eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
210 ویدیو
28 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال شهید ابراهیم هادی
امیرالمؤمنین امام علی عليه السلام: 🔹با سه چيز، خرد مردان، سنجيده مى شود: 👈دارایی، 👈مقام 👈و حوادث ناگوار ✨ثلاثٌ يُمتَحَنُ بِها عُقولُ الرِّجالِ، هُنَّ: المالُ، وَالوَلايَةُ، وَالمُصيبَة✨ 📚غررالحكم حدیث 4664 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @AlamdarKomeil 👈
؛ قهرمانی که حتی دلش برای سرباز دشمن هم می سوزد ... 🌸 در دوران مجروحیت ابراهیم به دیدنش رفتیم. یادم هست میگفت: 🌸 در یکی از عملیات ها در نیمه شب به سمت دشمن رفتم. از لابه لای بوته ها و درخت ها حسابی به دشمن نزدیک شدم. 🌸 یک سرباز عراقی رو به رویم بود. یکباره در مقابلش ظاهر شدم. کس دیگه ای نبود. دستم رو مشت کردم و با خودم گفتم الان با یک مشت او را میکشم. 🌸 اما تا در مقابلش قرار گرفتم دلم براش سوخت. اسلحه روی دوشش بود و فکر نمیکرد اینقدر به او نزدیک شده باشم. 🌸 چهره اش اینقدر مظلومانه بود که دلم برایش سوخت. او سربازی بود که به زور به جنگ آورده بودند. 🌸 بجای زدن اورا در آغوش گرفتم و با خودم به عقب بردم. 🌸 بعد او را تحویل یکی از رفقا دادم تا به عقب منتقل شود و خودم برای ادامه عملیات جلو رفتم. 📚سلام بر ابراهیم- 2 ؛ 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @AlamdarKomeil 👈
همان یک دست کفایت می کرد برای طوفان دعاهای عاشقانه ات... که دلت را تا خدا ببرد💚 افسوس که من با دو دست سالم ... دعاهایم از بین قنوتم می ریزد روی زمین💔 ؛ 🍃🌺🌸✨🍃
کانال شهید ابراهیم هادی
✅ فضیلت شب بیست و هفتم ماه رمضان 🌸 امام سجّاد (ع) می‌فرمودند: شب بیست و هفتم کمتر از شب بیست و سوم یا بیست و یکم قدر نیست. لذا خود تا صبح احیاء می‌ گرفتند و مکرر این دعا را می‌خواندند : اللهم ارزقنی التجافی عن دار الغرور و الانابة الی دار الخلود والاستعداد للموت قبل حلول الفوت 🌸 خدایا مرا از این دنیای پر فریب، بر کن و نجات بخش 🌸 بازگشت به دنیای جاودان آخرت، روزیم فرما، 🌸 استعداد جدا شدن، از این جسم ظلمانی و اوج گرفتن روح نورانی را به سوی خودت عنایت فرما پیش از این که در شرک و خودپرستی تباه شوم. 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @AlamdarKomeil 👈
(ع) اگر قصد اصلاح مردم را داری، از خودت آغاز کن؛ زیرا پرداختن تو به کار اصلاح دیگران، در حالی که خودت فاسد هستی، بزرگترین عیب است. 📚 غرر الحکم، حدیث ۳۷۴۹ 👉 @Alamdarkomeil 👈
کانال شهید ابراهیم هادی
✅ معجزه توسل به حضرت زهرا (س) 🌷یقین کردم که قطع نخاع شده ام. چون هیچ حسی نداشتم. خون از صورت و گردنم جاری بود. در همان حال به مادرسادات توسل پیدا کردم و گفتم: خدایا اگر صلاح میدانی به حق مادر پهلو شکسته مرا شفا بده تا دستگیر دیگران باشم. 🌷 این حرفها را با خودم زمزمه کردم. یکباره دیدم که حس به دستانم برگشت بعد پاهایم و... دستم را دراز کردم و اسلحه را برداشتم. 🌷افسر عراقی کمی جلوتر از من ایستاده بود. هدفگیری کرده و شلیک کردم. 🌷 با کشته شدن افسر عراقی بقیه سربازان دشمن فرار کرده و رزمندگان ما جلو آمدند. بعد هم مرا به بیمارستان آوردند. 💐پزشکان می‌گویند گلوله به گردن و نخاع تو اصابت کرده. اما اینکه قطع نخاع نشدی یک معجزه است. 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @AlamdarKomeil 👈
کانال شهید ابراهیم هادی
✅ مسافر ملکوت 🌷می شود که انسان به گونه ای برنامه ریزی کند که به تمام کارهایش برسد. 🌴هم نماز جماعت و مسجد برود. هم در تمرین ورزشی شرکت کند. هم شاگرد ممتاز مدرسه باشد. هم مسئولیت برنامه های فرهنگی مدرسه را داشته باشد. هم در عقیدتی و بسیج! هم کارهای خانه را انجام دهد.. حتی آشپزی کند.. 🌺فقط باید از خدا مدد بخواهد و در این راه ثابت قدم باشد.. درست مثل قصه ما ... 📢اگر دوست دارید او را بشناسید کتاب جذاب مسافر ملکوت را بخوانید.. ؛ شهید 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @AlamdarKomeil 👈
کانال شهید ابراهیم هادی
✅ مسافر ملکوت 🌷دانش آموز برتر دبیرستان امام خمینی یاسوج بود. با رتبه 113 در دانشگاه قبول شد. به خاطر علاقه به امام رضاع دانشگاه رضوی مشهد را انتخاب کرد. علی عباس حسین پور در خانواده انقلاب بزرگ شده بود خانواده ای که دو شهید و چهار جانباز تقدیم اسلام کردند. 🌷علی عباس در مشهد هم دانشگاه میرفت و هم حوزه. در هر دو مورد ممتاز بود. در جبهه نیز در واحد اطلاعات فعالیت میکرد. 🌷شب عملیات والفجر 8 گفت: دلم خیلی برای امام رضا (ع) تنگ شده. یکسال هر روز توفیق داشتم که به زیارت آقا بروم. دوست دارم بعد از عملیات به زیارت آقایم بروم. 🌷بیست و سه بهمن 64، شب شهادت بی بی دو عالم، حضرت زهرا (س) ترکش به گردنش خورد. آنقدر یازهراس گفت تا به شهادت رسید. 🌷پیکرش به ظاهر به صورت اشتباهی به مشهد رفت !! بعد از طواف طولانی در حرم، راهی زادگاهش گردید. 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @AlamdarKomeil 👈
📚 کتاب مسافر ملکوت ؛ زندگینامه و خاطرات شهید شهید
4_6026048203885905230.pdf
682.2K
📚 متن کتاب مسافر ملکوت ؛ زندگینامه و خاطرات شهید شهید
✅ پیامبر اکرم (ص) : خداوند دوست دارد بنده اش را در جست و جوی روزی حلال خسته ببیند . 📚کنزالعمال ، حدیث 9200. 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @AlamdarKomeil 👈
کانال شهید ابراهیم هادی
✅ او هم منتظر برگشت ابراهیم هادی بود 🌷با ابراهیم هادی دوست صمیمی بودند، دوستی‌شان به قبل از انقلاب برمی‌گشت، در دریاچه لار با هم ماهیگیری می‌کردند. از صد تا ماهی که می‌گرفتند ، تعداد کمی از ماهی‌ها را برمی داشتند و بقیه را به نیازمندان می‌بخشیدند 🌷 در سال 1361 که خبر شهادت ابراهیم آمد، محمدرضا باور نمی‌کرد و می‌گفت: ابراهیم قوی‌تر این حرف‌هاست که عراقی‌ها بتوانند او را شهید کنند او زنده است . می گفت: اگر من شهید شدم، تمام وسایلم را به ابراهیم هادی بدهید 🌷قبل از عملیات کربلای10 با نیروهای مهندسی رزمی در منطقه بود و برای آماده کردن منطقه و ساخت خاکریز فرماندهی می‌کرد. بر اثر حملات دشمن، تعدادی از راننده لودرها به شهادت رسیدند؛ وقتی که احساس کرد، راننده لودر اضطراب دارد، لودر را از راننده تحویل گرفت و خودش مشغول به کار شد؛ او خاکریزها را درست کرد و پس از تکمیل، موقع برگشت مورد هدف گلوله توپ قرار گرفت؛ سرش قطع شد و به شهادت رسید. سالگرد شهادت : ؛ شهید 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @AlamdarKomeil 👈
کانال شهید ابراهیم هادی
✅ رضایت بده تا شهید شوم 🌷به رضایت پدر و مادرم خیلی اهمیت می داد، یکبار که مادرم به او گفت "دیگر نمی‌خواهم تو به جبهه بروی" حدود سه ماه در خانه ماند و جبهه نرفت. این مدت از شب تا صبح گریه می‌کرد. یک روز صبح دیدم که محمدرضا گریه کرده، گفتم: چرا گریه کردی؟ گفت: مادر اجازه نمی‌دهد که به جبهه بروم، اما من دارم دیوانه می‌شوم؛ برو به مادر بگو، دوست نداری بچه‌ات شهید شود اما دوست داری دیوانه شود؟!. رفتم و پیغام داداش را به مادرم رساندم؛ مادرم گفت: من که راضی نیستم او دیوانه شود، راضی هستم برود. 🌷آخرین باری به مرخصی آمد، روز قدس بود؛ بعد از راهپیمایی، سر سفره افطار محمدرضا دست مادرم را گرفت و گفت: مادر، همه آنهایی که جنگ رفتند؛ شهید شدند اما من شهید نشدم؛ می‌دانم تا شما راضی نشوید، شهید نمی‌شوم. امشب تا رضایت ندهید افطار نمی‌کنم. مادرم گفت: من راضی‌ام به رضای خدا. 🌷روز اعزام، روی او را بوسیدم، بوی خوشی می‌داد. گفتم: چقدر بوی خوب می‌دهی داداش. گفت: بوی بهشت است. او رفت و یک روز بعد از عید فطر در دهم خرداد سال 1366 به شهادت رسید. ؛ شهید 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @AlamdarKomeil 👈
کانال شهید ابراهیم هادی
🌷 ‌دفعه اولی که حسین به سوریه رفت نه تنها روز شماری میکردیم برای بازگشتش بلکه ثانیه ها روهم می شمردیم تا برگرده. 🌷 یک روز تماس گرفت و گفت سه شنبه شب برمیگرده، بی نهایت خوشحال شدیم. از ساعت ده شب در فرودگاه امام خمینی با یک سبدگل بزرگ منتظر برگشتش بودیم، ساعت سه هواپیماش روزمین نشست. 🌷 تا از روی پله ها دیدیمش، شاد و خوشحال به سمتش رفتیم. از گِیت که بیرون اومد تا مارو با اون سبدگل بزرگ دید، با غم بزرگی که در چشماش و صداش نمایان بود گفت : تو رو خدا برید او نطرف و گل رو مخفی کنید. ما هم اطاعت کردیم و خودمون رو از گیت دور کردیم. 🌷 وقتی اومد بیرون و ازش علت رو جویا شدیم با حال عجیبی گفت: تو این پرواز چند تا شهید آوردیم، تازه خیلی از شهدا در منطقه جا موندند، می ترسم پدر و مادر یکی از شهدا این دسته گل ها رو ببینه و آه بکشه. 🌷 تموم راه برگشت از فرودگاه رو با چشم اشکبار طی کردیم تا به منزل رسیدیم. تا نماز صبح نشست و از خاطرات تلخ حلب گفت و ما گریه کردیم. بخاطر همین بار دوم که ازسوریه برگشت بی خبر اومد خونه... ؛ شهید 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @AlamdarKomeil 👈
کانال شهید ابراهیم هادی
✅ شهدا و امام خمینی (ره) 🌹یکی دوبار که رفت دیدار امام، تا چند روز حال عجیبی داشت. ساکت بود. می نشست و خیره می شد به یک نقطه می گفت : «آدم وقتی امام رو می بینه، تازه می فهمه اسلام یعنی چه. چه قدر مسلمون بودن راحته. چه قدر شیرینه. » 🌹 می گفت «دلش مثل دریاست. هیچ چیز نمی تونه آرامششو به هم بزنه. کاش نصف اون صبر و آرامش، توی دل ما بود. » شهید مهدی زین الدین 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @AlamdarKomeil 👈