eitaa logo
خیمه گاه امام زمان عجل الله تعالی
209 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
7هزار ویدیو
147 فایل
فرهنگی ؛ اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 آلبوم خاطرات گردان ابرار لشکر ۲۱ امام رضا.
🔺اسمش رئیس جمهور بود؛ اما رسمش بسیجی بود 📌 @gonagon313
یاد قبری بی‌نشان.mp3
3.04M
🔁 ⏮️ ⏯️ ⏭️ 🔀 ◉━━━━━━──────────── 🎧 | یاد قبری بی‌نشان •┈┈••✾❀🍃🥀🍃❀✾••┈┈•
12-Misaq-Haftegi980905-03.mp3
6.79M
🔁 ⏮️ ⏯️ ⏭️ 🔀 ◉━━━━━━──────────── 🎧 | ذکر لب شهیدا لبیک یا حسینا •┈┈••✾❀🍃🥀🍃❀✾••┈┈•
نماهنگ منتصرون.mp3
5.11M
امت عاشق وعده صادق جاء نصر الله آیه شد نازل زهق الباطل جاء نصر الله پایان که نه ادامه دارد این راه آغاز شده قیامت نصرالله 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ لبنان و ایران... همینقدر هم آوا؛ چقدر ما شبیه هم هستیم! حتی شهدایمان هم...❤️‍🩹 ما محسن حججی را داریم و شما ذوالفقار عز الدین را. ذوالفقار شهیدِ لبنانی که بیست سال هم نداشت وقتی اسیرِ داعش شد و شبیه آقا محسن ما سر از تنش جدا کردند🥺 حاج قاسم همان ایام درباره اش تعریف کرده بود: «نوجوان ۱۷ ساله ای که اخیراً (در سوریه) شهید شد، به مادرش می‌گوید، با توجه به خوابی که دیده‌ام این آخرین ناهاری است که باهم می‌خوریم، مادر اجازه تعریف خواب را نمی‌دهد. برای دوستانش اینگونه تعریف کرده بود. ۲ شب است که خواب می‌بینم که روی سینه‌ام نشسته‌اند تا سرم از تنم جدا کنند، فریاد می‌زنم و آنوقت است که امام حسین(ع) می‌آید و می‌گوید، نترس درد ندارد سر من را هم بریدند، درد نداشت....»😭💔 🔰اگر میخواهید بیش از این مهمان این شهید عزیز باشید؛ جزئیات دیگر داستان ذوالفقار را از اینجا بخوانید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ | از «دو کوچه آن طرف تر» تا «سوریه»! دهمین روز ماه رمضان بود🌙✨ سر سفره بودیم که اتفاقی صحبت من و الهه رفت به سمت خانمی که خیلی به سختی افتاده بود. هم مستاجر بودند، هم شوهرش معتاد شده بود و هم مسئولیت چندین بچه قد و نیم قد به گردن مادر خانواده بود😢 هنوز لقمه اول از گلوی ما پایین نرفته بود که ذکریا قاشق را زمین گذاشت. تعجب کردم، آخه غذا ماکارونی بود و ذکریا هم عاشقش! یکم که گذشت خودش دلیلش را گفت: «نمیشه آدم این چیزا را بشنوه و اون وقت راحت غذا بخوره. چیزی از گلوم پایین نمی‌ره وقتی می‌فهمم یکی نزدیک ما حتی به نون شب محتاجه.»❤️‍🩹 _متن کامل را بخوانید_
| از «دو کوچه آن طرف تر» تا «سوریه»! دهمین روز ماه رمضان بود🌙✨ سر سفره بودیم که اتفاقی صحبت من و الهه رفت به سمت خانمی که خیلی به سختی افتاده بود. هم مستاجر بودند، هم شوهرش معتاد شده بود و هم مسئولیت چندین بچه قد و نیم قد به گردن مادر خانواده بود😢 هنوز لقمه اول از گلوی ما پایین نرفته بود که ذکریا قاشق را زمین گذاشت. تعجب کردم، آخه غذا ماکارونی بود و ذکریا هم عاشقش! یکم که گذشت خودش دلیلش را گفت: «نمیشه آدم این چیزا را بشنوه و اون وقت راحت غذا بخوره. چیزی از گلوم پایین نمی‌ره وقتی می‌فهمم یکی نزدیک ما حتی به نون شب محتاجه.»❤️‍🩹 اما واکنش ذکریا فقط این نبود؛ ناراحتی تازه اول ماجرا بود... فردا صبح چند جعبه مهیا کرده بود شامل مایحتاج کامل یک ماه. از روغن و برنج گرفته تا عسل و مربا؛ حتی نمک و زردچوبه و کبریت هم داشت❗️ با برادر ذکریا جعبه ها را دم در خانه آن بنده خدا بردیم و زنگ در را زدیم و خودمان را پنهان کردیم. توصیه ذکریا بود، میخواست به سیره امام رضا علیه‌السلام اقتدا کند تا مبادا آن خانم و خانواده‌اش شرمنده بشوند...🥺 ______________________ 💎| این داستان فقط یک روایت معمولی از احسان مؤمنانه ذکریا شیری نیست! بلکه آیینه است برای دیدن تلؤلؤی کوچک از روح بلند او، که بی‌تفاوتی برایش بی معناست. 🍃 مسائل، از شنیدن سختی یک خانواده چند کوچه آن طرف تر گرفته تا صدای مظلومی آن طرف جهان، برای او مهم است و مبنای زندگی و برنامه‌ریزی اش قرار میگیرد. برای همین تعجبی نیست اگر همین ذکریا چند سال بعد در سوریه به عنوان مدافع حرم به شهادت برسد... 📍حالا از آن بالا بالاها نگاهمان میکند و هنوز هم با «بی‌تفاوتی» بیگانه است، خیلی بیشتر از گذشته؛ دلش میخواهد دست تک تکمان را بگیرد و به وسط میدان بیاورد تا تکلیف خودمان را در نزاع تاریخی امروز*، مشخص کنیم و محکم پای آن بایستیم. *میدان، میدان غزّه و اسرائیل نیست، میدان حق و باطل است. امام خامنه‌ای حفظه‌الله‌تعالی ۱۴۰۲/۰۸/۱۰