#تبسم 😁
🍀پا و پوتین👣
عقبهای بود. پایش از زانو قطع شده بود سراغ پوتینش را میگرفت. میگفتیم: «آخر خانهخراب پوتین بدون پا را میخواهی چه کنی؟😶» میگفت: «طاقت دو تا داغ را باهم ندارم!»😅
🍀🍀🍀🌷🌷🌸🌷🌷🍀🍀🍀
📜
🕯 @HeiatAKQ114
🍀🍀🍀🌷🌷🌸🌷🌷🍀🍀🍀
#تبسم 🍀
✨استاد سرکار گذاشتن بچهها بود. روزی از یکی از برادران پرسید: «شما وقتی با دشمن روبهرو میشوید برای آنکه کشته نشوید و توپ و تانک آنها در شما اثر نکند چه میگویید؟»
✨آن برادر خیلی جدی جواب داد: «البته بیشتر به اخلاص برمیگردد والا خود عبادت به تنهایی دردی را دوا نمیکند. اولاً باید وضو داشته باشی، ثانیاً رو به قبله و آهسته به نحوی که کسی نفهمد بگویی: اللهم ارزقنا ترکشاً ریزاً بدستنا یا پاینا برحمتک یا ارحمالراحمین»
✨طوری این کلمات را به عربی ادا کرد که او باورش شد و با خود گفت: «این اگر آیه نباشد حتماً حدیث است» اما در آخر که کلمات عربی را به فارسی ترجمه کرد، شک کرد و گفت:«اخوی غریب گیر آوردهای؟»
🕊 @HeiatAKQ114