فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸نمى گویم روزتان به خیر
☕️که خیرى ست
🌸به کوتاهى روز
☕️مى گویم عاقبتتان بخیر
🌸که خیرى ست
☕️به بلنداى سرنوشت
🌸عاقبتتان بخیر
☕️غم هایتان فانى
🌸شادى هایتان باقى
@akse_nab 🌸🍃
🍃🌸آرزویم برای شما
🍃🌸درآخرین روز پنجشنبه مرداد
🍃🌸الهی
🍃🌸خونههاتون پُر برکت
🍃🌸رابطههاتون پر از رنگ زیبای عشق
🍃🌸وجودتون سلامت
🍃🌸دلتون پر اميد به امروز و فرداها
🍃🌸جیبتون پر پول
🍃🌸ولحظاتتون سرشار از آرامش
🍃🌸تقدیم با بهترین آرزوها
🍃🌸آخر هفته تون شاد
@akse_nab 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸خوشبخت ترین
مخلوق خواهی بود...🌸
اگر امروزت را
آنچنان زندگی کنی،
که گویی نه فردایی
وجود دارد برای دلهره،
و نه گذشته ای برای حسرت😇🌸
@akse_nab 🌸🍃
❤️ آخرین پنجشنبه
🌷 مرداد ماهتون عالی
❤️براتون روزی پراز
🌷نشاط،شادی وعشق
❤️آرزو می کنم
🌷امیدوارم لحظات رابه شادی
❤️و آرامش درکنارخانواده
🌷و دوستانتان سپری کنید
@akse_nab 🌸🍃
🔘 داستان کوتاه
نزدیک دو ماه است پدر بازنشسته شده! مدام سرش گرم دوستان و کتاب هایش و بقیه اوقات مشغول دنیای مجازی ست. زندگی اش را به دقت زیرنظر دارم! صبح ها به رسم عادت ساعت هفت بیدار میشود! میرود نانوایی و برمیگردد شعر میخواند؛ مادرم را بیدار میکند به اتفاق صبحانه میخورند؛ میرود سراغ کتاب هایش! ناهار را زودتر از زمان شاغل بودنش میخورد! بعد از ناهار چرت میزند... بعد از ظهرها را اغلب بهمراه مادرم با دوستانش شریک میشود. خوشحال و سرحال است. کمی چاق تر شده... در این مدت هرکس اورا دیده بازنشستگی اش را تبریک گفته اغلب با هدیه ی کوچک یا دسته گل! پدر معتقد است سی سال کار کرده و اکنون زمان استراحت اوست. به تمامی تفریحاتی که اطرافیانش پیشنهاد میکنند پاسخ مثبت داده و از اینکه دغدغه ی مرخصی ندارد بسیار احساس رضایت میکند.
اما!....
مدتی ست به مادرم فکر میکنم. پا به پای پدر در برخی موارد خیلی بیشتر از او برای زندگی شان زحمت کشیده. اگر پدر سی سال هرروز هشت ساعت پشت میز نشسته، مادر بیست و چهار ساعت سرپا فضای خانه را مدیریت کرده. پدر بعد از سی سال به استراحت فکر میکند.. اما مادر هنوز سر اجاق برای ناهار پیاز خرد میکند. پدر در آرامش کتاب میخواند. مادر جارو بدست خانه تکانی میکند... هرازگاهی پدر ظرف هارا میشوید یا سیب زمینی میپزد... و با جمله ای به اعضای خانواده این لطف بزرگش را اعلام میکند! مادر اما انگار مجبور به انجام وظایفش است.. همه از او انتظار دارند و او بدون خستگی و بدون ابلاغ آن مسئولیتش را انجام میدهد. مادر را نگاه میکنم. کی قرار است بازنشسته شود؟ کی قرار است از او بخاطر مشغولیت بیست و چهارساعته اش بعد سی سال با هدیه ای یا دسته گلی تقدیر شود؟ مادر کی قرار است به استراحت و دغدغه های تک نفره اش فکر کند؟!!!....
به مادراتون بگید که قدردان حضور و تمام خوبیهاشون هستید.
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
@akse_nab 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💗محبت قدرتمندترین
☘🌼نیرویی است که جهان
💗دراختیار خود دارد
☘🌼و در عین حـال
💗ساده ترین نیرویی
☘🌼است که
💗بتوان تصور کرد
☘🌼عصر زیباتون بخیر
💗زندگیتون پـراز عـشق و محبت
@akse_nab 🌸🍃
کانال عشاق الحسین_۲۰۲۲_۰۵_۲۴_۱۶_۲۱_۱۰_۳۳۵.mp3
2.54M
🖤شب زیارتی امام حسین علیه السلام
❬أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَج❭
#محرم
#امام_حسین
#شبتون_حسینی🌙
@akse_nab 🌸🍃
🌼الهی امشب هر چی
⭐️خوبیه و خوشبختیه
🌼خــدای مهربـون
⭐️براتون رقم بزنه
🌼کلبههاتون از محبت گرم
⭐️و آرامش مهمون همیشگی
🌼خـونههاتـون بـاشه
⭐️شبتون بخیر در پناه خدای مهربون
@akse_nab 🌸🍃
✨﷽✨
❣سلام عليڪم ایام سوگواری سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام تسلیت باد 💔💔💔💔💔
💠 طرح جمعی #ختم #قرآن📖
و #صلوات
💠به نـیت تعجیل درامرفرج وسلامتی مولامون، شادی روح اموات، وشهدا شفای بیماران
و
به نیابت امام محمد باقر علیهالسلام
ثواب این ختم قرآن برسد به ایشان❤️
┈••✾•🍃🌺🍃🌺🍃•✾••┈
جز انتخاب شده ✅
جزء هاى مانده ازاین خـتم🖤↶
🖤1 ✅
🖤2 ✅
🖤3 ✅
🖤4 ✅
🖤5 ✅
🖤6 ✅
🖤7 ✅
🖤8 ✅
🖤9 ✅
🖤10 ✅
🖤11 ✅
🖤12 ✅
🖤13 ✅
🖤14 ✅
🖤15 ✅
🖤16 ✅
🖤17 ✅
🖤18 ✅
🖤19 ✅
🖤20 ✅
🖤21 ✅
🖤22 ✅
🖤23 ✅
🖤24 ✅
🖤25 ✅
🖤26 ✅
🖤27 ✅
🖤28 ✅
🖤29 ✅
🖤30 ✅
┈••❀•🍃🌺🍃🌺🍃•✾••┈
🌹مهلت قرائت تا #امشب 👉🏻👉🏻
💠 ارسال جز وصلوات های انتخابیتون↙️
@Ya_ali110
🌹تشڪرازحضورزیبایتان شهادت نصیبتان
❣ #اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج❣
@Ya_ali110
@Ya_ali110
••✾• 🍃 🌺 🍃 •✾••
✨به نام خداوند نیکوسرشت
🌸که او در جهان بذرنیکی بکشت
✨خدایا...
🌸صبحمان را
✨با نام تو آغاز میكنیم
🌸نام تو آرامش
✨لحظههايمان است و
🌸میدانیم امروز بركت و شادی را
✨مهمان لحظههايمان خواهی كرد
🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو
@akse_nab 🌸🍃
سـ🌸ـلام
روزتون پراز خیر و برکت
🗓 امروز جمعه
☀️ ٢٨ مرداد ١۴٠١ ه. ش
🌙 ٢١ محرم ١۴۴۴ ه.ق
🌲 ١٩ آگوست ٢٠٢٢ ميلادى
@akse_nab 🌸🍃
❤️بر جمال و رُخ زیبای محمد صلوات
🌷بر کمال و مه بی تای محمد صلوات
❤️تا که فیض ازلی شامل حالت بشود
🌷بر خصال و قد رعنای محمد صلوات
❤️اللّهُمَّصَلِّعَلي
🌷مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد
❤️وَعَجِّلفَرَجَهُــم
@akse_nab 🌸🍃
نیایش صبحگاهی 🌺🍃🌺
🌷خـدایـا
🌼در این ادینه زیبا به همه دوستانم
🌷بـرکت ، دلخوشی و سلامتی ببخش
🌼و یاریشان کـن
🌷تا زیباترین روز را
🌼کنار عزیزان شون داشته باشند
🌷روزی که عشق باشدو مهربانی
🌼لبخند باشد و موفقیت
🌷خوشبختی باشد و
🌼عاقبت بخیری
آمیـــن🙏
به برکت صلوات بر حضرت مُحَمَّدٍ ﷺ 💚
و خاندان پاک و مطهرش 🌸
@akse_nab 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼 #السلام_علیک
🌼 #یا_اباصالح_مهدی
🌼عاقبت نور تـو
💫پهــنـای جـهـان می گیرد
🌼جسم بی جان زمین
💫از تو توان می گیرد
🌼سال ها قلـب من
💫از دوریـتان مـرده ولـی
🌼خبـری از تـو بیـاید
💫ضـربـان می گیرد
🌼الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج🌼
@akse_nab 🌼🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ســــ🌸ـــلام
صبح آدینه تون
بخیــــــر و شـــادی🌸🍃
🌸آرزوهاتون مستجاب
💫کانون خانواده تون گرم گرم
🌸سایه بزرگترهاتون مستدام
💫سعادت وخوشبختــــــی
🌸یار همیشگی شمــــــــا
🌸 در کنار خانواده
آدینه تون پر از بهترین ها...🌸🍃
@akse_nab 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺جمعه ها،
☘هر چه در طول هفته
🌸خوب و بد گذشت
☘را کنار بگذار،
🌺امروز، روز آرام و قرار
☘و عشق ورزیدن
🌸در کنار خانواده است،
☘به دور از
🌺هیاهوی روزهای کاری
🌸جمعتون سرشار از عشق و مـحبت
☘در کنار خانواده محترم تون
@akse_nab 🌸🍃
این داستان فوق العاده زیباست و میتونه تاثیر زیادی روی روابط خانوادگی شما داشته باشه... #پس_حتما_بخونیدش👇
#از_تهمینه_میلانی
🔹ته پیاز و رنده رو پرت کردم توی سینک، اشک از چشمو چارم جاری بود. در یخچال رو باز کردم و تخم مرغ رو شکستم روی گوشت، روغن رو ریختم توی ماهی تابه و اولین کتلت رو کف دستم پهن کردم و خوابوندم کف تابه... برای خودش جلز جلز خفیفی کرد که زنگ در رو زدند.
🔹پدرم بود. بازم نون تازه آورده بود. نه من و نه شوهرم حس و حال صف نونوایی نداشتیم. بابام میگفت: نون خوب خیلی مهمه.
من که بازنشسته ام، کاری ندارم، هر وقت برای خودمون گرفتم برای شما هم میگیرم. در میزد و نون رو همون دم در میداد و میرفت. هیچ وقت هم بالا نمی اومد. هیچ وقت.
🔹دستم چرب بود، شوهرم در را باز کرد و دوید توی راه پله. پدرم را خیلی دوست داشت. کلا پدرم از اون جور آدمهاست که بیشتر آدمها دوستش دارند. صدای شوهرم از توی راه پله می اومد که به اصرار تعارف می کرد و پدر و مادرم را برای شام دعوت میکرد بالا.
🔹برای یک لحظه خشکم زد! آخه ما خانوادۀ سرد و نچسبی هستیم. همدیگه رو نمی بوسیم، بغل نمی کنیم، قربون صدقه هم نمیریم و از همه مهم تر سرزده و بدون دعوت جایی نمیریم. اما خانواده ی شوهرم اینجوری نبودن، در می زدند و میامدند تو، روزی هفده بار با هم تلفنی حرف می زدند.
قربون صدقه هم می رفتند و قبیله ای بودند. برای همین هم شوهرم نمی فهمید که کاری که داشت میکرد مغایر اصول تربیتی من بود و هی اصرار می کرد، اصرار می کرد. آخر سر در باز شد و پدر مادرم وارد شدند. من اصلا خوشحال نشدم.
🔹خونه نا مرتب بود، خسته بودم. تازه از سر کار برگشته بودم، توی یخچال میوه نداشتیم. چیزهایی که الان وقتی فکرش را میکنم خنده دار به نظر میاد اما اون روز لعنتی خیلی مهم به نظر می رسید.
شوهرم توی آشپزخونه اومد تا برای مهمان ها چای بریزد و اخم های درهم رفته ی من رو دید. پرسیدم: برای چی این قدر اصرار کردی؟ گفت: خب دیدم کتلت داریم گفتم با هم بخوریم.
گفتم: ولی من این کتلت ها رو برای فردامون هم درست کردم.
گفت: حالا مگه چی شده؟ گفتم: چیزی نشده؟
در یخچال رو باز کردم و چند تا گوجه فرنگی رو با عصبانیت بیرون آوردم و زیر آب گرفتم.
🔹پدرم سرش رو توی آشپزخونه کرد و گفت: دختر جون، ببخشید که مزاحمت شدیم. میخوای نون ها رو برات ببرم؟ تازه یادم افتاد که حتی بهشون سلام هم نکرده بودم. پدر و مادرم تمام شب عین دو تا جوجه کوچولو روی مبل کز کرده بودند.
وقتی شام آماده شد، پدرم یک کتلت بیشتر بر نداشت. مادرم به بهانه ی گیاه خواری چند قاشق سالاد کنار بشقابش ریخت و بازی بازی کرد. خورده و نخورده خداحافظی کردند و رفتند و این داستان فراموش شد و پانزده سال گذشت.
🔹پدر و مادرم هردو فوت کردند. چند روز پیش برای خودم کتلت درست می کردم که فکرش مثل برق از سرم گذشت: نکنه وقتی با شوهرم حرف می زدم پدرم صحبت های ما را شنیده بود؟ نکنه برای همین شام نخورد؟
از تصورش مهره های پشتم تیر می کشد و دردی مثل دشنه در دلم می نشیند.
راستی چرا هیچ وقت برای اون نون سنگک ها ازش تشکر نکردم؟
آخرین کتلت رو از روی ماهیتابه بر می دارم. یک قطره روغن می چکد توی ظرف و جلز محزونی می کند.
واقعا چهار تا کتلت چه اهمیتی داشت؟
حقیقت مثل یک تکه آجر توی صورتم می خورد. حالا دیگه چه اهمیتی داشت وسط آشپزخانه ی خالی، چنگال به دست کنار ماهیتابه ای که بوی کتلت می داد، آه بکشم؟
🔹 چقدر دلم تنگ شده براشون. فقط، فقط اگر الان پدر و مادرم از در تو می آمدند، دیگه چه اهمیتی داشت خونه تمیز بود یا نه، میوه داشتیم یا نه. چرا همش میخواستم همه چی کامل باشه بعد مهمون بیاد!
همه چیز کافی بود، من بودم و بوی عطر روسری مادرم، دست پدرم و نون سنگک. پدرم راست میگفت که:
نون خوب خیلی مهمه. من این روزها هر قدر بخوام می تونم کتلت درست کنم، اما کسی زنگ این در را نخواهد زد، کسی که توی دستهاش نون سنگک گرم و تازه و بی منتی بود که بوی مهربونی می داد. اما دیگه چه اهمیتی دارد؟ چیزهایی هست که وقتی از دستش دادی اهمیتشو می فهمی.
👈🏻«زمخت نباشیم»
زمختی یعنی: ندانستن قدر لحظه ها، یعنی نفهمیدن اهمیت چیزها، یعنی توجه به جزییات احمقانه و ندیدن مهم ترین ها...
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
@akse_nab 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤ #حق_مادر
❓گفته شد: اى رسول خدا!
حقّ پدر چيست؟ فرمودند: تا وقتى زنده است از او اطاعت شود.
❓ گفته شد: پس حقّ مادر چيست؟
🌸 فرمودند:
هرگز! هرگز! اگر كسى به اندازه ريگ هاى پراكنده بيابان و به عدد قَطرات باران در طول دنيا در خدمت مادر بِايستد، نمى تواند حقّ يك روز را كه مادر، او را در شكمش حمل كرده است، ادا كند.
📚عوالى اللآلى، ج 1، ص 269، ح 77.
🌹 سلامتی مادرهای عزیزی که هیچوقت نمیتونیم حقشونو ادا کنیم و شادی مادران عزیز آسمونی که همیشه مهرشون و یادشون تو دلمون زنده است
@akse_nab 🌸🍃
💕 بچه که بودیم، آرزومون بزرگ شدن بود
بزرگ که شدیم،
حسرت برگشتن به بچگی رو داریم
💕 بچه که بودیم، درد دل را به یک ناله می گفتیم، همه میفهمیدند
بزرگ که شدیم، درد دل را به صد زبان میگوییم و کسی نمیفهمد
💕 بچه که بودیم، دلمان به
جوجههای رنگیمان خوش بود
بزرگ که شدیم،
همه دلخوشیهایمان رنگ باخت
💕 بچه که بودیم، چه دلهای بزرگی داشتیم
حالا که بزرگیم، چه دلتنگیم
💕کاش دلهامون به بزرگی بچگی بود
کاش همان کودکی بودیم که حرفهایش
را از نگاهش می توان خواند...
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
@akse_nab 🌸🍃
تقدیم به شما دوستان 🌼🍃
صبح آدینه تون گلبارون 🌷 🍃
امروزبراتون ازخدا💕
سلامتی میخوام 🌼🍃
دل خوش 💞
خونه گرم🌷🍃
لبخند زیاد 😊
ان شاءالله🌼🍃
لحظه لحظه امروز رو 🌷🍃
به خوشی سپری کنید🌼🍃
@akse_nab 🌷🍃