دنیا نده بازی دلتُ، مولا برات شهادتُ نوشته 🎙حاج‌بذری @akhlagherahmany

زندگی از مرگ پرسید: چرا انسانها عاشق من هستند؟ اما از تو می ترسند؟ مرگ پاسخ داد: چون تو یک دروغ زیبایی ولی من یک حقیقت تلخ!!! @akhlagherahmany

❤️من دلم میخواد برای تو بمیرم❤️ @akhlagherahmany

✅ جریده رو که گذر گاه عافیت تنگ @akhlagherahmany

✅ انسان تا بوی فنا... ⚫️شادی روح مطهر استاد الفاتحه مع الصلوات @akhlagherahmany

✅ حاجی را... ⚫️ شادی روح مطهر استاد الفاتحه مع الصلوات@akhlagherahmany

🌺 #عیدمبعث‌مبارڪ 💐مبعث اوج برکات 💐بر تو محمد صلوات #امیرکرمانشاهی @akhlagherahmany

🎥 شیعه‌ی گناه کرده مثل الماس در لجن است! ⭕️ گوهر وجودمان‌ را به راحتی آلوده نکنیم! 🔰 #استاد_عالی @akhlagherahmany

✨﷽✨ 🌼داستان امام حسین(ع) و شیخ رجبعلی خیاط ✍شیخ رجبعلی خیاط به همراه شیخ حسن تزودی در امامزاده صالح تهران نشسته بودند که جناب شیخ می گوید: « یالَیتَنی کُنتُ مَعَکَ فَاَفوُزُ مَعَکَ فَوزاً عَظیما» ؛ حسین جان!ای کاش روز عاشورا در کربلا بودم و در رکاب شما به شهادت میرسیدم. وقتی اینگونه آرزو می کند،می بینند هوا ابری شد و یک تکه ابر بالای سر آنها قرارگرفت و شروع کرد به باریدن تگرگ. شیخ رجبعلی خیاط فرار می کند و به امامزاده پناه می برد. وقتی بارش تگرگ تمام می شود، شیخ از امامزاده بیرون می آید و برایش مکاشفه زیبایی رخ میدهد.... او امام حسین علیه السلام را زیارت می کند و حضرت به او می فرمایند: شیخ رجبعلی! روز عاشورا مثل این تگرگ تیر به جانب من و یارانم می بارید؛ولی هیچ کدام جا خالی نکردند و در برابر تیرها مقاوم و راست قامت ایستادند،دیدی که چگونه از دست این تگرگ ها فرار کردی. مگر می شود هر کس ادعای عشق والا را داشته باشد؟ 📚کتاب طوبای کربلا …صفحه۱۴۱ @akhlagherahmany