#تنوع_گرایش_های_فمنیستی
🚺 قسمت سوم 🚹
🚺فمنیست ها با وجود اختلاف دیدگاه های اساسی، در دو مساله مهم وحدت نظر دارند؛
⇐ اول آن که زنان به دلیل جنسیت خود گرفتار #تبعیض و فروتری هستند و نیازهای آنان نادیده گرفته می شود،
⇐ دوم آن که این فروتری باید از میان برود و لازمه از بین بردن این تبعیض، اصلاح نظام اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. (۶)
🚺 در بین فمنیسم ها پنج گرایش عمده وجود دارد که به آن اشاره خواهد شد.
#فمنیسم_لیبرال
قدیمی ترین و اقلیت ترین گروه های فمنیستی لیبرال ها هستند، و این تشکل در امریکا بسیار بروز و ظهور دارد.
لیبرال ها مخالف نقش های کلیشه ای مانند نقش ثابت مادری و کارخانگی هستند و معتقدند که در زیر این اختلافات سطحی، نوعی سرشت عام و ثابت انسانی وجود دارد و این گروه اصل را بر آزادی عملکردها، لذت جویی و رضایت خود محورانه زنان قرار داده اند . لیبرال ها به دنبال تشکیل جامعه ای دوجنسی هستند که تفاوت های زنانه و مردانه در آن آشکار نشود و مدعی تغییر قوانین و ایجاد فرصت های بیشتر آموزشی و اقتصادی برای خود هستند.
#فمنیسم_مارکسیستی
بنیانگذاران این نظریه، کارل مارکس و فردریش انگلس در قرن ۱۹ می باشند. تاکید مارکس براین بود که تنها با تغییر شکل سرمایه داری، طبیعت آزاد انسانی شکوفا می شود و زن و مرد باید با تمام قوا به جنگ طبقاتی بپردازند.
به اعتقاد مارکس و انگلس، "خانواده" اولین نهاد اجتماعی است که تقسیم نابرابر کار در آن صورت می پذیرد و باید نابود گردد. بنابراین با "پیشنهاد حذف خانواده" به شکل رایج آن، ایجاد موسسات اشتراکی برای نگهداری از کودکان را پیشنهاد می کنند و علت فرودستی زنان را تحولات اقتصادی، می دانند و نسخه ای که برای اصلاح کلی وضعیت زنان می پیچند انقلاب اقتصادی و نفی سرمایه داری را "عامل رهایی زنان" می دانند.
#فمنیسم_رادیکال
سیمون دوبوار (۱۹۸۶-۱۹۰۸) معروف ترین شخصیت این گروه که انتشار کتاب مشهورش جنس دوم در سال ۱۹۴۹ زمینه ساز پیدایش موج دوم جریان فمنیستی در دهه شصت شد و بر این باور است که هیچ انسانی زن یا مرد متولد نمی شود بلکه "هویت زنانه یا مردانه را در طول حیات خود کسب می کند". تفاوت های فیزیولویک تنها زن و مرد را از نظر زیست شناختی از هم متمایز می سازد و تفاوت های ذهنی،روحی و اتلاف در نگرش ها و استعدادها تماما محصول روابط اجتماعی و تاریخی است و "تقسیم وظایف به زنانه و مردانه کاری خطاست."
و در این میان گروهی که به عنوان جوراب قرمزها در نیویورک هستند بر این باورند که: ما مردمان را عامل ستمی می دانیم که بر ما می رود. برتری جنس مذکر اساسی ترین مشکل سلطه است. تمام مردان از برتری جنس مذکر منافع اقتصادی، جنسی و روانی می برند. همه مردان به زنان ستم روا داشته اند. ما در مبارزه علیه ستمگران همواره طرف زنان را خواهیم گرفت.
علت فرودستی زنان را رادیکال ها ستمگری جنسی مذکر و ریشه تمامی ستم ها و عامل نابرابری زن و مرد می دانند. و ازدواج را نوعی فحشای عمومی و توسعه مردسالاری می دانند و این نیرو با ازدواج و پرورش کودک توسط زنان تثبیت و تحکیم می شود. در بین رادیکال ها شولامیت فایرستون در کتاب دیالکتیک جنسیت (۱۹۷۱) این اعتقاد را نشر داد و این طور وانمود کرد که مسایل جسمی و بیولوژیکی زنان اعم از زایمان و... آن ها را در ورطه فرودستی می اندازد.
و درمان آن لقاح بدون آمیزش، پرورش جنین خارج از رحم و پرورش کودک در مهد زنان را نجات خواهد داد. و شکل خانواده با عنوان تولید مثل و اقتصاد از بین خواهد رفت و جامعه از نقش های مبتنی بر جنسیت آزاد خواهد شد.
و آرمان رادیکال فمنیست ها، تحقق "جامعه فاقد جنسیت" است.
🔸۶) یان مکنزی و دیگران، مقدمه ای بر ایدئولوژی های سیاسی، ص ۳۴۶
╔═.🍃.══════╗
@alamatha
╚══════.🍃.═╝
http://eitaa.com/joinchat/3103653888C83153c787a