eitaa logo
خیمه گاه امام زمان عجل الله تعالی
218 دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
9هزار ویدیو
187 فایل
فرهنگی ؛ اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
. [ مبانی قرآنی قانون حجاب ] 🔸در ادامه بررسی آیاتی که به حجاب و منظومه منسجم آن، امر و دعوت می‌کند، پس از آیه ٣١ سوره نور و ٣٣ سوره احزاب به آیه ۵٩ سوره احزاب می‌رسیم. _در این آیه چنین می خوانیم: «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلابِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْن‏...»؛ (اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جلبابها [روسرى‏ هاى بلند] خود را بر خويش فرو افكنند. اين كار براى اينكه [از كنيزان و آلودگانی که از مواجهه با جوانان هرزه ابایی ندارند] شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است‏). 🔹 در آن زمان معمول بوده است كه كنيزان و زنانی که از مواجهه با جوانان هرزه ابایی نداشتند بدون پوشيدن سر و گردن از منزل بيرون مى‏ آمدند، و از آنجا كه از نظر اخلاقى وضع خوبى نداشتند گاهى بعضى از جوانان هرزه مزاحم آنها مى ‏شدند.. 🛡 در اينجا به زنان آزاد مسلمان دستور داده شد كه حجاب اسلامى را كاملا رعايت كنند تا از كنيزان و آلودگان شناخته شوند و بهانه‏‌اى براى مزاحمت به دست هرزگان ندهند.
. |🔍| _بخش هشتم ⏸ گفتیم که «اسلام رحمانی»، نقشه نرمِ دشمنان اسلام و انقلاب برای زمین زدن اسلام اصیل است؛ پروژه‌ای که به سردمداری روشنفکران و سیاستمداران سکولار مسلمان، پیگیری میشود. شعار همیشگی تفکر اسلام رحمانی، «خشونت زدایی» است که به صورت مصداقی به دنبال حذف یا کمرنگ کردن بعضی از احکام کلیدی اسلامی، مانند جهاد است! ❗️جالب آنجاست که طرفداران اسلام رحمانی معمولا با آن دسته از مفاهیم و احکام اسلامی، مخالفت میکنند که برای انقلاب جنبه دارد؛ یکی از مصادیق مهم این عملکرد در مواجهه با «مسئله حجاب» است. 🟡 در مرام متفکرین اسلام رحمانی گاها حجاب با حدود اصیل قرآنی اش، در عصر امروز واجب نبوده و به تناسب تغییرات زمانی کیفیت آن متفاوت گشته است. گاهی هم حکم وجوب حجاب به حال خود باقی است اما به اندازه یک حکم فردی و حتی سلیقه‌ای (!) تقلیل یافته و حکومت به هیچ وجه حق دخالت در آن را ندارد. ⭕️ در واقع اگر بخواهیم حجاب را از زبان این طیف توصیف کنیم باید آن را آموزه‌ ای خشن و غیر منصفانه بدانیم که ظلم آشکاری به بانوان بوده و جامعه را از استعدادهای نیمی از شهروندان محروم می‌کند! ✳️ در حالیکه اتفاقا اسلام حجاب، را به عنوان لباس حضور اجتماعی زنان مشخص کرده است و یکی از فلسفه های حجاب، بهره مندی اجتماع از حضور و استعدادهای بانوان بدون دخالت جاذبه های زنانه آنها می‌باشد؛ تا بانوان در جامعه به عنوان یک شخصیت انسانی نقش آفرینی کنند نه به عنوان یک موجود فریبا برای لذت جویی! 💎 همچنین باید اشاره کرد که وجوب حجاب به اجماع فقای دین، حکمی ضروری است که دستخوش تغییرات زمانی و مکانی نمیشود. و اتفاقا توجه به زمانه کنونی ما، گواه این است که وجوب حجاب امروز نسبت به صدر اسلام از اهمیت بیشتری برخوردار است. چرا که امروز، حجاب از مهمترین نماد های انقلاب اسلامی می‌باشد و بانوی مسلمان و محجبه‌‌ی ایرانی، پرچمدار مبارزه با مدرنیته و مستکبرین جهانی است. اینها دقیقا همان مطالبی است که متفکرین اسلام رحمانی از درک آن عاجزند!
. |🔍| _بخش_نهم ⭕️ یکی دیگر از مؤلفه های اساسی اسلام رحمانی، «روشنفکری دینی» است. یکی از اصلی ترین شعارهای روشنفکران دینی، «لیبرالیسم» است که رد پای آن در تفکرات مدعیان اسلام رحمانی نیز به وضوح مشاهده میشود. 📍مبنای لیبرالیسم بر آزادی و بی قید و بندی هواهای نفسانی انسان گذاشته است و معتقد است هیچ چیز نباید آزادی را محدود کند. حتی در تقابل آزادی انسان و دین و خدا، قطعا ترجیح با آزادی انسان است! چنین انسانی اگر دلش بخواهد میتواند محدودیت های هر دینی را بپذیرد اما اگر نخواهد هیچ کس نمی‌تواند آزادی او را محدود کند. به این جمله از «محمد خاتمی» نگاه کنید: «اگر دین هم در برابر آزادی قرار بگیرد، این دین است که باید محدود بشود، نه آزادی!»* ✅ این دقیقا نقطه مقابل تفکر اصیل اسلامی و قرآنی است؛ در اسلام مفهومی به نام «ولایت» وجود دارد که در درجه اول اختصاص به خدا و در مراحل بعدی به فرستادگان خداوند و نائبان ایشان تعلق دارد. «ولی» این حق را دارد که برای هموار کردن مسیر سعادت انسان و زمینه سازی حرکت صحیح فردی و بویژه اجتماعی، آزادی انسان ها را محدود کند. «النَّبِيُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِم» پیغمبر اولی و سزاوارتر به مؤمنان است از خود آنها/۶ احزاب «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ» ای اهل ایمان، فرمان خدا و رسول و فرمانداران (از طرف خدا و رسول) که از خود شما هستند اطاعت کنید./ ۵۹ نساء 🏷 علاوه بر این، باید توجه داشت که هر آزادی خوب نیست و عقل انسان، در بسیاری از موقعیت ها حکم به محدودیت آزادی خود میدهد. در ادامه به «حقیقت آزادی» بیشتر خواهیم پرداخت. ____________________ *کتاب اسلام رحمانی، حسن علی‌پور، ص ۱۵۱
. |🔍| _بخش_دهم ⭕️ غرب و به تبع طرفداران اسلام رحمانی، به واسطه رویکرد لیبرالی خود آزادی را فقط در امور دنیوی و بیشتر در لذت ها و هواهای نفسانی انسان معنا میکنند. 🟡 درحالیکه آزادی در منطق اسلام، ارزشی است که باید انسان را به «آزادگی» برساند؛ اسلام اصیل، آزادی را در امور مادی خلاصه نمیکند و در کنار توجه به دیگر ابعاد آزادی، خط قرمزش آزادی معنوی انسان هاست. اسلام از هر چه که بگذرد از اینکه فرد یا گروهی بخواهد، فضای جامعه را تبدیل به بستری برای کشاندن شهروندان به فساد و تباهی بکند، نمیگذرد. ✳️ با نگاه دقیق تر، از اصلی ترین ابعاد هدایتی دین، بستر سازی توحیدی جامعه برای زمینه سازی انتخاب صحیح انسان هاست. فلسفه احکام اجتماعی اسلام، مانند حجاب را نیز باید در همینجا جستجو کرد. 🔻در مقابل مدعیان اسلام رحمانی که معتقد به فضای لیبرالی در جامعه هستند، نقش حضور دین در جامعه را انکار یا محدود میکنند، و بنابراین نقشی برای دین در قانون گذاری و اجرا نمی‌بینند. بخش مهمی از مخالفت ها با قانون حجاب را از این قبیل میتوان شمرد...
. |🔍| _بخش_دوازدهم ⭕️ همچنان در حال بررسی روشنفکری دینی و رد پای آن در تفکرات اسلام رحمانی هستیم... یکی از رویکرد های معروفِ روشنفکران اسلام، «تقدم حق بر تکلیف» است. البته چیزی فراتر از تقدم، که به حذف کامل تکلیف می‌انجامد! ✖️مبنای تقدم حق بر تکلیف همان اومانیسمی است، که علایق مادی انسان را محور عالم میداند و با همین نگاه مادی‌محور، حقوق او را مشخص میکند. ⬅️ در این نگاه احکام اسلامی، تکالیفی هستند که انسان را محدود میکنند و برای انسانِ امروز که بیش از تکلیف به دنبال حق خود میگردد، مناسب نخواهند بود و ناوار باید شامل حذف یا گزینش بشوند! [انسان امروز، یعنی همان انسانی که برای ولنگاری و تأمین شهوت هایش هیچ قید بندی از جمله دین و اخلاق را نمی‌پذیرد.] 🟡 این رویکرد مشکلات فراوانی دارد که از جمله آنها: 🏷اولا، اسلام دارای مجموعه ای از اصول ثابت برای تمام دوران هاست و به بیان شما شهوات «انسانِ امروز» نمی‌تواند آن را تغییر بدهد! 🏷دوما، چرا همواره انسان باید از زاویه خواسته های مادی مطالعه شده و حقوقش مشخص بشود؟! انسانی که فطرتا با میل به معنویت و خوبی ها، متولد میشود این «حق» را دارد که در محیطی سالم زندگی کند و بتواند با رشد در این محیط خلأ های معنوی خود را تأمین کند. 🏷سوما، با توجه به نکته دوم تمام تکالیف اجتماعی اسلام [مانند حجاب] را میتوان ناشی از حقوق اجتماعی دانست. این قاعده حتی در قوانین حقوقی وجود دارد و هر تکلیفی، تأمین کننده حقی برای طرف مقابل است. مثلا حجاب یک تکلیف اجتماعی است، چون تأمین کننده یکی از مهمترین حقوق شهروندان یک جامعه می‌باشد؛ حق زندگی در یک جامعه سالم انسانی که جنسیت زده نیست و بستر را برای پیشرفت مادی و معنوی تک تک افراد و مجموعه آنها فراهم میکند✨
. [تأملی در جایگاه ولایت فقیه💛🍃] 💖 قداست ولی فقيه گفتنی است که اساس ايمان، محبت و دوستی است.💕 و محبت در جامعه اسلامی، در قالب قداست رخ‌ می نمايد. بديهی است که اصل قداست به خداوند متعال تعلق دارد که موجودی کامل است. پروردگار، به‌دليل هستی مطلق و کمال مطلق، طبعاً از همه برتر و محبوب‌تر و دوست‌داشتنی تر است؛ يکی از لوازم قداست، اين است که به متعلقات خود سرايت کند؛ همچون محبت که اگر کسی، ديگری را دوست داشته باشد، متعلقات آن مانند کتاب، عکس، لباس، خانه و بستگانش را نيز دوست می دارد. هرکس به خدا نزديک‌تر است، پرتویی از قداست الهی به او می تابد. به باور مسلمانان، پيامبر اکرم بعد از وجود کامل خداوند متعال مقدس و محبوب است.🤍🪞 در مرتبه بعد، این حب و دوستی به امامان عليهم السلام تعلق دارد و پس از ایشان اين قداست به همه کسانی که به‌گونه‌ای به آن بزرگواران منتسب‌اند، مانند سادات و مراجع و علمای دينی، سرايت می کند. 💛 همچنين ولی فقيه، به‌عنوان جانشين پيامبر(ص) و معصومین عليهم السلام، دارای پرتویی از همان قداستی است که از خداوند به پيامبر(ص)و اهل بیت عليهم السلام سرايت کرده است. بنابراين، جامعه اسلامی پيوند قلبی ناگسستنی ای با ولی فقيه پيدا می کند. این پیوند قلبی دستاوردهای بی بدیلی برای جامعه اسلامی به ارمغان می آورد ...
. |🔍| _بخش_چهاردهم 🔰 یکی از کلیدواژه های معروف روشنفکری دینی که از زبان مدعیان اسلام رحمانی نیز شنیده میشود «دین حداقلی» است. اصل کلام دین حداقلی این است که ادیان صرفا برای مبدأ و معاد آمده اند نه برای حل مسائل سیاسی و اجتماعی.. 💠 در نقطه مقابل، دیدگاه «دین حداکثری» وجود دارد که معتقد است، دین تکلیف همه‌‌ی مسائل سیاسی و اجتماعی را مشخص کرده و نه صرفا دارای پاره ای از احکام سیاسی و اجتماعی که دارای یک «نظام» هماهنگ در این زمینه ها می‌باشد. در این نگاه جنبه اجتماعی دین از مهمترین بخش های دین بوده و تکلیف سرنوشت معاد انسان نیز ارتباط مستقیم با آن دارد. ✨جمله معروف «سیاست ما عین دیانت ماست و...» نیز مؤید مشهوری بر این مطلب است. ⭕️ در مقابل، رویکرد «دین حداقلی» معتقد است نباید بار سنگین ورود در سیاست و اجتماع را بر شانه های دین انداخت! اما سوال مهم اینجاست که اگر قرار باشد دین و احکام الهی که جلوه مدیریت خداوند بر جامعه هستند، این بار را حمل نکنند و از پس آن بر نیایند، چه کسی باید این مسئولیت را به عهده بگیرد؟! ❓اگر خدا نمی‌تواند، انسان میتواند؟! عقل بریده از خدا و پر خطای انسان که بنا بر تجربه تاریخی منشأ بسیاری از بدبختی های عالم هست، باید عهده دار این موضوع بشود؟! ✔️ از طرف دیگر باید برای قضاوت اینکه دین حداقلی است یا حداکثری، به سراغ منابع اصیل دین رفت نه اینکه به تناسب اغراض سیاسی و انگیزه های شخصی، نظریه پردازی های بی اساس کرد! احکام اسلامی، نه فقط به جنبه های فردی که بیش از آن به جنبه های اجتماعی پرداخته اند؛ حضرات اسلام رحمانی که همواره به دنبال حذف این احکام از اسلام هستند باید خوب بدانند از چه مواردی صحبت میکنیم... 🟡 البته این نکته نیز قابل توجه است که حداکثری بودن دین به معنای ورود جزئی دین در تمام عرصه ها نیست بلکه به این معناست که دین هر آنچه برای مدیریت جوامع بر اساس دیدگاه صحیح اسلامی لازم بوده را بیان کرده است؛ 🔻این بیان گاهی به صورت تعیین چهار چوب های کلی است مانند چیزی که در علوم طبیعی و ریاضیات داریم. و گاهی بیانی مفصل تر و حتی با ذکر جزئیات است که به بیان کلیات اکتفا نکرده و تا آنجا پیش رفته است که نظام جدیدی را بر مبنای اسلام، معرفی میکند. علوم انسانی از این دست موضوعات هستند. ✏️ از همینجا اهمیت علوم انسانی برای مدیریت جامعه و همچنین اسلامی سازی علوم انسانی که از مطالبات مهم و قدیمی امام خامنه‌ای 'حفظه‌الله‌تعالی' از نخبگان است مشخص خواهد شد...
. [`🌿] 💎مکتب حضرت سیدحسن‌نصرالله یعنی؛ محور زندگی خودت را نائب امام قرار بدهی. افکارت، عملت و احساست را با او هماهنگ کنی.💕 جلب رضایت او و امتثال فرامین او را هدف زندگی‌ات بدانی.⚡ این یعنی نه جاه و مقام، نه مدرک، نه ثروت، نه خوش‌آمد این و آن، برایت ذره‌ای انگیزه ایجاد نکند. |
. 🔰 بلوغ جامعه شیعه برای امتحان‌های پیچیده‌تر در عصر امام رضا علیه السلام 🏷 ⭕️ ویژگی‌های دوران امامت حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام: ➖ مأمون که یکی از باهوش‌ترین خلفای بنی‌عباس بود، بر آن شد تا با شریک‌کردن امام رضا علیه‌السلام در امر حکومت، این چرخش سیاسی را به شیعیان آن حضرت نشان دهد. ↩️ وی با شریک‌کردن امام رضا علیه‌السلام در حکومت خود، این هدف را دنبال می‌کرد که به همه نشان دهد مسأله‌ی حکومت، قدسی و زمینی و آسمانی ندارد و حتی اگر امام شیعه نیز در این مسند بنشیند و دست او به حکومت باز شود، همان کاری را انجام می‌دهد و سیاستی را در پیش می‌گیرد که ما انجام می‌دهیم. ❌ اما برعکس؛ امام رضا علیه‌السلام نیز بر آن بودند تا با پذیرفتن ولایت‌عهدی، این مسأله را نشان دهند که خلافت الهی، امر دیگری است و اگر امام بر مسند حکومت بنشیند، به گونه‌ی دیگری رفتار خواهد کرد. 💎 آن‌چه ما می‌توانیم در مورد تحولات عظیم جامعه‌ی شیعه در عصر امام رضا علیه‌السلام که با تدابیر آن حضرت صورت گرفته بود، صحبت کنیم، تنها وجه ظاهری و مُلکی آن‌ها است. باطن تحولات و آن حقیقت ملکوتی‌ای که با تصرفات ایشان صورت پذیرفت، از دسترس ما خارج است.
. 🔰 بلوغ جامعه شیعه برای امتحان‌های پیچیده‌تر در عصر امام رضا علیه السلام 🏷 ⭕️رواج گفتمان ولایت و امامت ➖ یکی از تغییرات جدّی که در عصر امام رضا علیه‌السلام واقع شد، این بود که گفتمان امامت و گفت‌وگو در باب ولایت ائمه‌ی معصومین علیهم‌السلام به طور جدی در جامعه رواج یافت‌ و تقیه در موضوع ولایت نسبت به زمان‌های قبل برداشته شد؛ 🟡 این موضوع را می‌توان در احتجاجات آن حضرت مشاهده کرد و از همین رو است که اکثر معارف سنگین حول مقامات ائمه علیهم‌السلام در دوره‌ی ایشان آشکار شد و زمینه‌ای پدید آمد تا معارف بیشتری در این حوزه، همچون زیارت جامعه‌ی کبیره و زیارت ائمة‌المومنین، در زمان امام هادی علیه‌السلام بیان شود و بستر معرفی امام و امامت از نو احیاء گردد.
. 🔰 بلوغ جامعه شیعه برای امتحان‌های پیچیده‌تر در عصر امام رضا علیه السلام 🏷 ⭕️ بلوغ جامعه‌ی شیعه برای امتحان‌های پیچیده‌تر ⬅️ در پی نشر و احیای چنین معارف نابی بود که جامعه‌ی شیعه این قابلیت را پیدا کرد تا برای اولین‌بار به امام خردسال امتحان شود و از این آزمایش سخت، سربلند بیرون آید. 🟢 شیعه در زمان امام رضا علیه‌السلام آن‌قدر بالغ شده بود که پس از ایشان، انشعاب جدی دیگری در میان شیعیان پدیدار نشد. در حالی که سه تن از امامان پس از ایشان -امام جواد، امام هادی و امام عصر علیهم‌السلام- از نظر سنی خردسال بودند. 📜 در نقل آمده است: «روزی جناب علی‌بن‌جعفر علیه‌الرحمة عموی ثامن‌الأئمه علیه‌السلام در میان شاگردان خود در مسجد نبوی نشسته و مشغول تدریس بود. در همین حال، امام جواد علیه‌السلام که به حسب ظاهر خردسال بودند، وارد شدند. جناب علی‌بن‌جعفر به احترام ایشان، تمام‌قد بلند شد و به استقبال حضرت رفت و با تحت‌الهنک خود، غبار کفش حضرت را پاک کرد و دست حضرت را بوسید. شاگردان که از این کار ایشان تعجب کرده بودند، گفتند: این کار شایسته‌ی شما نیست! سن و سالی از شما گذشته و عالم بزرگی هستید و چند تن از امامان را درک کرده‌اید! علی‌بن‌جعفر در پاسخ به آن‌ها گفت: این‌گونه نیست؛ خدای متعال محاسن سفید من را لایق امامت ندانسته‌اند و در عوض این آقازاده را لایق چنین مقامی دیده‌اند.» ⭐️ چنین فهمی تصادفی نیست، بلکه از رشد جامعه‌ی شیعه در درک عمیق‌تری از معنی امامت و ظرفیت بالاتری از تحمل ولایت حکایت دارد. 💎 این بلوغ محصول تصرفات و معارفی است که امام رضا علیه‌السلام ضمن هجرت از مدینه به مرو در اختیار جامعه‌ی شیعه قرار دادند و ظرفیت شیعیان را تا حد اطاعت از امام خردسال ارتقاء بخشیدند. 💢 عجیب‌تر این‌که کسانی در برابر امامت امام جواد علیه‌السلام تسلیم شده بودند که از علمای بزرگ شیعه محسوب می‌شدند و شاگردی امام صادق علیه‌السلام را تجربه کرده بودند.
. 🔰 بلوغ جامعه شیعه برای امتحان‌های پیچیده‌تر در عصر امام رضا علیه السلام 🏷 ⭕️ شکل‌گیری مرکزیت در جهان شیعه ⬅️ اگرچه جمعیت جامعه‌ی شیعیان در زمان ولایت امام رضا علیه‌السلام از کثرت قابل توجهی برخوردار شده بودند، اما در دنیای اسلام متفرق بودند و مرکزیت خاصی نداشتند. ☑️ در چنین شرایطی امام رضا علیه‌السلام به مرو هجرت فرمودند و تدابیری اندیشیدند که مأمون مجبور شد به بغداد کوچ کند. ⭐️ بخش دیگری از تدابیر تاریخی ثامن‌الحجج علیه‌السلام فراخواندن امامزاده‌ها به سمت خراسان بود. هجرت این بزرگواران موجب شد تا مدنیّت شیعه در ایران، حول امامزاده‌ها شکل بگیرد. 💫 شهرسازی در ایران، حول بیوت نور ائمه‌ی اطهار علیهم‌السلام توسعه یافت و مردم حول نسل نورانی نبیّ اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله گرد آمده‌اند. از این رو است که «بنیان جامعه‌ی شیعه بر تقوا است». 🟡 امام رضا علیه‌السلام در کلامی نورانی می‌فرمایند: «شنیده‌ام بعضی از مردم می‌گویند ما عقیده داریم که مردم بندگان ما هستند. نه، سوگند به قرابت و خویشاوندی ما که با رسول داریم، این‌چنین عقیده‌ای نداریم و نه گفته‌ایم و نه از پدران و اجداد گرامی‌ خود چنین شنیده‌ایم! بلکه می‌گویم مردم، بندگان ما هستند در اطاعت خدا، و پیرو ما هستند در ادای وظایف دینی. این مطلب را حاضران به غائبان برسانند.»