز در میان آنان پنهان میشد و به خانه یکی از انقلابیون میرفت. به مدت پنجاه روز پا به خانه نگذاشت و جز یک بار خانواده را ندید. خانوادهاش نیز از بیم تهاجم ماموران، یکجا نمیماندند و هموراه از جایی به جای دیگر نقل مکان میکردند.
#جمعه_نصر
ادامه مطلب .....👇👇
.
☄☄ اخبار خیلی فوری
@akhbarfoori313
👌در لحظه با ما باشید.
📌 اولین خانه آیتالله خامنهای و همسرش کجا بود؟
ششم. یورش شبانه
بیست و سوم آذر ۱۳۵۶ بود که زنگ در خانه آقای خامنهای به صدا درآمد؛ زنگ که نه، با کوبش در از خواب پرید. بیش از یک ساعت به اذان صبح مانده بود. مثل همیشه که خودش برای باز کردن در میرفت و نمیپرسید کیست، از اتاق خارج شد. همه خواب بودند. در را که باز کرد، افراد مسلحی دید که برخی هفتتیر و بعضی مسلسل در دست داشتند. یک آن از ذهنش گذشت که برای ترور او آمدهاند. «آقای بهشتی به من هشدار داده بود که کمونیستها قصد دارند مسلمانان فعال را تصفیه کنند و از من خواسته بود که احتیاط کنم... در همان روزها کمونیستها در کرمانشاه شبانه به منزل آقای موسوی قهدریجانی یورش برده و دست وپایش را بسته، میخواستند او را بکشند که در یک حادثه غیرارادی توانست از دست آنها فرار کند و جان سالم به در ببرد.»
فوراً در را بست. نگذاشتند. ترس از مرگ، نیرویی بدو بخشید که توانست بر آن فشار غلبه کند. در بسته شد. شاید از جای دیگری وارد شوند؟ در همین فکر بود که یکی از آن افراد مسلح فریاد زد: به نام قانون در را باز کن. این را که شنید، فهمید عوامل ساواک هستند و خطری که در پی او آمده، حداقل به قیمت جانش تمام نخواهد شد. در همین هنگام شیشه در خانه را شکستند. «به طرف در رفته، آن را باز کردم. شش نفر به درون خانه یورش آوردند و در شدت قساوت و خشونت بین خانه و در اندرونی مرا به باد کتک گرفتند. در این حال، مصطفی که آن زمان ۱۲ ساله بود، از خواب بیدار شد و با ناباوری از پشت شیشه [اتاق] شاهد کتک خوردن پدرش بود. فریاد میزد و گریه میکرد.»
ضربهها به همه جا فرود میآمد، اما به ساق پا بیشتر. با نوک کفشهایشان به ساق پای او میکوبیدند. یکی از آنان دستبندی بیرون کشید و دستان آقای خامنهای را با آن بست. پیش انداختند تا وارد خانه شود؛ و آنها به دنبالش. گفت که نمیخواهم همسر و فرزندانم مرا با دستان بسته ببینند؛ دستانم را باز کنید. دور از انسانیت است. پذیرفتند و دستانش را باز کردند. وارد شدند. همسر، چهار پسر خواب و بیدار هاج و واج و بهتزده، ایستاده، نگاه میکرد. میثم، چهارمین فرزندش، دو ماهه بود. «به آنها گفتم: نترسید. میهمان هستند.»
شروع کردند به گشتن. روشن بود که جایی را بیوارسی رها نخواهند کرد. خانم خجسته در لحظهای که آقای خامنهای هم متوجه نشد، خودش را به طرف کتابخانه کشاند و هر آنچه که از اعلامیه و اوراق سری سراغ داشت، نوشتههایی که میتوانست شوهرش را متهم به فعالیتهای سیاسی علیه امنیت حکومت کند، جمع کرد؛ زیر فرش پخش نمود. «نمیدانم از کجا فهمیده بود که آن اعلامیهها در آن اتاق است. نمیدانم چگونه توانست به دور از چشم عوامل ساواک به آن اتاق برود... بعدها ماجرا را برایم تعریف کرد.»
نوبت تفتیش کتابخانه که رسید، هر کتاب و نوشتهای که گمان میرفت علیه او کاربردی داشته باشد برداشتند. اینها نیز همچون کتابها و دستنوشتهای قبلی، هرگز به او بازگردانده نشد. گزارش ماموران از آنچه که با خود از خانه آقای خامنهای آوردند چنین بود: «۱۳ جلد کتاب مربوط به دکتر علی شریعتی و یک جلد مربوط به مرتضی مطهری و تعدادی جزوات دستنویس و نامههای قابل بررسی به دست آمد.» صدای اذان صبح که آمد هنوز مشغول بازرسی بودند. «گفتم میخواهم نماز بخوانم. یکی از آنها مرا تا دستشویی همراهی کرد. وضو گرفته، به کتابخانه بازگشتم و نماز خواندم. از جمع آنها فقط یک نفر خواند و بقیه به کار بازرسی خود ادامه دادند. چیزی و جایی برای ندیده رها نکردند [مگر زیرفرش پهن شده در کتابخانه].»
از همسرش خواست مقداری غذا به او بدهد. و مجتبی و مسعود را که هنوز خواب بودند بیدار کند تا بتواند از آنها خداحافظی نماید. ساواکیها گفتند که پدرتان به مسافرت میرود. «اما من گفتم نیاز به دروغ گفتن نیست. واقعیت را برای آنها بیان کردم.» خداحافظی کرد و همراه آن مزاحمان نیمه شب از در خارج شد.
#جمعه_نصر
ادامه مطلب .....👇👇
.
☄☄ اخبار خیلی فوری
@akhbarfoori313
👌در لحظه با ما باشید.
🌹❤️🌺 خجسته میلاد با سعادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام را محضر حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف و نایب بر حقش امام خامنه ای و همه شیفتگان و شما محب اهلبیت علیهم السلام تبریک و تهنیت عرض می نمایم...
✋ در پناه خداوند روزی سرشار از عشق و امید داشته باشید .
#طوفان_الاقصی
#جمعه_نصر
#وعده_صادق
#ولادت_حضرت_عبدالعظیم
🤲اللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج
☄☄ اخبار خیلی فوری
@akhbarfoori313
👌در لحظه با ما باشید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 طوفانالاقصیٰ؛ یک حرکت درستِ منطقیِ قانونیِ بینالمللی
🔸 رهبر انقلاب در خطبههای اخیر #جمعه_نصر با اشاره به حوادث فلسطین فرمودند: «همهی این حملات و طوفانالاقصیٰ که در سال گذشته تقریباً همین ایّام انجام گرفت، یک حرکت درستِ منطقیِ قانونیِ بینالمللی بود و حق با فلسطینیها بود.» ۱۴۰۳/۰۷/۱۳
☄☄ اخبار خیلی فوری
@akhbarfoori313
👌در لحظه با ما باشید