↺پست های امروز تقدیم بھ↶♥️🌸
#شهیدابراهیمهادے😍✨
شبتون فاطمے➿.•
عشقتون حیـــ♥️ـــدرۍ
مھرتون حسنے🌱•°
ارزوتون هم حرم ارباب ان شاءالله💫°`
یا زینب مدد ...
نمازشب و وضو یادتون نره🦋••
التماس دعاۍفرج و شھادت🥀.•
🆔 @HeiatAKQ114
ابراهیم میگفت:
اگہ جایی بمانے ڪه دست اَحَدی بهت نرسہ
کسی تو رو نشناسہ
خودت باشے
و آقا #مولا هم بیاد سرتو رویِ دامن بگیره
این خوشگلترین شهادتہ..!
#شهیدابراهیمهادی
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@alamdar_qom79
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#به_وقت_نماز 📿
نماز اول وقت مثل...
میوه ای که وقت چیدنش شده،
اگه میوه رو نچینی خراب میشه...
مزه اولشو نداره
همیشه سعی کن نمازهایت
در هر شرایطی اول وقت باشه...
خداهم تو گرفتاری های زندگی
قبل از اینکه حرفی بزنی کارت رو ردیف میکنه✨
#شهیدابراهیمهادی 🌱
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@alamdar_qom79
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚘﷽⚘
گمنامِ جهانیـم،هـَمیــن بــَسْ لـقَــبِ مــا
ماطایفهِ راهیچ خطابی بِـهْ ازاین نیســـتْ
شهید گمنام
تو چه کرده اے؟
کِه خدا
همه ات را
بَراے خودَش خواست
وَ نصیبِ مٰا
چیزےنگذاشت
حَتےٰ نامے ، نشانے . . .
#شهيدابراهیمهادے
#یـــازیـــنــب_کـــبری
❣یـــازهــرا سـلام الله عـلـیها❣
#مـــامــلت_شـــهادتــیـم🕊🥀
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ⚘
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@alamdar_qom79
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
#سیرهشهدا🍃
ابراهیم همیشه در مقابل بدی دیگران گذشت داشت.
بارها به من می گفت:
"طوری زندگی و رفاقت کن که احترامت را داشته باشند.😉
می گفت:
"این دعواها و مشکلات خانوادگی را ببین بیشتربهخاطراینهکه کسیگذشتنداره.😒
بابا دنیا ارزش این همه اهمیت دادن نداره. آدم اگه بتونه توی این دنیا برای خدا کاری کنه ارزش داره🍃
#شهیدابراهیمهادی❤️
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ⚘
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@alamdar_qom79
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
می گفت :
اگر خانم ها حریم رابطه با نامحرم را حفظ کنند، خواهید دید که چقدر آرامش خانواده ها بیشتر می شود.
صدای بلند در پیش نامحرم، مقدمه آلودگی و گناه را فراهم می کند. اگر حریم ها رعایت شود ، نامحرم جرات ندارد کاری انجام دهد.
#شهیدابراهیمهادی
#حجاب
#امام_زمان
#گشت_ارشاد
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ⚘
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@alamdar_qom79
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
ما افسانه نیستیم❗️
دخترم در کلاسهای تابستانی شهرک محل
سکونت ما یعنی شهرک ارتش تهران شرکت
می کرد. یک روز یک گل سینه هدیه گرفت
که عکس شهیدی روی آن بود.
آخر شب، گل سینه روی زمین افتاده بود.
پایم رفت روی سوزن آن و حسابی خون آمد.
بعد از پانسمان، گل سینه را برداشتم و باعصبانیت انداختم توی سطل زباله.
آخر شب طبق روال هرشب سریال ترکیه ای را
دیدم و خوابیدم.
من اگر هر کار اشتباهی انجام دهم اما نمازم را
سر وقت می خوانم.صبح حدود ساعت پنج بود. بعد از نمازصبح مشغول تسبیحات بودم که احساس کردم یک جوان روبروی من نشسته!!
نفهمیدم خوابم یا بیدار اما آن جوان که صورتش پیدا نبود به من گفت: سریالهایی که می بینی افسانه است.
اما ما افسانه نیستیم. ما با شما هستیم.
باتعجب گفتم: شما کی هستی؟
گفت: تصویر من روی گل سینه بود که انداختی توی سطل.
دویدم و رفتم داخل سطل را گشتم.تصویر یک شهید بود که زیر آن نوشته بود:
« شهید ابراهیم هادی »
خیلی برایم عجیب بود. به طور اتفاقی رفتم سر
کمد کتابخانه. دیدم کتابی به نام سلام بر ابراهیم لابه لای کتابها ست. کتابی در مورد همین شهید.
مشغول مطالعه شدم. خیلی جالب بود.شوهرم را صدا زدم و پرسیدم که این کتاب کجا بوده؟
گفت: چند روز پیش توی اداره به ما هدیه دادند.
هر دو جلد کتاب را آن روز خواندم. خیلی عالی بود.
صبح روز بعد؛ بعد از نماز به بهشت زهرا رفتیم. ساعتی را در کنار مزار یادبود او بودم.
حالا او حقیقت زندگیم شده. دیگر سراغ افسانه های ماهواره نمی روم. حجاب و نمازم نیز کاملا تغییر کرده.
#شهیدابراهیمهادی
#اللهمالرزقناشهادتفیسبیلک 🍃