این چند سال که توفیق زیارت اربعین نصیبم شده و یا حضور زائران عزیز عراقی در ایران بیشتر شده تفاوت فرهنگی بین مردم دو کشور رو احساس میکردم. تفاوت در پوشش، حساسیتهای بهداشتی، خاکی بودن و . . . ولی هر سال هم که میگذشت تفاوت مردم عراق نسبت به سال قبل را هم بیشتر احساس میکردم. به بعضی از دوستان میگفتم «مردم عراق تقریبا در هر چیزی بیست سال از ما عقبتر هستند. مثلا حجاب خانمهاشون مثل حجاب بیست سال پیش خانمهای ایرانی است و احتمالا بیست سال دیگه خانمهاشون میرسند به جایی که دشمان امروز بعضی از زنهای ایرانی رو به اونجا رسوندن. . . »
علی القاعده باید در امتحانات اجتماعی و سیاسی هم حدود بیست سالی از ما عقبتر میبودند. مثلا مردم ایران حدود 30 سال بعد از سقوط دیکتاتور کشورشون – محمدرضا پهلوی – فتنه داخلی توسط نفوذی ها رو در قالب #فتنه88 تجربه کردند. و همین فتنه باعث شد کشور تا سالها بیمه بشه و پرده از چهره خیلیها بیفته. اگه قرار بود مردم عراق هم طبق همون روال – بیست سال بعد از ما – به اونجا برسند حداقل باید حدود 15 سال دیگه دچار فتنه داخلی میشدند. . . (حدود 15 سال از سقوط صدام میگذره.)
تا اینکه امروز تصاویر محاصره #الحشد_الشعبی توسط معترضین و جوانایی رو دیدم که احتمالا موقع سقوط دیکتاتور کشورشون – صدام – تو سن و سالی بودند که برای دستشویی رفتن هم نیاز به پدر و مادر داشتند! امروز فهمیدم قرار نیست مردم عراق در آبدیده شدن توسط فتنههای داخلی هم بیست سال از ما عقبتر باشند. . . گویا قراره این کشوری که جزء اصلیترین کشورها در صحنه ظهور است خیلی سریعتر از آنچه که ما و دشمنان تصور میکنند امتحانات خود را یکی پس از دیگری گذرانده و آماده ظهور شود. از فتنه اشغال کشورشان توسط آمریکا – که روزی آن را منجی خود میپنداشتند – تا فتنه داعش و امروز فتنه داخلی. . .
و این نیز بگذرد. . .
چقدر شعر اون پاسدار جوان در مراسم میثاق پاسداری زیبا بود:
یک یک زِ موانع همه در حال عبوریم
آنقدر جلو رفته، که نزدیک ظهوریم