eitaa logo
چله نشین ظهورامام زمان عج الله
310 دنبال‌کننده
775 عکس
298 ویدیو
59 فایل
#تبادل_نداریم↔🚫 #شرح_نامه_های_حضرت_علی_علیه_السلام سلامتی و فرج آقا صاحب الزمان صلوات🔶️ کانالهای دیگر #سلامتکده_بانو_عضو_شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/3348693003Cc0c8f29263 @namebepedar @bazybay
مشاهده در ایتا
دانلود
13.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 أنا علی‌بن‌الحسین (علیه‌السلام) 🚩 مراسم عزاداری شهادت امام سجاد علیه‌السلام. 🔻مرثیه‌سرائی در حسینیه امام خمینی(ره)، سال ۹۳
۵۸ 📜نامه در یک نگاه: امام(علیه السلام) در این نامه به چند نکته اشاره مى فرماید که در واقع عصاره تمام مسائل مربوط به حادثه صفین است: نخست اینکه آغاز کار با اهل شام این بود که در ظاهر، همه در اصول اسلام متحد بودیم و تنها اختلاف در مسأله خون عثمان بود که ما به هیچ وجه در آن دخالت نداشتیم و به آنها پیشنهاد کردیم بیایید آتش جنگ را خاموش کنید و حق را به حق دار برسانید; ولى آنها جز براى جنگ آماده نبودند. در قسمت دیگر این نامه مى افزاید: هنگامى که آثار شکست در جنگ در آنها ظاهر شد تسلیم خواسته ما شدند. ما هم آنان را پذیرفتیم تا حجت حق بر آنها آشکار شود. حضرت در بخش آخر مى فرماید: اما در این هنگام گروهى عملاً قبول کردند و گروهى (همچون خوارج) به لجاجت خود ادامه دادند. 🔸ماجراى صفين در چند جمله: همان گونه که از عنوان نامه پيداست هدف امام(عليه السلام) اين بوده که مسأله جنگ صفين و اهداف آتش افروزان و نتايج آن را در بيانى فشرده و کوتاه ذکر کند. ✅از اين رو در آغاز مى فرمايد: «آغاز کار اين بود که ما با اهل شام روبه رو شديم و ظاهر (آنها) چنين بود که پروردگار ما يکى، پيامبر ما يکى و دعوت ما به اسلام، يکى است»; (وَکَانَ بَدْءُ أَمْرِنَا أَنَّا الْتَقَيْنَا وَالْقَوْمُ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ، وَالظَّاهِرُ أَنَّ رَبَّنَا وَاحِدٌ، وَنَبِيَّنَا وَاحِدٌ، وَدَعْوَتَنَا فِي الاِْسْلاَمِ وَاحِدَةٌ). 👈تعبير به «ظاهر» اشاره لطيفى به اين معناست که بسيارى از گردانندگان اين صحنه و سردمداران آن اعتقادى به خدا و اسلام و نبوت پيغمبر نداشتند; ولى امام به ظاهر حال آنها در اينجا قناعت مى کند در حالى که در بعضى موارد ديگر که شرايط اقتضا مى کرده با صراحت در اين باره سخن گفته است; همان گونه که در ذيل نامه 16 حضرت مى فرمايد: «فَوَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ مَا أَسْلَمُوا وَلَکِنِ اسْتَسْلَمُوا وَأَسَرُّوا الْکُفْرَ فَلَمَّا وَجَدُوا أَعْوَاناً عَلَيْهِ أَظْهَرُوهُ; سوگند به آن کسى که دانه را (در زير خاک) شکافته و انسان را آفريده دشمنان ما اسلام را نپذيرفته بودند، بلکه ظاهراً اظهار اسلام مى کردند و کفر را در سينه پنهان مى داشتند، لذا هنگامى که ياورانى بر ضد اسلام يافتند نشانه هاى کفر خود را آشکار ساختند»❗️ ✅سپس در ادامه سخن مى افزايد: «ما چيزى بيش از اين (ظاهر حال) در ايمان به خدا و تصديق به پيامبر از آنها نمى خواستيم و آنها هم چيزى بيشتر، از ما تقاضا نداشتند و در همه چيز (ظاهرا) يکسان بوديم تنها اختلاف ما درباره خون عثمان بود در حالى که از آن برىء بوديم (و دست ما هرگز به آن آلوده نشده بود)»; (وَلاَ نَسْتَزِيدُهُمْ فِي الاِْيمَانِ بِاللهِ وَالتَّصْدِيقِ بِرَسُولِهِ وَلاَ يَسْتَزِيدُونَنَا: الاَْمْرُ وَاحِدٌ إِلاَّ مَا اخْتَلَفْنَا فِيهِ مِنْ دَمِ عُثْمَانَ، وَنَحْنُ مِنْهُ بَرَاءٌ). ✅آن گاه در ادامه سخن مى فرمايد: «ما به آنها گفتيم: بياييد امروز به فرو نشاندن آتش فتنه و جنگ و آرام ساختن مردم مشکل را درمان کنيم به چيزى که ممکن است پس از اين به دست نيايد، تا امر خلافت محکم و جمعيت مسلمانان متحد گردند و قدرت پيدا کنيم حق را در جاى خود قرار دهيم (و مجرم را به کيفر رسانيم)»; (فَقُلْنَا: تَعَالَوْا نُدَاوِ مَا لاَ يُدْرَکُ الْيَوْمَ بِإِطْفَاءِ النَّائِرَةِ، وَتَسْکِينِ الْعَامَّةِ حَتَّى يَشْتَدَّ الاَْمْرُ وَيَسْتَجْمِعَ، فَنَقْوَى عَلَى وَضْعِ الْحَقِّ مَوَاضِعَهُ). 👈اين يک سخن کلامى بسيار منطقى و منصفانه است و مضمون آن اين است که به هنگام اختلاف و درگيرى مسلمانان با يکديگر، احقاق حقوق ناممکن است. ⚠️ شما (معاويه و شاميان) از يک سو بيعت مرا نپذيرفتيد و شکاف در صفوف مسلمانان ايجاد کرديد، از سوى ديگر از من مى خواهيد قاتلان عثمان را مجازات کنم. اگر حکومت من را مى پذيريد چرا در آن داخل نمى شويد و اگر قبول نداريد چگونه چنين کارى را از من انتظار داريد؟ ➕اضافه بر اين، مسأله اى مثل مجازات قاتلان عثمان که در واقع طيف وسيع و گسترده اى بودند در صورتى امکان پذير است که حکومت اسلامى کاملا مقتدر و نيرومند باشد و اين کار در حالى که در برابر ما اسلحه کشيده ايد و آماده پيکار هستيد امکان ندارد. 🔅 امام(عليه السلام) در خطبه 168 در پاسخ جمعى از صحابه که از او خواستند تکليف قاتلان عثمان را روشن سازد فرمود: «يَا إِخْوَتَاهُ! إِنِّي لَسْتُ أَجْهَلُ مَا تَعْلَمُونَ، وَلکِنْ کَيْفَ لِي بِقُوَّة وَالْقَوْمُ الْمُجْلِبُونَ عَلَى حَدِّ شَوْکَتِهِمْ، يَمْلِکُونَنَا وَلاَ نَمْلِکُهُمْ; برادران من! از آنچه شما مى دانيد من بى اطلاع نيستم; ولى چگونه مى توانم (در شرايط فعلى) قدرت بر اين کار را (مجازات قاتلان عثمان) به دست آورم؟ آنان (کسانى که بر عثمان شوريدند) همچنان بر قدرت و شوکت خويش باقى اند و (در حال حاضر) بر ما مسلّط اند و ما بر آن ها سلطه اى نداريم». از اين
جا روشن مى شود که معاويه با اطلاع از اين امور مى خواست مسأله بيعت کردن را به امر محال موکول کند; امرى که ظاهرش عوام فريبانه و باطنش نافرمانى شيطنت آميز بود. ✅سپس امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن پاسخ آنها را به اين دعوت مسالمت آميز و عاقلانه و منصفانه چنين بيان مى فرمايد: «آنها گفتند: ما مى خواهيم اين درد را با دشمنى و جنگ درمان کنيم، آرى آنها (از پيشنهاد من درباره اقدام مسالمت آميز) سر باز زدند تا جنگ بال هاى خود را گشود و استقرار يافت، شعله هايش بالا گرفت و شديد شد»; (فَقَالُوا: بَلْ نُدَاوِيهِ بِالْمُکَابَرَةِ فَأَبَوْا حَتَّى جَنَحَتِ الْحَرْبُ وَ رَکَدَتْ، وَ وَقَدَتْ نِيرَانُهَا وَحَمِشَتْ). 👈 نتيجه اين لجاجت و پافشارى بر مخالفت، روشن شدن آتش جنگ بى سابقه اى در اسلام بود که خون ده ها هزار نفر از مسلمانان در آن ريخته شد و در واقع فداى هوس هاى معاويه و يارانش شدند.😢 ✅آن گاه امام در ادامه اين سخن مى فرمايد: «هنگامى که جنگ، دندانش را در بدن ما و آنها فرو برد و چنگال هايش را در وجود ما و آنها وارد کرد، به آنچه ما آنها را به سوى آن دعوت کرده بوديم پاسخ مثبت دادند (که جنگ را رها کنيم و به گفتوگو بنشينيم) ما نيز درخواست آنها را پذيرفتيم و به سوى آنچه از ما طلب کردند شتافتيم»; (فَلَمَّا ضَرَّسَتْنَا وَإِيَّاهُمْ، وَ وَضَعَتْ مَخَالِبَهَا فِينَا وَ فِيهِمْ، أَجَابُوا عِنْدَ ذَلِکَ إِلَى الَّذِي دَعَوْنَاهُمْ إِلَيْهِ، فَأَجَبْنَاهُمْ إِلَى مَا دَعَوْا، وَسَارَعْنَاهُمْ إِلَى مَا طَلَبُوا). 👈اين سخن اشاره به زمانى است که آنها از جنگ خسته شدند و فريب هاى معاويه براى آنها آشکار شد و قرآن ها را بر سر نيزه ها کردند و از ما خواستند دست از جنگ برداريم و به حکم قرآن روى آوريم. ✅سپس مى افزايد: «(اين وضع ادامه داشت) تا اينکه حجت بر آنها روشن شد و عذرشان (براى جنگ که همان مطالبه خون عثمان بود) قطع گرديد (و پايان يافت)»; (حَتَّى اسْتَبَانَتْ عَلَيْهِمُ الْحُجَّةُ، وَانْقَطَعَتْ مِنْهُمُ الْمَعْذِرَةُ). 🔰نکته مهم اين است که معاويه و اطرافيان و حاميانش براى حفظ منافع نامشروع خود در شام تبليغات زيادى بر ضد على(عليه السلام) و يارانش انجام داده بودند که آنها اهل نماز نيستند و براى قرآن احترامى نمى بينند و قاتلان اصلى عثمان را در ميان خود حفظ کرده اند و هدفشان پايمال کردن خون عثمان است. 😳باطل بودن اين تبليغات دروغين، در ميدان جنگ صفين تدريجاً آشکار شد; جنگى که حدود هيجده ماه به طول انجاميد. در اين مدت سخنان زيادى ميان آن ها رد و بدل شد و شاميان اعمال ياران على(عليه السلام) را مى ديدند که اهل نماز و راز و نياز شبانه با خدا هستند; آب را معاويه بر روى لشکر على بسته بود; ولى به هنگام سلطه آن حضرت و يارانش بر آب مقابله به مثل نکردند و آب را به روى آنها گشودند، کسى از آنها نسبت به قتل عثمان اظهار شادى نمى کرد و مخصوصاً وقتى قتل عمار ياسر به دست لشکريان معاويه انجام شد و پيغمبر در حديث معروف خود فرموده بود: «اى عمار تو را گروهى ظالم و طغيان گر مى کشند» اين نيز سندى براى حقانيت اميرمؤمنان و يارانش محسوب مى شد.👌 حلقه آخر اين ماجرا اين بود که وقتى شاميان ناتوان شدند و فرياد بر آوردند که بر زن و فرزند ما رحم کنيد و دست از جنگ برداريد و داورى قرآن را بپذيريد، على و يارانش آن را پذيرفتند و به اين ترتيب حجت بر آنها تمام شد و در پيشگاه خدا عذرى نداشتند. ✅امام(عليه السلام) در ادامه مى فرمايد: «کسانى که پايبند به اين حقايق بودند خداوند آنها را از هلاکت نجات داد و کسانى که لجاجت و پافشارى کردند پيمان شکنانى بودند که خدا پرده بر قلبشان افکنده بود و حوادث ناگوار بر سر آنها سايه انداخت»; (فَمَنْ تَمَّ عَلَى ذَلِکَ مِنْهُمْ فَهُوَ الَّذِي أَنْقَذَهُ اللهُ مِنَ الْهَلَکَةِ، وَمَنْ لَجَّ وَ تَمَادَى فَهُو الرَّاکِسُ الَّذِي رَانَ اللهُ عَلَى قَلْبِهِ، وَصَارَتْ دَائِرَةُ السَّوْءِ عَلَى رَأْسِهِ). 👈گرچه بعضى از شارحان نهج البلاغه اين چند جمله را اشاره به خوارج نهروان مى دانند که پس از روبه رو شدن با سپاه امام و شنيدن اندرزهاى آن حضرت، گروه زيادى از آنها متنبّه شدند و از راه ضلالت باز گشتند و به لشکر امام پيوستند و گروهى بر لجاجت خود باقى ماندند و در آن ميدان به هلاکت رسيدند; ولى با توجّه به آغاز اين نامه که صريحاً از اهل شام و داستان صفين سخن مى گويد و عنوانى که سيّد رضى نيز براى آن انتخاب کرده، اين احتمال بسيار بعيد به نظر مى رسد و به هيچ وجه پذيرفتنى نيست و بعيد نمى دانيم که اين تعبيرات اشاره به اين باشد که گروهى از لشکر شام بعد از آشکار شدن دروغ هاى معاويه و طرفداران او درباره على(عليه السلام) و سپاه آن حضرت، از معاويه بريدند و به لشکر امام پيوستند، هرچند گروه بيشترى لجاجت کردند و بر انحرافات خود پافشارى کردند.
روایت است که یکی از اصحاب از امام صادق علیه السلام پرسید: اگر من نتوانم نماز شب را در وقتش بخوانم باید چه کنم؟ حضرت فرمودند: فردایش قضایش را بخوان. گفت: اگر نتوانم یازده رکعت بخوانم چه؟ حضرت پاسخ دادند: سه رکعتش را بخوان. اگر نتوانم سه رکعت را هم در شب بخوانم چه؟ پاسخ دادند: صبحش قضا کن.✋ پرسید اگر نتوانستم قضا کنم چه؟ پاسخ دادند: نمازمغرب و عشا را به جماعت بخوان و بعد از نماز عشا آیه: " 285 بقره " را بخوان، ثواب نماز شب در نامه اعمال مینویسند. پرسید: اگر مسجدی نزدیک نبود تا به جماعت بخوانیم؟ پاسخ دادند: وقتی برای خوردن آب در نیمه شب برمیخیزی بعد از نوشیدن بگو" 《اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ"》 اینگونه انعطاف نماز شب را نشان میدهند تا همه در نامه اعمال خود نماز شب داشته باشند و عزتمند شوند. @alafvalafv
🏴🏴🏴حلول ماه صفر المظفّرماه عزای اهل البیت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله وسلّم) تسلیت و تعزیت باد. نماز اول ماه و فراموش نشود. 👇 @alafvalafv
💢اعمـــــال مـــــاه صفـــــر 💠 سفارشات مخصوص بمناسبت ورود به ماه صفرالمظفر: ▪️ماه صفر ماه حزن اهل بیت علیهم السلام و ماه مهم و شریفی هست، ♦️لذا در مفاتیح الجنان اعمالی برای کل این ماه و اعمال مخصوص بعضی روزها آمده است: ۱- خواندن نماز اول ماه دو رکعت در رکعت اول بعد از حمد سی مرتبه سوره قل‌هوالله احد در رکعت دوم بعد از حمد سی مرتبه سوره قدر بعد از نماز صدقه دهد. ۲- خوانده دعای؛ " یَا شَدِیدَ الْقُوَى وَ یَا شَدِیدَ الْمِحَالِ یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمِیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنِی شَرَّ خَلْقِکَ یَا مُحْسِنُ یَا مُجْمِلُ یَا مُنْعِمُ یَا مُفْضِلُ یَا لا إِلَهَ اِلّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذَلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ وَ صَلَّى اللهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ. " روزی ۱۰مرتبه که در مفاتیح الجنان آمده. ۳- روز سوم نمازی دارد به این نحو: دو رکعت در رکعت اول سوره حمد سوره فتح و در رکعت دوم حمد و توحید. بعد از نماز صد مرتبه صلوات، صد مرتبه بگوید: اللهم العن آل ابی سفیان و صد مرتبه استغفار کند. ۴- صدقه دادن هم در طول ماه مطلوب است.
۵۹ 🔹🔹🔹 🔹🔹 🔹 نامه اى از آن حضرت (ع) به اسود بن قطبه فرمانرواى حلوان: اما پس (از حمد و ثناى الهى) زمامدار، هرگاه دنبال هوا و هوس هاى گوناگون خويش باشد در بسيارى از موارد او را از عدالت باز مى دارد، بنابراين بايد امور مردم از نظر حقوق آنها نزد تو يکسان باشد (همه را به يک چشم بنگرى و يکسان درباره آنها حکم کنى) چرا که هيچ گاه جور و ستم (هر چند منافع فراوان مادّى در برداشته باشد) جايگزين عدالت نخواهد شد و نفس خويش را در راه انجام آنچه خدا بر تو واجب کرده است به اميد ثوابش و ترس از کيفرش تسليم و خاضع کن. بدان که دنيا سراى آزمايش است. هر کس ساعتى در اين دنيا بيکار بماند (و عمل نيکى براى آخرت انجام ندهد) اين ساعتِ فراغت و بيکارى موجب حسرت (و ندامت) او در قيامت خواهد شد و بدان هيچ چيز تو را هرگز از حق بى نياز نمى سازد. از جمله حقوق (واجب) اين است که خويشتن را (در برابر هواى نفس و انحراف از فرمان خدا) حفظ کنى و براى رسيدن به پاداش الهى با تمام توان در خدمت به رعيت بکوشى. آنچه در اين راه از منافع (معنوى) عايد تو مى شود از مشکلات و ناراحتى هايى که دامنگير تو مى گردد (به مراتب) بيشتر است. والسلام. 🔹 🔹🔹 🔹🔹🔹
۵۹ 📜نامه در یک نگاه: این نامه در عین فشردگى و کوتاهى، مجموعه اى است از اندرزهاى پر اهمّیّت. مخاطب در اين نامه «اسود بن قطبه» است. در اينکه او جزء صحابه پيامبر بوده يا تابعين و کسانى که پس از پيامبر آمده اند گفت وگوست. در مجموع، وى فرد شناخته شده اى در کتب رجال نيست; ولى از اينکه مقام والايى در عصر اميرمؤمنان على(عليه السلام) داشته معلوم مى شود مسلمان با شخصيتى بوده است.👌 «حلوان»; (بر وزن سبحان) يکى از مناطق غربى ايران و نزديک به مرزهاى عراق بوده است 👈 و تعبير به «صاحب جند» (فرمانده لشکر) با توجّه به اينکه امام(عليه السلام) در نامه اش درباره والى سخن مى گويد نشان مى دهد که تنها مسئوليت فرماندهى منهاى فرماندارى را نداشته بلکه هم والى آن منطقه بوده و هم فرمانده لشکر. 🔸بايد به همه با يک چشم نگاه کنى: امام(عليه السلام) در بخش اوّل اين نامه چهار سفارش مهم به «اسود» مى کند، نخست به سراغ مهم ترين چيزى مى رود که مانع سعادت انسان هاست; يعنى هواى نفس و «اسود» را از آن برحذر مى دارد ✅ مى فرمايد: «اما پس (از حمد و ثناى الهى) زمامدار، هرگاه دنبال هوا و هوس هاى گوناگون خويش باشد در بسيارى از موارد او را از عدالت باز مى دارد»; (أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ الْوَالِيَ إِذَا اخْتَلَفَ هَوَاهُ مَنَعَهُ ذَلِکَ کَثِيراً مِنَ الْعَدْلِ). 👈تعبير به «اخْتَلَفَ هَوَاهُ» ممکن است اشاره به هوا و هوس هاى گوناگون باشد; مانند علاقه به مال و ثروت، جاه و مقام، شهوت جنسى و صفاتى همچون انتقام جويى و حسد که هر يک مى تواند مانعى بر سر راه اجراى عدل گردد اين احتمال نيز وجود دارد که اختلاف به معناى پى در پى قرار گرفتن باشد; مانند تعبير به (اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَالنَّهار) در قرآن مجيد، به اين ترتيب که انسان، امروز به اقتضاى سن يا شرايط محيط، دنبال شهوت باشد و فردا در شرايطى قرار گيرد که به دنبال مال و ثروت و يا مقام و منصب برود و تمام اينها موانعى است بر سر راه اجراى عدالت. ✅در دومين دستور مى فرمايد: «بنابراين بايد امور مردم از نظر حقوق آنها نزد تو يکسان باشد (همه را به يک چشم بنگرى و يکسان درباره آنها حکم کنى) چرا که هيچ گاه جور و ستم (هر چند منافع فراوان مادى در بر داشته باشد) جايگزين عدالت نخواهد شد»; (فَلْيَکُنْ أَمْرُ النَّاسِ عِنْدَکَ فِي الْحَقِّ سَوَاءً، فَإِنَّهُ لَيْسَ فِي الْجَوْرِ عِوَضٌ مِنَ الْعَدْلِ، فَاجْتَنِبْ مَا تُنْکِرُ أَمْثَالَهُ). 🔅در حديث معروفى مى خوانيم که پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) عازم يکى از غزوات بود. مرد عربى از راه رسيد و رکاب مرکب را گرفت و حضرت را متوقف ساخت و عرض کرد: «اى رسول خدا عملى به من ياد ده که به وسيله آن وارد بهشت شوم (و اين در خواست مهم و بزرگى بود)» پيامبر اکرم فرمود: «آنچه را دوست دارى مردم درباره تو انجام دهند همان را درباره آنها انجام ده و آنچه را دوست ندارى مردم درباره تو انجام دهند درباره آنها انجام نده» ✅سپس در چهارمين اندرز مى فرمايد: «نفس خويش را در راه انجام آنچه خدا بر تو واجب کرده است به اميد ثوابش و ترس از کيفرش تسليم و خاضع کن»; (وَابْتَذِلْ نَفْسَکَ فِيمَا افْتَرَضَ اللهُ عَلَيْکَ، رَاجِياً ثَوَابَهُ، وَمُتَخَوِّفاً عِقَابَهُ). آن گاه در بخش دوم اين نامه او را به چهار امر ديگر توصيه مى کند و از باب مقدّمه مى فرمايد: ✅«بدان که دنيا سراى آزمايش است»; (وَاعْلَمْ أَنَّ الدُّنْيَا دَارُ بَلِيَّة). سپس در اوّلين نصيحت، به او هشدار مى دهد که : ✅«هر کس ساعتى در اين دنيا بيکار بماند (و عمل نيکى براى آخرت انجام ندهد) اين ساعتِ فراغت و بيکارى موجب حسرت (و ندامت) او در قيامت خواهد شد»; (لَمْ يَفْرُغْ صَاحِبُهَا فِيهَا قَطُّ سَاعَةً إِلاَّ کَانَتْ فَرْغَتُهُ عَلَيْهِ حَسْرَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ).😰 بر اين پايه انسان مى فهمد ساعات و دقايق در دنيا چه اندازه قابل بهره گيرى بود. اگر خدا را ياد مى کرد، استغفارى بر زبانش جارى مى شد، کمکى به دردمندى مى نمود آثار عظيمش را در آن روز مى ديد. به همين دليل يکى از نام هاى روز قيامت «يوم الحسرة» است و قرآن مجيد در آيات مختلف به اين معنا اشاره کرده است 🔅از جمله در آيه 39 سوره مريم مى فرمايد: «(وَأَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الاَْمْرُ وَهُمْ في غَفْلَة وَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ); آنان را از روى حسرت (روز رستاخيز که براى همه مايه تأسف است) بترسان در آن هنگام که همه چيز پايان مى يابد و آنها در غفلت اند و ايمان نمى آوردند». 🔅در روايتى از پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم که فرمود: « خداوند انسان سالمى که نه کارى براى دنيا و نه عملى براى آخرت انجام مى دهد را مبغوض مى دارد»⛔️
✅سپس در دومين موعظه مى فرمايد: «و بدان هيچ چيز تو را هرگز از حق بى نياز نمى سازد»; (وَأَنَّهُ لَنْ يُغْنِيَکَ عَنِ الْحَقِّ شَيْءٌ أَبَداً). 👈اشاره به اينکه همه کارهايت بايد بر محور حق بگردد که پيروزى در دنيا و نجات در آخرت در پرتوى طرفدارى از حق حاصل مى شود. ✅سپس در بيان سومين و چهارمين اندرز، انگشت روى دو مصداق از مصاديق حق گذارده و او را به حفظ آنها توصيه کرده، مى فرمايد: «از جمله حقوق (واجب) اين است که خويشتن را (در برابر هواى نفس و انحراف از فرمان خدا) حفظ کنى و براى رسيدن به پاداش الهى با تمام توان در خدمت به رعيت بکوشى»; (وَمِنَ الْحَقِّ عَلَيْکَ حِفْظُ نَفْسِکَ، وَالاِحْتِسَابُ عَلَى الرَّعِيَّةِ بِجُهْدِکَ). ✅سپس به ذکر دليلى براى اين موضوع پرداخته مى فرمايد: «آنچه در اين راه از منافع (معنوى) عايد تو مى شود از مشکلات و ناراحتى هايى که دامنگير تو مى گردد (به مراتب) بيشتر است. والسلام»; (فَإِنَّ الَّذِي يَصِلُ إِلَيْکَ مِنْ ذَلِکَ أَفْضَلُ مِنَ الَّذِي يَصِلُ بِکَ، وَالسَّلاَمُ). 👈مفسّران نهج البلاغه در تفسير جمله اخير دو نظر متفاوت داده اند: 1⃣ يکى همان گونه که در بالا گفته شد منظور امام اين است: زحماتى را که در راه خدمت به مردم منطقه ات متحمل مى شوى، در مقابل پاداش هاى پروردگار بسيار ناچيز است. 2⃣دوم اينکه آنچه از پاداش هاى الهى (در دنيا و آخرت) به تو مى رسد از خدماتى که به مردم مى کنى برتر و بالاتر است. 👈ولى با توجّه به جمله «يَصِلُ بِکَ; به تو مى رسد» که اشاره به حوادث و مشکلاتى است که دامنگير انسان مى شود، تفسير اوّل صحيح تر به نظر مى رسد. 🔰در هر حال، امام اين نامه را با اجراى عدل و خدمت به مردم آغاز کرده و با خدمت به مردم پايان مى دهد و اين دليل روشنى است بر اينکه حکومت هاى اسلامى بايد صد در صد مردمى باشند و منافع توده هاى رعيت را بعد از جلب رضاى الهى از هر چيز برتر بشمرند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠معرفی شهیده کشاورز 🌷نام: راضیه 🌷نام خانوادگی: کشاورز 🌷تاریخ تولد: ۱۳۷۱/۶/۱۱ 🌷محل تولد: مرودشت 🌷تاریخ شهادت: اردیبهشت سال ۱۳۸۷ 🌷محل شهادت: حسینیه سیدالشهداء 🌷سن: ۱۶ 🌷نحوه شهادت: بمب گذاری حسینیه 🌷خلاصه کوتاهی عهد نامه شهیده که بین خود و خدای خودش بود: "…بی حساب پیش، انشا ا.. به امید خدا و توکل به خدا چهل روز تمام کارمو خالصانه انجام بدم تا خدای مهربون از سر تقصیرات ما بگذرد و گناهامو ببخشه. توی این چهل روز که از ۰۵/‏۰۳/‏۸۵‬ شروع می شه توفیق پیدا کنم مادام العمر دعای عهد و زیارت امین ا.. و… را بخوانم و گریه کنم. راوی:مادر شهید قرائت از طرف 《شهیده راضیه کشاورز》
مقام معظم رهبری(مدظله العالی): "زنده نگه داشتن یاد شهیدان، کمتر از شهادت نیست." هفته دفاع مقدس بر لبیک گویان فرمان امام خمینی(ره)و رهپویان راهشان گرامی باد 🌹