eitaa logo
آموزش اخلاق| محمدجواد فلاح
443 دنبال‌کننده
361 عکس
123 ویدیو
34 فایل
🏅دکتر محمدجواد فلاح 🏅عضو ه‍یئت علمی دانشگاه  🏅عضوهیئت مدیره انجمن اخلاق کاربردی ایران 🏅پژوهشگر،نویسنده مقالات وکتب اخلاقی 🏅کارشناس رسانه در حوزه اخلاق 🏅استاد راهنما و مشاور 📩درخواست برگزاری کارگاه وسخنرانی مدیر @tameakhlagh ادمین @montazar251
مشاهده در ایتا
دانلود
فصل پنجم : آموزش وپرورش👆
📍 آشفتگی مضاعف در حکمرانی نظام آموزشی پس از انقلاب / نگاه غیرتخصصی دولت ها به مقولۀ تعلیم‌و‌تربیت 🔻 خانم دکتر رضوان حکیم‌زاده عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفتگویی مطرح کرد؛ ▪️اگر بخواهیم بر اوضاع نظام آموزشی بعد از انقلاب تمرکز داشته باشیم، فکر می‌کنم نظام آموزش‌وپرورش در مقایسه با خیلی از سازمان‌ها و نهادها بیشتر به شتاب‌زدگی در تصمیم‌گیری و به تبع آن نگاه غیرتخصصی به مقولۀ تعلیم‌و‌تربیت دچار شد ▪️در به‌کارگیری مدیران ارشد برای تصدی پست‌های مهم آموزش و پرورش، به‌جز موارد معدود و کوتاه، تخصص تعلیم‌وتربیت اصلاً برایمان مهم نبوده؛ یعنی انگار‌نه‌انگار که تعلیم‌وتربیت علمی تخصصی است و کسی که سکان‌دار این مأموریت مهم است، حتماً باید در این زمینه اشراف کامل داشته باشد. ▪️به دوران سازندگی می‌رسیم که به‌نظرم یکی از تصمیم‌های تأسف‌بار و زیان‌بار در سیاست‌های کلان کشور از جهت توسعه و آموزش‌وپرورش گرفته شد؛ یعنی آغاز بی‌راهه‌ای ذیل سیاست‌های آزادسازی اقتصادی که درواقع نگاه بازاری به مقولۀ آموزش‌وپرورش داشتند. ▪️سیاست‌های غلط و مدل مدیریتی بسیار آشفته که تعارض منافع را در این موضوع مهم نادیده گرفته بود، باعث شد کارشناس منطقۀ آموزش‌وپرورش، مدیر منطقه، معاون وزیر، وزیر به‌نوعی جزو صاحبان مدرسۀ غیردولتی شوند و وقتی منافع مدارس خصوصی با کسانی که اصحاب قدرت هستند، در‌هم‌تنیده می‌شود، دیگر نمی‌توان این را جمع کرد. 🌐 ‌متن گفتگو: https://ihkn.ir/?p=37903 _ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ https://eitaa.com/atadris
📍 رشد دانش‌آموزان اتباع و چالش‌های نظام آموزشی/ ضرورت اتخاذ سیاستی واحد برای تحصیل اتباع ▫️اصل 30 قانون اساسی: «دولت موظف است وسایل آموزش‌و‌پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.» ▫️تاسیس مدارس غیردولتی قرار بود با افزایش مشارکت مردم در نظام آموزش و پرورش منجر به افزایش رضایت عمومی از آموزش رسمی کشور شود در حال حاضر نه تنها این هدف را محقق نکرده بلکه برعکس منجر به تشدید حس نابرابری در میان مردم شده است. ▫️حضور بیش از نیم میلیونی دانش آموزان اتباع در مدارس کشور، هزینه های سنگینی را متوجه نظام آموزش و پرورش خواهد کرد. سوال مهمی که در اینجا وجود دارد این است که نحوه تامین مالی این تعداد دانش آموز به چه صورت باید باشد ▫️تاکنون سیاست مشخصی در این عرصه در پیش گرفته نشده لذا در نقاط مختلف کشور، سیاست های پراکنده و متشتتی اتخاذ شده است. در برخی استان ها، دانش آموزان اتباع را در کنار دانش آموزان ایرانی در مدارس دولتی ثبت نام میکنند و در برخی دیگر مدارس خاصی را به آنها اختصاص داده اند. ▫️با توجه به ازدیاد روزافزون حضور اتباع خردسال در ایران، ضرورت اتخاذ سیاستی مشخص و واحد که اقتضائات قانون اساسی و منابع کشور را در نظر بگیرد، غیرقابل انکار است لذا انتظار میرود که قبل از شروع سال تحصیلی جدید، این خلا سیاستی توسط مجلس شورای اسلامی برطرف شود. 🌐 متن یادداشت: https://ihkn.ir/?p=37912 _ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ https://eitaa.com/atadris
🔸کاهش ۲.۷ درصدی تعداد دانشجویان 🔹جمعیت دانشجویی کشور در سال تحصیلی گذشته(۱۴۰۲-۱۴۰۱) ۳ میلیون و ۲۴۹ هزار و ۶۰۱ دانشجو بوده که در مقایسه با سال قبل ۲.۷ درصد کاهش داشته است، همچنین از این تعداد ۵۰.۲ درصد را زنان و ۴۹.۸ درصد را مردان تشکیل می‌دهند. 🆔 @YjcNewsChannel https://eitaa.com/atadris
فصل امتحانات به طعم اخلاق تصویر متعلق به کارشناس آموزش است که برای آسودگی خاطر دانشجو وعدم استرس از فرزندش مراقبت می کند. مسئولیت شناسی این مراقب عزیز قابل تحسین است.☘☘☘☘ https://eitaa.com/atadris
📍افتتاح آئین بزرگداشت 1757 سال سنت آموزش عالی در ایران فردا در مصلی دانشگاه تهران 🔸برگزاری آئین حمل پرچم ۱۷۵۷ سال سنت آموزش عالی توسط ۵۰۰ فارغ‌التحصیل و دانشجوی در آستانه فارغ‌التحصیلی دانشگاه تهران با لباس‌های ویژه فارغ‌التحصیلی دانشگاه تهران 🔸تعدادی از رؤسای دانشگاه‌های خارج از کشور که امکان حضور در این آئین را نداشته‌اند، پیام‌های تصویری برای رئیس دانشگاه تهران ارسال کرده‌اند که کلیپی از این پیام‌ها که به تمجید نقش ایران در پایه‌گذاری آموزش عالی در دنیا می‌پردازد، پخش خواهد شد. 🔸رونمایی از «سکه و یادمان ۱۷۵۷»، «فرش ۹۰ سالگی دانشگاه تهران» و «کتاب از جندی شاپور تا دانشگاه تهران» 🔸این مراسم از ساعت ۱۶:۳۰ روز سه‌شنبه ۱۲ تیر ماه آغاز می گردد _ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ https://eitaa.com/atadris
◾️السلام علیک یا ابا عبد الله
برگزاری کارگاه اخلاق پژوهش در دانشگاه مازندران سه روز ابتدای هفته در خدمت اساتید بسیار گرانقدر دانشگاه مازندران بودم. مباحث و مسائل مهمی در باب اخلاق پژوهش در حوزه آموزش عالی مورد تبادل قرار گرفت . اهم مباحث طرح شده شامل: اصول اخلاق پژوهش، قلمرو اخلاق پژوهش در آموزش عالی و نیز مسائل چون ، کپی رایت، حق مالکیت معنوی ، عدالت در مشارکت علمی، شاخص های اخلاقی راهنمایی، مشاوره و داوری پایان نامه ها و نیز شاخص های اخلاقی ارزیابی علمی مورد بحث و گفتگو قرار گرفت. 👇👇👇 https://eitaa.com/atadris
ظرائف استادی؛ واقعادخواندنی وتاثیرگذار خاطره‌ی دکتر عبدالحسین زرین کوب از عاشورا: 📝 روز عاشورا بود و در مراسمی به همین مناسبت به عنوان سخنران دعوت داشتم ، مراسمی خاص با حضور تعداد زیادی تحصیل کرده و به اصطلاح روشنفکر و البته تعدادی از مردم عادی، نگاهی به بنر تبلیغاتی که اسم و تصویرم را روی آن زده بودند انداختم و وارد مسجد شده و در گوشه ای نشستم ، دنبال موضوعی برای شروع سخنرانی خودم می گشتم ، موضوعی که بتواند مردم عزادار را در این روز خاص جذب کند ، برای همین نمیخواستم فعلا کسی متوجه حضورم بشود ، هر چه بیشتر فکر می کردم کمتر به نتیجه می رسیدم ، ذهنم واقعا مغشوش شده بود ، پیرمردی که بغل دستم نشسته بود با پرسشی رشته ی افکار را پاره کرد : ببخشید شما استاد زرین کوب هستید ؟ گفتم : استاد که چه عرض کنم ولی زرین کوب هستم . خیلی خوشحال شد مثل کسی که به آرزوی خود رسیده باشد و شروع کرد به شرح اینکه چقدر دوست داشته بنده را از نزدیک ببیند . همین طور که صحبت می کرد ، دقیق نگاهش می کردم ، این بنده خدا چرا باید آرزوی دیدن من را داشته باشد ؟ چه وجه اشتراکی بین من و او وجود دارد ؟ پیرمردی روستایی با چهره ای چین خورده و آفتاب سوخته ، متین ، سنگین و باوقار . می گفت مکتب رفته و عم جزء خوانده و در اوقات بیکاری یا قرآن می خواند یا غزل حافظ و شروع به خواندن چند بیت جسته و گریخته از غزلیات خواجه و چه زیبا غزل حافظ را می خواند . پرسیدم : حالا چرا مشتاق دیدن بنده بودید ؟ گفت : سؤالی داشتم گفتم : بفرما پرسید : شما به فال حافظ اعتقاد دارید؟ گفتم : خب بله ، صددرصد گفت : ولی من اعتقاد ندارم پرسیدم : من چه کاری میتونم انجام بدم ؟ از من چه خدمتی بر میاد؟( عاشق مرامش شده بودم و از گفتگو با او لذت می بردم ) گفت : خیلی دوست دارم معتقد شوم ، یک زحمتی برای من می کشید ؟ گفتم : اگر از دستم بر بیاد ، حتما ، چرا که نه؟ گفت : یک فال برام بگیرید گفتم ولی من دیوان حافظ پیشم ندارم بلافاصله دیوانی جیبی از جیبش درآورد و به طرفم گرفت و گفت : بفرما مات و مبهوت نگاهش کردم و گفتم ، نیت کنید فاتحه ای زیر لب خواند و گفت : برای خودم نمی خوام ، می خوام ببینم حافظ در مورد امروز ( روز عاشورا ) چی می گه؟ برای لحظه ای کپ کردم و مردد در گرفتن فال . حافظ ، عاشورا ، اگه جواب نداد چی ؟ عشق و علاقه ی این مرد به حافظ چی میشه ؟ با وجود اینکه بارها و بارها غزلیات خواجه را کلمه به کلمه خوانده و در معنا و مفهوم آنها اندیشیده بودم ، غزلی به ذهنم نرسید که به طور ویژه به این موضوع پرداخته باشد . متوجه تردیدم شد ، گفت : چی شد استاد؟ گفتم : هیچی ، الان ، در خدمتتان هستم . چشمانم را بستم و فاتحه ای قرائت کردم و به شاخه نباتش قسمش دادم و صفحه ای را باز کردم : زان یار دلنوازم شکریست با شکایت گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی جانا روا نباشد خونریز را حمایت در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت این راه را نهایت صورت کجا توان بست کش صد هزار منزل بیش است در بدایت هر چند بردی آبم روی از درت نتابم جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت خدای من این غزل اگر موضوعش امام حسین و وقایع روز و شب یازدهم نباشد ، پس چه می تواند باشد ، سالها خود را حافظ پژوه می دانستم و هیچ وقت حتی یک بار هم به این غزل ، از این زاویه نگاه نکرده بودم ، این غزل ، ویژه برای همین مناسبت سروده شده بیت اولش را خواندم از بیت دوم این مرد شروع به زمزمه کردن با من کرد و از حفظ با من همخوانی می کرد و گریه می کرد طوری که چهار ستون بدنش می لرزید ، انگار داشتم روضه می خواندم و او هم پای روضه ی من بود . متوجه شدم عده ای دارند ما را تماشا می کنند که مجری برنامه به عنوان سخنران من را فراخواند و عذرخواهی که متوجه حضورم نشده ، حالا دیگه می دونستم سخنرانی خود را چگونه شروع کنم . بلند شدم ، دستم را گرفت میخواست ببوسد که مانع شدم ، خم شدم ، دستش را به نشانه ی ادب بوسیدم . گفت معتقد شدم استاد ، معتقد بووودم استاد ، ایمان پیدا کردم استاد ، گریه امانش نمی داد ، آنروز من روضه خوان امام شهید شدم و کسانی پای روضه ی من گریه کردند که پای هیچ روضه ای به قول خودشان گریه نکرده بودند. السلام علیک یا اباعبدالله‌ https://eitaa.com/atadris