💐هدیه ام راپذیرا باش 💞هدیه ای همراه با   💐عشق و مهر و محبت 💞نیکی و دعای خیر 💐یکرنگی وصداقت 💞و یک دنیا آرزوی خوشبختی 💐تقدیم به شما دوستان خوبم 💞شنبه تون پُر از زیبایی ╭━━━⊰     💠      ⊱━━━╮    @Aksneveshteheitaa ╰━━━⊰     💠      ⊱━━━╯ : @Baran12387

#سلام_مولای_مهربانم هر دم بگو‌ میان قنوتت بہ صد نیاز عَجل علے ظُهورکَ یا فارسَ‌الحـِجاز هردم‌بگو بہ اشک‌روان روبہ آسمان💔 عَجل علے ظهورکَ‌یا صاحبَ‌‌الزَمان😔 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج ╭━━━⊰     💠      ⊱━━━╮    @Aksneveshteheitaa ╰━━━⊰     💠      ⊱━━━╯

#رمان #سجده_بر_غرور_مردانه_ام #پارت‌هفتاد‌دوم تو....تو.....اینجا چی کار می کنی؟ صدای دختر من رو به خودم اورد..... چهره ای جدی به خودم گرفتم و به سمت عقب برگشتم..... خودم رو اماده کرده بودم که با دیدنش مثل همیشه خشک و جدی برخورد و سرزنشش کنم.... اما به محض اینکه برگشتم با صحنه ای روبه رو شدم که همانطور مات ماندم..... نگاهم از موهای بهم ریخته و سیاهش به گردش در امد و تا پایین پاهاش دوخته شد...... دهانم از تعجب باز مانده بود ..... حتی پلک هم نمی توانستم بزنم...... حس می کردم قلـ ـبم تندتر از هروقت دیگه ای می زنه...... تمام تنم گر گرفته بود...... چه چشمای گستاخ و وحشی داشت...... اون لحظه حس می کردم واقعا اختیارم رو از دست دادم............ البته خودش هم دست کمی از من نداشت و همانطور مات به من مانده و با دهانی نیمه باز نگاهم می کرد......... شاید چند دقیقه ای می شد که همانطور هردو مات مانده بودیم که یکدفعه حس کردم چشمانش بیش از حد معمول گرد شده..... سرخی شرم رو می تونستم روی گونه هاش تشخیص بدم..... حس کردم یکدفعه گوشام به شدت سوت کشید.......... صدای جیغ دختر بود که کل فضای خانه را پرکرده بود و با سرعت هرچه تمام تر به طرف اتاقش می دوید....... همانطور مات مانده بودم اما با نگاهی به سرووضعم تازه علت تعجب دختر را فهمیدم....... مثل عادت هرشبه ام فقط یک شلوارک کوتاه پوشیده بودم و پیراهن به تن نداشتم...... از دیدن وضعیتم بیشتر از اینکه شرمم بیاد اخم هایم بی اختیار در هم رفت و از بین دندان های کلید شده ام گفتم :لعنتی......واقعا که چقدر احمقی بهراد.....واقعا که عرضه ی انجام هیچ کاری رو نداری..... حالا از فرداست که این دخترک یه بوق دستش بگیره و آبرو برات نذاره..... نگاهی به وضعیتم انداختم و قاشق را عصبی توی ظرف کوبیدم..... تمام تنم از شدت خشم می لرزید..... خاک برسرت بهراد .....یه دفعه نتونستی مثل آدم یه کاری انجام بدی..... کارد بخوره به اون شکمت که نتونستی یه دقیقه جلوی خودتو نگه داری تا این افتضاح به بار نیاد...... می مردی یکم دیرتر می رفتی توی آشپزخونه که این دختره خوابیده باشه..... حالا پیش خودش چه فکری می کنه..... حتما پیش خودش می گه این از قصد اومده بود تا حسابی من رو دید بزنه..... ولی از حق نگذریم عجب هیکل روفرم و قشنگی داشت...... پشت در اتاق لحظه ای ایستادم..... نگاهم به سمت اتاق کناری کشیده شد...... هاله ی نور کمی از زیر اتاق بیرون می زد...... پس دخترک هم هنوز بیدار بود..... نگاهم به سمت نیم تنه ی لخـ ـتم کشیده شد...... اخم هایم بیشتر در هم فرورفت...... عصبی نگاهم را از آن سمت گرفتم ..... دستگیره ی در را چرخاندم...... در با قیژ قیژ بدی باز شد....... بدون زدن کلید برق به سمت تخـ ـت بزرگ گوشه ی اتاق رفتم..... دمپایی هام را عصبی به گوشه ای پرت کردم و زیر پتو خزیدم....... چشمام رو بستم و سعی کردم خودم را به دستان نـوازشگر خواب بسپرم ...... اما فایده ای نداست.....‌ شاید چند دقیقه ای همانطور از این شانه به آن شانه می چرخیدم اما خواب به چشمانم نمی رفت..... به محضی که چشمام رو می بستم تصویر دختر با آن تاپ و شلوارک کوتاه توی ذهنم نقش می بست..... جدا که چه اندام زیبا و قشنگی داشت..... پاهای خوش تراش و قلمی ....کمـ ـر باریک ....موهای سیاه و لخـ ـت....چشمای گستاخ و وحشی درست مثل ..... درست مثل چشمای پریماه...... با یادآوری اسم پریماه اخمی روی صورتم نشست..... تازه به یاداوردم که دوساعت تمام دارم دخترک رو با پریماه مقایسه می کنم...... پتوم را عصبی کنار زدم..... نگاهم به سمت عکس مقابل تخـ ـت کشیده شد....... 🌸🌸🌸🌸🌞🌸🌸🌸🌸 #رمان #سجده‌بر‌غرور‌مردانه‌ام #خانوادگی #عکس‌نوشته‌ایتا #من‌محمد‌را‌دوست‌دارم http://eitaa.com/joinchat/2141257747Cf0d228eefd

خداوند می‌بیند و می‌پوشاند... مردم نمی‌بینند و فریاد می‌زنند... #مثبت_باش #کتاب بخوان #کرونا رو جدی بگیرید #در‌خانه‌می‌مانیم ╭━━━⊰     💠      ⊱━━━╮    @Aksneveshteheitaa ╰━━━⊰     💠      ⊱━━━╯

تو آسمان آبـے و آرام و روشنے من چون کبوترے کہ پـرم در ھواے تو #مثبت_باش #کتاب بخوان #کرونا رو جدی بگیرید #در‌خانه‌می‌مانیم ╭━━━⊰     💠      ⊱━━━╮    @Aksneveshteheitaa ╰━━━⊰     💠      ⊱━━━╯

تمام درها ازدرون بازمیشوند... #مثبت_باش #کتاب بخوان #کرونا رو جدی بگیرید #در‌خانه‌می‌مانیم ╭━━━⊰     💠      ⊱━━━╮    @Aksneveshteheitaa ╰━━━⊰     💠      ⊱━━━╯

ابرای پاییزی دلگیر من ... 🎧🎤چاوشی ✍رضاعرب #مثبت_باش #کتاب بخوان #کرونا رو جدی بگیرید #در‌خانه‌می‌مانیم ╭━━━⊰     💠      ⊱━━━╮    @Aksneveshteheitaa ╰━━━⊰     💠      ⊱━━━╯

🔥😭خبر چه سنگینه....💔.😢 (دࢪموࢪد شھدا) سیدࢪ‌ضانࢪیمانے #انتقام_سخت #ترور #شهيد_محسن_فخري_زاده سید رضا نریمانی ╭━━━⊰     💠      ⊱━━━╮    @Aksneveshteheitaa ╰━━━⊰     💠      ⊱━━━╯

⏰ 6 دقیقه #حتما_گوش_کنید👆 ✅ سختی نگه داشتن دین در اخرالزمان توی کشور قرانی و مذهبی هستیم اونوقت نماز و دعا نمیخونیم بسیار زیبا و شنیدنی👌 ═══✼🍃🌹🍃✼═══ 🎤 #استاد_رائفی_پور ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌╭━━━⊰     💠      ⊱━━━╮    @Aksneveshteheitaa ╰━━━⊰     💠      ⊱━━━╯

🌱 رحمت خدا رو به دست بیار 👆👆👆 #کرونا #انگل ╭━━━⊰     💠      ⊱━━━╮    @Aksneveshteheitaa ╰━━━⊰     💠      ⊱━━━╯

تقدیر چنین مي‌خواست آرامشِ من باشي!😌💛 #مثبت_باش #کتاب بخوان #کرونا رو جدی بگیرید #در‌خانه‌می‌مانیم ╭━━━⊰     💠      ⊱━━━╮    @Aksneveshteheitaa ╰━━━⊰     💠      ⊱━━━╯