عشق عالمیان
🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊
🌷 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ يَا صَاحِبَ الزَّمَان(عج) 🌷
🌹سجده ي شكر كنيد نيمه ي شعبان آمد
🌹روز ميلاد گل باغ رسولان آمد
🌺سر خود را ز ادب بر سر سجاده نهيد
🌺رو به محراب كنيد مظهر ايمان آمد
🌹ابر رحمت به روي ديده ي دل پاي نهاد
🌹دل به دريا بزنيد علت باران آمد
🌺بر سر سفره ي پر فيض خدا گام نهيد
🌺جان تصدّق بدهيد منبع احسان آمد
🌹چشم عالم به جمال گل رويش روشن
🌹به سماوات و زمين ماه درخشان آمد
🌺شب احياي دل منتظران است كنون
🌺وارث دين نبي حافظ قر آن آمد
🌹شهر دل را كه پر از ناله ي الغوث شده
🌹وعده ي وصل دهيد معني فرقان آمد
🌺چه كنم تا كه بيايد به سر بالينم ؟
🌺به همه فخر كنم حضرت جانان آمد
💐🎊🎉ولادت باسعادت منجی عالم بشریت، آخرین ذخیره ی الهی، بهار دل ها، یوسف زهرا، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بر عاشقان و منتظران آن حضرت تبریک و تهنیت باد 🎉🎉💐
🌺🌷🌹
🌺🌷یا اباصالح المهدی 🌷🌺
🇮🇷 @abasalehal_mahdi
🌷 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷
سلام نیمه شعبان رو به همتون تبریک میگم قسمتون میدم به صاحب الزمان ی مشکل بزرگ تو زندگیم هست برام دعا کنید هرکس این پیامو میبینه لطفا دوتا صلوات بفرسته برا حل مشکلم ممنون میشم التماس دعا #ارسالی
🌸🍃
💠✨آیت الله بهجت ره :
لذات این دنیا به چشم به هم زدنی میگذرد،دنیا سریع میگذرد، زندگی وحیات آنجاست(قیامت)،برای آنجا مراقبت کنید...
🌺🌷یا اباصالح المهدی 🌷🌺
🇮🇷 @abasalehal_mahdi
❣🍃
🔸یا صاحب الزمان
مارا ببخش اگر برای آمدنت شهر آماده شده اما دل ها نه...
#العجل_یا_ناجی
🌺🌷یا اباصالح المهدی 🌷🌺
🇮🇷 @abasalehal_mahdi
عشق عالمیان
#بندگان.شکور.خدا
🌷 با سخنرانی استاد پناهیان 🌷
🌺 هر زمانی لذت نبریم و شاد نشویم، در حال کفران نعمت هستیم.
🌺 بخاطر همه لحظه هایی که شاد شاد نبودیم باید استغفار کنیم.
👈 مثل #امام.حسین(ع) در دعای عرفه، از خدا تشکر کنید...
#بسیار.عالیه.حتما.ببینید.
🌺🌷🌹
🌺🌷یا اباصالح المهدی 🌷🌺
🇮🇷 @abasalehal_mahdi
🌷 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷
عشق عالمیان
#سخنران : 🌺 استاد پناهیان 🌺
🌷 #دیدار.یا.فرج؟
🌷 روی موضوع امام زمان (عج) یک طوری ، عقیدتی و عاطفی صرف کار می کنند که آدم می بیند طرف انگار می گوید : من به ظهور کار ندارم، فقط یک گوشه ای شما را ببینم ... .
🌷دوست دارید امام زمان (عج) را در چه حالتی ببینید؟
ملاقات خصوصی؟ یا ... .
🌺🌷🌹
🌺🌷یا اباصالح المهدی 🌷🌺
🇮🇷 @abasalehal_mahdi
🌷 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷
عشق عالمیان
🌹 به مناسبت ولادت آقا امام زمان(عج) 🌹
🌺 با مداحی بسیار زیبای حاج محمود کریمی 🌺
🌷 کسی که یاری مثل تو داره بیاره بیاره
🌷 یه سر زلف تو تمام عالم نداره نداره
🌷 دل خراب من شده بیمار عشقت
🌷 سرمو میذارم روی دیوار عشقت، #عزیز.دل.زهرا
🌷 به عشقت، به عشقت قسم، #عاشقتم.گل.زهرا
عاشقتم گل زهرا، بیا بیا ...
#یا.مهدی.ادرکنی... 💐
🌺🌷🌹
🌺🌷یا اباصالح المهدی 🌷🌺
🇮🇷 @abasalehal_mahdi
🌷 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷
عشق عالمیان
🌹مداحی زیبای آذری در مدح آقا امام زمان(عج)🌹
#با.ترجمه.فارسی
🌺 با مداحی حاج ابراهیم رهبر 🌺
🌷تقدیم به عاشقان و منتظران امام زمان (عج) 🌷
#حتما.ببینید.بسیار.زیباست👌
🌺🌷🌹
🌺🌷یا اباصالح المهدی 🌷🌺
🇮🇷 @abasalehal_mahdi
🌷 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷
🌷 سلام بر مادر عدالت راستین
انتخاب شده ای از تبار مریم و نسل مسیح
ریحانه ای که همپای مریم از نور قداست دارد
پاکدامنی که خورشید عدالت در آسمان مطهر و پر وسعت دامانش به درخشش وجود وحضور رسید
مادر آب، تو عروس خیر النساء شده ای،
سرور مادران بهشت، مطهره ای که مریم از ملازمان درگاهش است...
بانو ملیکا چه در رویای صادقانه ات دیدی؟ که دست از تاج و تخت قیصری شستی و رنج اسارت به جان خریدی و با تمام وجود به تقدیر الهی لبیک گفتی...
تا به حجله نور امامت درآیی و افتخار ریحانه ابا محمد و مادری منجی عدالت گستر را به لیاقت بدست آوری...
سلام و درود خداوند بر شما باد ای ملکه وجاهت وزیبایی ...
آری این روز را باید به شما تبریک گفت، به عروس حضرت فاطمه زهرا (س) بانوی دوعالم، از سلاله پاک بانوی بهشتی، حضرت مریم: زادروز بهترین فرزند عالم، بشارت بزرگ نسل آدم بر شما گرامی باد🌺🌺
مادر،
تو دعا کن که این جمعه، جمعه آخر باشد
که در این فصل سرد حوصله ها، صبری نیست
نکند باز پس این جمعه،
یک جهان جمعه دیگر باشد
تو دعا کن که خدا صبرش را
به قرار دل ما هدیه دهد
و به پایان رسد این هجران تلخ ،
نکند باز پس این هفته
عالمی هفته دیگر باشد
🌹 حضرت نرجس(س) مادر گرامی امام زمان(عج) 🌹
#قسمت.اول
🌺 (نرجس خاتون) مادر امام عصر (عليه السلام) يکى از ملکه هاى وجاهت و زيبايى است که از نسل حواريون عيسى بن مريم بوده است. قدرت الهى آن بانوى مکرمه را براى همسرى حضرت عسکرى (عليه السلام) از روم به سامرا فرستاده تا گوهر تابناک وجود مهدويت در آن رحم پاک پرورش يابد. وى دختر بزرگترين قياصر روم و از خاندان شمعون، وصى بلا فصل حضرت مسيح است. و اما ماجرا از اين قرار است که:
(بشر بن سليمان برده فروش، از فرزندان ابو ايوب انصارى و از شيعيان با اخلاص حضرت امام هادى و امام حسن عسکرى عليهما السلام بود و در سامره افتخار همسايگرى حضرت عسکرى (عليه السلام) را داشت. او گفت که روزى کافور يکى از خدمتگزاران امام هادى (عليه السلام) به خانه ام آمد و گفت: امام با شما کار دارد، وقتى من به خدمت حضرت رسيدم، چنين فرمود: اى بشر تو از اولاد انصار هستى که در زمان ورود حضرت رسول اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) به يارى آن جناب به پا خاستند، و دوستى شما نسبت به ما اهل بيت مسلم است، بنابراين به شما اطمينان زيادى دارم و مى خواهم به تو افتخارى بدهم. رازى را با تو در ميان مى گذارم که نزدت محفوظ بماند. سپس نامه پاکيزه اى به خط و زبان رومى مرقوم فرموده و سر آن نامه را با خاتم مبارکش مهر کرد، و کيسه زردى که در آن ۲۲۵ اشرفى بود بيرون آورد و فرمود: اين کيسه را بگير و به بغداد برو، و صبح فلان روز سر پل فرات مى روى، در اين حال کشتى مى آيد، در آن اسيران زيادى خواهى ديد که بيشتر آنان مشتريان فرستادگان اشراف بنى عباس خواهند بود و کمى از جوانان عرب مى باشند.
در چنين وقتى متوجه شخصى به نام عمر بن زيد برده فروش باش که کنيزى با چنين وصفى خواهى ديد که دو لباس حرير پوشيده و خود را از دسترس مشتريان حفظ مى کند.
در اين حال صداى ناله اى به زبان رومى از پس پرده رقيق و نازکى خواهى شنيد که بر هتک احترام خود مى نالد، در اين حال يک مشترى مى آيد و مى گويد عفت اين کنيزک مرا به خود جلب کرده او را به سيصد دينار به من بفروش.
کنيزک به زبان عربى مى گويد اگر تو حضرت سليمان باشى و حشمت و جلال او را داشته باشى من به تو رغبت نخواهم کرد و مالت را بيهوده و بيجا خرج نکن. فروشنده مى گويد پس چاره چيست؟ من چاره اى جز فروش شما ندارم. کنيزک مى گويد: اين قدر شتاب نکن، بگذار خريدارى پيدا شود که قلب من به او آرام بگيرد. در اين هنگام نزد فروشنده رفته و بگو من نامه اى دارم که يکى از بزرگان به خط و زبان رومى نوشته و آنچه که بايد بنويسد در آن نامه درج است، نامه را به کنيزک نشان بده تا درباره نويسنده آن بينديشد، اگر او به نويسنده نامه تمايل پيدا کرد و شما هم اگر راضى شدى من به وکالت او اين کنيزک را مى خرم.
ادامه دارد...
🌺🌷🌹
🌺🌷یا اباصالح المهدی 🌷🌺
🇮🇷 @abasalehal_mahdi
🌷 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷
🌹 حضرت نرجس(س) مادر گرامی امام زمان (عج) 🌹
#قسمت.دوم
بشر بن سليمان گويد: من به فرموده حضرت امام على النقى عمل کردم وبه همانجا رفتم وآنچه امام فرموده بود من ديدم ونامه را به آن کنيزک دادم، چون نگاه وى به نامه حضرت افتاد به شدت گريه کرد ونگاه (به عمر بن زيد) کرد وگفت: مرا به صاحب اين نامه بفروش، وقسم ياد نمود که در غير اين صورت خودم را هلاک خواهم کرد.
من در تعيين قيمت با فروشنده گفتگوى زيادى کردم تا به همان مبلغى که امام داده بود راضى شد، من هم پول را تسليم کردم وبا کنيزک که خندان وشادان بود به محلى که قبلا در بغداد تهيه کرده بودم، در آمديم. پس از ورود، ديدم نامه را با کمال بى قرارى از جيب خود درآورد وبوسيد وروى ديدگان ومژگان خود نهاد وبر بدن وصورت خود ماليد.
گفتم: خيلى شگفت است که شما نامه اى را مى بوسى که نويسنده آن را نمى شناسى. گفت: آنچه مى گويم بشنو، تا علت آن را دريابى: من ملکه دختر يشوعا، پسر قيصر روم هستم، مادرم از فرزندان حواريين است واز نظر نسب، نسبت به حضرت عيسى دارم، بگذار داستان عجيب خودم را برايت نقل کنم.
جد من قيصر ميخواست مرا در سن سيزده سالگى براى برادرزاده اش تزويج کند. سيصد نفر از رهبانان وقسيسين نصارى از دودمان حواريين عيسى بن مريم وهفتصد نفر از رجال واشراف وچهار هزار نفر از امرا وفرماندهان وسران لشگر وبزرگان مملکت را جمع نمود، آنگاه تختى آراسته به انواع جواهرات را روى چهل پايه نصب کرد، وقتى که پسر برادرش را روى آن نشانيد صليبها را بيرون آورد واسقفها پيش روى او قرار گرفتند وانجيلها را گشودند، ناگهان صليبها از بلندى روى زمين ريخت وپايه هاى تخت درهم شکست.
پسرعمويم با حالت بيهوشى از بالاى تخت بر روى زمين درافتاده ورنگ صورت اسقفها دگرگون گشت وبه شدت لرزيد.
بزرگ اسقفها چون چنين ديد، به جدم گفت: پادشاها! ما را از مشاهدى اين اوضاع منحوس، که علامت بزرگى مربوط به زوال دين مسيح ومذهب پادشاهى است، معاف بدار.
جدم در حالى که اوضاع را به فال بد گرفت، به اسقفها دستور داد تا پايه هاى تخت را استوار کنند ودوباره صليبها را برافرازند وگفت: پسر بدبخت برادرم را
بياوريد تا هر طور هست اين دختر را به وى تزويج نمايم تا شايد که اين وصلت مبارک، نحوست آن از بين برود.
وقتى که دستور ثانوى او را عمل کردند، هر چه که در دفعه اول ديده بودند تجديد شد، مردم پراکنده گشتند و جدم با حالت اندوه به حرمسرا رفت و پرده ها بيفتاد.
ادامه دارد...
🌺🌷🌹
🌺🌷یا اباصالح المهدی 🌷🌺
🇮🇷 @abasalehal_mahdi
🌷 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷
🌺 #یا.صاحب.الزمان(عج) 🌺
🌹 چو باران اشک خون دارد میان دیده می بارد
🌹 من از بارش این اشک وچشم خونبار می ترسم
🌷 چه سخت است قصه غربت، نیامد جمعه دیدار
🌷 من از این هفته ها وجمعه های پرتکرار می ترسم
🌹 گذشت فصل جوانی خزان پیری درراه است
🌹 من از آن کشته دیروز وحاصل بی بار می ترسم
🌷 نداشتم طاقت صبر وشکستم عهد وپیمان را
🌷 من از این نا توانیها، شکستنهای بسیار می ترسم
🌹 همه عمرم تو دستگیر غم روز وشبم بودی
🌹 من از عادت به این لطف مه دلدار می ترسم
🌷 میان آرامش اینجا چرا حال نمازی نیست
🌷 من از ظهر عاشورا اگر تنها شود سردار می ترسم
🌹 چقدر باید دراین غربت بماند مهدی زهرا (س)
🌹 من از آن غربت مادر بین در ودیوار می ترسم
🌷 رمضانها گذشت ومن ندارم روزه ای مقبول
🌷 من از آن گریه آقا دم افطار می ترسم
🌹 همه عمرم سحرها خواب، دریغ از چشم بیداری
🌹 من از سرخی آن چشمان تا سحر بیدار می ترسم
🌷 تو از خود دل بریدی که دلم رنگ خدا گیرد
🌷 من از آن دل که از دردم شود بیمار می ترسم
🌹 فدای صبر تو آقا ،عجب صبری شما دارین!
🌹 من از این صبر کردنهای به اجبار می ترسم
🌷 همه عمر دم زدیم از تو ،ولی پای عمل لنگیم
🌷 من از آن غربت مسلم و دو طفل زار می ترسم
🌹 مگر جمعه فقط باید یاد مولامان باشیم
🌹 من از این یاد سرد هفته ای یکبار می ترسم
🌷 تمام انتظار تو تنها ذکر فرج بوده
🌷 من از رد کردن آن خواسته بی مقدار می ترسم
🌹 بده فرمان تا دیگر اسیر یوسفم گردم
🌹 من از اسیری چاه و سر بازار می ترسم
🌷 آقا، چشم امید من به همین نیمه شعبان است
🌷 من از اینکه همین نیمه نبینم یار می ترسم.
🌺🌷🌹
🌺🌷یا اباصالح المهدی 🌷🌺
🇮🇷 @abasalehal_mahdi
🌷 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷
#به_رسم_هر_شب
ختم دعای فرج امام زمان (عج) 🌹
🌷 بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ 🌷
🌺 اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَ بَرِحَ الْخَفآءُ ، وَ انْكَشَفَ الْغِطآءُ ، وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ ،وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ ، وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَ اِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ ، اُولِى الاَْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَ عَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ ، فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً ، كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ، يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ ، يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ ، اِكْفِيانى فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَ انْصُرانى فَاِنَّكُما ناصِرانِ ، يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ ، يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ و َآلِهِ الطّاهِرينَ.
🌸 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌸
🌹 دعای سلامتی امام زمان (عج) 🌹
🌷 بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ 🌷
🌺 اللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِهِ سَّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا.
🌸 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌸
#التماس.دعای.فرج🌹
🌺🌷🌹
🌺🌷یا اباصالح المهدی 🌷🌺
🇮🇷 @abasalehal_mahdi
🌷 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷
هدایت شده از عشق عالمیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 دعای فرج امام زمان (عج) 🌹
🌺 با صدای استاد فرهمند 🌺
🌺🌷🌹
🌺🌷یا اباصالح المهدی 🌷🌺
🇮🇷 @abasalehal_mahdi
🌷 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷
4_6003463603691192999.mp3
3.59M
🎵بسیار زیبا و شنیدنی👆
💠در عصر غیبت امام زمان باهم (رفـیـق) باشیم..!
🔄 #نشر_دهید..
حجه الاسلام #دارستانی
🌺🌷یا اباصالح المهدی 🌷🌺
http://eitaa.com/joinchat/1816199168C60722d4005
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆بسیار شنیدنی👆
.
▪️چطور در زندگی روز مَره مون یاد امام زمان باشیم؟!
🎤حجت الاسلام #دارستانی
#راه_های_جلب_رضایت_امام_زمان
🌺🌷یا اباصالح المهدی 🌷🌺
🇮🇷 @abasalehal_mahdi
🌹 حضرت نرجس(س) مادر گرامی امام زمان (عج) 🌹
#قسمت.سوم
🌺 همان شب در عالم خواب ديدم مثل اينکه حضرت عيسى و شمعون وصى او و گروهى از حواريين در قصر جدم قيصر اجتماع کرده اند و در جاى تخت منبرى که نور از آن مى درخشيد قرار داد. طولى نکشيد که (محمد) (صلى الله عليه و آله و سلم) پيغمبر خاتم و داماد و جانشين او و جمعى از فرزندان او وارد قصر شدند. حضرت عيسى به استقبال شتافت و با حضرت (محمد) معانقه کرد و حضرت فرمود: يا روح الله! من به خواستگارى دختر وصى شما شمعون براى فرزندم آمده ام، و در اين هنگام اشاره به امام حسن عسکرى (عليه السلام) نمود، حضرت عيسى نگاهى به شمعون کرده و گفت: شرافت به سوى تو روى آورده است، با اين وصلت با ميمنت موافقت کن، او هم گفت: موافقم.
آنگاه ديد که حضرت محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) بالاى منبر رفت و خطبه اى بيان فرمود و مرا براى فرزندش تزويج کرد، سپس حضرت عيسى و حواريون را گواه گرفت، وقتى که از خواب بيدار شدم از ترس جان خود، خواب را براى پدرم و جدم نقل نکردم و پيوسته آن را در صندوقچه قلبم نهفته و پوشيده مى داشتم.
از آن شب به بعد قلبم از فرط محبت به امام عسکرى (عليه السلام) موج مى زند تا به جايى که از خوراک بازماندم، و کم کم رنجور و لاغر شدم، و به شدت بيمار گرديدم. جدم تمام پزشکان را احضار کرد و همه از مداواى من عاجز گرديدند، وقتى از مداوا مايوس شدند جدم گفت: اى نور ديده! شما هر خواهشى دارى به من بگو تا حاجتت را برآورم. گفتم: پدر جان! اگر در به روى اسيران مسلمين بگشايى و قيد و بند از آنان بردارى و از زندان آزاد گردانى اميد است که عيسى و مادرش مرا شفا دهند.
پدرم درخواست مرا پذيرفت و من نيز به ظاهر اظهار شفا و بهبودى کردم و کمى غذا خوردم، پدرم خيلى خوشحال شد و از آن روز به بعد، نسبت به اسيران مسلمين احترام شديد انجام مى داد.
در حدود چهارده شب از اين ماجرا گذشت. باز در خواب ديدم که دختر پيغمبر اسلام، حضرت فاطمه (سلام الله عليها) به همراهى حضرت مريم و حوريان بهشتى به عيادت من آمدند، حضرت مريم به من توجه کرد و فرمود: اين بانوى بانوان جهان، و مادر شوهر تو است. من فورى دامن مبارک حضرت زهرا را گرفتم و بسيار گريستم واز اين که امام حسن عسکرى (عليه السلام) به ديدن من نيامده خدمت حضرت زهرا (سلام الله عليها) شکايت کردم، فرمود: او به عيادت تو نخواهد آمد، زيرا تو به خداوند متعال مشرکى و در مذهب نصارا زندگى مى کنى، اگر مى خواهى خداوند و عيسى و مريم از تو خشنود باشند و ميل دارى فرزندم به ديدنت بيايد، شهادت به يگانگى خداوند و نبوت پدرم که خاتم الانبيا است بده، من هم حسب الامر حضرت فاطمه (سلام الله عليها) آنچه فرموده بود گفتم، حضرت مرا در آغوش گرفت و اين باعث بر بهبودى من شد، آنگاه فرمود: اکنون به انتظار فرزندم حضرت امام حسن عسکرى (عليه السلام) باش که او را به نزدت خواهم فرستاد.
ادامه دارد...
🌺🌷🌹
🌺🌷یا اباصالح المهدی 🌷🌺
🇮🇷 @abasalehal_mahdi
🌷 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷
🌹 حضرت نرجس(س) مادر گرامی امام زمان (عج) 🌹
#قسمت.چهارم
🌺 وقتى از خواب بيدار شدم، شوق زيادى در تمام اعماق وجودم راه يافت و مشتاق ملاقات آن حضرت بودم تا اينکه شب بعد امام را در خواب ديدم، در حالى که از گذشته شکوه مى نمودم، گفتم: اى محبوبم، من که خود را در راه محبت تو تلف کردم، فرمود: نيامدن من علتى جز مذهب تو نداشت، ولى حالا که اسلام آورده اى، هر شب به ديدنت مى آيم تا آنکه کم کم وصال واقعى پيش آيد، از آن شب تا حال پيوسته در عالم خواب خدمت آن حضرت بودم.
(بشر بن سليمان) پرسيد چگونه در ميان اسيران افتادى؟ گفت: در يکى از شبها در عالم خواب حضرت عسکرى را ديدم فرمود: فلان روز جدت قيصر، لشگرى به جنگ مسلمانان مى فرستد، تو مى توانى به طور ناشناس در لباس خدمتگزاران همراه با عده اى از کنيزان که از فلان راه مى روند به آنها ملحق شوى.
من به فرموده حضرت عمل کردم، و پيش قراولان اسلام با خبر شدند و ما را اسير گرفتند و کار من به اينجا کشيد که ديدى، ولى تا به حال به کسى نگفتم که نوه پادشاه روم هستم. تا اينکه پيرمردى که در تقسيم غنايم جنگى سهم او شده بودم، نامم را پرسيد، من اظهار نکردم و گفتم: نرجس. گفت: نام کنيزان؟ (بشر) گفت چه بسيار جاى تعجب است که تو رومى هستى و زبانت عربى است؟
گفتم: جدم در تربيت من جهدى بليغ وسعى بسيارى داشت، وزنى را که چندين زبان مى دانست، براى من تهيه کرده بود و از صبح و شام نزد من مى آمد و زبان عربى به من مى آموخت، روى همين اصل است که مى توانم عربى حرف بزنم.
(بشر) مى گويد: وقتى او را به سامره خدمت امام على النقى (عليه السلام) بردم، حضرت از وى پرسيد: عزت اسلام و ذلت نصارى و شرف خاندان پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) را چگونه ديدى؟
گفت: در موردى که شما از من داناتريد چه بگويم. فرمود: مى خواهم ده هزار دينار و يا مژده مسرت انگيزى به تو بدهم، کدام يک را انتخاب مى کنى؟ عرض کرد: فرزندى به من بدهيد، فرمود: تو را مژده به فرزندى مى دهم که شرق و غرب عالم را مالک مى شود و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد پس از آنکه پر از ظلم و جور شده باشد.
عرض کرد: اين فرزند از چه شوهرى خواهد بود؟ فرمود: از آن کس که پيغمبر اسلام در فلان شب در فلان ماه و فلان سال رومى تو را براى او خواستگارى نمود، در آن عيسى بن مريم و وصى او تو را به چه کسى تزويج کردند؟
گفت: به فرزند دلبند شما، فرمود او را مى شناسى؟ عرض کرد: از شبى که به دست حضرت فاطمه (عليها السلام) اسلام آوردم، ديگر شبى نبود که او به ديدن من نيامده باشد.
آنگاه حضرت امام على النقى (عليه السلام) به (کافور) خادم فرمود: خواهرم حکيمه را بگو نزد من بيايد، وقتى که آن بانوى محترم آمد فرمود: خواهرم اين همان زنى است که گفته بودم، حکيمه خاتون آن بانو را مدتى در آغوش خود گرفت و از ديدارش شادمان گرديد، آنگاه حضرت فرمود: اى عمه او را به خانه خود ببر و فرايض مذهبى و اعمال مستحبه را به وى ياد بده که او همسر فرزندم حسن و مادر قائم آل محمد (عليه السلام) است).(1)
و اما اسامى مختلفى براى مادر گرامى امام زمان (عجل الله فرجه) ذکر شده که محمد بن على بن حمزه، ضمن نقل حديثى از امام عسکرى (عليه السلام) در اين رابطه مى گويد: مادرش (مادر حضرت حجت) مليکه بود که او را در بعضى روزها سوسن، و در بعضى از ايام ريحانه مى گفتند و صيقل و نرجس نيز از نامهاى او بود. (2) البته در بعضى احاديث (صقيل) نيز وارد شده است.
📚 (1) کتاب غيبت، شيخ طوسى، ص 124
(2) کشف الحق، خاتون آباى، ص 34
🌺🌷🌹
🌺🌷یا اباصالح المهدی 🌷🌺
🇮🇷 @abasalehal_mahdi
🌷 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷