eitaa logo
چله نشین ظهورامام زمان عج الله
310 دنبال‌کننده
775 عکس
298 ویدیو
59 فایل
#تبادل_نداریم↔🚫 #شرح_نامه_های_حضرت_علی_علیه_السلام سلامتی و فرج آقا صاحب الزمان صلوات🔶️ کانالهای دیگر #سلامتکده_بانو_عضو_شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/3348693003Cc0c8f29263 @namebepedar @bazybay
مشاهده در ایتا
دانلود
قبل از خواب صد مرتبه ذکر الباعث به معنی زنده کننده مردگان است وکسیکه هنگام خواب این ذکر را صد مرتبه بگوید و دست به سینه اش بکشدخداوند باطنش را زنده گرداند و قلبش، رانورانی کند. مصباح کفعمی شب را میخوانیم شبتون بخیر 🌺 برای سلامتی آقا امام زمان ده تا صلوات
برنامه مطالعه امروز: ترجمه نامه ۳(بخش دوم) رو مطالعه بفرمایید. یاعلی ۳(بخش-۲) 🔹🔹🔹 🔹🔹 🔹 و نسخه آن قباله چنين است: اين خانه اى است كه بنده اى ذليل، از مرده اى كه براى كوچ كردن او را از جاى خود برانگيخته اند، خريده است. خانه اى از سراى فريب در كوى از دست شدگان و محلت به هلاكت رسيدگان. اين خانه را چهار حدّ است: حد نخستين، منتهى مى شود به آنجا كه آفات كمين گرفته اند، و حدّ دوم به آنجا كه مصيبتها را سبب است، و حدّ سوم به خواهشهاى تباه كننده نفسانى، و حدّ چهارم به شيطان اغواگر. و در آن از حد چهارم باز مى شود. خريدار كه فريب خورده آمال خويش است آن را از فروشنده اى كه اجل او را برانگيخته تا براندش، به بهاى خارج شدن از عزّ قناعت و دخول در ذلّ طلب و خوارى خريده است. در اين معامله ضرر و زيان خريدار در آنچه خريده است، بر عهده كسى است كه اندامهاى پادشاهان را ويران سازد و جان از تن جباران بيرون كند و پادشاهى از فرعونان چون شهرياران ايران و قيصرهاى روم و تُبّعهاى يمن و حميرها بستانده است، و نيز آن كس كه دارايى خود را گرد آورد و همواره بر آن در افزود و كاخهاى استوار برآورد و آنها را بياراست و آرايه ها ساخت و اندوخته ها نهاد تا به گمان خود براى فرزند، مرده ريگى نهد. همه اينان را براى عرضه در پيشگاه حسابگران و آنجا كه ثواب و عقاب را معين مى كنند، حاضر آورد. در آنجا حكم قطعى صادر شود و كار داورى به پايان آيد. «در آنجا تبهكاران زيانمند شوند». عقل هر گاه كه از اسارت هوس بيرون آيد و از علايق دنيوى در امان ماند، به اين رسند گواهى دهد. 🔹 🔹🔹 🔹🔹🔹
-نامه۳(بخش۲) 🔸قباله اى بى نظير: به دنبال آنچه در بخش نخست اين نامه آمد، طبق بعضى از روايات شريح آن سند را از امام(عليه السلام) درخواست کرد و امام(عليه السلام) به او اين گونه فرمود: «نسخه قباله اين است: اين ملکى است که بنده اى ذليل از کسى که به اجبار در آستانه کوچ کردن (از اين دنيا) است، خريدارى کرده خانه اى از خانه هاى سراى فريب و غرور در محله فانى شوندگان و در کوى هالکان» 👈قابل توجّه اينکه براى تنظيم اسناد، معمولا جهات زير رعايت مى شود: 1. نام فروشنده و خريدار. 2. آدرس و نشانى ملک مورد معامله. 3. حدود چهارگانه و در ورودى آن. 4. قيمت و بها. 5. تعيين مسئول در برابر کشف فساد. 6. گواهان. امام(عليه السلام) در اين قباله اى که براى شريح نوشته است نخست به اوصاف خريدار و فروشنده وسپس به نشانى و محل ملک اشاره فرمود که در جمله هاى بالا گذشت. آن گاه به قسمت سوم; يعنى تعيين حدود چهارگانه آن پرداخته و مى فرمايد: «اين خانه چهار حد دارد: «حد اوّل به اسباب آفات و بلاها، و حد دوم به عوامل مصائب، و حد سوم به هوا و هوسهاى مهلک، و حد چهارم به شيطان گمراه کننده منتهى مى شود و درب خانه از همين جا گشوده خواهد شد» 👈انسان در دنيا در محاصره چهار عامل خطرناک است; 1⃣يکى از آنها انواع آفتهايى مانند سيل ها و زلزله ها و بيمارى ها و جنگ هاست که از بيرون به انسان تحميل مى شود 2⃣و ديگر مصائبى است که از داخل به آن گرفتار مى گردد; مانند از دست دادن اعضاى مختلف بدن يا بستگان و نزديکان، 3⃣ و 4⃣و از سوى سوم و چهارم هوا و هوس سرکش که از درون بر انسان فشار مى آورد و شيطانى 😈که از برون انسان را وسوسه مى کند. اين چهار عامل در همه جا انسان ها را احاطه کرده و ممکن است انسان با تهذيب نفس، هوا و هوس را و با ايستادگى در برابر وسوسه هاى شيطان، او را مهار کند و از اين دو عامل هلاکت برهد; ولى آفت ها و مصيبت ها براى همه کس و در هر زمان و مکان غير قابل اجتناب است; لذا امام(عليه السلام) در جاى ديگر دنيا را سرايى مى داند که در لابه لاى بلاها و آفت ها پيچيده شده است: (دارٌ بِالْبَلاءِ مَحْفُوفَةٌ وَبِالْغَدْرِ مَعْرُوفَةٌ).🤕 جمله «وَفِيهِ يُشْرَعُ بَابُ هَذِهِ الدَّارِ» اشاره به اين است که راه نفوذ در اين خانه خطرناک، شيطان است; هرچند بقيه عوامل هرکدام در جاى خود مشکل آفرين است. 👈امام(عليه السلام) در ادامه به بيان بخش چهارم اين قباله پرداخته و بهاى اين ملک را اين گونه بيان مى فرمايد: «اين خانه را فريب خورده آرزوها از کسى که در سرآمد معينى از اين جهان بيرون رانده مى شود به مبلغ خروج از عزت قناعت و دخول در ذلت حرص و دنياپرستى و خوارى، خريدارى کرده است» 5⃣سپس امام(عليه السلام) به سراغ پنجمين نکته مربوط به قباله ها و اسناد مالکيت مى رود و آن تعيين مسئول در مقابل کشف فساد و خسارت هاى ناشى از آن است; مى فرمايد: «هرگونه عيب و نقص و کشف و خلافى که در اين معامله واقع شود و خسارتى که به مشترى برسد به عهده بيمارى بخش اجسام پادشاهان و گيرنده جان جباران و زايل کننده سلطنت فراعنه همچون کسرى، قيصر، تبّع و حمير است و همچنين آنها که مال💰 را گردآورى کردند و بر آن افزودند و بنا کردند و محکم ساختند، آراستند و زينت نمودند، اندوختند و نگهدارى کردند و به گمان خود براى فرزندان باقى گذاردند» ⬅جان کلام امام(عليه السلام) اين است که اگر در معامله اى کشف فساد شود و عيب و نقصى داشته باشد بايد مسئوليت آن بر عهده کسى باشد و همچنين اگر معلوم شود متاع، غصبى و مستحقا للغير است بايد بر طبق قراردادى که در معامله نوشته شده عمل شود. امام(عليه السلام) در اينجا مى فرمايد: براى جبران اين نقايص بايد به سراغ عزرائيل و ملک الموت رفت همان کسى که جان پادشاهان را گرفت و حکومت آنها را بر باد داد. همان کسى که کسرى ها، قيصرها، تبّع ها و حميرها را به زير خاک پنهان ساخت و کسانى را که تمام همّتشان جمع مال و ساختن قصرهاى مرتفع و محکم و گردآورى ضياع و عقار بود محکوم به فنا نمود. سپس امام(عليه السلام) در ادامه اين قباله مى فرمايد: «اينها همان کسانى هستند که همگى به پاى حساب و محل ثواب و عقاب، رانده مى شوند در آن هنگام که فرمان داورى الهى صادر مى شود و بيهوده کاران در آنجا زيان مى بينند» مفهوم جمله چنين مى شود: فرشته هاى مرگ که اجسام پادشاهان را به لرزه در آوردند و ارواح آنها را قبض کردند و سلطنتشان را به زوال کشيدند بر آنهاست که مسئولان کشف فساد در املاک دنيوى را در قيامت به پاى حساب و ميزان اعمال بکشانند.😰 آرى تمام قدرتها رو به زوال مى رود و تمام ثروتها و املاک به جا مى ماند و همه انسان ها از جام مرگ مى نوشند و در قيامت در پاى حساب حاضر مى شوند. ⬇در پايان اين قباله ـ مانند قباله هاى مردم دنيا ـ امام(عليه السلام) اشاره به شهود اين معامله معنوى مى کند و مى فرمايد: «شاهد اين سند، عقل است آن گاه که از تحت تأثير
هوا و هوس خارج شود و از علايق دنيا به سلامت بگذرد»; (شَهِدَ عَلَى ذَلِکَ الْعَقْلُ إِذَا خَرَجَ مِنْ أَسْرِ الْهَوَى وَ سَلِمَ مِنْ عَلاَئِقِ الدُّنْيَا). از آنجا که شاهد بايد عادل و ثقه باشد، امام(عليه السلام) مى فرمايد: عقلى مى تواند بر اين امر گواهى دهد که از چنگال هواى نفس خارج شده باشد و وابستگى ها به دنياى مادى او را از بيان حق خارج نکرده باشد. به اين ترتيب امام(عليه السلام) ارکان شش گانه اين سند معنوى را به زيباترين وجهى تبيين مى کند.👌
هتل پنج ستاره پلدختر برای نیروهای امدادی😢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جشن میلاد امام حسین (ع) در ملکوت ابن عباس از پیامبر گرامی نقل می کند: وقتی امام حسین (ع)  به‌دنیا آمد، خداوند در عالم ملکوت به فرشته خازن و عهده دار آتش جهنم،  وحی کرد که به خاطر مولودی که به پیامبرش عطا کرده است، آتش جهنم را بر اهلش خاموش کند و به رضوان، نگهبان بهشت وحی کرد که بهشت را بیاراید و آن را خوشبو گرداند و به حورالعین وحی فرمود که خود را بیارایند و به دیدار یکدیگر بروند و به ملائکه وحی فرمود که در صفوفی بایستند و به تسبیح و تحمید و تمجید و تکبیر بپردازند. 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👳شريح کيست؟ شريح بن حارث، ابواميه از قبيله «بنى کنده» بود و اينکه بعضى شريح بن هانى گفته اند، نادرست است; در اينکه آيا او از صحابه بود يا نه در ميان مورخان گفتگو است. 📚 در کتاب اسدالغابة آمده است که او زمان پيغمبر اکرم را درک کرد ولى هرگز حضرت را ملاقات ننمود. بعضى گفته اند ملاقات کرد و نزد پيامبر آمد و مسلمان شد سپس عرض کرد: اى رسول خدا من خانواده اى پر جمعيّت در يمن دارم; پيامبر فرمود: آنها را نزد من بياور; ولى هنگامى که آنها را به مدينه آورد پيغمبر اکرم رحلت فرموده بود. ابن اثير در اسدالغابة مى گويد: عمر او را قاضى کوفه قرار داد و اين منصب تا زمان امير مؤمنان على(عليه السلام) ادامه داشت و حضرت نيز او را به موجب سوابقش در اين کار ابقا فرمود; ولى طبق روايت معتبرى که در کتاب وسائل الشيعه آمده به او شرط کرد حکم نهايى را بدون اطّلاع آن حضرت صادر نکند! اين منصب حتى تا زمان حجاج ادامه داشت. 📖جمعى از مورخان او را فردى باهوش و زيرک دانسته اند; ولى اين دليل نمى شود که خطاهاى مهمى نيز در امر قضا مرتکب نشده باشد که نمونه هاى آن نيز در کتب حديث آمده است.( 📕دميرى نويسنده کتاب حياة الحيوان مى نويسد: کسى به شعبى (يکى از تابعين) گفت: اين ضرب المثلى که معروف شده: «إنَّ شُرَيْحاً کانَ أدْهى مِنَ الثَّعْلَب وأحْيَل; شريح از روباه مکارتر است» به چه معناست; شعبى در جواب گفت: شريح در ايامى که بيمارى طاعون به صورت همه گير (در کوفه) آمده بود، به سوى سرزمين نجف رفت هنگامى که نماز مى خواند روباهى مى آمد و در مقابل او مى ايستاد و ادا و اطوار او را در مى آورد و مايه هواس پرتى او در نماز مى شد شريح براى گرفتن اين روباه تدبيرى انديشيد; پيراهن خود را بر سر چوبى کرد و آستين هايش را مشخص نمود و شب کلاه خود را بر سر آن نهاد روباه آمد در مقابل آن آدمک ايستاد و همان کارها را تکرار کرد. شريح ناگهان از پشت سر آمد و روباه را گرفت، لذا گفته مى شود شريح از روباه هم مکارتر است.😳 ابن خلکان او را از تابعين مى شمرد; هرچند دوران جاهليّت را درک کرده بود. وى معتقد است شريح شصت و پنج سال بر مسند قضا نشسته بود و در اين مدت تنها سه سال، آن هم در زمان فتنه عبدالله بن زبير از قضاوت امتناع ورزيد و سرانجام در زمان حجاج استعفاى خود را به او داد و ديگر تا آخر عمر قضاوت نکرد. او کوسه بود و مويى بر صورت نداشت.😐 در مورد سن او اختلاف است; بعضى سن او را صد و بيست سال و بعضى صد و ده سال و بعضى کمتر يا بيشتر از آن شمرده اند. ✅بى شک او سرانجام گرفتار سوء عاقبت شد; يکى از شواهد آن داستانى است که طبرى در تاريخ خود از ابومخنف نقل کرده است. او مى گويد: هنگامى که ابن زياد هانى بن عروه را دستگير کرد او فرياد مى زد: کجا هستند دينداران و اهل اين شهر که مرا در برابر دشمنشان تنها گذاردند. اين سخن را مى گفت در حالى که خون بر محاسن او جارى بود در اين هنگام صداى فريادهايى بر در قصر دارالاماره شنيده شد و معلوم شد به طايفه بنى مذحج خبر داده اند که بزرگ آنها هانى کشته شده آنها حرکت کردند و قصر را احاطه نمودند عبيدالله بن زياد به شريح قاضى گفت: بيا تماشا کن هانى زنده است سپس بيرون رو و به مردم خبر بده که او زنده است و او را ديده اى. شريح هم اين کار را انجام داد و مردم پراکنده شدند (سپس ابن زياد) هانى را به قتل رساند.😱 در واقع شريح که مى دانست جان هانى در خطر است چرا ياران و حاميان او را امر به بازگشت کرد و رضايت ابن زياد را بر رضايت خدا مقدم داشت.⁉ موضع گيرى هاى نامناسب يا سکوت معنادار در برابر امر شهادت امام حسين(عليه السلام) و اسارت اسيران در آن زمان که در کوفه بود نيز نشانه ديگرى از خباثت و ضعف نفس اوست و اگر او قبيله بنى مذحج را به هنگامى که دارالاماره را در محاصره خود داشتند امر به بازگشت نمى کرد اوضاع کوفه و آينده ياران امام حسين(عليه السلام) به شکل ديگرى رقم مى خورد. از روايتى که ابى مخنف در کتاب مقتل الحسين خود نقل کرده استفاده مى شود هنگامى که مختار بر سر کار آمد او را به سبب کوتاهى هايى که در امر يارى ياران امام حسين(عليه السلام) کرده بود از منصبش عزل کرد.
-نامه۴ 📜از نامه هاى امام(عليه السلام) است که به بعضى از سران سپاهش نوشته. 📨نامه در یک نگاه: محتواى نامه روشن است. امام(علیه السلام) به یکى از فرماندهان لشکرش دستور مى دهد که در مقابل گروهى شورشى ایستادگى کند. نخست آنها را نصیحت کند که به راه راست باز گردند و اگر نپذیرفتند با نیروى نظامى آنها را بر سر جاى خود بنشاند. همان گونه که بعداً اشاره خواهیم کرد مخاطب این نامه عثمان بن حنیف فرماندار بصره بود که در عین حال فرماندهى لشکر را نیز بر عهده داشت و لذا مرحوم سیّد رضى عنوان نامه را «إلى بَعْضِ أُمَراءِ جَیْشِهِ» قرار داده است.   ✅افراد سست را کنار بزن: قبل از ورود در تفسير اين نامه بايد به شأن صدور آن توجّه کنيم. جريان آن گونه که مرحوم شيخ مفيد در کتاب الجَمَل نوشته است چنين بود: 📚«بعد از قتل عثمان و بيعت عامه مردم با امير مؤمنان على(عليه السلام) هنگامى که طلحه و زبير به اهداف خود (که خلافت يا لا اقل امارت بخشى از جهان اسلام بود)، نرسيدند، از مدينه به سمت مکّه حرکت کردند و در مکّه عبدالله بن زبير را نزد عايشه فرستادند که به او بگويد امير المؤمنين عثمان مظلوم کشته شد و على بن ابى طالب امور مردم را قبضه کرد و به وسيله سفيهانى که قتل عثمان را بر عهده گرفتند بر همه چيز غلبه يافت و ما از اين مى ترسيم که مفاسدى از اين طريق در جهان اسلام پيدا شود. اگر مصلحت مى بينى در سفر به بصره همراه ما باش اميد است خداوند به وسيله تو اختلاف اين امّت را التيام بخشد و شکاف ميان آنها را پر کند و پراکندگى آنها را بر طرف سازد و امورشان را بدين طريق اصلاح نمايد. 😳عبدالله نزد عايشه آمد و پيام را رساند. عايشه در ابتدا امتناع ورزيد سپس فرداى آن روز موافقت خود را اعلام کرد . هنگامى که طلحه و زبير به اتفاق عايشه و گروه شورشيان به بصره رسيدند عثمان بن حنيف فرماندار امير مؤمنان على(عليه السلام) در بصره نامه اى براى آن حضرت نوشت و آن حضرت را در جريان امور گذاشت حضرت نامه مورد بحث👆 را مرقوم داشت و براى عثمان بن حنيف فرستاد و دستور داد به اتفاق گروه وفاداران به امام(عليه السلام) از اهالى بصره در مقابل مخالفان بايستند».