eitaa logo
خیمه گاه امام زمان عجل الله تعالی
211 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
7هزار ویدیو
144 فایل
فرهنگی ؛ اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
چگونه وحوش اغتشاشگر در پایتخت جمهوری اسلامی، آرمان علی وردی را پس از شکنجه، به شهادت می رساند👇 🔹   تنها با کوله پشتی مربوط به کتاب‌های حوزوی خودش به شهرک اکباتان رفت، برای دفاع از امنیت و ناموس مردم، چون او نمی‌توانست نسبت به این مسئله بی تفاوت باشد. در این حین با گروهی برخورد کردند که گویی او را از قبل شناسایی کرده بودند؛ آرمان قصد داشت از کنار آنها عبور کند ولی آنها او را به همین جرم که تیپ و ظاهر بسیجی داشت می‌گیرند او را به باد کتک می‌گیرند. وقتی کوله او را باز می‌کنند و می فهمند طلبه است، کتک‌ها شدیدتر می‌شود و او را روی زمین می‌کشند. از او خواستند به رهبر معظم انقلاب توهین کند👈 مثل داعشی‌ها👌 ولی او قبول نکرد. این چه آزادی بیانی است که نمی‌توانند عقیده مخالف را تحمل کنند؟ باور کردنی نیست که شهید آرمان علی وردی تنها به جرم ریش داشتن توسط یک مشت حرامی این طور دوره شود و با شکنجه های دردناک به شهادت رسید. 👈 کشتن آرمان، کاملا حساب شده بود!؟ اول با چاقو به سفید رانش میزنند تا نتواند راه برود، بعد در حین شکنجه کردنش، سر فرصت با بلوکهای سیمانی به سرش می کوبند و او برای دفاع، دستش را روی سر می گذارد😰 اما از شدت ضربات انگشترش هم می شکند. بعد موهایش را می کشند و با چاقو روی صورتش می کشند تا بیشتر زجر بکشد. همزمان همه جور اهانت به مادرش می کنند اما باز هم آرام نمی گیرند سرانحام، با پنجه بوکس گوشت پشت تنش را تکه تکه می کنند 👈 یکی از قاتلان شهید آرمان علی وردی؛ برای اینکه از دیگران عقب نیفتد با ناخنگیر ذره ذره گوشت بدن آرمان را در آن حالت شکنجه و از بین رفتن قوای حسمانی، شروع به کندن می کند. آخر سر همپیکر نیمه جانش را گوشه ای از خیابان رها کرده و رویش پتو می اندازند تا کسی نتواند پیدایش کند.وقتی بچه های بسیجی او را به بیمارستان میرسانند روح ملکوتی آرمان به سوی حق پرواز می کند و دعوت حق را لبیک گفته و مظلومانه و با بدن پار پاره به شهادت می‌رسد...
|دعایی که اجابت شد🤲 سی ام آذر ۱۴۰۰ یکی از طلاب حوزه که در گروه ایتای دورهمی طلاب عضو بود، خبری مبنی بر پیدا شدن پیکر مطهر یکی از شهدای عملیات والفجر۱ را ارسال کرد. زیر تصویر پیکر شهید نوشته شده بود، طلبه بسیجی شهید : عبدالله پولادوند🥀 به محض انتشار این خبر در گروه اولین نفر، آرمان این عکس را بازنشر داد و نوشت: «خوش به سعادتش! خدا بهترین ها را نصیبش کرده است. هم طلبه است، هم بسیجی و هم شهید. چه چیزی بهتر از این! خداوند چنین عاقبتی را نصیب من و هرکس که عاشق شهادت است،نماید» تقریبا همه‌ی اعضای گروه زیر متن آرمان نوشتند «آمین!»💔 و قسمت بود در چنین شبی در محضر آرمان عزیز آقا باشیم...🌱 آرمانی که شهادتش با فاطمیه حضرت مادر سلام الله علیها گره خورده بود و دلداده انقلاب آقا روح الله بود و اکنون در جوار سردار دلهاست...🕊✨
﷽ | به همین امام رئوفی که زائرش هستیم! +آرمان گفت: «حاجی من یه آرزو دارم اما برآورده شدنش رو توی خواب هم نمیبینم🌿» _گفتم: «آرمان جان ، اگه واقعا بخوای و با همه وجود براش تلاش کنی بهش می‌رسی.💎» ماجرایی را که برای خودم اتفاق افتاده بود برایش تعریف کردم: «من توی هفده هجده سالگی گاهی نمازای صبحم قضا میشد؛ از این قضیه خیلی ناراحت بودم...😕 از طرف دیگه دوست داشتم نماز شب بخونم. توی خونه فضا برا این کار مناسب نبود و روم نمیشد برا نماز شب بیدار شم💚✨ یه روز پای منبر حاج آقا جاودان بودم. ایشون فرمود اگه بنده آرزویی داشته باشه و از عمق وجود اون چیز رو بخواد محاله خدا شرایط رسیدن به اون آرزو رو براش فراهم نکنه🌱 من همون جا با همه‌ی وجود از خدا خواستم کمکم کنه دیگه نماز صبحم قضا نشه و بتونم نماز شب هم بخونم. به یه سال نکشید که وارد حوزه شدم🥲 توی حوزه با خواهش بیدارم میکردن. اگه تو هم واقعا چیزی رو از خدا طلب کنی، مطمئن باش بهش می‌رسی❗️» +همان هنگام آرمان دستانش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: «ای خدای رحمان که صدای من رو می‌شنوی و آرزوهای من رو برآورده میکنی✨ به همین امام رئوفی که داریم به پابوسی ایشون میریم، قسم میخورم که آرزو دارم در راه تو شهید بشم🕊🥺» 📚|•کتاب آرمان عزیز
| به همین امام رئوفی که زائرش هستیم! +آرمان گفت: «حاجی من یه آرزو دارم اما برآورده شدنش رو توی خواب هم نمیبینم🌿» _گفتم: «آرمان جان ، اگه واقعا بخوای و با همه وجود براش تلاش کنی بهش می‌رسی.💎» ماجرایی را که برای خودم اتفاق افتاده بود برایش تعریف کردم: «من توی هفده هجده سالگی گاهی نمازای صبحم قضا میشد؛ از این قضیه خیلی ناراحت بودم...😕 از طرف دیگه دوست داشتم نماز شب بخونم. توی خونه فضا برا این کار مناسب نبود و روم نمیشد برا نماز شب بیدار شم💚✨ یه روز پای منبر حاج آقا جاودان بودم. ایشون فرمود اگه بنده آرزویی داشته باشه و از عمق وجود اون چیز رو بخواد محاله خدا شرایط رسیدن به اون آرزو رو براش فراهم نکنه🌱 من همون جا با همه‌ی وجود از خدا خواستم کمکم کنه دیگه نماز صبحم قضا نشه و بتونم نماز شب هم بخونم. به یه سال نکشید که وارد حوزه شدم🥲 توی حوزه با خواهش بیدارم میکردن. اگه تو هم واقعا چیزی رو از خدا طلب کنی، مطمئن باش بهش می‌رسی❗️» +همان هنگام آرمان دستانش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: «ای خدای رحمان که صدای من رو می‌شنوی و آرزوهای من رو برآورده میکنی✨ به همین امام رئوفی که داریم به پابوسی ایشون میریم، قسم میخورم که آرزو دارم در راه تو شهید بشم🕊🥺» 📚|•کتاب آرمان عزیز