🌺شهید عبدالمجيد اعتصامي فرد
خطاب به پدرش مینویسد:
همانطوري كه علي بن موسي الرضا در مرگ فرزندانش تنها و غريب بود تو هم مثل او باش و نگذار قطره اشكي كه دشمن را شاد مي سازد از چشمانت جار ي شود
@ala_allah
🌺شهید علي اكبر حسينپور
درباره قولش به امام رضا به مادرش میگوید:
مادر، اين چند روز كه من امدم مرخصي نبود، ماموريت بود، ماموريت داشتم كه از همه خداحافظي كنم همچنين از علي بن موسي الرضا، وقتي حرم ميرفتم به امام رضا گفتم، يا امام رضا تو ياريم كن، ميخواهم بروم قبر امام حسين را زيارت كنم و راه كربلا را باز كنم و به امام رضا قول دادم كه ميخواهم پيش قبر پسرش حضرت جواد بروم، اگر نتوانسم بروم انشاء الله هر وقت راه كربلا به دست رزمندگان اسلام باز گرديد شما يك قطعه عكسم را برداريد و به صحن امام حسين و حضرت جواد ببريد كه من پيش امام رضا بد قول نشوم.
@ala_allah
🌺شهید احمد درتومي
خطاب به مادرش میگوید:
مادر مهربان من: من پيش از اينكه به جبهه بروم در زيارت امام هشتم ، امام رضا (ع) كه در مشهد غريب و تنها است در كنار قبرش از او درخواست كردم كه مرا به شهادت قبول كن. مادرم اگر شهيد شدم بدان كه امام هشتم لطف و عنايت خود را بر ما نظر كرده است
@ala_allah
🌺شهید سيدرضا عبايي رضوي
خطاب به پدرش میگوید:
پدرم، شما كه در شهر مقدس در كنار جواد حضرت ثامن الحجج امام هشتم حضرت رضا عليه السلام كار ميكنيد روزها ميبيند كه هر روز از روز قتلگاه امام حسين بشد حرم مطهر امام رضا عليه السلام در شبها و در نماز جمعه در دعاهاي كميل طلب پيروزي رزمندگان اسلام طلب كن، در نماز مجروحين جنگ و معلولين جنگ تحميلي را از خدا بخواهيد زودتر پيروز كند ان شاء الله
@ala_allah
4_5841540330154888622.mp3
2.67M
🔊🔉نواهنگ فوقالعاده محشر
و بسیار زیبای یا امام رضا 🕊
سلام با صدای محمد حسین پویانفر
🎼یا امام رضا سلام
تویی سایه سرم
تویی کس بی کسیام
یا امام رضا سلام
غیر تو کدوم رفیق
سنگ تموم گذاشت برام
#ارض_مقدس
#ولادت_امام_مهربانی_مبارک
#پیشنهاد_دانلود 👌👌👌👌👌
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
👆👆👆👆👆👆👆👆
👌👌👌👌👌👌👌👌
✅✅✅✅✅✅✅✅
@ala_allah
#فضائل
#اسلام_محمدی
#ولايت
#غدیر_را_فراموش_نکنیم
#همه_خادم_الرضاییم
#بحق_الزهرا_عجل_لولیک_الفرج
🕊شفاي عالمي وارسته توسط امام هشتم عليه السلام و اعطاي كرامت به وي🕊
آيه الله وحيد خراساني نقل كرد : مدت بيست سال در مدرسه حاج حسن مشهد تحت سرپرستي مرحوم حاج شيخ حبيب الله گلپايگاني - كه سالها در مسجد گوهر شاد امام جماعت بود - بودم . ايشان روزي به من فرمود :
« مدتي در تهران مريض و بستري شدم . روزي به جانب حضرت رضا عليه السلام رو كرده گفتم : آقا ! من چهل سال تمام پشت در صحن، در سرما و گرما ،سجدهي عبادت پهن كرده ،نماز شب و نوافل مي خواندم و بعد خدمت شما شرفياب مي گشتم حال كه بستري شدهام، به من عنايتي بفرماييد . ناگاه در همان حال بيداري ديدم در باغ و بستاني خدمت حضرت رضا عليه السلام قرار دارم ايشان از داخل باغ گلي چيده به دست من دادند من آن گل را بوييدم و حالم خوب شد جالبتر آن كه دستي كه حضرت رضا عليه السلام به آن دست گل داده بودند، چنان با بركت بود كه بر سر هر بيماري ميكشيدم، بيدرنگ شفا مييافت ! البته در همان روزهاي نخست با يك مرتبه دست كشيدن بيماريهاي صعب العلاج بهبود مي يافت، ولي بعد از مدتي كه با اين دست با مردم مصافحه كردم، آن بركت اوليه از دست رفت و اكنون بايد دعاهاي ديگري را نيز بر آن بيفزايم تا مريضي شفا يابد .»
آنان كه خاك را به نظر كيميا كنند
آيا بود كه گوشهي چشمي به ما كنند؟
@ala_allah
#فضائل
#اسلام_محمدی
#ولايت
#غدیر_را_فراموش_نکنیم
#همه_خادم_الرضاییم
#بحق_الزهرا_عجل_لولیک_الفرج
🕊پاسخ امام هشتم عليه السلام به نامهي يكي از زائران🕊
آقا ميرزا حسن لسان الأطباء از اهالي اشرف مازندران نقل كرد در زماني كه حاجي ملا محمد اشرفي از مشاهير علما در زادگاه خود اشرف ( بهشهر ) زندگي ميكرد، من يك بار عازم زيارت حضرت رضا، عليه السلام شدم . براي خداحافظي و امر وصيت نامهي خود خدمت ايشان رفتم و چون دانست كه به زيارت ثامن الائمه عليه السلام مي روم، پاكتي به من داد و فرمود :
« در اولين روزي كه به حرم مشرف شدي، اين نامه را تقديم امام رضا عليه السلام كن و در مراجعت جوابش را گرفته، برايم بياور.»
با خود گفتم : يعني چه ؟ مگر امام رضا عليه السلام زنده است كه نامه را به او بدهم؟! چگونه جوابش را بگيرم؟! اما عظمت مقام آن دانشمند مانع شد كه اين مطلب را به ايشان بگويم و اعتراض نمايم .
هنگامي كه به مشهد مقدس رسيدم، در اولين روز زيارت، براي اداي تكليف نامه را به داخل ضريح انداختم . بعد از چند ماه موقع مراجعت براي زيارت وداع به حرم مشرف شدم و اصلاً سخن حاجي را كه گفته بود جواب نامهام را بگير و بياور، فراموش كرده بودم .
بعد از نماز مغرب و عشا درحال زيارت بودم كه ناگاه صداي مأموري بلند شد كه زائران از حرم بيرون روند تا خدام به تنظيف حرم بپردازند . وقتي نماز زيارت را تمام كردم، متحير شدم كه اول شب چه وقت در بستن است ؟ ولي ديدم كسي جز من در حرم نيست ! برخاستم كه بيرون روم، ناگاه ديدم سيد بزرگواري در نهايت شكوه و جلال از طرف بالا سر با كمال وقار به سوي من مي آيد . همين كه به من رسيد، فرمود : حاجي ميرزا حسن ! وقتي به اشرف رسيدي پيغام مرا به حاجي اشرفي برسان و بگو :
آيينه شو جمال پري طلعتان طلب جاروب زن به خانه و پس ميهمان طلب
در اين فكر بودم كه اين بزرگوار كه بود ؟ كه مرا به اسم خواند و پيغام داد يك مرتبه متوجه شدم اوضاع حرم به حالت اول برگشته، برخي نشسته و بعضي ايستاده به زيارت و عبادت مشغول هستند فهميدم كه اين حالت مكاشفه بوده است . وقتي به وطن مراجعت كردم، يكسره به خانه مرحوم حاجي اشرفي رفتم تا پيغام امام عليه السلام را به وي برسانم همين كه در را كوبيدم، صداي حاجي از پشت در بلند شد كه :
« حاجي ميرزا حسن ! آمدي ؟ قبول باشد . آري :
آيينه شو جمال پري طلعتان طلب جاروب بزن به خانه و پس ميهمان طلب
سپس افزود:« افسوس ! كه عمري گذرانديم و چنان كه بايد و شايد صفاي باطن پيدا نكردهايم !»
📚کرامات رضویه ، ج 2 ، ص 64
@ala_allah
#فضائل
#اسلام_محمدی
#ولايت
#غدیر_را_فراموش_نکنیم
#همه_خادم_الرضاییم
#بحق_الزهرا_عجل_لولیک_الفرج
🕊صلهي امام رضا عليه السلام به يك شاعر با اخلاص🕊
مرحوم حاج شيخ ابراهيم صاحب الزماني از مداحان مخلص و مرثيه خوانان باسوز اهل بيت عليه السلام بود او سالها پيش از شروع درس مرحوم آيه الله حائري بنيانگذار حوزهي علميهي قم ،دقايقي چند روضه ميخواند و آنگاه آيت الله حائري درس خويش را آغاز ميكرد .
او داستاني شنيدني دارد كه از حضرت رضا عليه السلام براي مدح خويش صله دريافت داشته است ! خود نقل مي كرد كه يك بار مشهد مقدس مشرف شدم و مدتي در آنجا اقامت گزيدم . پولم تمام شد و كسي را هم براي رفع مشكل خويش نميشناختم. از اين رو قصيدهاي در مدح حضرت رضا عليه السلام سرودم و فكر كردم كه بروم و آن را براي توليت آستان مقدس بخوانم و صله بگيرم با اين نيت حركت كردم، اما در ميان راه به خود آمدم كه چرا نزد خود حضرت رضا عليه السلام، نروم و آن را براي وي نخوانم ؟! به همين جهت كنار ضريح رفتم و پس از استغفار و راز و نياز با خدا، قصيدهي خود را خطاب به روح بلند و ملكوتي آن حضرت خواندم و تقاضاي صله كردم .ناگاه ديدم دستي با من مصافحه نمود و يك اسكناس ده توماني در دستم نهاد . بيدرنگ گفتم :« سرورم ! اين كم است » ده توماني ديگر داد باز هم گفتم : « كم است » تا به هفتاد تومان كه رسيد، ديگر خجالت كشيدم تشكر كردم و از حرم بيرون آمدم .
كفشهاي خود را كه مي پوشيدم، ديدم آيه الله حاج شيخ حسنعلي تهراني، جد آيت الله مرواريد، با شتاب رسيد و فرمود :« شيخ ابراهيم ! » گفتم : « بفرماييد آقا !» گفت:«خوب با آقا حضرت رضا عليه السلام روي هم ريختهاي، برايش مدح ميگويي و صله ميگيريد. صله را به من بده » بيمعطلي پولها را به او تقديم كردم و او يك پاكت در ازاي آن به من داد و رفت وقتي گشودم ديدم دو برابر پول صله است يعني يكصد و چهل تومان .
اي كه بر خاك حريم تو ملائك زده بوس
رشك فردوس برين گشته ز تو خطه توس
هركه آيد به گدايي به در خانهي تو
حاش لله كه زدرگاه تو گردد مأيوس
📚کرامات الصالحین ، ص 216.
@ala_allah
9.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹داستان امام رضا(ع)
و پیرزن دلشکسته نیشابوری
#اسلام_محمدی
#ولايت
#غدیر_را_فراموش_نکنیم
#همه_خادم_الرضاییم
#بحق_الزهرا_عجل_لولیک_الفرج
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
👆👆👆👆👆👆👆👆
👌👌👌👌👌👌👌👌
✅✅✅✅✅✅✅✅
@ala_allah
#اسلام_محمدی
#ولايت
#غدیر_را_فراموش_نکنیم
#همه_خادم_الرضاییم
#بحق_الزهرا_عجل_لولیک_الفرج
نقطه عطف زندگی شکیل احمد، تابستان سال ۲۰۰۲میلادی بود. او که اصالتا اهل پاکستان بود و در انگلستان زندگی میکرد، تحتتأثیر آموزههای اسلامی، مسلمان و شیعه شد. در عین حال مطالب بسیار مهمی درباره شخصیت و جایگاه امامرضا(ع) خوانده بود و به همراه چند نفر از دوستانش تصمیم داشت به ایران سفر کرده و به زیارت امام رئوف(ع) برود.
خودش میگوید: «از سفارت ایران در انگستان درخواست ویزا کردیم و آنها حدود یکماه بعد درخواست ما را قبول کردند. همه برنامههای سفر را انجام داده بودیم. با وجود اشتیاق زیای که برای این سفر داشتم، خودم را در حد شرفیاب شدن به خدمت آن حضرت نمیدانستم».
با فراهم شدن اسباب سفر، شکیل احمد به همراه چند نفر از دوستانش راهی مشهد شد؛ «اعضای این گروه عبارت بودند از: دوست بسیار عزیزم «رُحَیل» و همسر انگلیسی تازه مسلمانش زینب، به همراه خالهام و یک خانم مسن ایرانی که به دیدن بستگانش در تهران میرفت و قرار بود راهنمای ما باشد.»
به مشهد که رسیدند، طاقت ماندن در هتل و استراحت را نداشتند. شوق زیارت بود که آنها را به سمت حرم میکشاند.
شکیل احمد در اینباره میگوید: «به خاطر دارم که خیلی زود در هتل آماده شدیم تا به حرم برویم. فورا غسل زیارت را انجام دادیم، لباسهای تمیز پوشیدیم و راهی حرم شدیم. دستپاچه بودم اما سعی میکردم مدام ذکر بگویم تا آرامشم را حفظ کنم و زیارت درستی انجام دهم.
وقتی به حرم رسیدیم، من هیچ نوع سابقه ذهنی از آنجا نداشتم. گنبد زیبای طلایی، صحنها، انگار واقعا خودم را در بهشت میدیدم. یکباره، در داخل حرم، توانستم بر احساساتم غلبه کنم. اول به نیت مادرم، بعد پدرم و بعد هم به نیت سایر اعضای خانواده و دوستان زیارت کردم». چند روز بعد هم شکیل احمد به بازدید از دیگر اماکن مقدس اطراف حرم رفت اما برنامه اصلی آنها زیارت امام رضا(ع) بود. دلدل میکرد تا داخل حرم برود، به همین دلیل خیلی زود دیگر اماکن حرم را دید و به حرم برگشت. میگوید: «حقیقت این است که هیچ وقت به اندازه نخستین باری که چشمام به ضریح مطهر امام رضا(ع) افتاد، احساس آن همه دلتنگی نکرده بودم. اصلا نمیتوانم احساسم را در آن لحظه بیان کنم».
یادگاری این سفر معنوی، حس و حالی است که شکیل احمد هنوز هم آن را برای خودش حفظ کرده تا در روزهای دور از حرم بتواند از آن بهره ببرد. میگوید: «سفر مشهد ایمان من را قویتر کرد و باعث شد بیشتر از قبل به حقانیت شیعه و بزرگی و عظمت امام رضا(ع) پی ببرم».
@ala_allah
#اسلام_محمدی
#ولايت
#غدیر_را_فراموش_نکنیم
#همه_خادم_الرضاییم
#بحق_الزهرا_عجل_لولیک_الفرج
⤵️عبدالکامل عباس: با عنایت امام رضا شیعه شدم.
حجتالاسلام عبدالکامل عباس، چهرهای دارد که در نگاه اول نشان میدهد اهل قاره آفریقاست. حدود ۱۵سال قبل شیعه شده و تا به حال یکبار به زیارت امام رضا(ع) مشرف شده. او از مردم سرزمین آفریقای مرکزی و کشور کامرون است.
مانند همه مردم آفریقا، صورتی سیاه و هیبت بزرگی دارد اما وقتی از امام رضا(ع) و اشتیاقش برای زیارت آن حضرت صحبت میکند، لحن کلامش آرام و نرم میشود. میگوید:«حدود ۱۴سال قبل به زیارت امام رضا(ع) رفتم اما تا به حال دیگر امکان زیارت را نداشتهام». عبدالکامل که این روزها امامت جماعت مسجد امام حسین(ع) در شهر دوالا در کامرون را بر عهده دارد ادامه میدهد: «یکی از بزرگترین آرزوهای من این است که بتوانم یکبار دیگر به مشهد، پایتخت معنوی ایران، سفر کنم و به زیارت امام رضا(ع) بروم.
البته ایکاش این زیارت به همراه جمع شیعیان شهر ما باشد تا همه بتوانند برکت زیارت آن امام را درک کنند». نکته جالب توجه این است که حجتالاسلام عبدالکامل تحتتأثیر زیارت امام رضا(ع) شیعه شده، او درباره نحوه تشرف خود به این مذهب میگوید: «تا زمانی که در کامرون زندگی میکردم، اطلاعات درستی از مذهب شیعه نداشتم.
در کامرون کتابها و مطالب درستی از امامان شیعه وجود ندارد و وهابیها هم بهشدت علیه شیعیان فعالیت میکنند، به همین دلیل بود که من هیچ شناخت درستی از این مذهب و اعتقادات آن نداشتم. بعد از اینکه برای تحصیل به ایران سفر کردم، همراه گروهی برای تفریح به مشهد مقدس رفتیم. در آنجا به حرم امام رضا(ع) رفتیم و چند نفر از استادان و راهنماهای گروه مطالبی درباره آن حضرت گفتند که موجب شد شناختی نسبی درباره ایشان پیدا کنم. همانجا بود که از امام رضا(ع) خواستم شناختم را از خودش و مذهب شیعه تقویت کند تا بدانم کدام راه صحیح است. تا اینکه تقریبا یکماه بعد از برگشت از سفر مشهد با شناخت کاملی که از این مذهب و امامان آن بهدست آوردم، به مذهب شیعه مشرف شدم».
@ala_allah
🖼ماجرای مسلمان شدن من هم شاید برایتان شنیدنی باشد، از این جهت که تلاش دیگران برای انصراف من از تصمیم بر مسلمان شدن ناکام ماند.... هرچه از دیگران میپرسیدم همه تبلیغات منفی علیه اسلام بود. اما باز هم کوتاه نیامدم و به تلاش برای کشف حقیقت ادامه دادم.
🔸من تشیع را با قلبم قبول کردم. کتابی از آیت الله موسوی لاری درباره تشیع خواندم که به بسیاری از پرسشهای من پاسخ گفت. به وسیله آن کتاب بود که جایگاه امام و اهل بیت(ع) را فهمیدم و با همه وجود به آنها علاقهمند شدم. زمانی که به مشهد آمدم اولین مکانی که رفتم حرم امام_رضا(ع) بود، اما امام را نمیشناختم. همسرم به من توضیح داد که امام رضا(ع) چه شخصیت معنوی ارزشمندی هستند. وقتی وارد حرم شدم آرامش عجیبی پیدا کردم که در همه عمر تجربه نکرده بودم. هنوز هم وقتی به زیارت میروم همان حس به من دست میدهد. وقتی برای اولین بار به امام رضا(ع) سلام دادم قلبم به آرامش بی نهایتی رسید...
rahyafteha.ir/53099/
#اسلام_محمدی
#ولايت
#غدیر_را_فراموش_نکنیم
#همه_خادم_الرضاییم
#بحق_الزهرا_عجل_لولیک_الفرج
👆👆👆👆
@ala_allah