«برادرزاده عزیزم، فاطمه خانم عزيز! عموجان، من که از خود چیزی ندارم که برای تو بنویسم؛ اما بزرگان ما تأکید زیادی بر رابطه #خودشناسی و اثر آن بر #عبودیت و توجه به مبدأ هستی خداوند سبحان میکنند.
خودشناسی یعنی چه؟ خودشناسی یعنی #فقر خود را دیدن در مقابل عظمت #استغنای_الهی. خودشناسی یعنی کوچکی خود را در مقابل عظمت بزرگی خداوند دیدن. خودشناسی یعنی #نیاز_پیوسته خود را در مقابل هستیبخش بینیاز دیدن.
دخترم، هر کس #خدا را بشناسد، به او رغبت خاص پیدا میکند؛ خصوصا در #عبادات، و از گناه و معصیت دوری میکند. کسی که عظمت خداوند را دید و شناخت، پاکدامنی و #زهد پیدا میکند، و معرفت به خداوند سبحان، موجب #تسلیم و رضای انسان میشود. معرفت به خداوند، موجب بینیازی از دیگران میشود. از خداوند میخواهم به دختر متدین و خوب و محجبه قابل افتخار، توفیق توجه به خدا و #معرفت به خداوند سبحان بدهد. عمویت و ملتمس دعایت، #قاسم_سلیمانی».
✍🏻نامه عرفانی #سردار_شهید_سلیمانی به یکی از فرزندان شهدای معظم به تاریخ ۱۳۹۴/۱/۱۰
🔴 منبع کتاب «حاج قاسمی که من میشناسم» 📚
🇮🇷 ━━💠🍃▪️🍃💠━━━ 🇮🇷
🗨 چه عبادتی افضل است؟ کدام عمل انسان را سریعتر به مقصد میرسانَد؟
🔹#عبادت در اسلام وسیلهٔ تحقّقِ #عبودیت است، یعنی کاری که آدم برای خدا میکند تا تجلّیِ بندگیاش باشد.
♦راجع به عبادت چند قانون هست:
🔹اوّل اینکه آنطور باشد که خدا خواسته و گفته. (وقتی خدا به شیطان گفت به آدم سجده کن، شیطان گفت نمیکنم، عوضِ آن خودت را سجده میکنم، تا حالا هم همینکار را کردهام. خدا فرمود: العباده من حیث اُرید لا من حیث تُرید؛ یعنی عبادت آن است که من میخواهم نه آنکه تو میخواهی؛ باید آنطور عبادت کنی که من میگویم نه آنطور که دلت میخواهد).
بهعبارتِ دیگر عبادت، توقیفی و به تعیینِ الهی است و بدعت در آن پذیرفته نیست. پس باید ببینیم خدا چه عبادتی را تشریع کرده، همان را انجام دهیم.
🔹دوم، در عبادتِ مشروع، تٲکیدِ اسلام بر کیفیّت بیش از کمیّت است؛ یعنی باید عبادت را برای خدا و با حضورِ قلب انجام داد.
🔹سوم، مداومت بر عبادت لازم است تا آثارِ عبادت در انسان ظاهر شود و حال و هوای انسان را عوض کند. (حداقل چهل روز برای اثراتِ روحی و بیست و یک روز برای تٲثیراتِ ذهنی و تغییراتِ عادتی لازم است. کمالِ دوام هم طبقِ روایاتِ نبوی، یکسال است؛ بعد از یکسال عیبی ندارد که عابد، عبادتی مستحبّی را ترک کند و عبادتِ دیگری را جایگزین کند؛ قبل از آن مکروه است).
🔹چهارم، دو جور عبادت داریم:
✦یکی عبادتِ خاص است، که انسان از کارهای دیگر دست بکشد و چند دقیقهای با همهٔ وجود به خدا توجّه کند و منقطع شود اِلیَ الله و فرار کند به ساحتِ خدا و پناهنده شود به او. مثالِ این عبادت، نماز است یا دعا یا ذکرِ خاصّ در وقتِ خاصّی از شبانهروز یا قرائتِ قرآن یا اعمالِ عبادیِ حج.
✦دیگر عبادتِ عامّ است: اسلام در مفهومِ عبادت توسعه داده و گفته هرکاری که برای خدا انجام دهی و ضمنِ آن حضورِ الهی را حفظ کنی و مراقبه داشته باشی، آن کار هم عبادت است. درنتیجه وقتی کسی برای تامینِ مخارجِ خانوادهاش میرود کار میکند، این کار کردن و عرق ریختن، فینفسه ثواب دارد. امّا وقتی همین کار را میکند ولی میگوید خدایا برای نزدیکی به تو و چون تو دوست داری، میروم روزی برای خانوادهٔ خود تحصیل کنم؛ و حینِ کار هم حتّیالامکان به یادِ خداست و نیّتش را امتداد میدهد - اگر هم یادش برود، زود یادش میافتد که دارد چه کار میکند و چرا میکند - چنین کسی، همان کارش هم عبادت است؛ گویا دائم در نماز است.
این عبادت به معنای عامّ است، که به شرطِ تحقّقِ شروطِ گفته شده محقّق میشود و برکاتِ بسیار دارد. (اوقاتی که انسان در حالِ غفلت و نسیان است، برای او عبادت محسوب نمیشود گرچه قصدِ اولیّهاش برای حضور در جایی، خدایی بوده باشد. درست مثلِ بخشهایی از نماز که بیتوجّه خوانده شده، آنها نماز به حساب نمیآید).
🔹البتّه عبادتِ خاصّ بسیار لازم است تا فرد به چنین توفیقی دست پیدا کند و بتواند عبادتِ عامّ را محقّق کند؛ و پس از رسیدن به این مقام، عبادتِ خاصّ فرد تعطیل نمیشود بلکه بیشتر و بیشتر میشود.