✴️برای کنترل نرخ دلار سه راه کار وجود دارد:
1️⃣اول: مذاکره برای رفع تحریم. در این صورت آیا طرف غربی حاضر به رفع موثر تحریم ها می باشد یا خیر؟ مابه ازای رفع تحریم ها چه چیزی می خواهد؟ رفع تحریم ها،می تواند نشتی سیستم را هم جبران کند یا خیر؟ جواب روشن است!
2️⃣دوم: دسترسی به کانال های فردایی نرخ دلار در بازار آزاد و حذف آنها. با توجه به حضور آنها در بستر تلگرام چنین چیزی ممکن نیست. بستن کامل اینترنت هم ظاهرا شدنی نیست.
3️⃣سوم: تغییر نظام ارزی کشور از چند نرخی شناور به تک نرخی کنترل شده....
🔺نظام ارزی چند نرخی شناور که در ایران شاهد آن هستیم، در شرایط
۱_تحریم
۲_ ضعف شبکه تسویه
۳_ خلاء نظارت و کنترل
۴_ریسک پایین و بازدهی بیشتر بخش نامولد اقتصاد نسبت به بخش مولد،
کارآمدی لازم را نداشته و منجر به فساد و کاهش ارزش پول ملی می شود . از این جهت تصمیم اخیر دولت، مبنی بر تک نرخی کردن نظام ارزی در نرخ نیما ، به شرطی که الزامات آن رعایت شود، تصمیم درستی بود؛ اما برای اینکه هدف سیاست گذار تحقق یابد، باید همه عوامل افزایش نرخ ارز آزاد کنترل شوند. اگر یک عامل از بین برود ولی عوامل دیگر همچنان باقی باشند، در این صورت سیاستگذار نمی تواند شاهد اثربخشی کامل تصمیماتش باشد.
🔺اقدام فعلی دولت به نوعی در راستای تثبیت نرخ ارز و رسمیت زدایی از بازار آزاد است و برای اثربخشی کامل نیازمند اقدامات دیگری نیز می باشد.
برای مثال باید در یک چارچوب دقیق و نظامند و در یک دوره زمانی محدود ، همه اقلام بازار غیر رسمی ارز از بازار نیما تامین شوند، بازار توافقی متوقف گردد، قانون پیمان سپاری ارز به دقت اجرا گردد، معاملات دستی ارزی جرم انگاری شود و ... تا از بازار آزاد ارز، مشروعیت زدایی شود.
🔺فراموش نکنیم افزایش نرخ ارز به معنای کاهش ارزش ریال است. و وزنی از کاهش ارزش ریال متأثر از سیاست های پولی و مالی می باشد. لذا تحقق هدف دولت در تثبیت نرخ ارز ، در صورتی که شاهد رشد پایه پولی و نقدینگی، منفی بودن ترازنامه بانکها و کسری بودجه باشیم، امکان پذیر نیست.
🔺موضوع بعدی ، تشکیل شبکه تسویه موثر در تجارت خارجی است که باید راهی برای ورود و خروج ارز به کشور یافت و جریان ارز را حفظ کرد و البته با برنامه ریزی بلند مدت باید به سمت پیمان های پولی دوجانبه رفت و درصدی از اقتصاد را دلار زدایی نمود.
#علی_محمدی ( کارشناس ارشد مسائل اقتصادی)
@akhbarsiasirooz
🔰 #یادداشت | شریان های اقتصادی رژیم صهیونیستی
📝 #علی_محمدی
🔹نگاهی به کریدورهای تأمین اقتصادی رژیم صهیونیستی نشان می دهد چنانچه کشورهای اسلامی حتی اگر به صورت موقت نیز اقدام به بستن این مسیرها نمایند، کمتر از یک هفته جنگ در غزه تمام می شود. به مسیرهای تأمین اقتصادی رژیم صهیونیستی که در زیر آمده دقت فرمایید:
🔸کریدور اول: اقیانوس هند-دریای مکران-خلیج عدن-تنگه بابالمندب-دریای سرخ-بندر ایلات در جنوب فلسطین اشغالی، که مهمترین شریان اقتصادی اشغالگران است، 30% واردات آنها که معادل حدود 30 میلیارد دلار است از این کریدور توسط «کشورهای شرق و جنوب آسیا» تأمین می شود.
🔸کریدور دوم: باکو آذربایجان- تفلیس گرجستان- جیهان(استان آدانا) ترکیه- دریای مدیترانه- بندر حیفا یا اشدود در غرب سرزمینهای اشغالی. این مسیر شامل انتقال نفت از آذربایجان(٤٣% نفت اشغالگران) با واسطهگری ترکیه و نیز صادرات گسترده ترکیه به رژیم صهیونیستی است.
🔸کریدور سوم: آمریکای شمالی- اقیانوس آتلانتیک شمالی- دریای مدیترانه- بندر حیفا یا اشدود که مسیر دریایی تامین کالاهای مورد نیاز اشغالگران توسط دولت آمریکا است، از ۱۲.۷ میلیارد دلار صادرات قاره آمریکای شمالی به رژیم صهیونیستی، ۱۱.۷ میلیارد دلار سهم کشور آمریکاست که کالاهای متنوعی را از مسیر فوق برای اشغال گران تأمین میکند.
🔸کریدور چهارم: آمریکای جنوبی- اقیانوس اتلانتیک جنوبی-خلیج عدن-تنگه باب المندب-دریای سرخ- بندر ایلات که مسیر تامین ارزاق و نفت غاصبان قدس توسط عمدتا کشورهای برزیل و آرژانتین میباشد، مجموع صادرات کشورهای قاره آمریکای جنوبی به سرزمین های اشغالی حدود ۱.۴ میلیارد دلار است که عمدتا توسط برزیل و آرژانتین صورت میگیرد و شامل محصولات کشاورزی-غذایی، نفت و ذغال سنگ می باشد که نقش برزیل در تامین نفت اشغالگران قابل توجه است.
🔸کریدور پنجم: اروپا-دریای مدیترانه- بندر حیفا یا اشدود در سرزمینهای اشغالی اروپا هم حدود ۴۰% کالاهای وارداتیِ رژیم اشغالگر را تأمین میکند که عمدتا شامل محصولات کشاورزی، مواد شیمایی، ماشین آلات و وسایل حمل و نقل است.
🔹ای کاش کشورهای اسلامی به اندازه یک دهم غربی ها که از اوکراین حمایت کردند، از اولین قبله و از هم کیشان خود دفاع می کردند.
@akhbarsiasirooz
🔰 #یادداشت | همستر کامبت از اهداف تا پیامدها
🔹آبان ۱۴۰۲ بود که رباتی در بستر پیامرسان تلگرام با نام «نات کوین» پدیدار شد. این ربات به کاربران اجازه میداد تا با کلیک کردن بر روی یک سکه، ارزی از جنس دیجیتال و با نام Notcoin جمعآوری کنند. شش ماه بعد در فروردین امسال، تلگرام، ربات و ارز مربوطه را در قالب بلاکچین عرضه کرد. این آغازی بود برای شروع نوع جدیدی از ارزهای دیجیتال که راه را برای معرفی یک ربات جدیدتری با نام «همستر کامبت» هموار کرد.
فارغ از کم و کیف این ربات، نکات بسیار مهمی در حاشیه آن وجود دارد که در این یادداشت کوتاه به بخشی از آنها اشاره میکنیم:
🔹۱ـ پشت پرده این ربات: وجه مهم و اساسی در این موضوع، کسب انتفاع برای شرکت تأمینکننده و پشتیبانیدهنده زیرساخت ربات، یعنی تلگرام است. یک بخش این است که تلگرام با اخذ تبلیغات از شرکتها، کانالها و مؤسسههای جهانی، اسامی آنها را در معرض دید و مشاهده عموم مردم قرار میدهد و از این طریق درآمد کسب میکند. بخش دیگر مربوط میشود به اینکه زیرساخت این ربات، یعنی تلگرام با جذب مخاطبان بیشتر نسبت به پیامرسانیهای رقیب، گسترش مییابد و کاهش مخاطب خود را که در برخی کشورها به دلیل فیلترینگ رخ داد، جبران میکند. متولیان ربات یا نرمافزار مربوطه احیاناً میتوانند با فروش اطلاعات کاربران نیز کسب درآمد داشته باشند. مسئله استفاده ابزاری در حوزه امنیتی و سایبری از این ربات بخش احتمالی این پروژه است که نمیشود نادیده گرفت.
🔹۲ـ واقعی یا دروغ بودن: نکته بسیار مهم در استفاده از این ربات گمان نادرستی است که القا میشود به همه کاربران (۱۲۰ میلیون) سود هنگفتی اختصاص داده میشود. این در حالی است که بر فرض محقق شدن اهداف گفته شده، سود مورد نظر به اندازهای نیست که بتواند همه کاربران را پوشش دهد و اگر هم باشد به اندازه بسیار زیادی ناچیز خواهد بود و صرفاً سرشبکههای اصلی را تأمین خواهد کرد و عموم کاربران را شامل نمیشود.
🔹۳ـ اهداف: علاوه بر کسب درآمد، جذب مخاطب برای تلگرام، راز دیگر همستر کامبت احتمالاً در راهاندازی یک توکن (ارز دیجیتال جدید) است که برای افزودن به ارزش آن، باید تلاش ویژهای در جهت عمومیت یافتن آن صورت بگیرد.
🔹۴ـ پیامدها: نکته مهم دیگر اینکه اگرچه همستر پروژهای در ظاهر اقتصادی است، اما جنبههای متعددی از زندگی بشر مخصوصاً فرهنگ را متأثر میکند. این ربات نشان داد که رؤیای پولدار شدن و شتابزدگی در رسیدن به ثروت، آن هم بدون تلاش و سختکوشی از ویژگیهای بارز نسل جدید جامعه ماست و از قضا این ربات چنین ناهنجاری را در جامعه گسترش میدهد. جامعهای که کار و تلاش جزء فرهنگ ملی و دینی آن بوده و کار را یک ارزش میدانسته، به سمت راحتطلبی و کسب درآمد از طریق هیچ سوق مییابد. ضمن اینکه ارز مجازی، مخصوصاً از این جنس رباتها، از آنجا که فاقد ارزش است و پشتوانهای ندارد، اکل مال به باطل بوده و جایز نیستند و بدیهی است چنین درآمدهایی بر فرض وجود، پیامدهای منفی در جامعه خواهد داشت.
📝 #علی_محمدی
@akhbarsiasirooz
✳️کریدور چین_ایران_اروپا
🔹از مهمترین ارثیه های ماندگار و به جا مانده از دولت سیزدهم و شهید رییسی، توسعه و تقویت جایگاه ترانزیتی کشور و حرکت به سمت قرار گرفتن در نقطه ی هاپ انرژی منطقه است.
🔹تقویت همکاری های ریلی با چین ذيل احیا و اجرای قرارداد ۲۵ ساله از جمله اهداف مهم دولت سیزدهم بوده است. از این منظر جلب نظر پکن برای استفاده از این مسیر ریلی کاری دشوار بود که با تلاش های شخص شهید رییسی دنبال می گردید.
🔹چین از مسیر ایران به ۵ طریق می تواند به اروپا متصل شود.قطار کانتینری دو سربار ایران-چین، فاز نخست کریدور ریلی چین-ایران-اروپا است که کریدور ترانزیتی (kITI) نام دارد و از کشورهای قزاقستان-ترکمنستان-ایران عبور میکند و در ادامه حمل به مقصد ترکیه و اروپا، برنامه ریزی میگردد.
🔹این کریدور، با توجه به مسیر بسیار طولانی و نه چندان ایمن دسترسی دریایی چین به منطقه خاورمیانه و اروپا، مسیر ریلی مناسب ترین، نزدیک ترین، ایمن ترین و ارزان ترین گزینه برای دسترسی چین با بازارهای مقصد در خاورمیانه و اورپا است ضمن اینکه میتواند از همین مسیر ریلی برای تامین مواد اولیه مورد نیاز خود به ویژه از کشورهای خاورمیانه استفاده مطلوب داشته باشد.
🔹این مسیر موجب تقویت موقعیت ترانزیتی کشور در انتقال کالاهای چین به غرب آسیا و اروپا و همچنین ارتقای امنیت اقتصادی کشور خواهد شد.توجه شود که چین از صادرکنندگان اصلی به اروپا میباشد.
🔹زمان سیر این قطار کمتر از نیمی از زمان سیری است که کالا ازطریق دریا جابهجا شود و از نظر تعرفه نیز با حمل و نقل دریایی به صرفه تر می باشد.
✍🏼#علی_محمدی
@akhbarsiasirooz
🔰#یادداشت | اثرات برداشتن صفر از ریال
🔹امروز دولت لایحه اصلاح قانون پولی و بانکی کشور را که به منظور حذف ۴ صفر از پول ملی و اصلاح نظام پولی کشور تهیه شده است، به مجلس ارسال نمود. در این خصوص نکاتی حائز اهمیت است...
1️⃣ در ۲۷ اسفند ۱۳۰۸ ریال با پشتوانه طلا جایگزین قِران با پشتوانه نقره شد. با گذشت ۹۵ سال از عمر ریال، این ارز بدون تغییر در تعداد صفر، باقی مانده است. در حالی که در این یک صد سال اخیر، شاهد بازتعریف بسیاری از ارزهای ملی از طریق حذف صفر بوده ایم. برای مثال: آلمان( ۱۹۲۳) ۱۲ صفر، اتریش ( ۱۹۲۵) ۴صفر، هلند ( ۱۹۶۰) ۴صفر، کره جنوبی ( ۱۹۵۷) دو صفر، آرژانتین( ۱۹۸۵) ۴ صفر ، روسیه (۱۹۹۸) ۳صفر، ترکیه (۲۰۰۵) ۶صفر.
🔺بنابراین در یک صد سال اخیر، ریال جزء معدود ارزهای ملی است که در تعداد صفرهای آن تغییری ایجاد نشده و به نوعی توانسته اصالت خود را در میان تحولات سیاسی، اجتماعی و نظامی یک صد سال اخیر حفظ کند. البته ریال در دو دهه اخیر، ضرباتی را از حیث برابری با ارزهای جهانروا متحمل شده است.
2️⃣ برداشتن صفرها از ارزهای ملی، نوعا تصویری کذایی از تقویت این ارزها را مخابره می کند. در واقع بازتعریف پول از طریق برداشتن صفرها، شمای دیگری از پنهان سازی تورم است. در مجموع برداشتن صفرها هیچ تاثیری بر کاهش یا افزایش تورم ندارد.
3️⃣ هدف نهایی برداشت صفر از ارز ملی، کاهش هزینه های چاپ پول(سرانه اسکناس در ایران 114 برگ میباشد. این آمار در کشورهای پیشرفته 12 تا 14 برگ است.)، آسان تر شدن نقل و انتقال های مالی، تسهیل محاسباتی مالی می باشد.
4️⃣ برداشتن صفر از ارز ملی در کشورهایی که با تورم بالا روبرو بودند اگر چه در کوتاه مدت باعث افزایش ارزش پول ملی به لحاظ اسمی(نه حقیقی) شده اما در بلند مدت به شکست انجامیده است.
✍🏼#علی_محمدی
@akhbarsiasirooz
پالرمو، تحفظ و منافع ملی
پیوستن ایران به کنوانسیون پالرمو، یکی از موضوعات کلیدی در چارچوب الزامات گروه ویژه اقدام مالی (FATF) است. این کنوانسیون با هدف مقابله با جرائم سازمانیافته فراملی طراحی شده و عضویت در آن از منظر FATF، گامی مهم برای خروج ایران از لیست سیاه و تسهیل تعاملات مالی بینالمللی محسوب میشود.
پرسش اصلی این است که آیا ایران میتواند با حق تحفظ به این کنوانسیون ملحق شود؟
بر اساس حقوق بینالملل، بهویژه کنوانسیون وین ۱۹۶۹، کشورها مجازند هنگام الحاق به یک معاهده بینالمللی، تحفظهایی اعلام کنند، مشروط بر آنکه این شروط با «هدف و موضوع» معاهده ناسازگار نباشد. از این منظر، ایران نیز میتواند با شروط مشخصی به پالرمو بپیوندد. تحفظهای ایران عمدتاً شامل تفسیر خاص از مفاهیم حساس مانند «گروه مجرمانه»، عدم شناسایی گروههای مقاومت بهعنوان مصداق جرم سازمانیافته، و مخالفت با ارجاع اختلافات به دیوان بینالمللی دادگستری است.
این نوع تحفظها در میان بسیاری از کشورها رایج است. بهعنوان نمونه، ایالات متحده هنگام پیوستن به پالرمو صراحتاً اعلام کرده که تنها با رضایت خود به داوری یا دیوان بینالمللی تن میدهد. عربستان سعودی نیز اجرای مفاد کنوانسیون را مشروط به عدم مغایرت با شریعت اسلامی دانسته است.
بنابراین، تحفظهای ایران نیز در چارچوب پذیرفتهشده بینالمللی قرار میگیرند، مگر آنکه بهگونهای باشند که اجرای مؤثر مفاد اصلی کنوانسیون را از بین ببرند. تا زمانی که ایران به اصل مقابله با جرائم سازمانیافته پایبند باشد و تحفظها نافی این هدف نباشند، پیوستن مشروط ایران به پالرمو از نظر حقوقی ممکن و مشروع است. البته در این بین توجه به دو نکته ضروری است:
اول: غرب در مواجهه با ایران عمدتا نگاه فنی نداشته و با غرضورزی های سیاسی مانع از انتفاع ایران هستند.
دوم: حتی با پیوستن ایران به دو کنوانسیون CFT و پالرمو، گروه ویژه اقدام مالی هیچ تضمینی برای خروج ایران از لیست سیاه نمی دهد و از گام های بعدی سخن می گوید.
#علی_محمدی
@akhbarsiasirooz
⭕️ از خرمشهر نظامی تا خرمشهر اقتصادی
خرمشهر را خدا آزاد کرد، اما با مشارکت مردم و با دستان آنها. این جمله تاریخی، معنایی فراتر از یک پیروزی نظامی دارد؛ گواهی است بر قدرت اراده ملت در لحظات حساس تاریخ. فتح خرمشهر صرفاً نتیجه تاکتیکهای نظامی متعارف یا ابزارهای کلاسیک جنگ نبود، بلکه نقطه عطفی در تاریخ دفاع مقدس بود؛ نقطهای که در آن، با تکیه بر مردم و کنار گذاشتن قالبهای سنتی جنگ، فصلی نو از مقاومت فعالانه شکل گرفت. مردمی که نهتنها در میدان نبرد، بلکه در پشت جبهه، با همت، پشتیبانی و حضور بیدریغ خود، سرنوشت یک ملت را تغییر دادند.
از این منظر، خرمشهر تنها یک شهر نیست؛ یک نماد است. نمادی از آنچه میتوان با اتکا به توان مردم، امید به پیروزی و باور به تغییر مسیرهای سنتی محقق ساخت. اگر آزادسازی خرمشهر با تغییر رویکرد در جنگ ممکن شد، بیتردید خرمشهرهای اقتصادی نیز با دگرگونی در نگرش اقتصادی ما و عبور از مسیرهای متعارف اقتصاد دولتی، امکانپذیر خواهند بود. شرط تحقق این هدف، مردمیسازی اقتصاد است؛ رویکردی که بنیان آن بر مشارکت گسترده مردم در تولید، سرمایهگذاری، تصمیمسازی و توسعه استوار است.
تجربههای درخشان پس از انقلاب، در نهادهایی چون جهاد سازندگی، بنیاد مسکن و بنیاد مستضعفان، نشان داد که اعتماد به مردم نهتنها ممکن است، بلکه ضامن آبادانی و توسعه واقعی است. این نهادها، برخاسته از دل مردم و همسو با نیازهای آنان، با بسیج منابع مردمی و همت جوانان، جانی تازه به مناطق محروم کشور بخشیدند. مردمیسازی در این تجربهها، فقط یک شعار نبود؛ بلکه راهکاری عملی و اثربخش بود که کارآمدی خود را بهخوبی اثبات کرد.
همین باور ریشهدار در ظرفیتهای مردمی، موجب شد که رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۸۴ با درایت، سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی را ابلاغ کنند. این سیاستها، با هدف گسترش مالکیت عمومی، کاهش تصدیگری دولت، و فراهم کردن بستر رقابت سالم در اقتصاد، راهبردی روشن برای عبور از چالشهای اقتصادی با اتکا به مردم ترسیم نمودند. همانگونه که در دفاع مقدس، دشمن تنها زمانی به عقب رانده شد که مردم پا به میدان گذاشتند، در عرصه اقتصاد نیز چالشها تنها با حضور واقعی و فعال مردم قابلحل خواهد بود.اقتصاد مقاومتی مفهومی بیروح نیست؛ زمانی جان میگیرد که به مردم میدان داده شود، همانگونه که در خرمشهر مردم میداندار بودند. فتح خرمشهر اقتصادی ممکن است، اگر به مردم اعتماد کنیم و مسیر تصمیمگیری، تولید و توزیع را با مشارکت آنان هموار سازیم. تحقق شعار امسال که کلید رونق تولید بوده و زیربنای فتح خرمشهرهای اقتصادی است، نیز به دست مردم و با استفاده از سرمایه و نقدینگی آنها امکانپذیر خواهد بود.
#علی_محمدی
@akhbarsiasirooz
⭕️ درسی از اعتصاب کامیونداران
🔹اعتراضات اخیر کامیونداران نسبت به افزایش نرخ گازوئیل، تنها یک بحران صنفی نبود؛ بلکه هشداری جدی به سیاستگذاران درباره پیامدهای هرگونه اصلاح قیمت حاملهای انرژی بدون آمادهسازی زیرساختی و اجتماعی است.
🔹وقایع اخیر نشان داد حتی گروههای رسمی، مولد و قانونمدار نیز در برابر سیاستهای ناگهانی و فاقد اقناع عمومی، ایستادگی میکنند. حال تصور کنید افزایش نرخ بنزین، بدون پشتوانه شفافیت، جبران و گفتوگو انجام شود؛ پیامدهای آن بهمراتب گستردهتر و عمیقتر خواهد بود.
🔹نرخ فعلی بنزین و گازوئیل قطعاً با واقعیات اقتصادی سازگار نیست و ادامه آن به زیان دولت و اقتصاد ملی است، اما قیمت، آخرین گام است نه نخستین. ابتدا باید زیرساختهای لازم فراهم شود.
🔹اعتصاب کامیونداران، فرصتی برای یادگیری است: اصلاحات اقتصادی، اگر بدون عدالت، اقناع و آمادگی اجرا شود، به جای نجات اقتصاد، به بحران اجتماعی منتهی خواهد شد. یادگیری ای، که هر بار از یادها می روند و زخم هایش بر پیگر نحیف دولت و ملت باقی می ماند.
🔹متعجبم که چرا دولت ها اصرار دارند مرتبا درس های گذشته را فراموش نموده و تنبیه و ضایع شوند؟ پذیرش اشتباه و اصلاح امور خوب است و تنش ها را کاهش می دهد، اما وقتی با عقب نشینی و به دفعات شکل می گیرد، سه پیامد جدی دارد:
نخست، این عقبنشینیها به بیثباتی در سیاستگذاری منجر شده و اعتماد عمومی را نسبت به قاطعیت و برنامهمندی دولت کاهش میدهد. دوم، این پیام را به جامعه منتقل میکند که تنها راه اثرگذاری، اعتراض و فشار خیابانی است؛ نه گفتوگو و مشارکت مدنی. این وضعیت میتواند به تضعیف فرهنگ تعامل و تقویت الگوی بحرانآفرینی بیانجامد. و سوم، تکرار این عقبنشینیها روند اصلاحات اقتصادی ضروری را به تأخیر و مشکلات ساختاری را عمیقتر میکند.
🔹پس ای کاش دولت از همان ابتدا، تصمیمگیری را با پیشزمینه شفافیت و اصلاح ساختار، اقناع و گفتوگو، به پیش ببرد نه اجرای ناگهانی و سپس عقبنشینی پرهزینه.
#علی_محمدی
@akhbarsiasirooz
توافق یا تله، ملاحظات راهبردی کنسرسیوم
رصد فضای رسانه و اخبار منتشره پیرامون مذاکرات هسته ای و سفر وزیر خارجه عمان به تهران، حکایتی احتمالی از ارائه پیشنهاد تشکیل کنسرسیوم بینالمللی غنیسازی اورانیوم از سوی امریکا دارد. البته این پینشهاد مربوط به دوره فعلی نیست و در چارچوب مذاکرات ۵+۱، بارها مطرح شده است. بر فرض تحقق این احتمال، چنین سازوکاری تنها زمانی می تواند منافع ایران را تامین کند که ملاحظات زیر را شامل باشد:
۱. حق قانونی و حاکمیتی:
طبق معاهده NPT، ایران حق دارد چرخه کامل سوخت هستهای را در "خاک" خود و برای مقاصد صلحآمیز توسعه دهد. کنسرسیوم اگر خارج از خاک و حاکمیت ایران باشد، این حق مشروع را تضعیف کرده و کنترل بخشی از فعالیتهای حساس هستهای را به ساختارهای خارجی واگذار میکند.
۲_ استقلال و امنیت ملی:
غنیسازی صرفاً یک فرآیند فنی نیست، بلکه نماد اقتدار ملی و استقلال راهبردی می باشد. واگذاری این فرآیند به یک کنسرسیوم چندملیتی، به معنای وابستگی بلندمدت به اراده کشورهای دیگر، و در نتیجه تضعیف توان دفاعی-راهبردی کشور تفسیر میشود. همچنین، در شرایط بحرانی، جنگ یا تحریم، ایران ممکن است از سوخت مورد نیاز خود محروم شود، همانطور که در گذشته ( راکتور اراک) تجربه کرده است. لذا شرایط توسعه غنی سازی در زمان بحران برای ایران باید فراهم باشد.
۳_ بیاعتمادی مبتنی بر تجربه:
خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ و رفتارهای دوگانه کشورهای غربی در دهههای گذشته، ایران را به این جمعبندی رسانده که تضمینی برای استمرار همکاریها در چارچوب چنین سازوکارهایی وجود ندارد. لذا باید تضمین و ضمانت های معتبر اخذ شود.
۴_ حفظ پیشرفت علمی و فناوری بومی:
عدول از غنیسازی مستقل به معنای عدول از بسیاری از تاسیسات هسته ای از سانتریفیوژ تا راکتور و ... و امورات تحقیقاتی در دانشگاه ها می باشد. وقتی کنسرسیوم باشد، طرفی غرب احتنالا ادعا میکند، نیاز به سایر تاسیسات هسته ای نیست و باید آنها را امحا کنید و حق تحقیقات غیر از این سازوکار را ندارید!!. و این یعنی بن بست در توسعه علمی_ صنعتی. لذا باید مواظب بود که حق تحقیق و توسعه برای ایران محفوظ باشد.
۵_ جاسوسی و ترور:
غنی سازی در قالب کنسرسیوم می تواند دانشمندان ما را برای دشمن آشکارسازی کند و راه را برای ترور آنها فراهم نماید. از این منظر ملاحظات امنیتی نیز باید رعایت شود.
#علی_محمدی
@akhbarsiasirooz
♨️همتی؛ خیانت دیروز، توهین امروز!!!
🎙عبدالناصر همتی، پس از استیضاح، مدعی شده «همه نمایندگان یا پست میخواستند یا عضویت در هیأت مدیره» و چون فایدهای نداشته، نخواسته با مجلس «کلکل» کند.
این اظهارات همتی، نمونه کلاسیک فرافکنی یک مدیر ناکام و ناکارا است که بهجای پاسخ به افکار عمومی درخصوص بی تدبیری هایش و معیشت سوزی از مردم، به تخریب نهاد قانونگذاری کشور روی آورده تا با گرای اشتباه، خود را مبرا نماید.
تردیدی نیست که در مجلس فساد موردی وجود دارد اما اینکه کلیات آن را مفسد می دانید، تداعی کننده بازی نخنمای مدیرانی است که تا وقتی بر صندلی قدرت تکیه دارند، ساکتاند و مصلحتسنج، و همینکه کنار میروند، مدعی عدالت و شفافیت میشوند.
جناب همتی، اگر در زمان مسئولیت با چنین فسادی مواجه بودید، چرا همان زمان سکوت کرد؟ چرا اکنون، پس از برکناری، زبان به اعتراض گشوده اید؟ آیا ترس از دست دادن صندلی قدرت داشتید و برای حفظ آن از منافع ملت گذشتید؟
جناب همتی، کارنامه شما در دو دوره مسئولیت در وزارت، پر از ناکامی و تصمیمهای پرهزینه برای اقتصاد و معیشت مردم است. تو نهتنها نتوانستی بحرانها را مدیریت کنی، بلکه با ارائهی آمارهای نادرست و آدرسهای غلط در دولت شهید رییسی، فضای اجتماعی و اقتصادی را آشفتهتر کردید و تهمت( چاپ پول و ارز) زدید و زمانی که خودتان بر مسند وزارت قرار گرفتید، فاجعه ایجاد نمودید.
ادعای «کلکل نکردن» با مجلس هم نشانه تعقل نیست، بلکه نشانه ضعف و بیتعهدیست. مدیری که با انحراف مبارزه نمیکند، شریک آن است. آقای همتی، شما برکنار نشدید چون سکوت کردید؛ بلکه چون عملکردتان فاجعهبار بود. اگر مدیر بودید به قانون احترام می گذاشتید، نه اینکه مثل رئیس دولت اسبق وارونه نمایی و تحریف کنید تا از خود قهرمان بسازید.
جناب همتی، با فرض درستی ادعایتان، سکوت آن روزتان خیانت بود، و فرافکنی امروزتان، توهین به شعور ملت.
#علی_محمدی
@akhbarsiasirooz
♨️راهبرد «ضربه دوم» در دفاع جمهوری اسلامی ایران
راهبرد نظامی جمهوری اسلامی ایران بر اصل «بازدارندگی» استوار است. بهمعنای آنکه کشور ما آغازگر جنگ نیست، اما در برابر هرگونه تجاوز، با قدرت پاسخ میدهد. یکی از پایههای این راهبرد، «استراتژی ضربه دوم» است که در اتاق های جنگ نیروهای مسلح بارها تمرین شده است.
🔸 منظور از ضربه دوم این است که حتی اگر دشمن حمله اول را انجام دهد، ایران بتواند پاسخی قاطع و ویرانگر بدهد. این پاسخ بهقدری باید سنگین باشد که طرف مقابل از ادامه جنگ پشیمان شود و هزینه سنگینی را متحمل گردد.
در این مسیر، پنج مؤلفه کلیدی در طراحی دفاع کشور مورد توجه قرار گرفتهاند:
۱. پراکندگی و پایداری نیروها: نیروهای نظامی در نقاط مختلف کشور و در پایگاههای متنوع مستقر شدهاند. این کار باعث میشود حتی پس از حمله اولیه، امکان دفاع و پاسخگویی حفظ شود.
۲. یگانهای واکنش سریع: نیروهای موشکی و مراکز فرماندهی زیرزمینی با حفظ پراکندگی، آمادهاند تا در لحظه مناسب، به دشمن پاسخ دهند.
3. ساختار فرماندهی چندلایه: حتی اگر بخشی از فرماندهی آسیب ببیند، فرماندهی جایگزین به سرعت وارد عمل میشود.
۴. سامانههای اطلاعاتی و سایبری مقاوم: شبکههای اطلاعاتی کشور به شکلی طراحی شدهاند که در برابر حملههای سایبری هم پایدار باشند.
۵. چالش زمان پاسخدهی: نقطهضعف احتمالی این راهبرد، نیاز به زمان برای ارزیابی و تصمیمگیری است که ممکن است دشمن بخواهد از آن سوءاستفاده کند. اما افکار عمومی نباید طاهر را ببینند.
🟢 نمونههای تاریخی مثل جنگ تحمیلی( عملیات بتح المبین و بیت المقدس) یا تجربیات روسیه و ناتو نیز نشان دادهاند که «ضربه دوم» میتواند تعادل جنگ را تغییر دهد.
🔚در نهایت، راهبرد ضربه دوم ستون اصلی دفاعی ایران است. مهم این است که فریب حمله اول دشمن را نخوریم؛ چون بازی واقعی تازه بعد از آن شروع میشود.
#علی_محمدی
@akhbarsiasirooz
پنج نکته مهم از روابط نفتی ایران_چین
۱_ با وجود فشارهای شدید آمریکا علیه شرکتهای چینی و تحریمهای گسترده علیه ایران، چین همچنان به خرید نفت از این کشور ادامه میدهد. سهم چین از نفت ایران از حدود ۲۵ درصد در سال ۲۰۱۷ به نزدیک ۹۵ درصد در سال ۲۰۲۴ رسیده است. این رفتار پکن را نمیتوان صرفاً در قالب یک معامله اقتصادی تحلیل کرد، بلکه نشاندهنده اراده سیاسی چین برای مقابله با هژمونی آمریکا و مقاومت در جنگ اقتصادی است که دولت ترامپ علیه این کشور به راه انداخته است.
۲_ اما چرا چین اینگونه مصمم است؟ نخست، تنوع در مبادی تأمین انرژی و کاهش وابستگی به منابع نفتی تحت کنترل آمریکا و متحدانش( دول عربی) برای چین ضروری است. دوم، چین با ادامه روابط نفتی با ایران پیامی تلافیجویانه به واشنگتن ارسال میکند که قصد ندارد تحت فشارهای آمریکا تسلیم شود. سوم، همکاریهای اقتصادی و سیاسی میان ایران و چین، بهویژه با توجه به جایگاه ژئوپلیتیک ایران اهمیت بالایی دارد. چهارم، قیمت پایینتر نفت ایران و روسیه، ریسکهای اقتصادی ناشی از تحریمها را تا حدی کاهش میدهد.
۳_ بر این اساس می توان ادعا کرد که حتی پس از فعالسازی مکانیسم ماشه، احتمالا چین در همین سطح، همچنان به خرید نفت از ایران ادامه میدهد.
۴_ با این حال، تعامل با چین را باید به عنوان یک استراتژی اقتصادی در شرایطی از تحریم و جنگ اقتصادی فهم کرد که در آن، گزینههای پیشروی ایران محدودند اما سنجیده. در عین حال وابستگی ایران به یک شریک تجاری، به ویژه در شرایط تحریم و فشارهای بینالمللی، مضررات و ریسکهایی را به همراه دارد.
۵_ از طرفی شکافها و تنشهای ژئوپلیتیکی بین آمریکا و کشورهایی مثل چین، روسیه، برزیل و… که به دلیل سیاست های اقتصادی دولت ترامپ حاصل شده، فرصتی برای ایران ایجاد کرده تا بتواند از این فضا برای کاهش تأثیر تحریمها بهره ببرد. این فرصت زمانی فعلیت می یابد که کشور معطل مذاکرات ( هسته ای) نشود.
#علی_محمدی
@akhbarsiasirooz