#ختم_قرآن
🌷وقتى مسعود سوريه بود خيلى #دلتنگ و نگران بودم
تا جايى كه مى تونستم دعاهاى مختلف براى سلامتى خودش و همرزماش و پيروزيشون مى خوندم
🌷روز و شب هاى خيلى سختى رو پشت سر ميذاشتم، #دلتنگى از يك طرف، نگرانى و اضطراب هم از طرف ديگه، اذيتم مى كردن.
🌷به نيت سلامتى مسعود و رزمنده ها #ختم_قرآن نذر كرده بودم و روزها در كنار دعاهاى مختلف، مشغول تلاوت بودم...
🌷خبر #شهادت مسعودو آوردن ولى هنوز ختم قرآنم تموم نشده بود..
صبح بعد نماز صبح شروع كردم به خوندن قرآن...
🌷مى خوندم و #اشك مى ريختم😢
مادر و خانم هاى برادرم كنارم بودن،
مى گفتن بسه بقيه شو بعداً بخون قبول نمى كردم،
مى گفتم همين يه جزء مونده بايد تمومش كنم
🌷اصرار مى كردن اجازه بدم اونا كمكم كنن ولى بى فايده بود
با خستگى و اشك چشم، قرآنو ختم كردم.
🌷بعد چند ساعت براى ديدن پيكر پاك مسعود به معراج شهدا رفتيم.
اضطراب و نگرانى ها جاشونو به #آرامش دادن
🌷خدايا چه آرامشى !
پسرم زندگى ماديشو به بهترين شكل تموم كرده و نمره #بيست از خداى خودش گرفته🌷🌷🌷
ميوه دلم بهشتى شده
چه سعادتى از اين بالاتر
🌷نگرانى ها تموم شد ولى دلتنگى ها همچنان ادامه داره...
با دلتنگى ها كنار ميام و صبر مى كنم
تا ان شاءالله بزودى با #ظهور امام زمان ( عج) مسعود منم #رجعت كنه تا يك بار ديگه روى ماهشو ببينم...
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج🌺
#شهيد_مسعود_عسگرى🌷
#شهید_مدافع_حرم