eitaa logo
🥀عکس نوشته ایتا🥀
3.4هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
5هزار ویدیو
47 فایل
😘همه چی تواین کانال هست😘 ⬅تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران➡ 💪تأسیس:1398/05/3💪 مدیر⤵️⤵️ @yazahra1084 @kamali220👈شنوای حرفاتونیم🎶🎶🎶 ادمین تبادلات⤵️⤵️ @Yare_mahdii313 تعرفه های کانالمون⤵️⤵️ https://eitaa.com/joinchat/4183359543C72fc8331a5
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
وقتى رفيق بسيار عزيز تو به مسافرت مى رود، چقدر دلتنگ او مى شوى؟ هميشه به او مى انديشى و دعا مى كنى كه زودتر او را ببينى. وقتى او از سفر برمى گردد، آن قدر خوشحال مى شوى كه گويى همه دنيا را به تو داده اند و در پوست خود نمى گنجى. آيا ما فقط دلتنگ عزيزان خود مى شويم؟ نه! پيامبر در سخن خود به اين نكته اشاره مى كند كه چون يكى از افراد مسجدى مدّتى به مسجد نرود، مسجد دلتنگ او مى شود و چون به مسجد برگردد، مسجد شاداب مى شود! مگر قرآن از تسبيح گفتن همه موجودات سخن نمى گويد؟! مگرمسجد هم در دنياى خود، تسبيح خدا را نمى كند؟! همان طور مسجد هم در دنياى خود از ديدن اهلِ خود شاد مى شود و غرق سرور مى شود. آرى، مسجد خانه خدا است و در دنياى خود از حضور مردم دلشاد و از بى اعتنايى مردم ناراحت مى شود! آيا شما هم با من موافقيد كه وقتى مسجد در اين دنيا نتواند دورى دوستان خود را تحمّل كند، حتماً روز قيامت هم نخواهد توانست دورى دوستان خود را متحمّل شود. آرى، روز قيامت اين مسجد خواهد بود كه شفاعت دوستان خود را خواهد نمود. پس بكوشيم كه همواره به دنبال آن باشيم كه خانه خدا براى ما دعا كند و از ما شاد باشد.💐💐💐💐💐 <=====●○●○●○=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
🌴 🌴 🌴 امام حسين(ع) همان گونه كه مسلم را به شهر كوفه فرستاده است، نماينده اى هم به شهر بصره اعزام نموده، تا در اين شهر نيز مقدّمات نهضت را آماده كند. آيا شما فرستاده امام به شهر بصره را مى شناسيد؟ نام او سليمان است و نامه هايى را از طرف حضرت، براى بزرگان بصره آورده است. همه كسانى كه در بصره، نامه امام حسين(ع) را دريافت كرده اند، اين راز را مخفى نگه داشته اند; مگر يك نفر! آن يك نفر، بعد از خواندن نامه به نزد ابن زياد مى رود و به او خبر مى دهد كه نماينده امام حسين(ع) به بصره آمده و آن گاه نامه امام را به ابن زياد مى دهد. ابن زياد بسيار عصبانى مى شود و دستور مى دهد تا سليمان را دستگير كنند. در همين گير و دار، نامه يزيد به بصره مى رسد و تحويل ابن زياد داده مى شود. ابن زياد به محض خواندن نامه يزيد، آماده سفر به سوى كوفه مى شود. شب فرا رسيده و هوا تاريك شده است. نگاه كن! آنجا را مى گويم، سربازان، يك نفر را با چشم هاى بسته مى آورند، اكنون ابن زياد با بى رحمى تمام، دستور مى دهد تا سليمان، نماينده امام حسين(ع) را به قتل برسانند. و اينجاست كه مأموريّت ابن زياد، با ريختن خون عزيزى از عزيزان خدا، آغاز مى شود. مردم بصره كه اين صحنه را مى بينند، ترس، تمام وجودشان را فرا مى گيرد. دستور مى رسد تا همه مردم در مسجد بزرگ شهر جمع شوند. ابن زياد بعد از جمع شدن مردم به منبر رفته و چنين مى گويد: يزيد حكومت كوفه را نيز به من داده است و من فردا صبح به سوى كوفه حركت مى كنم، من برادرم را به جاى خود به حكومت بصره مى گمارم، مبادا با او مخالفت كنيد! به خدا قسم، من در كشتن مخالفان، هيچ ترديدى به خود راه نخواهم داد، من برادر را به جاى برادر خواهم كشت! آرى، آنها ابن زياد را مى شناسند; او جلّاد خون آشامى است كه مى رود تا با رعب و وحشت، كوفه را به دست گيرد. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 <========●●●●●========> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef <==≈=====●●●●●========>