eitaa logo
🥀عکس نوشته ایتا🥀
3.4هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
5هزار ویدیو
47 فایل
😘همه چی تواین کانال هست😘 ⬅تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران➡ 💪تأسیس:1398/05/3💪 مدیر⤵️⤵️ @yazahra1084 @kamali220👈شنوای حرفاتونیم🎶🎶🎶 ادمین تبادلات⤵️⤵️ @Yare_mahdii313 تعرفه های کانالمون⤵️⤵️ https://eitaa.com/joinchat/4183359543C72fc8331a5
مشاهده در ایتا
دانلود
افلاطون را گفتند: چرا هرگز غمگین نمیشوی؟ پاسخ داد: دل نمی بندم برآنچه نمی ماند. 🌹 #عکس_نوشته_ایتا ❇️ @aksneveshtehEitaa
سازت اگرعشق بنوازد همه خلقت خواهند رقصید زبانت اگرشیرین باشد همه پرندگان گرد توخواهند آمد قلبت اگر دریای رحمت باشد همه درآن جای خواهند گرفت پس عشق را بازبان شیرینت و باقلبت پذیرا باش 🌹 #عکس_نوشته_ایتا ❇️ @aksneveshtehEitaa
ای کاش چو پروانه پری داشته باشم تا گاه به کویت گذری داشته باشم گویند که یار دگری جوی و ندانند بایست که قلب دگری داشته باشم 🌹💞🌹💞🌹💞🌹💞🌹💞 @aksneveshteheitaa
کسانی که شما را دوست دارند حتی اگر هزار دلیل برای رفتن داشته باشند... ترکتان نخواهند کرد! آنها یک دلیل برای ماندن خواهند یافت... 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹 #عکس_نوشته_ایتا ❇️ @aksneveshtehEitaa
بعضی از پسرا رو که میبینم دلم میخواد بهشون بگم: خوشکل خانوم کدوم آرایشگاه میری !!! بابا مردی گفتن 😡😡😡😡😡😡 🌹 #عکس_نوشته_ایتا ❇️ @aksneveshtehEitaa
اهل #اسراف نیستم اما بیش از انداره #دوستت_دارم... 🌹 #عکس_نوشته_ایتا ❇️ @aksneveshtehEitaa
کاش آنقدر #خزان سخت بگیرد بر من تا فراموش کنم برگ و پری داشته ام 🌹 #عکس_نوشته_ایتا ❇️ @aksneveshtehEitaa
......... .......... ..... میسا ـ چقدر تازگی ها روابطمون با هم بهتر شده ! یه جورایی دوستانه رفتار می کنیم و این خیلی خوبه ! وارد یه پاساژ شدیم و بعد وارد یکی از مغازه ها ؛ که البته نفهمیدم کدوم مغازه ! یادم باشه برگشتنی یاد بگیرم، ممکنه به دردم بخوره ! صاحب مغازه : سلام خیلی خوش اومدی مهدیار جان ! مهدیار : سلام و علیک برادر ! ـ مهمون داری ؟ ـ بله اونم یه مهمون ویژه ! میسا : سلام من میسا هستم هم دانشگاهی اقا مهدیار! صاحب مغازه : سلام خیلی خوش اومدین بفرمایین لباسارو ببینین! مهدیار ـ مهمون داری؟ یعنی ایشونم پلیسن ؟ و بله اونم یه مهمون ویژه ام یعنی بله پلیسن ! که البته اگه کس دیگه بشنوم فکر می کنه من خاطر میسا رو می خوام ! یعنی نمی خوام ؟ چرا ولی ... اصلا بی خیال الان وقت این حرفا نیست ! میسا : مهدیار ؟ ـ هوم؟ ـ می گم تو برای من انتخاب کن من برای تو ! ـ چرا ؟ ـ من سلیقم تو لباس مردونه خوب ولی تو زنونه افتضاح در افتضاح ! ـ باشه ! ـ فقط یه چیزی ! ـ چی ؟ ـ لطفا پوشیده باشه! ـ تو غیر پوشیده هم می خواستی نمی گذاشتم بپوشی ! میسا ـ مرسی غیرت ! - داشتم توی لباسا می گشتم یه تک کت اسپرت با یه پیرهن سفید براق و یه شلوار کتان برداشتم برگشتم مهدیار و صدا کردم . اومد دستش یه کت شیک سفید و یه دامن تا زانوی مشکی و یه جوراب شلواری ضخیم مشکی دستش بود ! لباسارو با هم عوض کردیمو رفتیم تو اتاق پرو پوشیدیمشون ! در اتاقو باز کردم مهدیار دم در بود عجب جیگری شده بود ! مهدیار : دامنشو دربیار اینو بپوش ! میسا ـ یه شلوار کتان دخترانه ای که دستش بود نگاه کردم ! میسا : ممنون ! مهدیار ـ انتظار داشتم کلی اخم و تخم کنه و بگه نه من اینو دوست دارم اما راحت گرفت و رفت تو انگار خودشم زیاد از دامنش راضی نبود ! این دختر فوق العادس ! میسا : خب چه طور ؟ میسا ـ برق رضایت روتوی چشمای مهدیار دیدم ! مهدیار : عالی برو عوضش کن که بریم بقیه چیزارو بگییم ! میسا : این خوبه ؟ مهدیار ـ یه کفش پاشنه سیزده سانتی مشکی که روش چهارتا بند مثل ضربدر خورده بودن نگاه کردم واقعا قشنگ بود ! مهدیار : می تونی باهاش بدویی ؟ چون شاید لازم بشه فرار کنیم ! میسا : اره ! راستش من از بچگی عاشق کفشای پاشنه بلند بودم و از اون موقع هم بلدم باهاشون بدوام هم مبارزه کنم ! مهدیار : باشه برش دار بریم ! 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹❤️🌹🍃 🌹 ❇️ @aksneveshtehEitaa
از کودک فال فروش پرسیدم : چه میکنی ؟ گفت : از نادانی انسانها تکه نانی در میآورم این انسانها از منی که در امروز خویش مانده ام ، فردایشان را میخواهند 🌹 #عکس_نوشته_ایتا ❇️ @aksneveshtehEitaa
حال که ما یاد گرفته ایم، در هوا؛ مثل یک پرنده پرواز کنیم و در دریا؛ مثل یک ماهى شنا کنیم فقط یک چیز، باقى مانده است یاد بگیریم، که مثل یک آدم؛ روى زمین زندگى کنیم! #جرج‌_برنارد‌شاو 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 @aksneveshteheitaa
حال من خوب است اما با #تو بهتر میشوم. 🌹 #عکس_نوشته_ایتا ❇️ @aksneveshtehEitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من که نقاشی ام تعریفی ندارد لااقل خودت راهت را بکش و بـــــرو !! 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 #عکس_نوشته_ایتا ❇️ @aksneveshtehEitaa
هر گز نمیرد آنکه دلش زنده شد به #عشق 🌹 #عکس_نوشته_ایتا ❇️ @aksneveshtehEitaa
#پاک_ترین هوای دنیا همان لحظه ای ست که دلهایمان هوای #همدیگر را می‌کند.
4_270538606995571405.mp3
1.22M
#دعای_عهد آغاز روز با دعای عهد👆 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏🙏 https://eitaa.com/hebye110
در این حریمِ قُدسیِ سرتاسر آینه روشن شده به نور تو چشمم هر آینه گرد و غبار صحن تو را می خرد به جان همواره بوده است بر این باور آینه دلم به مستحبی خوش است که جواب آن واجب است. السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام #ساعت_عاشقی...... ❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃 🌹 #عکس_نوشته_ایتا ❇️ @aksneveshtehEitaa
سلام مهربانان صبحتون سرشار از زیبایی امروز با سپردن همـه چیز به دستان گرم خـدا خـودت را برای روزی بهتر آماده کن آنوقت زیباتر از همیشه نفس می کشی زیباتر از همیشه می بینی 🌹 #عکس_نوشته_ایتا ❇️ @aksneveshtehEitaa
تو دنیای هممون یه نفر هست که فقط بودن اون، میتونه این زندگی رو قشنگ کنه... 💞🌸💞🌸💞🌸💞🌸 🌹 #عکس_نوشته_ایتا ❇️ @aksneveshtehEitaa
#کل-کل #قاطعیت #اقتدار #جواب بهترین عکس نوشته های ایتارو اینجا ببینید👇👇👇👇👇👇👇👇 @aksneveshteheitaa 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
ﻫﻮﺱ ﮐﺮﺩﻡ ﭼﻨﺎﻥ ﮔﯿﺞ ﺷﻮﻡ ﺍﺯ ﺗــﻮ … ﭼﻨﺎﻥ ﻣﺴﺖ ﺷﻮﯼ ﺍﺯ ﻣـﻦ ﺯﻣﯿﻦ ﺳﺮﮔﯿﺠﻪ ﺑﮕﯿﺮﺩ … ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ” ﻣـﺎ” ﺩﻭ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﻫﻢ ﻫﺴﺘﯿﻢ ❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃 @aksneveshteheitaa
Mohammad-Esfahani-armaghane-tariki-blogmusic.ir-.mp3
2.97M
🌹 #عکس_نوشته_ایتا ❇️ @aksneveshtehEitaa
توی زندگیت... یکی باید باشه که وقتی نگاش می‌کنی نه اینکه غصه‌هات یادت بره فقط یادت بیاد دلیل بزرگ‌تری برای خوشحال بودن داری... 🌹💕🌹💕🌹💕🌹💕 🌹 #عکس_نوشته_ایتا ❇️ @aksneveshtehEitaa
........ ....... ....... مهدیار ـ زیورالات میسا رو هم که توش دوربین و میکرفون بود و برداشتیم ولی چیزی از شکلش نفهمیدم چون یاد بنتیا افتادم هم بازی بچگیام خیلی دوسش داشتم و دارم با این که چند ساله ندیدمش! اونم عاشق کفش پاشنه بلند بود ! هی ! کاش می تونستم جلوی رفتنشو بگیرم ! میسا ـ لباسامو پوشیدمو رفتم پایین مهدیار تازه زنگ زده بود می رفتیم برای تموم کردن این عملیات ! میسا : سلام ! خوبی ! مهدیار : علیک ! خوبم ولی انگار تو خوب نیستی ! ـ نه استرس دارم ! ـ تو با اون سا بقه عالی استرس داری ؟ شوخی می کنی دیگه ؟ ـ نه جدیی جدی برای خودمم عجیب اما واقعا استرس دارم حس می کنم قرار اتفاق بدی بیوفته ! ـ نترس هیچی نمی شه الان دور تا دور ویلا پلیس هست ماهم فقط می ریم تا مطمئن بشیم همه مهمونا هستن ! ـ خدا کنه چیزی نشه ! مهدیار ـ رسیدیم و رفتیم تو میسا مانتو و شالشو داد به خدمتکار مثل همیشه موهای موج دار قهوه ایش رو ازاد نگذاشته بود و بالای سرش ساده بسته بود و مثل تمام این مهمونی هایی که توی این مدت باهم رفته بودم یه رژ قرمز و یه خط چشم ساده تنها ارایشش بود ! اما بازم زیباییش چشم گیر بود! میسا : سلام ! دانیال: علیک سلام خواهرم ! چه طوری برادر ! مهدیار : من خوبم تو ام که همیشه خوبی پس نیازی به پرسیدن نیست ! میسا : همه اومدن ؟ دانیال : به جز پدرم اره ! میسا ـ در حال صحبت با دانیال بودیم که دیدیم همه نگاه ها چرخید سمت راه پله ! یه پیر مرد که با این که پیر بود خیلی سرحال بود از اون پایین می اومد ! دانیال : بابام اومد ! میسا : این اقا باباته ؟ دانیال : اره بیاین بریم تو اتاق من بعد به پلیسا خبر بدین ! مهدیار ـ رفتیم توی اتاق دانیال و به پلیسا خبردادیم بیان تو برای اولین بار بدون کشیدن اژیر و سرو صدا اومدن تو ولی گاز بی هوشی زدن ! دانیال که دم در بود بی هوش شد؛ منو میسا ماسک زدیم ! من دانیال و بلند کردم ! میسا : از بالکن نمی شه بریم چی کار کنیم ؟ مهدیار : از در سالن می ریم ! ـ اما خیلی خطر ناک ! ـ ما ده دیقه بیشتر مهلت نداریم ! ده دیقه دیگه پلیسا می ریزن تو وهرکی بهوش باش رو می کشن پس باید بریم ! تو زود تر از بالکن برو و بگو امبولانس رو آماده کنن دانیال آسم داره و این گاز براش خطر ناکه! ـ باشه ! 🔻♦️🔻♦️🔻♦️🔻♦️🔻 🌹 ❇️ @aksneveshtehEitaa