5ce90ae633023dc1b5424cdb_-3936213918750159511.mp3
7.2M
عیب از ماست
▶️نواهنگ شنیدنی از بیانات «حجت الاسلام محرابیان» با موضوع «دلایل فراق امام زمان (عجلاللهفرجه)»؛ موزیک آیینی با صدای «یاسین علوی» | میکس و تنظیم: محمد زارعی؛
#⃣مناجات
(از دست ندیها)
😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅
☑️☑️☑️☑️☑️☑️☑️☑️☑️☑️
@ala_allah
📖روزی کرم کور
روزی حضرت سلیمان علیه السلام بر ساحل دریا نشسته بود، مورچه ای را دید که دانه گندمی را کنار دریا می برد، ناگهان قورباغه ای سرش را از آب بیرون می آورد و دهانش را باز کرد، آن مورچه وارد دهانش شد و در دریا فرو رفت.
سلیمان علیه السلام شگفت زده به این کار می اندیشید که قورباغه از آب بیرون آمد و دهانش را باز کرد و آن مورچه از دهانش خارج شد؛ اما آن دانة گندم با او نبود.
سلیمان علیه السلام او را صدا زد و از کارش پرسید:
گفت: ای پیامبر خدا! در این دریا که می بینی صخره ای وجود دارد که داخل آن، کرم کوری زندگی می کند و چون خودش نمی تواند روزی خود را فراهم کند، خداوند مرا موکل و مأمور روزی او قرار داده است و من هم روزی او را برایش می برم.
سلیمان علیه السلام پرسید: آیا از او تسبیح و ستایشی شنیده ای؟
گفت: می گوید: ای کسی که روزی مرا در دل این صخره زیر این دریا فراموش نمی کنی! به لطف و رحمتت بندگان مؤمنت را فراموش مکن.
@ala_allah
به همه سلام کردیم..
یه سلامی هم کنیم:
.
.
.
.
به خدا..
خدایا سلام! ببخش که به خاطر هرکس و ناکس یه وقتایی از تو زدیم..
تو این آشفته بازار زندگی فقط نذار گمت کنم..
------------
@ala_allah
خـدایا
آغـازی کـه «تـو» صاحبش نـباشی؛
چـه امـیدیسـت، بـه پـایـانش؟؟
------------
@ala_allah
خدایا دمت گرم…..
دمت گرم چون بیبهانه و قید وشرط دوسم داری
دمت گرم که هرچی بهت بیمحلی میکنم تو بیشتر تحویلم میگیری…
دمت گرم که بدون واسطه و خواهش ازم نگهداری میکنی….
دمت گرم که با وجود تمام سرکشی هام لقمهای از سر سفرهام کم نکردی
-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-
@ala_allah
اوج بی سلیقگیه که به سلیقهی خدا ایراد بگیریم…
-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-
@ala_allah
💬امام صادق علیه السلام
مَن قَرَاَ القُرآنَ وَ هُوَ شابٌّ مُؤمِنٌ اِختَلَطَ القُرآنُ بِلَحمِهِ وَ دَمِهِ وَ جَعَلَهُ اللّه عَزَّوَجَلَّ مَعَ السَّفَرَةِ الكِرامِ البَرَرَةِ ، وَ كانَ القُرآنُ حَجيزا عَنهُ يَومَ القيامَةِ ؛
هر جوان مؤمنى كه در جوانى قرآن تلاوت كند، قرآن با گوشت و خونش مىآميزد و خداوند عزّوجلّ او را با فرشتگان بزرگوار و نيك قرار مىدهد و قرآن نگهبان او در روز قيامت، خواهد بود.
📚كافى(ط-الاسلامیه) ج ۲، ص ۶۰۳
@ala_allah
السلام علیک یااباصالح المهدی
برای سلامتی امام زمان صلوات
اللهم عجل لولیک الفج
@ala_allah
به امید روزی که متن تمام اس ام اس ها یک جمله باشد و آن :مهدی آمد...
اللهم عجل لولیک الفرج
@ala_allah
✨امام حسین(ع)می فرمایند:خوبي هاي سازنده مثل بارش باران است كه به همه ي افراد، چه خوب و چه بد مي رسد.
📚تحف العقول/ 245
ابر كرم از سوي أَحد مي بارد
اين بارش سبز، تا اَبد مي بارد
باران مفيد ابر نيكويي ها
بر خلق خدا چه خوب و بد، مي بارد
@ala_allah
5ce90ae633023dc1b5424cdb_-1529821519548754052.mp3
4.55M
🎤🎤سیب سرخی
🎼کاری از دست طبیبان برنمی آید غریب
در کنار بستر تو مرگ جا انداخته
😍😍😍😍😍😍😍😍
😭😭😭😭😭😭😭😭
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
☑️☑️☑️☑️☑️☑️☑️☑️
@ala_allah
📝کدامیک اسراف است؟
روزى حضرت امام على النقى (عليه السلام) به مجلس متوكل وارد شد، پهلوى او نشست. متوكل در عمامه آنجناب دقت كرده ديد قماش و پارچه آن بسيار نفيس است. از روى اعتراض گفت هادى (عليه السلام) اين دستار كه بر سر شما است چند خريده اى ؟
فرمود: كسى براى من آورده پانصد درهم نقره خريده .
متوكل گفت :اسراف كرده اى دستارى به پانصد درهم نقره بر سر بسته اى . حضرت فرمود شنيده ام در همين روزها كنيز زيبائى به هزار دينار زر سرخ خريده اى . متوكل جواب داد صحيح است فرمود من به پانصد درهم عمامه اى گرفته ام براى شريفترين عضو بدنم تو به هزار دينار زر سرخ كنيزى خريده اى براى پست ترين اعضايت انصاف ده اسراف كدامست ؟
متوكل بسيار خجل و شرمنده گرديده . گفت انصاف آن است كه ما را در اعتراض نسبت به بنى هاشم صرفه اى نيست . دستور داد صدهزار درهم صله اين جواب را براى حضرت آوردند و به خدام ايشان تسليم كرد.(1)
📚1- لطائف الطوائف .
@ala_allah
سلام بر شهدایی که دست دادند
تا در کشورمان دست درازی نکنند
🌺شهید خرازی
همواره سعی مان این باشد که خاطره شهدا را
در ذهنمان زنده نگه داریم و شهدا را به عنوان یک الگو در نظر داشته باشیم که شهدا راهشان راه انبیاست و پاسداران واقعی هستند
ولادت:1336/6/1
شهادت:1365/12/8
@ala_allah
بسم رب الشهدا و الصدیقین
همراه سردار رفته بودیم اصفهان، مأموریت. موقع برگشتن، بردمان تخت فولاد.
به گلزار شهدا که رسیدیم، گفت: بچهها، دوست دارین، دری از درهای بهشت رو به شما نشون بدم.
گفتیم: چی از این بهتر، سردار!
کفشهایش را درآورد، وارد گلزار شد. یک راست بردمان سر مزار #شهید_حسین_خرازی.
با یقین گفت: از این قبر مطهر، دری به بهشت باز میشه.
نشستیم. موقع فاتحه خواندن، حال و هوای سردار تماشایی بود.
توی آن لحظهها، هیچ کدام از ما نمیدانستیم که این حال و هوا، حال و هوای پرواز است؛
به ده روز نکشید که خبر آسمانی شدن خودش را هم شنیدیم.
وصیت کرده بود که حتماً کنار شهید خرازی دفنش کنند. دفنش هم کردند.
تازه آن روز فهمیدیم که بنا بوده از این جا، در دیگری هم به بهشت باز بشود!
 شهید حاج احمد کاظمی
@ala_allah
از #شهید_حاج_حسین_خرازی چقدر میدانیم
بسم رب الشهدا و الصدیقین
بعد از فتح المبین شروع کرد.
اول یه بحث اعتقادی:
- جنگ معامله با خداست، خدا خریدار، ما فروشنده، سند قرآن، بهاء بهشت.
بعد تذکرات :
1- توکل به خدا
2- تلقین به آرامش و شجاعت
3- آگاهی کلی از عملیات و منطقه
4- نظم و انضباط
5- صرفهجویی در مهمات
6- مقاومت
7- شناخت دشمن و برخورد قاطع با او
8- پیاده کردن احکام اسلام
9- یاری خدا با اخلاص
10- همه کاره خداست.
سیاستش در زندگی هم، همین 10 اصل بود.
*
هر جا آیهای میشنید به فکر فرو میرفت... نکند میدان نبرد او را از مسائل درونیاش غافل کند.
چنین مواقعی به قرآن پناه میبرد یا به کسانی که روحانیتر بودند.
*
خرمشهر را محاصره کردند. حسین گفت: به بسیجیها بگوئید حالا وقت ایثار است. خرمشهر با خون ما آزاد میشود.
**
با یک دستِ قطع شده که آمد خانه مادرش بغلش کرد.
گفت: مگر این طوری بشود تو را نگه داشت.
عصر گفت: میخواهم سری به سپاه بزنم.
گفتند: پس زود برگرد. شب نیامد خانه. صبح زنگ زد من اهوازم، اینجا دکتر هست داروهایم را از ترمینال برایم بفرستید.
با یک دست میجنگید، فرماندهی میکرد، با یک دست سینه میزد. عزاداری میکرد.
خبر شهادت یارانش، پشتش را میشکست اما بروز نمیداد.
حسین پر پرواز کبوتران آسمانی شده بود اما خودش در آرزوی پرواز میسوخت.
*
نشسته بود قرآن بخواند. موشک کنار سنگر منفجر شد.
صدای وحشتناکی آمد. سنگر لرزید حسین اما نلرزید.
ادامه قرآنش را میخواند.
*
بیست ساعت قبل رفتنش بود. سرش را گذاشته بود.
روی کتف بیدستش.
- من توی این عملیات شهید میشوم.
- آن وقت اسم بچهات را چی بگذارند؟
- مهدی
پدرش او را بغل کرد. پدر پیشانی حسین را بوسید. حسین رفت طرف سنگر.
انفجار همه جا را با خاک یکسان کرد. ترکش از پشت بدنش وارد شده بود و از جلو زده بود بیرون. قلبش دیگر تحمل ماندن نداشت. متلاشی شد.
پیرمرد دوید طرفش هنوز گرمای آغوشش را حس میکرد.
چندلحظه قبل خودش ضربانهای این قلب را شنیده بود.
فریاد وای حسین کشته شد بچه ها بالا بود.
تابوت روی دستهایشان آنقدر سنگینی کرد که شکست.
کفن بیتابوت حسین شوری برپا کرده بود.
@ala_allah
5ce90ae633023dc1b5424cdb_-8442700672907611736.mp3
406.4K
▶️روایتگری حجت الاسلام مهدوی بیات در شلمچه، درباره ساده زیستی شهید خرازی
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅
@ala_allah