💔
#خاطرات_شهید
#غلامرضا_لنگری_زاده
...🌹🕊 از آنجایـی ڪه به شهید محمودرضــا بیضایـی خیلی علاقه داشت، از همان #سوریـه اسم پسرش را محمودرضا انتخاب کرد،،
بعد از اینکه پسرش محمودرضا به دنیا آمـد، برادرم قصد داشت به ایـــران بیاید، امّـا وقتی به فرودگاه دمشق رسید درگیری سختی پیش آمد و دوباره بہ جبهه ی مقاومت بازگشت..
از آنجا پیام کوتاهے برای پسرش می فرستد و می گوید:" بـابـا، محمودرضا!
من الان بعد از #صـد_روز به فرودگاه دمشق آمدم تا بیایم کرمـان و تو را ببینم،
ولی دو ساعت مانده به پرواز خبر دادند ڪه دوباره حمله شده و من باید برگردم..
محمودرضا، من تو را خیلی دوست دارم، بابا، کار #بـی بـی زینب رو زمین است..
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ⚘
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@alamdar_qom79
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯