eitaa logo
چله نشین ظهورامام زمان عج الله
310 دنبال‌کننده
775 عکس
298 ویدیو
59 فایل
#تبادل_نداریم↔🚫 #شرح_نامه_های_حضرت_علی_علیه_السلام سلامتی و فرج آقا صاحب الزمان صلوات🔶️ کانالهای دیگر #سلامتکده_بانو_عضو_شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/3348693003Cc0c8f29263 @namebepedar @bazybay
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽؛ ❤️ عباس دانشگر: ✅ درد را انسان بی‌هوش نمی‌کشد.. انسان خواب نمی‌فهمد، درد را.. انسان باهوش و بیـدار می‌فهمد.. راستی...! دردهایم کو؟ چرا من بیخیال شده‌ام؟! نکند بی‌هوشم؟! نکند خوابم؟! مثل آب خوردن چندین هزار را کشتند و ما فقط آن را مخابره کردیم.. قلب چند نفرمان به درد آمد؟! چند شب خواب از چشمانمان گریخت؟! آیا مست زندگی نیستیم؟! خدایا!تو هوشیارمان کن.. تو مرا بیـدار کن.. صدای العطش می‌شنوم، صدای حرم می‌آید، گوش عالم کر است.. خیام می‌سوزد امّا دلمان آتش نمی‌گیرد، مرضی بالاتر از این؟! چرا درمانی برایش جست‌وجو نمی‌کنیم؟! روحمان از بین رفته، سرگرم بازیچه دنیاییم.. الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ، ما هستیم.. مرده‌ام.. تو مرا دوباره حیات ببخش.. خوابم، تو بیدارم کن.. خدایا! به‌حرمت پای خسته‌ی رقیه (س)، به ‌حرمت نگاه خسته‌ی زینب (س)، به ‌حرمت چشمان نگران حضرت ولی‌عصر (ارواحنافداه)،به ما حرکت بده.. به نیابت از شهدا🕊
بسم الله العلی الاعلی ➖➖➖➖➖➖📖✨📖✨📖➖➖➖➖➖➖ اى على كه جمله عقل و ديده‏‌اى شمه‌اى واگو از آن چه ديده‌‏اى‏ باز گو اى باز عرش خوش شكار تا چه ديدى اين زمان از كردگار راز بگشا اى على مرتضى اى پس سوء القضاء حسن القضاء باز باش اى باب بر جوياى باب تا رسد از تو قشور اندر لباب‏ باز باش اى باب رحمت تا ابد بارگاه ما لَهُ كُفُواً أحد السلام علیک یا امیرالکلام ➖➖➖➖➖➖📖✨📖✨📖➖➖➖➖➖➖ سلام دوستان✋ روزتون بخیر و آباد ایام آخر ماه صفر و اگرچه دلهامون گاهی سرگردان مدینه و قبرستان بقیع و گاهی در به در مشهدالرضاست اما نامگذاری کاشان بعنوان پایتخت نهج البلاغه کشور، این روزها دلهای مارو سمت نجف هم برده یه دلنوشته ای به مناسبت این حسن انتخاب تقدیمتون میکنم و قبل از اون یادی میکنم از خادم قرآن و نهج البلاغه، مرحوم حجت اله پیران که در ایام ابتدایی کرونا به رحمت خدا رفتند و این افتخار برای کاشان، حاصل زحمات و دلسوزی ها و پیگیری های ایشون هم بود و حیف که نیستن تا ثمره تلاش هاشون رو ببینن😔 ان شاءالله با امیرالمومنین محشور باشن🙏 💠عرشی به پایتختی نهج البلاغه از سالهای دور میشناختم و نمیشناختمت! همان موقع ها که در کتابخانه ی پدر، قطور و با ابهت نشسته بودی و نوشته های ریز و خط نستعلیق شکسته ات اجازه نزدیکی بیشترت را به ما نمیداد. تا آنکه سرو شکل جدید برای خودت درست کردی.با جلدی زیبا و ترجمه ای خوب و خوش خط خیلی کمر باریک و باکلاس در دست برادرم وارد شدی.به گمانم آن سال، سال مولا نامگذاری شده بود و آن موقع اسمت بیشتر بر سر زبانها افتاده بود. با هم طرح دوستی ریختیم. توشدی مونس همیشگی و من شدم پادر رکاب و همراهت. خواندنت به تنهایی عطش درونم را فرونمی نشاند که تصمیم گرفتم واژه به واژه حفظت کنم و جرعه جرعه ، هضم! شدی جزئی از وجودم. رشته دانشگاهی پرطمطراقم را رها کردم و افتادم دنبال تو.دانشگاه به دانشگاه،کلاس به کلاس، درس به درس.علی را در لابلای صفحاتت میجُستم و عشقش را ذره ذره در دل می پروراندم. حالا که بعد از سالها انس با یکدیگر ،شهر من را به پایتختی تو برگزیده اند میخواهم اعتراف بزرگی کنم: من دکترای تو را گرفتم اما در کلاس اول علی شناسی هنوز درمانده ام! تو را نیز نه از لابلای کتابها و کلاسها که از دفاع های جانانه ی قطب راوندی در منهاج البراعه شناختم. از اولین شرح ابوالرضا راوندی بر تو آن هنگام که هنوز شیعه در موردت، دست راست و چپش را از هم تشخیص نمیداد. از ترجمه ی عارفانه ی ملافتح الله کاشانی بر تو که از نخستین ترجمه های فارسی بود ونامش را گذاشته بود: «تنبيه الغافلين و تذكرة العارفين» چون بقول خودش : بهار عالم حسنش دل و جان زنده مى‏دارد *** به رنگ، ارباب صورت را، به بو، ارباب معنا را باتو زیارتگاه فرزند بلافصل امیرالمومنین در شهرمان ارج و قرب بیشتری یافت و کاشان مهد علی دوستی و علی یاوری شد. با تو درختان باغ فین سرود «یاعلی یاعلی مالک مُلک دلی» برایمان خواندند و خانه های تاریخی از ثبت جهانی شان به نفع تو انصراف دادند! نه فیض کاشانی ها و نه ملا احمد نراقی ها نه سهراب سپهری ها و نه کمال الملک ها همین که کاشان ما را فقط به نام «تو» بشناسند هم ، برای سلسله پر افتخار شهر ما کافیست. 💠الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین والائمه المعصومین علیهم السلام🙏 🌠به پیشگاه امیر بیان، صراط مستقیم،حضرت امیرالمومنین،بی حد و بی عدد صلوات
۶۳ 🔹🔹🔹 🔹🔹 🔹 از نامه هاى آن حضرت است به ابو موسى اشعرى كه كار گزارش در كوفه بود، زمانى كه به امير المؤمنين خبر رسيد مردم را از رفتن به كمك حضرت به وقتى كه براى جنگ جمل دعوت كرده بود منع مى كند: از بنده خدا على امير المؤمنين، به عبد اللّه بن قيس: اما بعد، از جانب تو سخنى به من رسيده كه هم به سود توست و هم به زيان تو، چون فرستاده ام به نزدت آمد دامن به كمر زن، و كمربندت را محكم ببند، و از لانه ات بيرون رو، و كسانى را كه با تو هستند به جانب ما بر انگيز. پس اگر حق را يافتى روانه شو، و اگر ترسيدى از كوفه دور شو. به خدا قسم هر كجا باشى به سراغت آيند، و دست از سرت برندارند تا گوشت و استخوان و تر و خشكت به هم آميخته شود، تا جايى كه فرصت نشستن نيابى، و از روبرو همانند پشت سر وحشت كنى. اين فتنه چنانكه مى پندارى آسان نيست، فتنه بزرگ دهشت زايى است كه بايد بر مركبش سوار شد، و دشوارش را آسان، و سختش را هموار ساخت. عقلت را به كار گير، كارت را مالك شو، و نصيب و بهره ات را بياب، اگر اين برنامه خوشايند تو نيست دور شو به جايى كه فراخى و نجاتى در آن نيست، در خور اين است كه اين كار را ديگران انجام دهند و تو در خواب باشى، خوابى كه نگويند فلانى كجاست. به خدا قسم اين مبارزه حق است كه به دست كسى كه بر حق است انجام مى گيرد، و او نسبت به آنچه كه ملحدان انجام مى دهند باكى ندارد. و السّلام. 🔹 🔹🔹 🔹🔹🔹
۶۳ 📜نامه در یک نگاه: وقتى امیر المؤمنین(علیه السلام) با لشکر خود به سوى بصره آمد و آتش جنگى را که طلحه و زبیر و عایشه برافروخته بودند خاموش کند دو نفر از یاران خود به نام محمد بن جعفر و محمد بن ابى بکر را براى بسیج مردم کوفه فرستاد. گروهى از مردم کوفه بعد از شنیدن پیام على(علیه السلام) شبانه به سراغ ابوموسى اشعرى رفتند تا با او در این زمینه مشورت کنند که آیا همراه این دو نفر به سوى على(علیه السلام) حرکت کنند یا نه. 👳 ابو موسى (با لحن شیطنت آمیزى) گفت: اگر راه آخرت را مى خواهید در خانه هاى خود بنشینید و تکان نخورید و اگر راه دنیا را مى خواهید همراه این دو نفر حرکت کنید و به این ترتیب مانع از خروج اهل کوفه شد❗️ این سخن به نمایندگان على(علیه السلام)رسید. آنها شدیدا به ابو موسى اعتراض کردند. او در پاسخ گفت: بیعت عثمان بر گردن على و بر گردن من و گردن هاى شماست😳 👈این مرد لجوج و بى خرد فراموش کرده بود که بیعت اگر بیعت راستین هم باشد با مرگ از بین مى رود وگرنه همه آنها باید به بیعت خلیفه اوّل وفادار باشند و با کس دیگرى بیعت نکنند، زیرا بیعت با دو نفر به عنوان رئیس جمعیت معنا ندارد.😏 در نقل دیگرى آمده هنگامى که خبر حرکت امام(علیه السلام) به بصره براى خاموش کردن آتش فتنه رسید، ابو موسى به مردم کوفه گفت: على امام هدایت است و بیعت او صحیح است; ولى جایز نیست همراه او در مقابل اهل قبله (اشاره به لشکر جمل است) پیکار کرد❗️ در عبارت دیگر نیز از او نقل شده که به مردم کوفه گفت: مردم! یاران محمد و اصحاب او، نسبت به مسائل از دیگران آشناترند و این فتنه اى که برپا شده انسان خواب در آن بهتر از بیدار و بیدار نشسته بهتر از ایستاده است... بنابراین  شمشیرها ⚔را در غلاف کنید و وارد این معرکه نشوید (او با این شیطنت مى خواست امام را در حکومت و خلافتش به ضعف بکشاند، زیرا از پرونده تاریک خود باخبر بود).📛 به هرحال هنگامى که سخنان نابخردانه ابوموسى به على(علیه السلام) رسید، امام نامه فوق را براى او نوشت. خلاصه نامه توبیخ شدید ابوموسى و دعوت به حرکت کردن با مردم کوفه به سوى امام و عزل او از فرماندارى کوفه در صورت عدم شرکت و نکوهش او به سبب موضع گیرى هاى نابخردانه اوست.
۶۳ ✅امام(عليه السلام) نخست مى فرمايد: «اين نامه اى است از بنده خدا اميرمؤمنان به عبد الله بن قيس (ابوموسى اشعرى) اما بعد (از حمد و ثناى الهى) سخنى از تو به من گزارش داده شده که هم به سود توست و هم به زيان تو»; (مِنْ عَبْدِ اللهِ عَلِيّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى عَبْدِ اللهِ بْنِ قَيْس أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ بَلَغَنِي عَنْکَ قَوْلٌ هُوَ لَکَ وَعَلَيْکَ). 👈اين تعبير امام ظاهراً اشاره به همان مطلبى است که در بالا آمد که ابو موسى به مردم کوفه گفت: ياران پيامبر از شما به مسائل آشناترند. اين از يک نظر به نفع خود او بود. ولى از نظر ديگر به زيان او، زيرا مصاحبت و همنشينى على(عليه السلام) از همه اصحاب بيشتر و عميق تر بود; از روز آغاز بعثت پيغمبر اسلام تا لحظات وفات و دفنش در کنار حضرت بود. 👈احتمال ديگرى نيز دارد که اشاره به سخن ديگر ابوموسى باشد که گفته بود: «على امام هدايت و بيعتش صحيح است ولى نبايد با اهل قبله جنگيد» زيرا اگر قبول دارد على امام هدايت و بيعتش صحيح است بايد هر چه فرمان مى دهد اجرا گردد و به فرمان او آتش فتنه را فرو نشاند زيرا قرآن دستور مى دهد که در برابر فتنه انگيزان بايد جهاد کرد. ✅در ادامه امام(عليه السلام) اين دستور مؤکد را به ابو موسى اشعرى مى دهد و مى فرمايد: «هنگامى که فرستاده من بر تو وارد شد دامن بر کمر زن و کمربندت را محکم ببند و از لانه ات بيرون آى و از کسانى که با تو هستند (براى شرکت در ميدان جهاد و مبارزه با شورشيان بصره) دعوت کن; اگر حق را يافتى و تصميم خود را گرفتى آنها را (با خود به سوى ما) بياور و هرگاه سستى را پيشه کردى از مقام خود کنار برو»; (فَإِذَا قَدِمَ رَسُولِي عَلَيْکَ فَارْفَعْ ذَيْلَکَ وَاشْدُدْ مِئْزَرَکَ، وَاخْرُجْ مِنْ جُحْرِکَ، وَانْدُبْ مَنْ مَعَکَ، فَإِنْ حَقَّقْتَ فَانْفُذْ، وَإِنْ تَفَشَّلْتَ فَابْعُدْ). 👈تعبير به «حُجر»; (لانه و سوراخ) کنايه از اين که تو همچون شيرى نيستى که در بيشه ها زندگى کند، بلکه همچون روباهى که در سوراخ و لانه خود مى خزد.😏 👈اين سخن در ضمن حکم عزل مشروط ابو موسى را در بر دارد و در تواريخ آمده است کسى که اين نامه را براى ابو موسى برد «قرظة بن کعب انصارى» بود. ✅سپس امام(عليه السلام) سوگند مى خورد و با کلماتى شديد او را تهديد مى کند و مى فرمايد: «به خدا سوگند! (در صورت تخلف از اين دستور) هرجا باشى به سراغ تو خواهند آمد و تو را رها نخواهند ساخت تا گوشت و استخوانت و تر و خشکت به هم درآميزد و حتى نتوانى بر زمين بنشينى و (تو را چنان محاصره مى کنند که) از پيش رويت همان گونه خواهى ترسيد که از پشت سرت»; (وَايْمُ اللهِ لَتُؤْتَيَنَّ مِنْ حَيْثُ أَنْتَ، وَلاَ تُتْرَکُ حَتَّى يُخْلَطَ زُبْدُکَ بِخَاثِرِکَ وَذَائِبُکَ بِجَامِدِکَ وَحَتَّى تُعْجَلَ عَنْ قِعْدَتِکَ وَتَحْذَرَ مِنْ أَمَامِکَ کَحَذَرِکَ مِنْ خَلْفِکَ). 👈معناى تحت اللفظى «حَتَّى يُخْلَطَ زُبْدُکَ بِخَاثِرِکَ» اين است که کره تو با دوغ تو مخلوط شود. مى دانيم هنگامى که ماست را کاملا مى زنند کره روى آن جمع مى شود و بقيه که دوغ است در زير قرار مى گيرد. حال اگر آن را گرم و داغ کنند دوباره چربى کره با دوغ مخلوط مى گردد و اين تعبير کنايه از فشار شديدى است که بر شخصى وارد کنند که همه چيز او درهم آميزد. 👈جمله «حَتَّى تُعْجَلَ عَنْ قِعْدَتِکَ» گاه نيز اين گونه تفسير شده که حتى به تو اجازه نمى دهند که بر زمين بنشينى و تو را از قصر فرماندارى بيرون مى اندازند و گاه گفته شده که معناى آن اين است که در بازنشستگى و برکناريت تعجيل خواهد شد. 🔰ولى ابوموسى که لجوج و منافق بود دست از کار خود برنمى داشت و همچنان به جلوگيرى مردم از قيام براى جهاد در رکاب على(عليه السلام) و خاموش کردن آتش فتنه شورشيان در بصره ادامه مى داد،😡 از اين رو در تاريخ آمده است که مالک اشتر خدمت اميرمؤمنان عرض کرد: اگر مصلحت بدانيد مأموريت رفتن به کوفه را به من عطا کنيد که مردم شهر با من آشنا هستند و از من اطاعت خواهند کرد و اميد دارم اگر وارد شهر شوم احدى با من مخالفت نکند. (و آنها که پيش از من به کوفه رفتند نتوانستند از عهده ابو موسى برآيند). اميرمؤمنان(عليه السلام) فرمود: به آنها ملحق شو. مالک اشتر وارد کوفه شد در حالى که مردم در مسجد بزرگ کوفه اجتماع کرده بودند (و ابو موسى به تبليغ بر ضد جهاد دعوت مى کرد). مالک اشتر از کنار هر قبيله اى از قبائل کوفه که مى گذشت و جماعتى را در آنجا گرد هم مى ديد صدا مى زد: «با من به سوى قصر دار الاماره بياييد» تا با جماعتى به قصر رسيد و به زور وارد قصر شد و اين در حالى بود که ابو موسى در مسجد در خطابه خود مى گفت: اى مردم! اين فتنه کور و کرى است که هر کس در آن در خواب باشد بهتر از اين است که نشسته باشد و نشسته بهتر از ايستاده و ايستاده بهتر از راه رونده و راه رونده بهتر از دونده و دونده بهتر از سوا
ره است. (يعنى هر چه کمتر در آن دخالت کنيد بهتر است) ... ما ياران محمد فتنه ها را بهتر مى شناسيم; آنها به هنگامى که روى مى آوردند ناشناسند و هنگامى که پشت مى کنند ضعفشان آشکار مى شود. اين در حالى بود که عمار و امام حسن پيوسته به او مى گفتند: از فرماندارى شهر ما دور شو و از منبر ما کنار رو! (ولى او دست بردار نبود) ناگهان غلامانش سراسيمه از قصر دار الاماره وارد مسجد شدند و جريان ورود اشتر به قصر را به او خبر دارند و گفتند: او ما را زد و از قصر بيرون کرد. ابوموسى وحشت زده از منبر پايين آمد، داخل قصر شد و اشتر به او فرياد زد: « اى بى مادر از قصر ما بيرون شو! خدا جانت را بيرون آورد به خدا تو از قديم از منافقان بودى!»😄 ابو موسى ترسيد و گفت: يک امشب را به من مهلت بده! اشتر گفت: مانعى ندارد; ولى تنها حق دارى وسايل خود را با خود ببرى و نمى توانى امشب را در قصر بخوابى. مردم نيز وارد قصر شدند که وسايل ابوموسى را غارت کنند. مالک اشتر آنها را از قصر خارج کرد وگفت: من ابوموسى را از قصر بيرون کردم (نياز به دخالت شما ندارم) مردم از او دست برداشتند. ✅سپس امام(عليه السلام) در ادامه اين نامه مى فرمايد: «اين فتنه (فتنه جمل) به آن آسانى که تو فکر مى کنى نيست، بلکه حادثه بزرگى است که بايد بر مرکبش سوار شد و سختى هايش را هموار کرد و کوه مشکلاتش را صاف نمود»; (وَمَا هِيَ بِالْهُوَيْنَى الَّتِي تَرْجُو، وَلَکِنَّهَا الدَّاهِيَةُ الْکُبْرَى، يُرْکَبُ جَمَلُهَا، وَيُذَلَّلُّ صَعْبُهَا وَ يُسَهَّلُ جَبَلُهَا). 👈اشاره به اينکه اگر جلوگيرى کردن از مردم براى شرکت به جهاد با شورشيان بصره به گمان اين است که مسأله مهمى نيست و به زودى حل مى شود اشتباه بزرگى کرده; بايد با قوت و قدرت آتش اين فتنه را خاموش کرد و ناهموارى ها را هموار ساخت و اين کار نياز به عزم عمومى مردم و شرکت همگانى در جهاد دارد. (بنابراين مرجع ضمير «هى» فتنه جمل است). ✅سپس امام(عليه السلام) به او اندرز مى دهد که يکى از دو راه را انتخاب کند، مى فرمايد: «انديشه خود را به کار گير و مالک کار خود باش و بهره و نصيبت را درياب (و در ميدان جهاد اسلامى با ما همراه باش) ولى اگر اين کار براى تو خوشايند نيست (و لجوجانه بر فکر خود اصرار دارى، از فرماندارى کوفه) کنار برو (و بدان) نه گشايشى براى تو خواهد بود و نه نجاتى (نه راه رستگارى در دنيا و نه رستگارى در آخرت)»; (فَاعْقِلْ عَقْلَکَ، وَامْلِکْ أَمْرَکَ، وَخُذْ نَصِيبَکَ وَحَظَّکَ. فَإِنْ کَرِهْتَ فَتَنَحَّ إِلَى غَيْرِ رَحْبْ وَلاَ فِي نَجَاة). اشاره به اينکه گمان نکن اگر از شرکت در جهاد با شورشيان خوددارى کنى راه سلامت را در پيش گرفته اى و آسوده خواهى زيست. به عکس مردم بر تو تنگ خواهند گرفت و رسواى خاص و عام خواهى شد. ✅آن گاه براى اينکه ابوموسى گمان نکند نقش او در حکومت اسلامى بسيار مهم است و اگر او کنار برود همه چيز به هم مى ريزد، امام به او گوشزد کرد که تو از اينها کوچک ترى، مى فرمايد: «اگر تو در خواب فرو روى سزاست که ديگران انجام وظيفه کنند و آنچنان به دست فراموشى سپرده شوى که نگويند فلانى کجاست»; (فَبِالْحَرِيِّ لَتُکْفَيَنَّ وَأَنْتَ نَائِمٌ، حَتَّى لاَ يُقَالَ: أَيْنَ فُلاَنٌ). ✅در پايان نامه امام(عليه السلام) براى تأکيد به آنچه در اين نامه بيان فرموده مى گويد: «به خدا سوگند اين راه (که ما مى رويم) راه حقى است که به دست مرد حق انجام مى گيرد و من باکى ندارم که خدا نشناسان (همچون تو) چه کار مى کنند. والسلام»; (وَاللهِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مَعَ مُحِقّ، وَمَا أُبَالِي مَا صَنَعَ الْمُلْحِدُونَ، وَالسَّلاَمُ). 👈ابن ابى الحديد در ذيل جمله بالا «وَاللهِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مَعَ مُحِقّ» مى گويد: گويا اشاره به حديث معروف پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) است که فرمود: «أللّهُمّ أدِرِ الْحَقَّ مَعَهُ حَيْثُ ما دارَ; خدايا حق را با او همراه کن هر گونه که حرکت کند». ✴️جالب اينکه ابو موسى بعد از داستان حکمين و رسوايى که به بار آورد در جامعه اسلامى منفور شد و چنان به فراموشى سپرده شد که مورخان درباره محل قبر و تاريخ وفات او اختلاف زيادى دارند.
😭بیرون بریز این جگر پاره پاره را بیرون بریز غصه ی این گوشواره را زینب رسیده است بگو راه چاره را خونابه های دور لب پر شراره را با مقنعه دهان تو را پاک میکند این خاک گیسوان تو را پاک میکند خون لخته روی پیرهنت ریخته شده آلاله وقت آمدنت ریخته شده هفتاد تیر در بدنت ریخته شده هم خون تازه از کفنت ریخته شده دارد حسین پیش تو از حال میرود او از کنار تو ته گودال میرود شکر خدا که پیرهنت در نیامده با زور ، خاتم یمنت در نیامده دیگر لباسهای تنت در نیامده یا چوب نیزه از دهنت در نیامده شکر خدا که پیکر پاک تو پا نخورد سرنیزه ای میان گلوی تو جا نخورد ◾️ ایام سوگواری حضرت ختمی مرتبت (ص)، امام حسن مجتبی(ع) و حضرت ثامن الحجج(ع) را تسلیت عرض می‌کنیم.