#رمان
#سجده_بر_غرور_مردانه_ام
#پارتهشتادهفتم
تمام تنم از شدت گرما داشت می سوخت...... حتی سرمای بیرون هم نتوانست ار التهاب درونم کم کنه..... قفسه ی سیـ ـنه ام از شدت نفسای بلندی که می کشیدم بالا و پایین می رفت...... به نیمه های راه که رسیدم ایستادم..... نفس توی سیـ ـنه ام سنگینی می کرد..... حس می کردم تمام تنم توی تب عجیبی می سوزه...... نفس های گرم و پراسترس دختر به پوست گردنم می خورد و دیوانه ترم می کرد..... خودم هم نمی دونم چه مرگم شده بود ...... چشمام رو بستم و بی توجه به موقعیتم بیشتر به خودم فشردمش...... توی اون تاریکی شب هیچ چیز به جز صدای نفس هایمان به گوش نمی رسید..... حرارت بدنم هرلحظه بالاتر می رفت و قلـ ـبم خودش را دیوانه وار به قفسه ی سیـ ـنه ام می کوبید..... لرز عجیبی رو توی تک تک سلول های بدنم حس می کردم...... نفسام حالا بلندتر شده بود............... صدای بوق ماشینی باعث شد به خودم بیام..... چشمام رو باز کردم..... بی اختیار اخمی روی صورتم نشست..... دختر را کمی از خودم جدا کردم و در جواب راننده که می پرسید کجا می ریم آدرس را گفتم و سوار شدیم...... هوای داخل ماشین کمی مطبوع تر از بیرون بود...........اما باز هم هیچکدوم این ها حال خرابم را بهتر نکرد....... توی دلم غوغایی برپا بود که فقط خدا خودش می دونست...... هربار که نگاهم بی اختیار به دختر می افتاد می دیدم بیرون رو نگاه می کنه..... اما من همه ی حواسم بهش بود و زیرچشمی می پاییدمش..... با این حال فاصله ام را باهاش حفظ کرده بودم...... تا رسیدن به خانه هیچ حرفی بینمان رد و بدل نشد..... کرایه راننده را حساب کردم و کمکش کردم که از ماشین پیاده بشه..... حس می کردم هربار که به خودم می چسبانمش بی اختیار ازم فاصله می گیره...... اخمی کردم و بیشتر به خودم فشردمش...... اهالی خانه همه خواب بودند چون چراغ ها همه به جز چراغ راهرو خاموش بود..... دست کردم توی جیبم و کلید را بیرون اورد..... با اولین چرخش کلید در باز شد...... آرام در را بستم و لنگان لنگان خودمان را به اتاق دختر رساندم...... نزدیک در اتاقش که رسیدیم....... دختر گفت :ممنون دیگه خودم می رم...... به سمتش چرخیدم..... شرم رو می تونستم از توی چشمای براقش بخونم..... گونه هاش از شرم گل انداخته بود ..... وقتی دید نگاهش می کنم لب گزید و سرش را پایین انداخت...... بی اعتنا به حرفش دستم را بیشتر دور شانه اش حـ ـلقه کردم و به راه افتادم...... اتاق خیلی تاریک بود و جایی رو نمی دیدم....... قدم هام رو تندتر کردم..... نیمه های راه بود که پام به جسم سختی برخورد کرد......
حس کردم یک لحظه میان زمین و آسمان معلق شدم...... دستم را محکم تر کردم و به کمـ ـرش چنگ زدم...... پام از شدت درد تیر می کشید...... دندان هایم را برلـ ـبم فشردم و چشمانم را بستم...... شاید چند ثانیه به همان حالت ماندم...... اما بعد کم کم چشمانم را باز کردم.......
🦋🦋🦋🦋🌟🦋🦋🦋🦋
#رمان
#سجدهبرغرورمردانهام
#خانوادگی
#عکسنوشتهایتا
#منمحمدرادوستدارم
http://eitaa.com/joinchat/2141257747Cf0d228eefd
ﮔﻔﺖ ﺍﻧﺪﻭﻫﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺮﮔﻬﺎ ﺑﺴﭙﺎﺭ
ﭘﺎﯾﯿﺰ ﺍﺳﺖ …
می ریزند
ﺳﭙﺮﺩﻡ …
ﺑﯿﺨﺒﺮ ﺍﺯ آﻧﮑﻪ ﺩﺭﺧﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻡ ﮐﺎﺝ ﺑﻮﺩ
💠🦋
╭━━━⊰ 💠 ⊱━━━╮
@Aksneveshteheitaa
╰━━━⊰ 💠 ⊱━━━╯
حال تنها گرد
تنها گرد، میداند که چیست
🔻وحشی_بافقی
💠🦋
╭━━━⊰ 💠 ⊱━━━╮
@Aksneveshteheitaa
╰━━━⊰ 💠 ⊱━━━╯
آه تا کِی زِ سفر بازنیایی بازآ
اشتیاق تو مرا سوخت کجایی بازآ ...!
#وحشی_بافقی
💠🦋
╭━━━⊰ 💠 ⊱━━━╮
@Aksneveshteheitaa
╰━━━⊰ 💠 ⊱━━━╯
تو
دیگر
بدرد
دوست داشته شدن
نمیخوری
باید عاشقت شوم
💠🦋
╭━━━⊰ 💠 ⊱━━━╮
@Aksneveshteheitaa
╰━━━⊰ 💠 ⊱━━━╯
CQACAgQAAx0CSzE44wACAl5f10iwQ1WH5D00HWIceQtzNnlclgACQggAAvbm8VGyDic-4cGgix4E.mp3
8.5M
🎵🎶🎶🎶
💠🦋
╭━━━⊰ 💠 ⊱━━━╮
@Aksneveshteheitaa
╰━━━⊰ 💠 ⊱━━━╯
4_5958649889154926689.mp3
6.33M
💢 آهنگ بسیار زیبای محمد اصفهانی بنام هوامو نداشتی
🌺 ترانه سرا:مهران حسینی
🌸میکس و مستر:محمد فلاحی
💠🦋
╭━━━⊰ 💠 ⊱━━━╮
@Aksneveshteheitaa
╰━━━⊰ 💠 ⊱━━━╯
#توئیت 🖇♥️
مثل #حافظ باشید
که در وصف
نچرال بودن دلبر میگه؛
دلفریبان نباتی
همه زیور بستند،
دلبر ماست که با حسنِ خداداد آمد
💠🦋
╭━━━⊰ 💠 ⊱━━━╮
@Aksneveshteheitaa
╰━━━⊰ 💠 ⊱━━━╯
خدایا
اگه سهم ما نیست
چرا نشونمون میدی؟
💠🦋
╭━━━⊰ 💠 ⊱━━━╮
@Aksneveshteheitaa
╰━━━⊰ 💠 ⊱━━━╯
دوست داشتنت مزه نارنگی و انـار می دهد وسطِ غروب باروني پاييـز🌧
تُرش اما مَلَس...🍊🍂
💠🦋
╭━━━⊰ 💠 ⊱━━━╮
@Aksneveshteheitaa
╰━━━⊰ 💠 ⊱━━━╯
از من فقط خبر داشت،
همین..
مثل مردمی که میدانند
جایی از جهان جنگ است...
#رسول_ادهمی
💠🦋
╭━━━⊰ 💠 ⊱━━━╮
@Aksneveshteheitaa
╰━━━⊰ 💠 ⊱━━━╯
اِگِرِ ڪِسِےِ رِاِ دِوِسِتِ دِاِرِیِ
هِوِاِیِشِ رِاِ دِاِشِتِهِ بِاِشِ
اِمِاِاِگِرِ بِرِاِےِ پِرِڪِرِدِنِ
تِنِهِاِیِیِ خِوِدِ اِوِ رِاِ مِےِ خِوِاِهِے
ِ هِوِاِیِےِ اِشِ نِڪِنِ
💠🦋
╭━━━⊰ 💠 ⊱━━━╮
@Aksneveshteheitaa
╰━━━⊰ 💠 ⊱━━━╯
هدایت شده از گسترده رایگان مینا عصرانه
♥️متنوع ترین کانال پوشاک کودک در ایتا♥️
🔴کلکسیونی از زیباترین و شیکترین لباس های فصل👇
✅#کاپشن،#سویشرت و هودی☃❄️🌨
✅#مجلسی ،ژورنالی👗👔
✅#اسپورت
✅#یلدا🍉🍉
🔴 #متنوع ترین و #باکیفیت ترین ها👌
🔴گلچینی از برترین #برندها😍
🔴 کیفیت_تضمینی 👌👏
🔴ارسال منظم و دقیق 📬💥
🥰 برای عالی بودن #کم هزینه کنید
همه رو اینجا ببینید👇👇
http://eitaa.com/joinchat/504233987C76479d7123
هدایت شده از گسترده رایگان مینا عصرانه
✅نمایندگی برترین تولیدیهای پوشاک کودک😍
💥تو این شرایط کرونا😷 و محدودیت رفت و آمد بهتون پیشنهاد میکنم حتما خرید از ما رو تجربه کنید و لذت ببرید🤩😍
✅کانال رضایت مشتریهامون یه سر بزنی دلت گرم میشه🎈☺️
بیا اینجا👇👇
http://eitaa.com/joinchat/504233987C76479d7123
دوستت دارم ای خیال لطیف
دوستت دارم ای امید محال...
🔻فروغ_فرخزاد
💠🦋
╭━━━⊰ 💠 ⊱━━━╮
@Aksneveshteheitaa
╰━━━⊰ 💠 ⊱━━━╯
🕊💔💔🕊
چه بگویم که دلم
سخت گرفتار شده
🕊💔💔🕊
غم بــی همنفسی
به دل تلنبار شده
🕊💔💔🕊
تو که از هر جهتی
قبلهی حاجات منی
🕊💔💔🕊
پس چرا در نظرت
این دل ما خـار شده
💠🦋
╭━━━⊰ 💠 ⊱━━━╮
@Aksneveshteheitaa
╰━━━⊰ 💠 ⊱━━━╯
هدایت شده از گسترده عصرانه +۱ کا ملــکـــ👑ـــــه
چند وقتیه هی به شوهرم اصرار که لباس میخام ازمن اصراررر😔از اون انکار😒
خلاصه میرفتیم خرید انقدر قیمتا بالا بود🤦♀ که توان خریدنشو نداشتیم تو این گرونی وحشتناااک بود قیمتا
تا اینکه با این کانال مواجه شدم😳😍
وایییی نگم براتون از تنوع کیفیت پارچه هاش
وااقعا شوکه میشی بری تو کانال همه نووووع پارچه جذاب کیفیت عالی👍👌
لینک زیرو لمس کن مطمئن باش پشیمون نمیشی😱🙈
@parche_terme_gol
https://eitaa.com/joinchat/940638209Ce27f72f8a4
هدایت شده از گسترده عصرانه +۱ کا ملــکـــ👑ـــــه
نمیخونینشرشبده😉
پروفایلتمعوضکن😍
همہباهمدرشبیلداساعت۲۲:۰۰ دعایفرجرامیخوانیم...🤲
🌙تاتونیایۍهمہشبہایلداست...
❤️ #شب_یلدا
❤️ #نشر_حداکثری
❤️ #الهی_عظم_البلاء
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
🦋💠
بعضي دوستداشتنها تكراری نمیشوند. بغض نمیشوند. درد نمیشوند. خنجری ندارند كه به عاطفه و احساس ضربه بزند.
بعضی دوستداشتنها ماندنیاند، مثل عروسكی كه پير نمیشود.
مثل درختی كه خشك نمیشود.
با بعضی دوستداشتنها میشود روز را زندگی کرد و شب را زندگی كرد.
چای ولرمی نوشيد، موسيقی آرامی شنيد، صبح را با بوسهای آغاز کرد و شب را با شببخيری گرم به خواب رفت.
بعضی دوستداشتنها خودِ معجزهاند ♥️
💠🦋
╭━━━⊰ 💠 ⊱━━━╮
@Aksneveshteheitaa
╰━━━⊰ 💠 ⊱━━━╯
#عاشقانه_شهدا
📲 بعضی از روزهای #جمعه تلفن📞 همراهش خاموش بود .
وقتی دلیلش رو میپرسیدم میگفت : ارتباطم را با دنیا🌍 کمتر میکنم تا کمی زمانم را برای امام زمانم اختصاص بدم .♥️
اینکه چطوری میتونم برای ایشان مفید باشم..
#شهیدمحسن_حججی🇮🇷
الّٰلهُمَعَجِلِوَلیڪالفَرج
💠🦋
╭━━━⊰ 💠 ⊱━━━╮
@Aksneveshteheitaa
╰━━━⊰ 💠 ⊱━━━╯